به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، حورایی در جمع دانشجویان در همایش «پیامدهای دوستیهای قبل از ازدواج» که به همت کانون قرآن و عترت، بسیج دانشجویی، معاونت بهداشتی و نهاد نمایندگی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در تالار ابن سینای این دانشگاه برگزار شد؛ به بیان 25 دلیل اشتباه بودن دوستی قبل از ازدواج پرداخت که مشروح آن آورده شده است.
به محض مطرح شدن بحث ازدواج مبحث شناخت خود را نشان میدهد. ازدواج بدون شناخت محکوم به شکست است، حال این سئوال در ذهن شکل میگیرد که چگونه طرف مقابل خود را بشناسیم؟ آیا این شناخت از طریق خواستگاری (برخی به اشتباه روش سنتی میگویند) به دست میآید و یا دوستیهای قبل از ازدواج؟
خواستگاری به هیچ عنوان گزینه مناسبی برای شناخت نیست
خواستگاری به هیچ عنوان گزینه مناسبی برای شناخت نیست، در حالی که اصل انجام خواستگاری بسیار لازم و ضروری است؛ اما میتواند پاسخهای هنگام خواستگاری از سمت طرفین به گونهای انتخابی باشد که بخواهند توافق انجام شود و حقیقت را در بر نداشته باشد.
در این جا گزینه دوستیهای قبل از ازدواج مطرح میشود که این گزینه اشتباه اول را نه تنها جبران نمیکند، بلکه افرادی که از چاله شناخت با خواستگاری رها شدند را به چاه خواهد انداخت. بر این اساس 25 دلیل کارشناسی و تجربه شده برای اثبات پیامدهای دوستیهای قبل از ازدواج میآورم که 20 دلیل عقلی و پنج دلیل اعتقادی است.
اولین دلیل «جاذبههای افراد برای یکدیگر» است. جاذبهها مانع از شناخت خواهند شد زیرا دو جنس مخالف خواه ناخواه برای یکدیگر جذابیت دارند و پدیدار شدن این جاذبهها نمیگذارد شما به شناخت برسید.
شما در دوستی با جنس نامحرم درجه احساسات را بالا برده و مانع از به کار افتادن عقل میشوید و در این صورت با نگاه اقماض و چشم پوشی به طرف مقابل خود نگاه میکنید.
دومین دلیل «تصنعی بودن» رفتار طرفین در دوستیهای قبل از ازدواج است؛ به نحوی که هر دو طرف در این رابطه تلاش دارند خود را خوب نشان دهند و چون من میخواهم در این دوستی تاثیر بگیرم اجازه نمیدهم خود واقعیام دیده شود. اغلب ما دوست داریم در این دوستیها برای جنس مخالف خوب جلوه کنیم، بر این اساس رفتارهای تصنعی از خود نشان داده و حقیقت خود را پنهان میکنیم.
برخی این شبهه را مطرح میکنند که اگر رفتاری تصنعی باشد نهایتا تا چند ماه پس از شکل گیری این دوستی باید خود را نشان دهد. پس این رفتار واقعی خود فرد است که من در پاسخ میگویم این گول زدن خود است، زیرا شما در این دوستیها به صورت مقطعی و چند ساعت در روز (در پارک، کافی شاپ و یا دانشگاه) یکدیگر را میبینید. این زمان محدود مجال نشان دادن خود واقعی فرد نیست. خود واقعی افراد در زندگی که شبانه روز در کنار هم هستید، بروز میکند.
عامل سوم که اعتقادی است «زمینه نفوذ و وسوسه شیطان» است، زیرا شیطان قسم خورده است که هنگامی که دختر و پسری تنها هستند، من خود نفر سوم خواهم بود.
من ۲۲ سال است که تدریس میکنم و در این مدت تمامی مشاورهای من بحث خانواده و ارتباط دختر و پسر بوده است. این را بر اساس ۲۲سال تجربه میگویم که شیطان در میان دو نامحرم خودش نفوذ میکند و فرزندانش را نمیفرستد.
هر گاه در مشاورههای خود این نکته را به دختر و یا پسر متذکر میشوم؛ همه یک جمله واحد را به کار می برند که ما حواسمان هست.
