گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت *؛ با پيروزى انقلاب اسلامى علیرغم تغيير شرايط، نه تنها مسؤوليت دانشجو و دانشگاه خاتمه نيافته، بلكه با توجه به مقتضيات و نيازهاى زمانه و افزايش و پيچيدگى دشمنی هايى كه از داخل و خارج متوجه مردم و كشور است، بيشتر هم شده است و انتظار می رود كه قشر دانشگاهى به ويژه دانشجويان به مسؤوليت خود در ابعاد مختلف علمى، اجتماعى و سياسى آنگونه كه شايسته است، عمل كند.
امروز، روزگار ديگرى است. از رژيم دست نشانده و مخالف علم و آگاهى مردم و منافى استقلال و هويت ملى كه هر فرياد عدالت طلبانه و حق خواهانه را به ضرب گلوله و سرنيزه پاسخ می داد، در اين مملكت خبرى نيست.
انقلاب ظلم ستيز، عدالتخواه، آزادی بخش و استقلال آفرين اسلامى با مجاهدت مردم مسلمان و حضور فعال و ايثارگرانه همه اقشار جامعه، به ويژه قشر دانشگاهى به پيروزى رسيده است. انقلابى كه خود را تداوم دهنده راه انبياء(عليهمالسلام) می داند و چون آن بزرگواران براى خود رسالتى قائل است كه هدف آن گسترش عدالت و آزادى و احياء انسانيت است و در اين راه نه تنها از افزايش سطح فهم و آگاهى جامعه هراس ندارد، بلكه از آنجا كه مردم را بزرگترين حامى خود می داند، به توسعه علم و آگاهى اهميت و براى صاحبان آن، عالمان و دانشجويان بهايى ويژه قائل است و از آنان انتظاراتى خاص دارد.
امروزه بيش از هميشه تاريخ اين سرزمين، انتظار می رود كه طبقه علمى و عالمان راستين و دانشجويان آگاه و آرمانخواه در صحنه حاضر باشند و نقش حساس خود را در قبال ملك و ملت ايفا نمايند.
امروز نيز انتظار می رود آزادى خواهى، آزادانديشى و عدالت طلبى در چارچوب منافع و هويت ملى، گفتمان حاكم بر فضاى دانشگاههاى ما باشد.
هويت و گفتمان جنبش دانشجويى پيش از آنكه دشمنى يا دوستى با نظامهاى سياسى باشد، در هر حال، عدالتخواهى است.
اگر دأب و دغدغه نظام، عدالت و عدالتخواهى نبود، بايد به آن اعتراض كند و درگير شود و اگر مانند نظام برآمده از انقلاب اسلامى، عدالت بود بايد به حمايت از آن برخيزد. بهترين صورت اين كمك می تواند، نقد و طرح صحيح مسائل و مطالبه آگاهانه و منطقى نيازهاى مردم و آرمانهاى جامعه باشد و صدالبته «مطالبه كردن با دشمنى كردن فرق دارد» و اين توقعى است كه مردم انقلابى ايران از همه اقشار به ويژه دانشجويان به عنوان قشرى تحصيل كرده، فعال و زمان شناس دارد: «من بارها گفته ام كه از آن روزى بايد ترسيد كه جوان ما، دانشجوى ما، در دانشگاه انگيزه طرح مسأله، طرح سؤال، طرح درخواست نداشته باشد. همه ملت ما بايد اين باشد كه اين روحيه مطالبه، خواستن و مدعا داشتن در زمينه هاى گوناگون را در نسل جوان كشورمان (بخصوص جوان علمى)گسترش دهيم».
طرح مطالبات مردم و انتقاد سازنده و مستدل، يكى از كاركردهاى اصلى دانشگاه و وظايف مهم جنبش دانشجويى است. چرا كه انجام صحيح و صادقانه اين وظيفه نه تنها اقدامات مسؤولان را تصحيح می كند،
بلكه افق عملياتى آنان را از روزمرگى خارج و به سمت افقهاى آرمانى رهنمون می سازد و صدالبته صرف طرح انتقاد و مطالبه كافى نيست و همه وظيفه دانشجويان در اين باره به حساب نمی آيد: «او فقط مسؤوليتش طرح سؤال و پرتاب كردن يك شعار نيست كه بگويد، خوب، ما كار خودمان را انجام داديم، نه، پيگيرى كردن، مطالعه كردن، درباره مسأله انديشيدن، آن را پخته كردن، راهكار اجرايى براى آن جستجو كردن، براى طرحش با مراكز دستاندر كار و مجرى تلاش كردن و... بالاخره خود وارد ميدان كار شدن...» نيز جزو وظايف اوست و در راه انجام اين وظيفه بايد از افراط و تفريطها بپرهيزد و اعتدال را رعايت كند و همواره تكيه بر عقلانيت داشته باشد تا از تلاشهاى خود نتيجه لازم و مطلوب را به دست آورد،
به ويژه در مقطع كنونى كه دشمنان زخم خورده اين مردم و اين انقلاب، براى گرفتن انتقام و بازگرداندن آب رفته به جوى، بيش از هر چيز در كمين غفلتهاى ما نشسته و پيش از هر كس در شخصيتها، عناصر، تيپها و مراكز و طبقات تاثيرگذار طمع كرده و براى آنها برنامه هاى مفصل جداگانه تدارك ديده اند.
