گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، یادداشت دانشجویی*؛انتخابات میانبرترین راه در نیل به دموکراسی است و ملت ها با این عمل دموکراتیک سرنوشت خویش را رقم می زنند؛ خواه آگاهانه یا غیر آگاهانه، به جبر یا به اختیار باشد.
البته ناگفته نماند انتخابات نشانه و سمبل مطلق دموکراسی نیست چرا که در بسیاری از حکومت های توتالیتر، اقتدارگرا، استبدادی، مونارشی و پلیارشی، پلورالیسم، مشروطه، نیمه دموکراتیک، تئوکراتیک ودموکراتیک به نحوی انتخابات وجود دارد؛ فلذا انتخابات و رفراندم به مثابه دموکراتیک بودن رژیم ها نیست برای نمونه عربستان در انتخابات محلی به زنان حق رای داده ولی به هنگام رانندگی دمار از روزگارشان درمی آورد یا در برهه زمانی سلسله پهلوی رفراندم و انتخابات عملی برای مشروعیت بخشی به سیاست های اقتدارطلبانه و تک قطبی و تک حزبی (رستاخیز) و رفراندم سفارشی در زمینه انقلاب سفید شاه فقط در پی اجرای استراتژی های شوم حکام صورت می گرفت.
البته شرکت شمار زیادی از جمعیت فعال شرکت کننده در انتخابات در کشورهای جهان سوم بسیار برای رژیم های اقتدارگرا و استبدادی و حتی در پاره ای از مواقع رژیم های دموکراتیک خطرناک است زیرا که قبل از انتخابات و رجوع به مردم می بایست که ساختارها فراهم باشد و زیرساخت ها قبل از مشارکت عظیم فراهم شود و گرنه همین عامل بسیار مخرب برای قوام یک دولت و حکومت است.
روشن است افراد به انگیزه معیشت بهتر و سیاستی پیش روتر در زمینه رفاه ملی و عمومی... به پای صندوق های رای می روند که این هدف فقط جزئی از کل است و انگیزه افراد برای شرکت در انتخابات می تواند دلائل بی شماری داشته باشد و انتظاراتی دارند که به گونه ی شایسته و لازم بایستی به وسیله کاندیداتورهای پیروز جامه عمل پوشانده شود که در اغلب موارد شعارهای قبل و بعد کاندیداها پس از پیروزی جنبه رئال ندارد.
بله استقبال و حضور پرشور مردمی در رای گیری برای پوشش این انتظارات است که اگر خلاف این واقعیت عملی صورت گیرد مسئله سرشکسته گی ملی شاید واژه ای نو باشد پدیدار شده و قوت می گیرد که پیامدهای اسفناکی در روحیه ملی و اعتبار بین المللی یک ملت به همراه خواهد آورد، حال این مقدمه را ذکر کردیم تا به حوزه جریانات و معضلات قطبی شدن و قوم گرائی و طایفه طلبی دراستان های کم تر توسعه یافته و در چند منطقه خاص جغرافیایی پرداخت کنیم، برای نمونه استان های غربی و جامعه کرد و افکار متاثر از آن و بلوچ و...
در سیستان و بلوچستان روحیه قوم گرائی را ذکر می کنیم که عواملی باعث پس رفت و به حاشیه راندن آنها شده است البته که مقصود ما در این مختصر نحوه گزینش نمایندگان مجلس در استان ایلام است اصلا چرا ایلام از نظر اقتصادی و صنعتی و رفاهی با وجود فرهنگ عمیق چند هزار ساله به استانی عقب افتاده مبدل شده است زمانی امپراطوری عیلام بر شرق بین النهرین حکمرانی می کرد و اولین تمدن تاریخ بشریت در این منطقه نطفه یافت چرا ایلام امروز چنین شده است؟
چرا شخصی اظهار نظر می کند و می گوید انتخاب مهران به منطقه آزاد خیانت به ملت ایران است!
آقای خاص ... جمله مهران را خدا آزاد کرد را شنیده اید؟
آیا جمله فتح ایران از مهران تا تهران فقط چند روز به گوشتان خورده است؟
آیا این مردم غیور و شهادت طلب ایلام نبودند که این خواسته صدام منحوص خط بطلان کشیدند؟
آیا جز این است که پاسداری از حریم ولایت بر دوش خسته مرزنشینان وطن پرست است؟
از ماست که بر ماست...
آری خدمت به مردم ایلام خیانت است بله این هزینه را صرف استان های بزرگ کنید اصلا ایلامی را چه به پیشرفت و صنعت و اشتغال... بگذارید همه چیز مال شما باشد.
معتقدم مقصر ما هستیم که برخی به خویشتن جسارت می دهند و زبان به گستاخی می گشایند: این و آن اگر بشود خیانت به ملت ایران است؛ چرا؟ مگر ما ایرانی نیستیم! وقتی که روحیه قومی در شور و شعور این مردم موج می زند بایست هم از این اظهارنظرهای سخیف بشنویم...
وقتی یک دوره نماینده لک و دوره دیگر ملکشاهی و بار دیگر ارکوازی و دفعه دیگر شوهان اوج می گیرند واز این نمد کلاهی برای رای دهندگان نمی بافند، آیا استدلال مردم این است که اگر فلانی از طایفه مذکور بالا برود فلان قوم را به اعتلا می رساند؟
نه چنین نیست؛ هرکس نماینده شود و بخواهد از حق این ملت دفاع کند باید عدم وابستگی به قوم یا جریانی خاص داشته باشد که اگرچنین نباشد این آقا می آید و دیگری می رود و آنچه پایمال می شود حقوق و منافع کلی بر تاراج رفته مردم ایلام مظلوم است، اگر مردم بخواهند به اعتلا برسند بایستی فرد شایسته و مستقلی را انتخاب کنید.
برادران و خواهران دلیل این همه معضلات و نگون بختی های این استان قربانی طایفه پرستی شماست، بیائید فارغ از هرگونه تعصب جمود فکری افراد شایسته را قربانی دردانه های قومیتان نکنید، سخت است اما شدنی می باشد.
شایسته و لازم است که افراد و احزاب خدمت گذار را فارغ از جریان های چپ یا راست و... برای دفاع از حقوق خویش و تکیه بر صندلی های سبز بهارستان انتخاب کنید.
گوش، گوش تو و ناله، ناله ی من؛ آنچه به جایی نمی رسد فریاد است.
محمدرضا یوسفی، فعال سیاسی دانشگاه پیام نور ایلام
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.