مگر هزار نفری که هر ساله در دریای خزر غرق میشوند؛ حواسشان نیست؟ در دوستیهای قبل از ازدواج شما در ابتدا به دنبال رابطه پاک هستید و از پیامک و صحبت ارتباط را آغاز میکنید؛ اما شیطان تدریجی و ذره ذره شما را وارد ارتباطی میکند که دلخواه او است و این در حالی شکل میگیرد که شما حواستان بوده است!
یوسف از زلیخا فرار کرد و جوانان ما میگویند حواسمان هست!
در قرآن کریم که نقشه راه برای همه ما میباشد این نکته به خوبی نهفته است که چگونه زلیخا خود را برای یوسف آراست و او را به اتاقش دعوت کرد و همه درها را بست و از یوسف خواست به نزد او رود.
زلیخا به یوسف گفت هر اتفاقی در این اتاق بیفتد، کسی نخواهد فهمید. من که زن عزیز مصر هستم و این موضوع را نخواهم گفت و تو غلامی هستی که اگر حرفی بزنی، سرت را خواهند زد.
یوسف در این هنگام چرا زلیخا را نصیحت نکرد و تنها گفت پناه بر خدا؟ حال این سوال جای پاسخ دارد پناهنده چه کسی است؟ پناهنده فردی است که دو صفت را دارا باشد یک بداند ضعیف است و دو باور داشته باشد خطر وجود دارد.
حال پیامبر خدا یوسف از معرکه زلیخا به خدا پناه میبرد و ضعف خود و خطر را احساس میکند؛ اما شما در این دوستیها حواستان هست؟! یوسف فرار کرد؛ اما شما با چه جراتی ایستادهاید و در این ارتباط جلوتر میروید؟
من نمیخواهم بگویم افرادی که دوستی قبل از ازدواج را تجربه میکنند افرادی ذاتا بد هستند، خیر؛ بلکه این افراد در ابتدا به پاکی رابطه دل میدهند؛ اما چون شیطان میداند چه باید بکند تدریجا شما را در این ارتباط با شرایط نادرست روبه رو میکند.
چهارمین نکته در پیامدهای دوستیهای قبل از ازدواج «صدمههای شغلی و تحصیلی» است. شما در دوران دانشگاه به شدت نیازمند تمرکز بر درس و تحصیل هستید و هر اندازه انرژی شما متمرکز بر هدفتان باشد موفقتر خواهید بود.
متاسفانه در همان شرایطی که باید برای رسیدن به شغل و موفقیت در تحصیل متمرکز شوید، با ایجاد ارتباط دوستی با نامحرم تمام توان، اترژی و تمرکز خود را بر روی این مسئله گذاشته و موقعیتهای خوب زندگی در این دو مورد را از دست میدهید.
پنجمین دلیل «لطمات مالی و زمانی» است. به این معنا که شما در حالی که دست در جیب خانواده دارید، وارد ارتباطی میشوید که نیاز به داشتن مقداری بنیه اقتصادی دارد. زیرا پسران دوست دارند تامین کننده از لحاظ مالی باشند و به دلیل نبود این پایه مالی مشکلاتی را برای خود و خانواده ایجاد میکنید.
درست در زمانی که شما باید برای پیدا کردن شغلی مناسب سرمایه گذاری زمانی و مالی را آغاز کنید، انرژی خود را برای دوستیهای قبل از ازدواج گذاشته و در نتیجه سالهای خوب زندگی خود را به بطالت میگذرانید. در مشاورها در تهران داشتیم پسرانی را که برای تامین مالی دوست دختر خود، طلای مادرانشان را فروختهاند!
ششمین دلیل ما در رد این دوستیها «ضایع شدن استعدادها و سرمایههای معنوی» است به نحوی که این رابطه در اوج توان یک جوان شکل میگیرد، به همین دلیل است که خداوند در قرآن میفرماید ما از انسان در قیامت می رسیم عمرت را چه کردی؟ و جوانیات را چه کردی؟ حال به این پرسش پاسخ دهید مگر جوانی جزئی از عمر نیست چرا در دل سئوال سئوالی تکرار شده است؟
پاسخ این است که جوانی مورد طمع شدید شیطان است و شما اگر بین سنین 20 تا 25 سال خود را به بطالت بگذرانید دیگر این زمان جبران پذیر نخواهد بود. پس در یک دوستی قبل از ازدواج شما سرمایههای معنوی و هنگامه اوج ارتباط گیری با خداوند را از دست میدهید.
