گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛ آزادی بر مبنای تفکر لیبرالیسم مقوله ای بسیار جدا و مجزا از آزادی بیان و اندیشه است، دین مبین اسلام اصالت را به آزادی تفکر و اندیشه می دهد و هر جا عملی موجب جلوگیری از تفکر انسان و عقلانیت و انتخاب صحیح شود آن عمل را حرام کرده است؛ مانند شرب مشروبات الکلی، مصرف مواد مخدر، نگاه به نامحرم و اشتغال به لهو و لعب. این در حالی است که خداوند بسیار به تفکر در خلقت و توحید سفارش کرده است.
همگان می دانند یکی از دلایل و شعارهای انقلاب اسلامی ایران آزادی بود، در سال های ابتدای انقلاب بحث آزادی بیان بسیار رواج داشت، مردم و پژوهش گران در زمینه های مختلف با یکدیگر بحث و گفتگو آزادانه انجام می دادند و تفکر همدیگر را به چالش می کشیدند تا به تفکر حقیقت و واحد برسند؛ ما شاهد نمونه های بسیاری از مناظرات مارکسیت ها با ملی- مذهبیون و روحانیون بودیم اما در حال حاضر چنین رویدادهایی را ملاحضه نمی کنیم. اینکه ما
سال هاست شاهد چنین بحث هایی نیستیم؛ یک سوال بزرگ است، چرا بسیاری از مسائل موجود نظام، دیگر نقد نمی شود؟
با وجود آنکه بالاتر از توحید که که مهمترین اصول دین است مبحثی وجود ندارد ولی خداوند متعال می فرماید در این مورد بحث و تحقیق کنید چرا که موجب شناخت بهتر من می شود؛ این در حالیست که بحث کردن در مورد بسیاری از اصول و مسائل در نظام ایران خطوط قرمز می باشد!
در ابتدای انقلاب جو و فضای انقلابی ایجاب می کرد که این گفتگوها برای شکل گیری انقلاب صورت پذیرد ولی با وقوع جنگ تحمیلی، وجود شرایط فوق العاده و تاکید بر حفظ یکپارچگی ملی لازم شد که هر مسئله و مطلبی مطرح نشود تا به صورت یک پارچه مقابل دشمن ایستاد، در مقاطعی از جنگ که مسئولین در حال بحث با یکدیگر بودند، ایران سخت ترین ضربه ها متحمل شد؛ برای نمونه می توان به حصر آبادان و سقوط خرم شهر اشاره کرد.
جنگ هشت ساله ارتش عراق و هم پیمانانش با ایران به عنوان طولانی ترین جنگ تاریخ معاصر باعث ایجاد شرایط فوق العاده در کشورمان در راستای جلوگیری از افتراق و بسیج همگانی برای تقابل با دشمن شد، پس از پذیرفتن قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل توسط امام (قدس ره) و اتمام جنگ تحمیلی، چهره های جنجالی و با گفتمان های متفاوت کنار گذاشته شدند و فقط عده ای معدود با تفکرات محافظ کارانه در بدنه ی دولت و نظام باقی ماندند، این عده به دنبال تفکر جدید نبودند و می ترسیدند که مبادا اگر حرف جدیدی زده شودمشکل بزرگی پیش آید، این عده فراموش کرده بودند که ما برای آزادی تفکر و اندیشه انقلاب کرده ایم، از سوی دیگر سایر گروه ها با فراموش کردن معنای آزادی، به دنبال آزادی های قبل انقلابی بودند و هدف اولیه خود را که همان آزادی تفکر انقلاب بود را به نسیان سپردند.
سال ها است که از آغازین روزهای وقوع انقلاب و شهادت بزرگانی مانند شهیدان مطهری و بهشتی که در شکل گیری گفتمان انقلاب اسلامی نقش داشتند می گذرد؛ اینک با وجود گذشت ۳۶ سال، دیگر چهره هایی مثل این بزرگواران نیامد.
رهبر جمهور اسلامی ایران، بسیار بر آزادی بیان و ایجاد کرسی های آزاد اندیشی و نظریه پردازی تأکید کرده اند، ایشان به مسئولین نظام و صاحبان امر گلایه می کنند که چرا کرسی های آزاد اندیشی را برگزار نمی کنید؟ این کرسی های آزادی موجب تربیت نیروهای انقلابی و پویای تفکر انقلاب می شود؛ چرا که تفکر انقلاب اسلامی با این قضیه رشد می کند، با این وجود، متاسفانه عده ای از مسئولین محافظه کار حاضر به قبول این امر نیستند و این گونه بحث ها را مخاطره آمیز می دانند و با فاصله گرفتن از این قبیل بحث ها خود را انقلابی می داند!
انسان انقلابی به دنبال تغییر و بهبود اطرافیان و جامعه خود است؛ نه آن عده ای را که مخالفان خود را بدون گوش دادن به حرفشان فقط به دلیل این که تفکر خود را حق می دانند حذف می کنند.
در آخر بیایید همه به این آیه شریف از کلام خدا باز گردیم: آنان که برای دست یابی به حقیقت، به سخن گوش می سپارند و از بهترین پیروی می کنند اینانند که خدا آنها را راه نموده و اینان خردمنداند (سوره زمر آیه ۱۸)
فرید اخوان- فعال دانشجویی دانشگاه ایلام
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است