سید باقر پیشنمازی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجو در ساری، در پاسخ به این پرسش که نیاز امروز قشر جوان و دانشجوی ما چیست، گفت: جوان ما در درجه اول به آرامش نیاز دارد. وقتی که این حرف را می زنیم طبیعی است که باید ببینیم چه چیزهایی آرامش جوان را بهم می زند و در این آرامش اختلال ایجاد می کند، اگر آرامش جوان تامین نشد، آن وقت این انرژی و قدرت ممکن است به بیراهه بیفتد، مثل یک سیلی که اگر شما برایش مسیر منطقی تعریف نکردید و آب خیزداری و موانع مرحله به مرحله تعریف نکردید، و این سیل خودش بخواهد راه پیدا کند، همه چیز را نابود می کند و ممکن است وارد شهر شود، جوان هم همین ویژگی را دارد.
جوان یک سیل قدرتمند است که اگر درست هدایت نشود، همه چیز را تخریب میکند
وی افزود: جوان یک سیل قدرتمند است و اگر برای این جوان مجاری منطقی و ریل گذاری اساسی تعریف کردید در جهت تسهیل آرامش جوان، انرژی و نیروی او می شود یک نیروی سازنده و مقید در سطح کشور که می تواند گره هایی را باز کند که دیگران نمی توانند باز کنند، همچنان که در صدر اسلام، پیامبر اسلام (ص)، شروع کار رو که بخش سخت کار بود، به کمک جوان ها پیش برد و این تعبیر را هم داشتند که این جوانها بودند که با من هم پیمان شدند و سالمندان با من مخالفت کردند، پیامبر اسلام گره هایی که دیگران از باز کردن آن عاجز بودند را به جوانان می سپرد و آنها گره های بزرگی را باز می کردند.
معاون سابق امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان در ادامه با اشاره به موارد برهم زننده آرامش جوان و دانشجوی جامعه ادامه داد: از چیزهایی که آرامش جوان را بر هم می زند، بحث دغدغه آینده است، حتی زمانی که دارد تحصیل می کند هم نگران این است که آیا می تواند به یک امنیت اقتصادی برسد، اشتغالی داشته باشد، که ازدواج کند، تشکیل زندگی بدهد، که مسکن داشته باشد، که بتواند در کنار خانواده اش، آرامشی را، حیثیتی را و آبرویی را ساماندهی بکند یا نه.
مدیران در مسئله جوانان و دانشجویان به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستند
پیشنمازی خاطرنشان کرد: این جوان وقتی چشم اندازی روشن نسبت به آینده نداشته باشد، دچار استرس می شود و خود این استرس کشنده است، استرس که آمد، آرامش جوان از بین می رود، آرامش که رفت دیگر یک نقطه را خراب نمی کند، بلکه ده جا ممکن است خراب شود، روی عقیده اثر می گذارد، روی نماز خواندن اثر می گذارد، روی پوشش و فرهنگ اثر می گذارد، روی ادبیات جوان اثر می گذارد، به طور مثال گاهی اوقات که با جوانان در فضای مجازی صحبت می کنیم، متوجه می شویم که این جوان به دلیل فشارهای زیاد دچار یک فشار درونی هستند که گاهی اوقات با یک ادبیات مخصوصی فوران می کنند، یا بعضی وقت ها دچار هیجاناتی می شوند که وقتی فروکش می کند، چه بسا خودشان هم ناراحت می شوند که چرا دچار چنین هیجاناتی شدند، اینها معلول این است که برای آرامش جوان ریل گذاری نشده است.
رئیس سابق شبکه قرآن و معارف صدا و سیما در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به تاکید قرآن در ایجاد آرامش برای جوانان گفت: قرآن به مقوله آرامش اهمیت فوق العاده می دهد، که حتی کسی که آرامش ندارد، ایمانش را هم نمی تواند تقویت کند و بنابراین خداوند جایی که می خواهد برای بهسازی ایمان مردم ریل گذاری کند، ریل گذاری خدا تامین آرامش آنهاست.
وی خاطرنشان کرد: در قرآن آیات مربوط به آرامش زیاد آمده است و نشان می دهد که خدا به این مقوله توجه جدی داشته است؛ بنابراین اگر ما آرامش را اصل قرار دادیم، اینکه چه چیزهایی آرامش را در جوان مختل می کند را به راحتی می توان فهرست کرد. توجه کنید، غیر از دغدغه آینده و مسئله اشتغال که ممکن است مربوط به سال های آینده باشد، آنچه که نیاز فوری است، مربوط به نیازهای جنسی جوان می باشد، این را ما نباید جزو بحث های مگو در جامعه قرار دهیم، با نگفتن و پنهان کردن این مسئله، صورت مسئله که پاک نمی شود، صورت مسئله وجود دارد و نظام اسلامی باید برای آن جواب پیدا کند.
در این سالها در برابر همه نیازهای جوان تنها به او گفتیم صبر کن!