عامل هفتم «واژههای دروغین جهت حفظ ارتباط» در پیامدهای قبل از ازدواج است. دختران این را بدانند و باور کنند هنگامی که پسری میآید برای دوستی و عنوان میکند دوست شویم تا برسیم به ازدواج، او با شما ازدواج نخواهد کرد.
سئوال این است که چرا پسر این موضوع را عنوان میکند اگر قصدش را ندارد؟ پاسخ این است که اگر پسر به شما بگوید بیا دوست شویم، خیلی خوش خواهد گذشت؛ دختران قبول نخواهند کرد پس بحث خواستگاری را پیش میکشند تا دل دختر را با خود همراه کنند.
این نکته را پسران بدانند، دختران اغلب حتی با نگاه بدون منظور یک پسر، وی را تا هنگام پوشیدن لباس دامادی در ذهن خود تصور میکنند.
دختران برای ازدواج دوستی را میپذیرند و دروغ نمیگویند، ذاتا دختران فکر میکنند هر کس از جنس نامحرم اگر حرفی بزند که کمی صمیمی به نظر بیاید، قصد ازدواج با او را دارد.
هشتمین عامل که اولین ملاک برای داشتن یک ازدواج موفق در صورت معکوسش نیز هست «نداشتن عقیده صحیح» است. مهمترین معیار برای ازدواج داشتن عقیده صحیح است، به این معنا که فرد باید به تعهد خود نسبت به خدا پایبند باشد و در ایمان و عقیده سالم باشد.
کسی که در جلد دوستی قبل از ازدواج به سمت شما میآید در عقیده دچار مشکل است. میوه عقیده عمل است و به راحتی از رفتارهای من مشخص میشود در عمل چگونه خواهم بود. هنگامی که پسری میگوید «سلام بیایید با هم دوست شویم» از نظر اعتقادی دچار مشکل است و این نیاز به تحقیق بیشتر ندارد.
نهمین دلیل در سری دلایل پیامدهای دوستیهای قبل از ازدواج «نشانهای برای امین نبودن است» خانمها بسیار علاقه دارند مردی که بنا است شریک عمر زندگی آنها باشد امین باشد و وفادار و در طول زندگی خیانت به همسر خود نکند.
حال امین چه کسی است؟ امین کسی است که بدون اجازه صاحب امانت در امانت خیانت نکند. آیا دختر خانمی که در دانشگاه در حال تحصیل است امانت پدر خود نمیباشد؟ پس پسری که بدون اجازه خانواده دختر به هر قصدی به دنبال برقراری ارتباط است ،فرد امینی پس از ازدواج نیز نخواهد بود.
من این نکته را نمیتوانم بپذیرم که چرا به این سرعت آمار طلاق در کشور در حال رشد است؟ چرا در خراسان رضوی ۷۵ درصد ازدواجها در پنج سال اول به طلاق منجر میشود؟زیرا ازدواجها با گول زدن و دروغ آغاز میشود.
افرادی که ادعا دارند دوستیهای قبل از ازدواج در کسب شناخت خوب است، به این سوال پاسخ دهند که چرا شما که ماهها به شناخت رسیدید، آمار طلاقتان از ازدواجهای سنتی بیشتر است؟
شما که قبل از زندگی رسمی و ازدواج زندگی در کنار هم را تا اندازهای تجربه کردید؟چرا خیانت در زندگیهای شما تا این اندازه بالا است؟ ما در مشاورها باید زنانی را ببینیم که در عین واحد با مردان دیگر نیز ارتباط دارند؟ این فاجعه بزرگی است.
دهمین عامل در رد دوستیهای قبل از ازدواج «از دست دادن فرصتهای مناسب برای ازدواج» است، این عامل بیش از پسران، دختران را در بر میگیرد زیرا دختران به دلیل باور ختم شدن رابطه قبل از ازدواج به ازدواج تمام خواستگارن خوب و یا مناسب را از دست میدهند و این در زمان پایان نافرجام دوستی قبل از زادواج نمایان میشود.
