به گزارش گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»، چرخش 180 درجه ای طالبان برای مذاکره رسمی با دولت و سپس تایید این مذاکرات توسط ملاعمر، دلایل متعدد آشکار و پنهانی را در خود جای داده است که به گفته صاحبنظران، نقش بازیگران منطقه ای و بین المللی و تهدید مشترک طرفین از ناحیه یک نیروی تروریستی دیگر، پررنگ تر از سایر مولفه های دخیل در این تصمیم گیری است.
بازیگر منطقه ای
پاکستان به عنوان یک بازیگر منطقه ای، که در سال های گذشته همواره نقش اساسی در تحولات افغانستان ایفا کرده است، میزبانی نخستین دور گفت و گوها شد و سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان، پس از نخستین دور مذاکرات، اذعان کرد که فراهم کردن زمینه گفت و گوها میان طالبان و دولت افغانستان، از تعهدات اسلام آباد به کابل بوده است.
شاید انعقاد تفاهم نامه امنیتی کابل - اسلام آباد، موجب شده باشد تا پاکستان برای همکاری و کمک به دولت وحدت ملی افغانستان ترغیب شود. اگرچه جزییات دقیق این قرارداد فاش نشده است، اما آن گونه که رسانه های افغانستان خبر داده اند، پاکستان سخت به دنبال انعقاد تفاهم نامه همکاری اطلاعاتی با کابل بوده است.
نفوذ پاکستان در میان طالبان آن قدر در گمان مردم و مسوولان افغانستان قوی است که برخی از تحلیلگران، مذاکره با طالبان را برای برقراری صلح و ثبات افغانستان چندان با اهمیت تلقی نمی کنند. زیرا اعتقاد دارند که پاکستان نقش اصلی را در تصمیم گیری طالبان دارد.
«فهیم دشتی» یکی از صاحبنظران سیاسی افغان می گوید: من اعتقاد ندارم که برای برقراری صلح پایدار در افغانستان باید با رهبر طالبان مذاکره کرد، باید به جای «ملا عمر» با «محمد نواز شریف» نخست وزیر پاکستان گفت و گو کرد.
نخست وزیر پاکستان، این اجلاس را گامی بزرگ و پیشرفتی مثبت برای دستیابی به موفقیت دانسته و گفته است انتظار می رود نتایجی که از این گفت و گوها به دست می آید به صلح و ثبات افغانستان کمک کند.
تمایل اسلام آباد برای کشاندن طالبان به پای میز مذاکره می تواند انگیزه های متعددی داشته باشد که به سادگی قابل بازگویی نباشد، اما مسوولان و افکار عمومی افغانستان، دید و نگاهی مثبت به این اقدام پاکستان ندارند. آنان می گویند: بسیاری از طالبان افغانستان و رهبران آنان در مناطق مرزی پاکستان سکونت دارند.
«حامد کرزی» رییس جمهوری سابق افغانستان که خود روزگاری از اعضای گروه طالبان بود، پاکستان را نشانی اصلی گفت و گوهای صلح با طالبان می داند.
«ته ینج» یک نماینده مجلس افغانستان اعتقاد دارد: در 13 سال گذشته پاکستان به وعده هایی که به افغانستان داده، عمل نکرده و با یک رنگی رفتار نکرده است.
بازیگران بین المللی
چین و آمریکا به عنوان بازیگران بین المللی که نمایندگان خود را به عنوان ناظر به نخستین دور گفت و گوها اعزام کرده اند، از جهات گوناگون نقشی انکارناپذیر در ترغیب طرفین برای حضور بر سر میز مذاکره داشتند. هر دو کشور روابط نزدیکی با پاکستان دارند و چون از نفوذ اسلام آباد در میان طالبان آگاه هستند، برای حفظ منافع خود، این کشور را متقاعد کردند تا طالبان را در مسیر انجام مذاکرات سوق دهد.
«جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در زمینه گفت و گوهای صلح میان حکومت افغانستان و طالبان می گوید: آمریکا، حکومت افغانستان را برای در اولویت قراردادن تلاش های صلح و آشتی با طالبان، می ستاید و کابل و واشنگتن همچنان از تلاش های مهم پاکستان از میزبانی این گفت و گوها ستایش می کنند.
