به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یکی از دانشجومعلمان که توانسته است مرحله پذیرش در دانشگاه فرهنگیان با موفقیت پشت سر بگذارد، در یادداشتی به بررسی اوضاع و مشکلات پیش روی این دانشجویان در دوران تحصیل پرداخته است، مشکلاتی از جنس های صنفی، آموزشی، اقتصادی و ... که در ادامه می خوانید:
از رسانه ها و خبرگزاری ها هر ازچندگاهی اخبار مربوط به دانشگاه فرهنگیان را می شنویم، خبرهایی که گاه تحلیل خبرنگار و گاه بریده شده حرف های اصلی هستند و شاید برای یک بازی رسانه ای باشند.
دلخوری این طبقه از جامعه زیاد است اما بیشتر این دلخوری به عدم توجه رسانه ها به درد آن ها و نه استفاده از آن ها برای سیاسی کاری خودشان است.
از یک برنامه تلویزیونی گرفته که با پخش یک کلیپ از حرف های چند دانشجو معلم نحوه ی تربیتی و آموزشی کل دانشجو معلمان را زیر سوال برد تا تهیه و پخش گزارشی از دانشگاه فرهنگیان در خبر ۲۰:۳۰ که با بریدن فیلم فقط یک بازیگردانی به نفع مخالفین دانشگاه فرهنگیان انجام شد.
هرکدام از ما دانشجو معلمان با تفکراتی متفاوت نسبت به دانشگاه، وارد این سیستم شدیم، مخصوصا ما ورودی های بهمن ۹۱ که اولین گروه دانشجومعلمان این دانشگاه بودیم.
ما وقتی در ترم اول دیدیم خبری از انتخاب واحد نیست و طبق حروف الفبا کلاس بندی شدیم و فضا مدرسه گونه است و هنوز معلمان به جای اساتید تدریس می کنند و وقتی ساعت کلاس ها تمام می شود زنگی به صدا در می آمد که خبر از پایان کلاس می دهد و زنگ تفریح است؛ ترسیدیم که ممکن است در انتخاب خود اشتباه کرده باشیم، نباید به این جا می آمدیم.
ما حتی از ابتدایی ترین حقوق خود که انتخاب واحد است هم تا چند ترم محروم بودیم و انتصاب واحد انجام می دادیم و تنوع اساتیدی و یا بهتر بگوییم تنوع معلمی وجود نداشت.
قطعاً با توجه به تعداد زیاد پردیس ها و دانشجومعلمان و تعداد کم اساتید انتظار نباید داشته باشیم که دانشگاه فرهنگیان در ابتدای امر بسیار عالی باشد و با دانشگاههای صنعتی شریف، صنعتی امیرکبیر و تهران مقایسه کرد البته ناگفته نماند بسیاری از دانشجومعلمان رتبه های این دانشگاه های عنوان شده را نیز کسب کردند اما ترجیح دادند حداقل آینده شغلی مطمئنی داشته باشند.
دانشگاه ما شاید غذای خیلی عالی و امکانات رفاهی مناسبی نداشته باشد ولی نگرانی از شغل آینده نداریم و یا مثل دانشجویان یکی از دانشگاه های دولتی اعتصاب غذا نکردیم؛ برای امریه و بلاتکلیفی شغلی چون همه ی ما چه ورودی های ۹۱ که بعد از سه ماه استخدام شدند و چه ورودی های ۹۳ که بعد از مدتی استخدام شدند دغدغه شغلی نداشتیم که البته تعداد کمی از دانشجویان دیگر دانشگاه ها را می شود پیدا کرد که از وضعیت سلف دانشگاه خود راضی باشند.
چیزی که دانشجو معلمان را از بقیه دانشجوهای دانشگاه ها متمایز می کند داشتن خلاقیت و پیاده کردن دروس تئوری روانشناسی به عمل در مواقع تدریس است که برای اینکار ورودی های ۹۱، ۵ ترم کارورزی را گذرانده اند آن هم با تغییر سیستم هر ترم، قطعا باید از دانشجومعلمان تقدیر ویژه ای بخاطر انعطاف داشتن در برابر برنامه ریزی هایی بشود که در عرض یک شبانه روز ریخته می شد و البته نباید هم اعتراضی کردند چون آنها استخدام هستند و اعتراض به منزله ی به خطر افتادن پرونده ی آنها می باشد.
دانشجو معلمان علاوه بر اینکه باید درس های دانشگاهی را هماهنگ با بقیه دانشگاه ها بخوانند چندین واحد اضافه هم نسبت به رشته های مشترک اعمال شده، با وجود پر بودن ساعت درسی در تمام طول روزهای هفته، باید پیگیر اخبار و مسائل سیاسی نیز باشند چون ممکن است هر لحظه برای مصاحبه و گزینش احضار شوند و از آنها بپرسند نظرتان در مورد برجام چیست؟
اگر دانشجویان در خوابگاه بخاطر قطع بودن آب، تشک های نامناسب، جیرجیر کردن تخت ها و یا نظافت کردن راه پله و حمام احتمالا خسته باشند، نمیتوانند صبح بیشتر بخوابند و سرکلاس غیبت کنند، چون از کلاس اگر غیبت کنند، کسر از حقوق می خورند چون انگار محل خدمتشان را ترک کردند!» غیبت و تعطیلی کلاس قبل و بعد از عید برای دانشجومعلمان معنایی ندارد چون آن ها معلمان مملکت هستند و باید سخت درس بخوانند تا بتوانند آیندگان جمهوری اسلامی را به خوبی تربیت کنند.
اگر از حقوقش ۴۵ تا ۵۰ درصد یا گاهی کل حقوقش را کم کنند، صرفا بخاطر حضور در دانشگاه فرهنگیان، در هنگام کارورزی و موقع تدریس باید همه ی اینها را از ذهنش دور کند و فقط به فکر درس باشد و به نوین ترین روش های تدریس غرب که همسو با فرهنگ جمهوری اسلامی ایران است تدریس کند و در حین درس به تک تک دانش آموزان نگاه کند که نکند کسی امروز مطلب را متوجه نشود، درسش که تمام می شود می داند جایی در دفتر معلمین ندارد چون او یک دانشجو است و هنوز در خود آموزش و پرورش پذیرش اینکه همکار معلمین با سابقه است سخت است.
اگر برای تمام دانشجویان یک شبانه روز ۲۴ ساعت باشد، برای دانشجو معلم ۲۵ ساعت است، چون او هم باید درس بخواند آن هم واحدهای بیشتر از باقی دانشگاه ها و هم خودش را غنی کند، اما خوشحال است چون می تواند برای کشورش حتی با کمترین امکانات مالی و رفاهی آینده بسازد، چون جز تجمع کنندگان دانشجویان بیکار نیست.