پیشنمازی با بیان اینکه تنها راهکاری که برای تامین نیازهای جوانان در این سالها فراهم کردیم، این بود که به آنها صبر کردن را گوشزد کردیم، عنوان کرد: الان جوان به سن تکلیف رسیده و نیاز جنسی دارد، و شما به او می گویید، صبر کن، درست را بخوان، صبر کن سربازی برو، صبر کن کار پیدا کن و بعدا ازدواج کن، تا بعدا یک جوری بشود، خوب یعنی چی؟ حالا اگر کسی نتوانست صبر بکند، چه می شود؟ صبر برای برخی موثر است و برای بسیاری هم موثر نیست، بالاخره اگر خدا گفته باشد که صبر کن، قبول است، اما خدا این حرف را نزده که شما بعد رسیدن به سن احساس نیاز، باید ده سال هم دندان روی جگر بگذاری! خود همین هم آرامش را به هم می زند، یعنی وقتی نیاز جنسی در جوان قلیان پیدا کرد و ریل گذاری صحیحی در نظام اسلامی برای آن پیدا نشد، خود این موضوع آرامش جوان را بهم می زند و وقتی آرامش جوان بهم خورد شما دیگر نمی توانید از این جوان یک رفتار مبتنی بر اعتدال، فکر و مبتنی بر آرامش داشته باشید و یا اینکه بخواهید رفتار این جوان را با رفتار یک آدم 50 ساله مقایسه کنید.
وی ادامه داد: بنابراین، این موضوعات ربطی به مازندران و غیرمازندران ندارد، این موضوع، نیاز جوان ما در یک کشور اسلامی است که از یک جهت دسترسی به فضای مجازی دارد، دسترسی به محیط مختلط دانشگاهی دارد و در فضای ارتباط مخابراتی دسترسی آسان به جنس مخالف دارد و به عبارتی از یک جهت تحریک خیلی راحت صورت می گیرد، اما ارضاء ممنوع و بابش بسته است.
پیشنمازی با اشاره به اینکه اگر ریل گذاری خوبی برای نسل جوان دانشجوی ما صورت نگیرد، این ظرفیت عظیم را هدر داده ایم، گفت: این فرصت جوان و آرامش جوان چون ما برایش ریل گذاری نمی کنیم تبدیل به تهدید می شود، تهدید که شد، یک نسل را تهدید می کند، وقتی روی ریل بیراهه رفت، این ریل او را به مسیرهایی می برد که مسیر اصلی نیست و این بعضا اگر درسش را هم بخواند، سربازی هم برود، کار هم بگیرد و ازدواج هم بکند، بعد از ازدواج هم آن آسیب هایی که قبل از ازدواج او را تهدید کرده بود، همراه جوان در ادامه زندگی خواهد آمد و بنابراین این جوان فردا که پدر و مادر می شود، نمی تواند منشا تربیت یک فرزند صالح و شایسته باشد و بنابراین مسائلی مثل اشتغال و ازدواج، مثل تامین آرامش و استرس زدایی از محیط جوان، یک نظام مهندسی شده ای را می خواهد که تا حدودی در نظام مهندسی فرهنگی تعریف شده است و نظام اقتصادی ما هم باید مبتنی بشود بر زیرساخت های فرهنگی تا بتواند جوان ما به یک سامانی برسد.
مدیران حزبی علت اصلی عقب ماندگی استان مازندران هستند
معاون سابق امور فرهنگی و تربیتی وزارت ورزش و جوانان در ادامه در پاسخ به این سوال که استان مازندران قطب کشاورزی شمال کشور است و از طرفی 15 هزار فارغ التحصیل کشاورزی بیکار هم در استان داریم، به نظر شما چرا این تضاد وجود دارد و چرا بیکاری در استان مازندان زیاد است، تاکید کرد: به نظر من مدیرانی که مسئله شماره یک آنها مسائل حزبی و جناحی باشد، مسئله جوانان، مسئله سه و چهار آنها خواهد بود. از طرفی هم چون برخی از برنامه های بلند مدت و میان مدت، کاشت آن توسط مدیر فعلی صورت می گیرد و برداشت آن توسط مدیر بعدی است؛ مدیر فعلی انگیزه برای آماده کردن زیر ساخت های این برنامه ندارد، چون که می گوید من که قرار نیست میوه این کار را بچینم و مدیر بعدی قرار است برنامه من بهره برداری کند و این موضوعات بر می گردد به اینکه این مدیر حزبی انتخاب شده است و یک مدیر استراتژیک نیست و مدیری نیست که آینده نظام را از آن خودش بداند و دستاوردهای مدیر بعدی را هم دستاورد خودش بداند و وقتی انتخاب مدیر حزبی و سیاسی می شود، نتیجه اش هم همین می شود که مدیر فعلی حاضر نیست؛ چیزی را بکارد که مدیر بعدی درو کند.
وی افزود: من سهم عمده ای را به حساب کیفیت مدیریت در استان مازندران می گذارم، چون ما استان هایی در این کشور داریم که از منابع خودشان خیلی بهتر استفاده می کنند و دامنه بیکاری در قشر جوان و دانشجو را مهار کردند، با اینکه منابع ما را هم در اختیار ندارند و منابع طبیعی شان بسیار کمتر از استان مازندران است و بعد از انقلاب بارها پیش آمده که از استان مازندران به عنوان آزمایشگاه مدیران استفاده می کردند و مدیر به اینجا می آمد و بعد از کسب تجربه و موفقیت در کار به استان دیگری می رود و بعد از او هم باز یک فرد جدید مدیریت استان را به دست می گرفت.
پیشنمازی در پایان خاطرنشان کرد: پس دلیل اصلی بیکاری جوانان در استان بحث مدیریتی است، برای نمونه ببینید که همین برنامه توسعه 1404 در استان مازندران با تاخیر تهیه شده است و برخی از شهرستان های استان مازندران همین مرکز استان برنامه توسعه خود را ننوشتند و برنامه 1404 خود را تدوین نکردند و چون برنامه ندارد، استان به صورت سلیقه ای توسط مدیران توسعه پیدا می کند، بنابراین تصور من این است که تنها یک مدیریت قوی می تواند مشکل بیکاری در استان را حل کند.