گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» - یادداشت دانشجویی*؛ حجاب یکی از بزرگترین افعالی ست که مسیر انسان را در دین مشخص میکند تا آدمی حریم شخصی خود راگم نکند.
زن همواره مرکز تمدن حجاب است، تا مرزهای شخصیتی مرد و زن حفظ شود.
خداوند زینت زن را به پوشش او میداند و درسوره نساء به جایگاه زن و رستگاری محجوبان اشاره مینماید. یکی از ترازهای شخصیتی انسان در مقایسه با حیوان، شعور پوشش و پاسداری از حریم ظاهر و باطن اوست که تمییز او در مقابل تمام خلقتها میباشد.
ذهن بیدار، انسان را همواره از خطرها دور و مسیر تجلی وبزرگی را در سرنوشت آدمی رقم میزند. جامعه ی بیدار، به جامعه ای گفته میشود که فرصت دسیسه ودست درازی و فتنه جویی را از دشمنان بگیرد و بستر رشد و پیشرفت افراد جامعه را فراهم سازد. به اعتقادات و مقدسات و دین خود پای بند باشد تا آیندهای زیباتر و کاملتر برای اجتماع خود تامین کند. بدیهی است که عناصر بنیادی و حیاتی هر مملکتی به سه چیز بستگی دارد: «ایمان، عدالت، قانون» که به اتحاد و همبستگی اسلامی ختم میشود. اسلام یعنی دین بیداری، یعنی اعتقاد راسخ به منزله ی هوشیاری و این خود، بزرگترین پیروزیست. به فرمودهی امام راحل (ره): گرهی اعتقادات تنها به دست بیداری دینی است و این همان تکلیف مسلمانی است. پس باید همهی مسلمانان جهان و مخصوصا ملت مقتدر ایران دست به دست هم دهیم تا آینده را آبادتر از قبل و شکوفاتر از جوامع امروزی فراهم کنیم. به امید آن روز، انشاالله.
یکی از قانونهای حفظ عفت درتعالی بشر، فطرت پوششی اوست بدان معنی که آنرا ابزاری برای ارزشمندکردن فعلیت، میتوان محسوب کرد.
همچنین یک انسان باید در تمام ابعاد محجوب و پاک منش باشد و به طور کامل معنی عفت را حفظ کند زبان، نگاه، رفتار و آرمانش در همهی موارد خالص و پاک تعبیر شود. ضمیر ناخود آگاهش به دنبال باطن باشد تا اینکه فقط برای جلب توجه، خود را جلا دهد. بسیاری از جوامع فرق بین روند رو به تکلیف با فضاسازی مناسب را فراموش کرده و به دنبال ارزشهای ظاهری هستند.
عفت و پاکدامنی از روندهای ساختاری مهم است:
روند اجتماعی: در بین ملل مختلف شاهد نابسامانیهای اجتماعی گوناگونی هستیم که لحظه به لحظه برای به هم خوردگی فضای اجتماعی مقدمات خود را خرابتر میکند. این نابسامانیها به دلایل مختلف شکل میگیرد:
فقر و بی مایگی: که اساس آن در کمبودهای روحی و روانی، پولی و ارزی، فرهنگ و فناوری، بی تعادلی اجتماعی و مهاجر پذیری فراوان خلاصه میشود. به عنوان مثال در مسئلی مهاجرپذیری میتوان به جامعهی کشور تایلند اشاره کرد که به فساد اخلاقی منجر شده است.
جنگ و چالشهای سیاسی: از دلایل دیگر نابسامانی اجتماعی است که باعث عقب ماندگی و دوری از تمرکز اداری–منطقی جامعه است. در بهبوههی جنگ، دیگر مسائل داخلی قابل لمس وکنترل صحیح نیست و جوامع از انگیزهی درونی خارج شده و به سمت زوال اجتماعی پیش میرود مانند :کشور افغانستان
روند فرهنگی: که فقط از سطح فکری و تعادل شخصیتی از قدم اول ( خانواده ) تا قدم آخر(جامعه)سرچشمه میگیرد و شالودهی آن ارتقاء ارزشی زن و حریم برابر با نمادهای اعتقادی میباشد. جوامع سازگار فرهنگی دارای یک الگوی مشخص مانند: الگوی آموزشی که نمونهی آن کشور آلمان، الگوی تربیتی که نمونهی آن کشورهای مسلمان همچون ایران، الگوی تبعیض شخصیتی مانند آمریکا، الگوی تظاهر طلب مانند روسیه و کشورهای بلوک شرق، الگوی سرکوب گرا و جنگ طلب مانند اسرائیل، الگوی بی طرف و بی ثبات مانند سوئیس و بلژیک و الگوی تمدن نشست مانند چین و یونان و... میباشند.