یازدهمین عامل «قرار گرفتن در موضع اتهام» است که بر اساس دین اسلام نباید خود را معرض اتهام قرار دهیم؛ اما ارتباطهای قبل از ازدواج موجب میشود که با قرار گرفتن ما در کنار نامحرمی که دوستان و اقوام نمیشناسند، اتهام ناسالم بودن به ما زده شود، که موجب از دست موقعیتهای خوب زندگی ما در همه ابعاد است.
«فشار ناشی از پنهان کاری» عامل دوازدهمی است که در صورت داشتن دوستی قبل از ازدواج مجبور به تحمل آن هستید. این فشار در دختران در طولانی حرف زدن و یا بیرون رفتنهای نامشخص است که مدام با جملات سئوالی با چه کسی حرف میزنی؟ کجا می روی؟ و غیره خود را نشان میدهد.
این فشار در پسران در کنترل هیجان جنسی شکل میگیرد، به نحوی که پسران از لحظه بلوغ تا هنگام ازدواج این فشار را باید مدیریت کنند و اجازه تحریک این هیجان را به خود ندهند. حال در دوستیهای قبل از ازدواج کاملا این نکته بر عکس میشود و انزوا و درون گرایی دو رفتاری است که پسران به دلیل فشار این هیجان به آن دچار میشوند.
«کم شدن میل پسران به ازدواج و بالا رفتن سن دختران» سیزدهمین عامل از پیامدهای قبل از ازدواج است. بر طبق تحقیقات انجام شده در ایران و جهان هر اندازه فضای ارتباطی میان دختر و پسر کمتر میشود میل به ازدواج دراین افراد رشد میکند.
شما اگر از دل روستاهای ایران به دل تهران برسید، میبینید ارتباطها از سالم و پاک بودن به تدریج با بالا رفتن فضای ارتباطی میان این دو جنس تغییر رویه میدهد و در تهران در عین واحد ارتباط چند نامحرم با یکدیگر را داریم.
این که یک پسر ۳۱ ساله ازدواج نمیکند، با وجود داشتن شغل و نیاز به ازدواج، تنها به دلیل این است که او نیاز خود را از راه نادرست برطرف میکند. پس نیاز به ازدواج ندارد و این موضوع در همه جای جهان به همین شکل است.
چهاردهمین عامل « لطمه عاطفی شدید» است. امروز در روانشناسی برای تعریف انسان از معرفی عاطفه او شروع میکنند و در دوستیهای قبل از ازدواج لطمه عاطفی شدید به دنبال طرفین خواهد بود و این عامل زمینه رخ دادن پانزدهمین عامل در پیامدهای دوستیهای قبل از ازدواج یعنی «افسردگی، اعتیاد و خودکشی» است.
این عامل واقعیتی است که ما میبینیم و نمیتوان گفت این سه رفتار وحشتناک از آن همسایه است و برای ما اتفاق نمیافتد، دختر و پسری که از ذهن خود برای برقراری یک رابطه عاطفی سرمایه گذاری کردند و از لحاظ دلی وابسته شدهاند، در صورت شکست کار خود را به خودکشی نیز میرسانند. مصرف قرص فلوکسین در جوانی که شکست عشقی خورده است، حقیقت امروز این گونه روابط است.
«بدبینی به جنس مخالف و انصراف از ازدواج» شانزدهمین عامل در این بحث مهم است و جالب این که خانمها بدون ادا هنگامی که میگویند حالم از هر چه مرد است به هم می خورد، راست میگویند.
دختران پس از شکست در دوستی قبل از ازدواج مدت طولانی برای ساختن دوباره روحیه خود وقت میخواهند و در این مدت موقعیتهای خوب خود را نیز رد کرده و دیگر اعتمادی به جنس مخالف حتی پس از ازدواج نخواهند داشت.
هفدهمین عامل «تهدید، نفرت و انتقام» است که برای تبیین این بند تنها کافی است از خود این سئوال را بپرسید پسر دانشجوی دانشگاه علامه طباطبائی تهران چرا سال گذشته دوست دختر خود را کشت؟ آیا او قاتل بود؟ مشخصا دانشجوی شهرستانی چون او تنها درگیری عاطفی یک دوستی قبل از ازدواج را داشت که به محض رسیدن به شکست تا مرز کشتن دوست دختر خود جلو رفت.
