گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ مذاکره، کلید واژه ای است که این روزها به تیتر یک رسانه های گروهی، اجتماعی و همچنین رسانه ملی تبدیل شده است. به گونه ای که عده ای این روز ها بالای منبر های عزاداری سیدالشهدا (ع) نیز این خط را دنبال کردند. برخی گفتند حسین ابن علی (ع) بر اساس روایات، مقتل ها و منبع تاریخی مذاکراتی در سایه عزت با دشمن خود داشت اما برخی دیگر طرح دست دادن امام حسین (ع) با یزیدیان را مطرح کردند.
اما از این پیشینه تاریخی اسلامی بگذریم، جامعه ایران اسلامی و جهان بیش از یک دهه درگیر مذاکره هسته ای بین جمهوری اسلامی ایران و چند کشور غربی و شرقی بوده است. تب این مذاکرات با روی کار آمدن حسن روحانی داغ تر و داغ تر شد تا سرانجام پس از دو سال مذاکره، سندی به نام «برجام» با همه نقص ها و امتیازها بیرون بیاید.
در همین رابطه برای این که بدانیم مذاکره از منظر اسلام و همچنین بنیانگذار انقلاب اسلامی چگونه است، سراغ علی فیاضی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی رفتیم و در زیر مشروح گفتگوی وی را می خوانید.
خبرگزاری دانشجو؛ جناب دکتر در ابتدا بفرمایید مذاکره یعنی چه؟
تعاریف مختلفی برای مذاکره ارائه شده که هر کدام وجوه ی از آن را مورد تاکید قرار داده اند. مذاکره در تعریف امروزی به فرآیندی گفتگو محور میان دو یا چند فرد یا گروه اطلاق می شود که روی یک موضوع مشخص صورت می گیرد. هدف از آن دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منافع مشترک بین گروه های مذاکره کننده است و در صورتی اعتبار دارد که امکان برآورده شدن رضایت طرفین وجود داشته باشد.
خبرگزاری دانشجو؛ شرایط انجام یک مذاکره مورد قبول اسلام چیست؟
همان طوری که در تعریف مذاکره اشاره شد می توان استنباط کرد که مذاکره به معني گفت وگوي دو طرف نزاع، براي حل اختلاف بجاي جنگ و خون ريزي در شرایط بالقوه نیز است که با نگاهی عقلانی به موضوع، امري مفيد و پسنديده است.
با بررسی و مطالعه تاریخ اسلام می بینیم که در طول تاریخ، اختلافها و منازعات متوالی ميان جبهه اسلام و جبهه کفر وجود داشته که به منظور حل و فصل اختلاف ها مذاکراتی بین جبهه حق و جبهه باطل رخ داده است و نتايج مثبت و دستاوردهاي فراواني در پی داشته است. بطوري که هرگز در سايه جنگ چنين دستاوردي نصيب جبهه حق نمي شده است.
با بررسی دقیق مفاد مذاکرات انجام شده در عصر نشر اسلام در می یابیم که شرایط و قيود زیر در فرایند مذاکرات رعایت شده و در نتیجه مذاکرات مطلوبی انجام شده است.
۱- سودي که در سايه مذاکره و گفت وگو عايد جبهه حق شده، بيش از جنگ و نزاع بوده است و چنانچه جبهه حقّ درگیر جنگ با جبهه باطل می شد، این احتمال وجود داشته که کيان جبهه حقّ در خطر افتد و نابود شود.
۲- مذاکرات همیشه همراه با ارزيابي صحيح از توانمندي جبهه حقّ و جبهه باطل بوده است.
۳- مذاکرات از روي ضعف و زبوني تحقق نیافته بلکه از روي عزتمداري صورت پذیرفته است.
۴- مذاکرات مقرون و همراه مصلحت انديشي صحيح و حکيمانه انجام شده است.
۵- مذاکرات انجام شده همراه با طرح و نقشه براي غلبه بر دشمن در جريان مذاکره و گرفتن امتياز افزون تر بعد از آن ولو در دراز مدت بوده است.