روند روانشناختی: در این ساختار جوامع با نظر به جنبهی تربیتی و واکنش گرا به دنبال حل معضلات پیش روی جوامع خود هستند. مسائل ومشکلاتی ازجمله فساد اخلاقی، فرار و ترد از آغوش خانوده، بی اعتمادی و بی عدالتی اجتماعی، میزان وصلت وطلاق، مرگ و تولد، فضاسازیهای بنیادی میتواند بر سرنوشت روانی یک جامعه تاثیر شگرفی داشته باشد. از نگاههای درونگرا میتوان به میزان جرم و اصول تعالیم پیشرفتی جوامع در سطح گسترده اشاره کرد. برای تعدیل هر اجتماع میبایست به سلامت روحی–فکری آن نظر افکند تا با برنامههای سازمان یافته شخصیت سازی صورت گیرد. به عنوان تراز میتوان به شخصیت درونی یک قاتل و یک قانونگزار با دلیل عقلی جستجو نمود تا فرق درون و بیرونی هرکدام تجزیه و تحلیل شود.
روند دینی – اعتقادی: جامعه ای که دارای باورهای ضعیفتری است به مراتب تخریب وتفرقه اندازی دربین اجتماعش سهلتر میباشد. اعتقاد، روح سلامتی رابطههاست؛ به اینکه برای هرکار به توکل نمودن در مقام تعالی دل خوش کرد. حال اینکه دین مبین اسلام در جهان امروزی دارای پیروان بیشتری است یعنی نور حقانیت فضای کاملی به اعتقادها داده تا همهی گرایشها بطور مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر آن قرار گیرد. چه باوری محکمتر از اسلام که به انسانیت درخشش دهد و مسیر تکامل برای رهنمونی ما را فراهم سازد؛ کماکان ارزشهای هر مسلمان به باطن قلبی و روح خداشناسی او بستگی دارد. مسلمان واقعی کسی است که در عالم بیداری به خودباوری برسد و فضای عرفانی مابین خود و خدای خود را کشف کند.
سنگر حفظ تعالی زن حجاب اوست و چهرهی حقیقی اش در سیمای پوشش و اعادهی حیثیت مقام زن.
دین ناب محمدی(ص) امنترین فضا و فرهنگ برای زندگی ما مسلمانان را حاکم کرده بطوری که هر فرد در سایه عدالت اجتماعی وقوانین اسلامی میتوانند دارای یک خانواده با تعریف مشخص حریم شخصیتی باشد. به آسانی مسیر خود را تعیین کند و روابط را منظم اجتماعی برای رسیدن به آمال و آرمانهای یک انسان کامل را تحقق بخشد. در جامعه احساس آرامش کند و به راحتی در موضوعات مختلف تبادل نظر کند بی آنکه حریمی شکسته شود. از انحرافات معنادار شخصیتی دور شود و تعریف یک مسلمان واقعی را به خود اختصاص دهد. نیاز به دین و فرهنگی مشخص دارد. نیاز به افکاری بیدار، پس باید خود را با قوانین منظم منظم آن وفق دهد.
اینکه جوامع اسلامی در سایهی بیداری دینی، اجتماع خود را میتوانند از خطر غفلت و عوام فریبی نجات دهند. بر اصول و فروع اعتقادی متمرکز، اذهان مسلمانان را آگاه نموده تاجایی برای تفرقه دربین مسلمانان (شیعه وسنی) وجود نداشته باشد. بدون شک مردمی موفق هستند که در بیداری کامل و بدون هیچ ترس و دغدغه به آرمانهای مقدس خود، دست پیدا کنند. حجاب بزرگترین بیداریست و فرهنگ هر جامعه بستگی به ساختارهای درونی و بیرونی اعتقادات دارد. رسیدن به مسیر بالندگی یکی از اهداف بزرگ وشایسته ی ملتمان ایران است. پس با اتحاد و همبستگی هم، راه را برای اذهان بیدار امروز و فردا آماده سازیم تا حریم اسلامی ما با متجاوزان مشخص باشد و دندان استکبار جهانی به ویژه دشمنان غربی و اسرائیل در کامشان خرد شود.
*فاطمه ملائی- مسئول امور فرهنگی دانشگاه جامع علمی کاربردی استان گلستان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.