گاهی نیز هنگام درک اشتباه این دوستی پسر تلاش در تهدید دارد و با به نمایش گذاشتن مدارکی که آبروی دختر را خواهد برد، وی را مجبور به ادامه این ارتباط میکند.
«مقایسه غلط در زندگی مشترک» عامل هجدهمی است که متاسفانه پس از ازدواج در زندگی رخ میدهد و دختر و پسری که رابطه نادرست دوستی قبل از ازدواج داشتند همسر خود را با دوست نامحرم رابطه قبل مقایسه و خواه و ناخواه سردی را وارد زندگی خود میکنند.
«ورشکستگی عاطفی» نوزدهمین عامل در شکننده بودن دوستی قبل از ازدواج است که شما پس از ازدواج با فردی روبه رو خواهید شد که تمام سرمایه عاطفی خود را در دوستیهای قبل از ازدواج به پای این و آن ریخته است و دیگر داشتهای برای قربان صدقه رفتن شما ندارد.
بیستم«عذاب وجدان» است که موجب می شود در زندگی خود پس از ازدواج با ترحم وارد شوید و مشکلات عدم باورپذیری زندگی را دنبال کنید.
از این قسمت به بعد پنج عامل در رد این دوستیها باقی میماند.
اگر این دوستی منجر به ازدواج شود «کم شدن عزت شما نزد خانواده همسر» عامل بیست و یکمی است که موجب میشود خانواده همسر با شما مانند دیگر عروس و یا دامادهای خانه رفتار نکنند و مدام به شکلی خطا بودن ازدواج فرزند خود با شما را به رختان بیاورند.
بیست و دومین عامل «سرزنش خانوادهها به جای حمایت» از شما است. در دوستیهای قبل از ازدواجی که به ازدواج ختم میشود به محض رخ دادن کوچکترین مشکل خانوادهها به فرزند خود میگویند ما از اول مخالف بودیم و در نتیجه کودک درون فرزند خود را که نیاز به نوازش و حمایت دارد، سرکوب میکنند.
بیست و سومین عامل که اوج مشاورههای من را نیز شکل داده است «سوء ضن و بدبینی» پس از شکل گرفتن ازدواج است، به نحوی که دختر و پسری که مدام قربان صدقه هم میرفتند ، حال شک دارند که نکند به همان راحتی که همسرم پیشنهاد من را پذیرفت و یا به من پیشنهاد داد با فرد دیگری نیز باشد.
ازدواج برای آرامش است و زن و شوهر باید خیالی راحت از هم داشته باشند که همسر آنان هر کجا که رفت ،حتی اگر یک ماه در ماموریت بود، من خاطرم از تعهد او به زندگیاش گرم باشد.
بیست و چهارمین عامل در رد دوستیهای قبل از ازدواج «کم شدن شکوه ازدواج است» یکی از لذت بخش ترین لحظات در طی مراسم ازدواج محرم شدن دختر و پسر و خواندن صیغه عقد است. هنگامی که برای اولین بار دست همسر خود را در دست میگیرد؛ اما در دوستیهای قبل از ازدواج آنقدر این دستان را گرفتهاید و در زیر باران راه رفتهاید که شکوهی برای ازدواج نمانده است.
البته ارتباطات جنسی که در این روابط در دل اضطراب و ترس ایجاد میشود را نیز باید به از میان رفتن شکوه زندگی پس از ازدواج اضافه کرد.
در نهایت بیست و پنجمین عامل«فرجام ناگوار» این ارتباطات است که بحثم را با این فرمایش امام حسین(ع) به پایان میرسانم که فرمودند« اگر کسی بخواهد امری را با نافرمانی خدا تصرف کند، بیشتر به آن چه که از آن میترسد، میرسد و آن چه را که به آن امید دارد از دست میدهد»
این فرموده به این معنا است که شما بهترین خواستهها مثل ازدواج را اگر از راه نافرمانی خدا یعنی ارتباط با نامحرم دنبال کنید، به فرجامی جزء ترس و دوری از امید خود نخواهید رسید.
برادران یوسف آبرو و اعتبار پیش پدر را خواستند و این خوب است؛ اما از راه کشتن برادر هدف خود را دنبال کردند و نه تنها ذلیل تر شدند که از آن چه ترس داشتن یعنی عزیز شدن بیش از گذشته دچار رنج شدند.