بدون ترديد دشمن براى دانشگاه ما و به ويژه دانشجويان نيز كه عمدتاً از نسل جوان آن هم جوان اهل علم، پرسشگر و... هستند، برنامه دارد و اين برنامه ها را از نخستين روزهاى پس از پيروزى انقلاب اسلامى تا به امروز به اجرا گذاشته كه ذكر آن از حوصله اين متن خارج است، با همه اينها، دشمن علی رغم تبليغات وسيع، طرحهاى پيچيده، شبهه افكنى، توهمآفرينى و... جز در مواردى اندك و مقاطعى كوتاه و گذرا آن هم در بخشهايى محدود، موفق به پيشبرد برنامه و تحقق اهدافش درباره دانشگاه و دانشجو نشده است.
امروز هم قشر دانشجو با حفظ آرمانهاى انقلابى و توجه به ارشادات و توصيه هاى دلسوزان واقعى، نه تنها در برابر دشمن تسليم نشده، بلكه با خنثى كردن توطئه هاى رنگارنگ آن، در كنار مردم، به عنوان يكى از نيرومندترين بخشهاى جامعه در مسير خنثى كردن توطئه دشمنان گام برمى دارد، با اين حال هنوز دشمن و سرسپرده هاى داخلى او از يكسو و بدسليقگى و خودبينی هاى بعضى عناصر و احزاب ورشكسته داخلى از سوى ديگر، چشم طمع به اين مكان حساس و اين قشر تاثيرگذار دارند و سعى دارند با القائات، تبليغات و دامن زدن به شبهات و ترفندها و... ظرفيت عظيم دانشگاهى ما را به نفع منافع و اهداف خود به كار بگيرند.
با توجه به اين خطرات و آسيبهاى تهديدكننده، دانشگاهيان و به ويژه قشر دانشجويى كه به مقتضاى سن و شرايط تجربه در معرض بيشتر اين تهديدات هستند، نبايد آنى از جايگاه خطير و مسؤوليت مهمى كه برعهده دارند، غافل شوند، دانشجويان بايد توجه داشته باشند كه در يك تقسيم بندى كلى، دو صدا آنها را به خود فرا می خواند.
يكى صدا و جريانى كه چون به مصالح كشور، آرمانهاى انقلاب و منافع مردم می انديشد، دانشجو را براى دانشجو می خواهد و مصالح دانشجو را در نظر دارد و ديگرى صدايى كه منافع خود را در پوشش مصالح دانشجو مطرح می كند و دانشجو و كل دانشگاه را در كنار ساير عوامل به مثابه ابزارى می نگرد كه بايد در خدمت اهداف و منافع حزبى و باندى او عمل كند، صاحبان اين صدا نمی خواهند دانشجو با تشخيص و شناخت خود مسائل اجتماع و دردها و نيازهاى مردم را مطرح كند و سخنگوى مردم باشد، بلكه می خواهند مسائل حزبى و منافع گروهى و اهداف سياسى خود را از بيرون به داخل دانشگاه انتقال داده و دانشجو را به بلندگويى براى طرح آنها، تبديل كنند و در عين حال به هنگام نااميدى از همراهى جنبش دانشجويى، اعلام كنند اين جنبش حرف مفت است!
اگر دانشجو فراموش نكند كه اهداف عدالتخواهانه و پيگيرى مطالبات حقيقى و اصيل مردم و جامعه با اهداف احزاب و گروهها همخوانى ندارد و احزاب اگرچه در حد شعار مثلا عدالتخواهى را نفى نمی كنند، اما در عمل پايبندى آنها به عدالت تا آنجاست كه با منافع حزبى تلاقى نداشته باشد و برخلاف دانشجويان، عدالت براى حزب او هدف نيست و آن نيز وسيلهاى است براى تأمين منافع و تحقق اهداف سياسى، آنگاه تشخيص آن صداها برايش آسان خواهد بود- چنانكه تاكنون بوده- و پيشرو بودن و استقلال خود را حفظ و جز حرف مردم نمىزند و در مسيرى كه به تلاش براى تحقق آرمانها و پيگيرى مطالبات به حق جامعه در ابعاد مختلف و قطع هرچه بيشتر وابستگىها و بالاخره بازيابى هويت فرهنگى و ارتقاء سطح آگاهى جامعه منجر مىشود حركت نمى كند.
آرى، امروز روزگار ديگرى است ولى رسالت دانشجو همچنان ادامه دارد و انتظارات از دانشگاه و دانشجو كماكان باقى است. به بيان رهبر فرزانه انقلاب: «آن چيزى كه ما از محيط دانشجويی مان انتظار داريم، پيشرفت علم، پيشرفت انديشه سياسى، عمق انديشه دينى و ايمان دينى، عمق معرفت دينى و روشنبينى دينى، دست يافتن به قلمروهاى جديد؛ هم در زمينه علم، هم در زمينه سياست، هم در زمينه معرفت دينى در محيط دانشجويى است؛
البته به كمك راهنمايان هر بخشى. شما براى كار علمى بايد استاد داشته باشيد، براى كار معرفت دينى بايد استاد داشته باشيد، براى كار سياست هم همينجور است. كار را شما می كنيد؛ او راهنمايى می كند. دانشگاه ما و محيط دانشجويی ما بايستى در همه اين عرصه ها پيشرفتهاى حقيقى و چشمگيرى كند و اين پيشرفتها را انشاءالله خواهد كرد.»
روح الله جمشیدی، مسئول بررسی و تحلیل سازمان بسیج دانشجویی ایلام