۶- در ذات مذاکرات تقابل و برائت با دشمن نهفته بوده است و نه دوستي و پذيرش ولايت و سلطه کفر
خبرگزاری دانشجو؛ آیا مذاکره همان معامله است؟
مذاکره و معامله ماهیتا دو موضوع متفاوت است. معامله در لغت به معنی با هم عمل كردن، داد و ستد، بازرگاني كردن، تجارت و بده و بستان است. حرکتی است که بین خریدار و فروشنده برای تبادل یک دارایی و وجه صورت می گیرد. در معاملات تهاتری (پایاپای) در آن مبادله مستقیم کالاها و خدمات در ازای کالاها و خدمات دیگر میان دو طرف و بدون مبادله پول صورت میگیرد.
در حالی که با توجه به تعریف مذکور؛ مذاکره به معني گفت وگوي دو طرف براي حل اختلاف به منظور دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منافع مشترک بین گروه های مذاکره کننده است.
خبرگزاری دانشجو؛ آیا میتوان بین جبهه حق و کفر مذاکره انجام شود؟ با چه شرایطی انجام شود؟
بله؛ همان طوری که گفته شد در طول تاریخ اسلام نیز مذاکراتي در نزاع ميان جبهه حق و جبهه باطل بارها اتفاق افتاده و نتايج مثبت و دستاوردهاي فراواني داشته است. بطوري که هرگز در سايه جنگ چنين دستاوردي نصيب جبهه حق نمي شده است. از اين رو اینگونه مذاکره با چنین شرایط و منافعی مورد تاييد اهل بيت (ع) قرار گرفته است، که به چند مورد ان اشاره می شود.
رسول خدا (ص) در جريان صلح حديبيه با بني اميه و کفار قريش مذاکره کرد و مذاکره و گفت و گو و امتياز دادن و امتياز گرفتن را بهتر از جنگ دانست.
امام حسن (ع) نيز در سال ۴۱ هجري، وقتي ديد يارانش در جنگ با معاويه سست هستند و اگر با معاويه بجنگد شيعيان نابود مي شوند و بقای اصل اسلام ناب در خطر مي افتد و مردم به ماهيت پوشالي و ضد ديني بني اميه پي نمي برند با معاويه مذاکره و صلح کرد.
خبرگزاری دانشجو؛ در چه صورت یک مذاکره از دیدگاه اسلامی باطل و حرام است؟
ج. در موقعیتی که يک طرف، جبهه حقّ و طرف ديگر جبهه باطل، يک طرف، جريانِ مستکبر و زورگو و زياده خواه و طرفِ مقابل جريان مظلوم، حقّ طلب و دادخواه قرار داشته باشد؛ مذاکره در چنين شرايطي به هر قیمتی، ارزشمند و مطلوب نيست و عقل و شرع بهطور مطلق آن را تجويز نمي کند زیرا ممکن است که زمینه سلطه بیگانگان بویژه کفار حربی و دشمنان مشرک و کفار بر جامعه اسلامی فراهم شود.
باید اشاره کرد که مطابق اصل نفی سبیل که اصلی ذاتا قرآنی است، هرگونه سلطه بیگانگان بویژه کفار حربی و دشمنان مشرک و کفار بر جامعه اسلامی، فاقد مشروعیت بوده و حرام است. بنابراین؛ قراردادهای سلطهجویانه، فاقد اعتبار شرعی و قانونی و باطل است.
این بدان معناست که رهبران جامعه¬ ی اسلامی و نظام ولایی حق انعقاد هیچ گونه پیمان و قراردادی را ندارند که موجب سلطه کافران و دشمنان بر جامعه اسلامی شود.
خبرگزاری دانشجو؛ دیدگاه امام خمینی درمورد مذاکره با کشورهای غربی و به خصوص آمریکا چیست؟
ایشان امام (ره) از ابتدای قیام خود، از نفوذ کشورهای استعمارگر بویژه امریکا در ایران ناراضی و خواستار جلوگیری از نفوذ استکبار امریکا بودند. ایشان رابطه امریکا و ایران را مشمول بحث فقهی «نفی سبیل» میدانستند و معتقد بودند تمامی گرفتاری های ملت ایران به اجانب به خصوص به امریکا منتسب است.