نقش چین و به ویژه آمریکایی ها را نمی توان در حد ناظر محدود کرد. آمریکایی ها به شدت تلاش می کنند تا مذاکرات طالبان و دولت افغانستان به نتیجه ای ملموس برسد و حتی چه بسا ممکن است برای تحقق آن، از یک سو امتیازاتی به طالبان داده باشند و از سویی دیگر «اشرف غنی» رییس جمهوری افغانستان را برای سهیم کردن طالبان در قدرت، تحت فشار قرار دهند.
واضح است که برای آمریکایی ها، ایجاد امنیت و آرامش مردم افغانستان در اولویت قرار ندارد. برای آنان مهم این است که سال 2016 میلادی آبرومندانه افغانستان را ترک کنند و این تصور در میان افکار عمومی جهان و مردم افغانستان ایجاد نشود که طالبان، قدرتمندترین نیروی نظامی دنیا را با شکست بدرقه کرد. طالبان در چنین شرایطی می تواند بیشترین امتیازات را از واشنگتن بگیرد.
تهدید مشترک
حضور گروه تروریستی داعش در برخی از مناطق افغانستان و درگیری آنان با طالبان که منجر به کشته شدن شماری از اعضای طرفین شد، نمی تواند در تصمیم این گروه برای نشستن بر سر میز مذاکره با دولت بی تاثیر باشد. فرماندهان طالبان معتقدند که نباید همزمان در دو جبهه جنگید.
یک تحلیلگر سیاسی در افغانستان می گوید: «داعش چند روز قبل اعلام کرد که طالبان یک گروه مرتد است. زیرا گروهی که می خواهد با یک نظام و حکومتی مذاکره کند که در آن، انتخابات انجام شده باشد، مرتد است. همچنین طالبان از کشور قطر به عنوان برادر یاد کرده و از این جهت هم مرتد است».
چنانکه ملاحظه می شود طالبان از ناحیه نیرویی دیگر با تهدید مواجه است. طالبان هنگامی متوجه جدی تر شدن این تهدید شد که شنید: سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان موسوم به «آی.اس.آی.» در پی آن است تا داعش را در افغانستان، جایگزین طالبان کند.
خبرگزاری «رشد» افغانستان به نقل از منابع پاکستانی نوشت: طالبان پاکستان خواستار ایجاد آتش بس میان نیروهای داعش با طالبان افغانستان و مبارزه برای تشکیل حکومت اسلامی، زیر یک پرچم واحد است.
«محمد محقق» معاون رییس اجرایی دولت افغانستان بدون نام بردن از کشوری خاص در باره چشم انداز مذاکرات با طالبان می گوید: «ما حمایت می کنیم تا این مذاکرات انجام بشود، اما به نظر می رسد که میدان دار مذاکرات نیروی دیگری است و همان هایی که تا امروز از طالبان حمایت می کردند، اینک چتر حمایت خود را بر سر داعش پهن کرده اند».
در این صورت می توان حرکت طالبان برای پذیرش مذاکرات را هم یک راهبرد و هم یک تاکتیک به حساب آورد تا آنها در شرایطی که می توانند امتیازات خوبی از آمریکا، افغانستان و پاکستان بگیرند، هویت خود را نیز از یک گروه صرفا نظامی به یک گروه سیاسی - نظامی تغییر دهند.
نگاهی که با دقت در پیام ملا عمر نیز در آن مشاهده می شود و زمزمه های اختلاف را در میان طالبان به گوش می رساند.
آگاهان سیاسی معتقدند عده ای در درون طالبان افغانستان ناگزیر به حرف شنوی از پاکستان هستند و عده ای دیگر گرایش قلبی به طالبان پاکستان و داعش دارند. در سوی دیگر طالبان افغانستان نیروهای وفادار به «ملا محمد عمر» هستند که می خواهند از همه قدرت های درگیر در مذاکرات امتیاز بگیرند.