به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، جنبش عدالتخواه دانشجویی در نامهای خطاب به شورای ائتلاف اصولگرایان بیان داشتند اصولگرایی دیگر یک گفتمان نیست! همچون اصلاح طلبی به یک «شرکت سهامی خاص سیاسی» تبدیل شد، لازم آمد نکاتی چند را خدمتتان تقدیم داریم:
متن نامه به شرح زیر است:
شورای ائتلاف اصولگرایان
سلام علیکم
با نزدیک شدن به موعد انتخابات، تب وتاب انتخاباتی رفته رفته شکل گرفته و فضای عمومی کشور را سیاسیتر کرده است. آرایش سیاسی کشور نیز حاکی از آن است که انتخابات آتی مجلس نیز همچون ادوار گذشته، از رقابت اصولگرایان و اصلاحطلبان متأثر خواهد بود. از آنجا که بیم آن میرود که با تشخیصهایی غلط، تصمیماتی غلطتر، و سازوکارهایی غلط اندر غلط، مجالسی اشرافی و مردمگریز شبیه به مجالس پنجم و یا ششم، که کشور را به دام غربگرایی و سرمایه سالاری بردند تشکیل شود، لازم آمد نکاتی چند را خدمتتان تقدیم داریم.
بدیهی است تکلیف فرزندان انقلاب اسلامی با فتنه انگیزیها، مرزهای کمرنگشده با دشمن و سوءاستفاده از مردم در جناح به اصطلاح اصلاح طلب کاملا روشن است که عن قریب در نامهای مستدل خطاب به شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان بدان خواهیم پرداخت. لذا بینات و بدیهیات را فاکتور گرفته و به سراغ اصل بحث میرویم.
در روزهایی که از وحدت بسیار سخن گفته میشود و همایشهای وحدت اصولگرایان یکی پس از دیگری برگزار میشود برای مردم و نسل جوان دانشجو و انقلابی این سوال جدی مطرح است که این وحدت اصولگرایان چیست؟ هدفش چیست؟ و حول چه محوری قرار است تشکیل شود؟ آیا وحدت صرفا برای این است که اصولگرایان وارد مجلس شوند تا رقیبشان وارد مجلس نشود؟! اساساً اصولگرا کیست که چنین چتر بزرگی از نیروهای انقلاب تا محافظهکاران، ساکتین فتنه، عاملان تصویب برجام و صاحبان روحیههای اشرافی ِفاصله گرفته از مردم را در برگرفته است؟ نسبت این وحدت و کارنامهعناصری که در چتر اصولگرایی جا میگیرند با مؤلفههای اصولگرایی انقلابی شامل: عدالتخواهی، استکبارستیزی، فساد ستیزی، سادهزیستی، مردمگرایی و رفع مشکلات مردم، مسئولیتپذیری و… چیست؟
این سوالات از این روی مطرح است که متاسفانه به باور بسیاری از مردم، جوانان و دانشجویان، اصولگرایی دیگر یک گفتمان نیست! همچون اصلاح طلبی به یک «شرکت سهامی خاص سیاسی» تبدیل شده. شرکت سهامی خاصی که در آن «شایسته سالاری» جای خود را به «سهمیه بندیهای کوپنی» داده و گروههای مختلف اصولگرا به قدر کوپنشان، که ازقضا بینسبت با میزان داراییهایشان از قدرت، ثروت و اطلاعرسانی نیست، میتوانند نیرو معرفی کنند! کوپنهایی که خود محصول لابیها و زدو بندهای سیاسیاند!
نتیجه این سهمیه بندی کوپنی در شب انتخابات میشود برافراشته شدن لیستهایی شبیه به «لیستهای ساندویچی»، که انتظار از مردم و نیروهای انقلاب دل بستن به آن بدون چون وچرا کردن است، و در صورت پیروزی در فردای انتخابات، میشود تشکیل مجلسی «شهرفرنگی» که معلوم نیست برنامهاش چیست و میخواهد کشور را به کدام سمت و سو به پیش ببرد.