با پیروزی انقلاب نیز امریکا همواره در صدد براندازی نظام نوپای اسلامی بود که بخش¬ هایی از اسناد آنها منتشر شده است. لذا امام قصد داشتند که هیمنه سیاست جهان خوارگی امریکا را بشکنند و دست آن کشور را از ایران و تا حد مقدور از کشورهای اسلامی و جهان سوم کوتاه کنند.
در مورد برقراری رابطه با آمریکا فرمودند: «...با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند....»
خبرگزاری دانشجو؛ مذاکره با امریکا چه مضراتی می تواند برای ایران داشته باشد؟(لطفا به چند مورد اشاره بفرمایید)
راهبرد و سیاست نظام مقدس جمهوری اسلامی براساس «رابطه و دوستی با همه» است. اما از ارتباط با کشور یا کشورهایی چون امریکا که ضرر و تبعات قابل توجهی برای نظام اسلامی داشته باشد؛ خودداری می کند.
اگر به تاریخ سیاسی ما و روابط ایران و آمریکا و خوی و خصلت آمریکایی ها بنگریم؛ وضعیت لزوم یا عدم لزوم مذاکره برای ما روشن می شود؛ چرا که ما بی آنکه به تجربه تازه ای نیاز داشته باشیم، می توانیم براساس رفتار آمریکا در گذشته، وضعیت روابط آینده با او را مورد ارزیابی قرار دهیم.
گذشته روابط سیاسی آمریکا و ایران مملو از نکاتی است که برای سرنوشت کشور خسارت داشته است. مثلا تصویب بودجه های چندهزار میلیارد دلاری در مجلس سنای آمریکا برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی، حمایت بی چون و چرا از رژیم متجاوز عراق در هشت سال جنگ تحمیلی و سرنگونی هواپیماى مسافربرىِ ایران نمونهای از خیانتها و ستم گریهای امریکا در قبال کشور ایران است.
مهمتر از همه؛ نظام اسلامی ما مبارزه با استکبار جهانی را یک اصل اساسی دانسته؛ بنابراین یکی از مضرات مذاکره معیوب کردن «برند» مبارزه با استکبار جهانی است که بیش از سه دهه ملت های جهان را متوجه ایران و اسلام کرده است.
مقام معظم رهبری نیز با همین حساسیت ، مذاکره با آمریکا را مساوی با «فنای همه چیز» می دانند و پیروان انقلاب اسلامی را از افتادن در این دام بر حذر می دارند.
خبرگزاری دانشجو؛ تحلیل شما از مذاکره امام حسین ع با ابن سعد چیست؟
اگر به فحوای سخنان امام حسین (ع) خطاب عمربن سعد با دقت توجه کنیم، پی میبریم که دعوت وی به لشگر حق، مذاکره نیست؛ بلکه خطابه و نصیحت است، امام در بخشی از سخنان خود، به عمربن سعد می فرمایند: واى بر تو، اى پسر سعد، آیا از خدایى که بازگشت تو به سوى اوست، هراس ندارى؟
آیا با من مى جنگى در حالى که مىدانى من پسر چه کسى هستم؟ این گروه را رها کن و با ما باش که این موجب نزدیکى تو به خداست.
و بقول حجت الاسلام پناهیان مذاکره قواعدی دارد، اولا مذاکره یعنی بده بستان، اما در اینجا هیچ چیزی داده نمی شود و هیچ چیزی هم گرفته نمی شود و حتی امام حسین(ع) برای نجنگیدن با عمر صحبت نمی کند، بلکه تنها مسئله ای که مطرح است خیرخواهی امام(ع) برای عمر بن سعد است که او قبول نمی کند.
حسینی که تربیت شده علی و فاطمه (علیهما السلام) باشند؛ اهل مذاکره نیست. شأن و جایگاه سالار شهیدان چنان بود که جز خدای حسین(ع)، خریداری برای جان وی وجود نداشت و صاحب چنین جایگاهی را چه نیازی است که با نوکری از نوکران زنازاده فرزند زنا زاده به مذاکره بنشیند!