نتیجهچنین سازوکاری میشود مجلس اصولگرایی که برجام را در ۲۰دقیقه تصویب میکند، با کارتل اقتصادی دانشگاه آزاد همراهی میکند، با تصویب لایحه بهبود فضای کسب و کار، امورات ملت را به حزب ثروتمندان میسپارد، به وزاری مسئله داری همچون زنگنه و آخوندی رای اعتماد میدهد، و در آخرین مورد هم در برابر نسل جدید قراردادهای نفتی و حل کردن اقتصاد کشور در نظام سرمایهداری بینالمللی سکوت میکند!
نتیجه آنکه مجلسی که نمایندگانش از ابتدا با لابیگری، سیاستبازی و سهمیهبندی دورهم جمع شده باشند، در آنهمه چیز یافت میشود جز آرمانهای انقلاب، مشکلات مردم و درد محرومین! نتیجه آنکه به باور بسیاری از مردم، «اینان» با «آنان» تفاوتی ندارند! جالب اینکه بسیاری از کسانی که در انتخاباتهای گذشته، با همین سازوکار به مردم قالب شدهاند، امروز در جریانهای رقیب شما هستند! بازخوانی سابقه اصولگرایانه بعضی از چهرههای اصلی دولت بسیار درسآموز است!
برادران عزیز!
آزموده را آزمودن خطاست! قرار نبود انقلاب را بین گروههای سیاسی تقسیم کنید، قرار بود گروههای سیاسی را حول محور آرمانهای انقلاب جمع کنید. قرار نبود به اسم «وحدت اصولگرایی»، «مجلسی اصول گریز» تشکیل دهید.
مشفقانه توصیه میکنیم قبل از اینکه پشیمانی به بار آید مسیر خود را اصلاح کنید. صلاحیت، قابل سهمیه بندی نیست. اساساً صلاحیت با عضویت در فلان حزب، وابستگی و تأیید بهوسیله فلان شخصیت و فلان مسئولیت به دست نمیآید.
اصول گریزان را نمیتوانید به اسم اصولگرایی به جامعه قالب کنید! با هیچ چسبی نمیتوانید مسببان تصویب برجام را به گفتمان اصولگرایی بچسبانید. با هیچ ترفندی نمیتوانید غیبت غائب بزرگ روز تصویب برجام را از اذهان پاک کنید. هیچ شعار و لولوسازی نمیتواند فاصله گرفتن از آرمانهای انقلاب و مسائل عینی مردم را جبران کند. با صد من شعار و خرج کردن از دین و دیانت نمیتوان چهرههای تکراری و پدرسالاران تاریخگذشته، مشهوران به دعواهای قدرت، ساکتین در لحظههای حساس، راه رفتگان بین حق و باطل و حتی پرکنندگان پازل دشمن را بدون توجه و برنامه برای حل مسائل مردم به جامعه قالب کرد.
باور کنید اگر لیستهایتان راچنان ببندید که شوقی برنیانگیزد، روحی به شهرها دمیده نشود، بوی انقلاب را به مشام نرساند، دیگر حتی» شرایط حساس کنونی» هم کسی را متقاعد نمیکند.
باور کنید حتی اگر با عقل ابزاری کاسب کارانه سیاسی هم به مسائل کشور بنگرید، خواهید دید هیچ راهی جز محور قرار دادن آرمانهای انقلاب و شایسته سالاری بر مبنای پایبندی به اصول انقلاب وجود ندارد. باور کنید حتی اگر با عقل ابزاری کاسب کارانه سیاسی هم به مسائل اجتماعی نگاه کنید، خواهید دید هیچ راهی جز همراهی با مردم، پیگیری درد مردم، و زندگی با مشکلات مردم وجود ندارد.
تا دیر نشده کاری باید کرد…
به امید ظهور عدالت گستر گیتی
جنبش عدالتخواه دانشجویی