اخبار دانشگاهی را از «کانال اخبار دانشگاهی SNN.ir» دنبال کنید
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، یادداشت دانشجویی؛* هفته دولت همواره در اذهان عمومی روزهای امید واری و نوید بخش روزهای خوب پیش روی ملت را تداعی میکند و این در حالی است که با توجه به سخنان و وعده های دولت یازدهم این هفته دولت باید با بقیه هفته های دولت های قبل متفاوت تر باشد و دولت جناب روحانی حرف های بیشتری برای گفتن داشته باشد؛ اما فارغ از این صحبت ها و بجز عده خاصی نجومی بگیر، قشر عظیمی از ملت با نگاهی به وضع معیشت خود از عملکرد این دولت شاید بیش دولت های گذشته ناراضی باشند.
بررسی عملکرد دولت در عرصه سیاست شاید کار چندان سختی نباشد؛ حال آنکه دولت جناب روحانی را می توان در وزارت خارجه و جناب ظریف و برجام خلاصه کرد.
در حالی که کابینه دولت اعتدال متزلزل نشان می دهد و شواهد حاکی از آن است اختلافی دیرینه در درون دستگاه دولت بین اجزای مختلف آن وجود داشته؛ اما وزارت خارجه را می توان دستگاهی متشکل از فکرهای هم جهت دانست که خروجی این طرز تفکر نهایتا به برجامی ختم شد که بجز جناب روحانی و ظریف در درون دولت حال هیچ کس جرات دفاع از آن را ندارد و با گذشت زمان یکی یکی پشت تریبون حاظر می شوند و اعلام برائت می کنند.
در ورطه وزارت امور خارجه اما «سیاست خارجه از برجام بسیار وسیع تر است». شاید اگر همین جمله در سر در وزارت خارجه دولت یازدهم نصب می شد، کارنامه دولت و وزارت خارجه بسیار پربارتر می شد و این در حالی است که معیشت مردم و آب خوردن مردم هم به رابطه و گفتمان با کدخدا گره زده می شد و از این رو نگاهی به سیاست خارجه دولت یازدهم می تواند نگاهی اجمالی به همه وزارت خانه های دولت جناب روحانی باشد.
با این تفاسیر سیاست وزارت امور خارجه را می توان به دو قسم «برجام» و «غیر برجام» تقسیم بندی کرد:
برجام:
با هر بار واکاوی برجام و دقیق شدن به این قرار داد و کنار هم گذاشتن شواهد و قراین به این نتیجه می رسیم که برجام هیچ گاه نمی توانسته یک شبه اتفاق بیفتد؛ لذا از همین رو در اواخر دولت دهم و در شعارهای یکی از نامزدهای انتخاباتی صحبت هایی مبتنی بر تعامل سازنده و رفع معیشت مردم با محصور نبودن و یا رفع موانع پیشرفت با رفع تحریم به میان آمد و با پیشرفت این روند صحبت ها و گذاره هایی عجیب از درون کشور به گوش میخورد از جمله باز شدن سفارت آمریکا و شکسته شدن تابوی رابطه با آمریکا و همه این صحبت ها در حالی بود که معمار کبیر انقلاب فرموده بود:«آمریکا اگر لااله الا الله هم بگوید ما باور نمی کنیم».
برجام را از نگاهی می توان به سه مرحله تقسیم کرد. کارگردانان این بازی خوب می دانستند که صحبت نظام چیست؛ از این رو مستقیم نمی توان رودر روی نظام ایستاد و همه این فضاسازی ها در راستای فشار از پایین و چانه زنی از بالا صورت گرفت تا رهبری متعاقد این مذاکرات شود و از طرفی مخالفت با مذاکره مخالفت با مردم قلم داد شود و این مرحله اول برجام بود.
مرحله دوم برجام زمانی آغاز شد که مذاکرات در پشت درهای بسته و مخفیانه امضا شد و پشت تریبون ها صحبت از موفق بودن تعامل سازنده می شد و صحبت از پیروز شدن دیپلماسی لبخند در مقابل دیپلماسی اخم به میان آمد و این مرحله این را مطالبه می کرد که هر روز تریبونی باشد و برجام را به افق های روشن و راهی نوین جهت پیشرفت کشور و آفتاب تابان و موهبتی آسمانی معرفی کند؛ اما پس از باز شدن پرونده برجام، تو خالی بودن این تحفه فرنگی بیش از همه بر رهبر عظیم انقلاب روشن بود و درایت های رهبری این مرحله از برجام را ناکام گذاشت.
اما مرحله سوم برجام از آنجایی آغاز شد که پس از شکست برجام در فراهم کردن معیشت مردم و وعده و عید های روزانه دولت انگشت اتهامات به سمت نظام نشانه رفت و جناب لاریجانی رییس وقت مجلس کلیدش را در مجلس زده بود و در آن برهه به نمایندگان مجلس بیان کرد که:« برجام را نظام تایید کرده شما مخالفت میکنید؟»
در پروژه مرحله سوم همین بس که جناب عراقچی پشت تریبون حاظر میشود و اعلام می کند که بدون هماهنگی نظام قدمی را برنداشته ایم، این روند سخنرانی ها مختص برجام نبوده و جناب نوبخت نیز مفسدان اقتصادی را که حقوق های نجومی می گیرند ذخیره های نظام می خواند و ملت را با نظام روبرو می کند و با این تحلیل شاید بیست دادن جناب ظریف به برجام بیشتر نمود پیدا می کند؛ اما در ادامه این مراحل جناب هاشمی روند را ادامه دار می داند و اعلام می کند که برجام نیاز به زمان دارد و دولت روحانی هنوز کارهایش تمام نشده در کل می توان این گونه برداشت کرد که برجام برخلاف وعده و عیدهای انتخاباتی و حزبی و گفته های جناب روحانی برای ملت تقریبا هیچ را آورده؛ اما در طرف مقابل هر چه خواسته را گرفته و هنوز در حال کشاندن ایران به دنبال خود است و این تحلیل ها به همین برجام اختصاص ندارد و باید در عرصه های گوناگون ازجمله برجام منطقه ای و برجام موشکی و برجام نفتی خود را نمایان تر کند.
غیر از برجام
وزارت خارجه زبان گویای انقلاب اسلامی و بلند گوی اهداف اسلامی و آرمان های گران سنگ جمهوری اسلامی است؛ اما همانگونه که اشاره شد برجام تحرکات دولت و وزارت خارجه را تحت تاثیر خود قرار داده و هرگونه حرکتی که با روح برجام ناسازگار باشد را ملزم به توقف می کند.
در این سه سال رفته از عمر دولت اتفاقات بسیاری در جهان رخ داد که وزارت خارجه حرکات منفعلانه ای در قبال بسیاری از آنها از خود نشان می داد در اشاره به این سیاست از وزارت خارجه میتوان برگرداندن کشتی کمک های بشر دوستانه به یمن توسط با یک تماس جناب جان کری توسط جناب ظریف یا سکوت در مقابل برخوردهای حکومت های ظالم هم پیمان با کدخدا با بزرگان شیعی و و سکوت در مقابل کشتار مسلمانان عراق و سوریه و کشمیر و ... اشاره کرد و از طرفی شمع روشن کردن برای کشته های آمریکایی و کشورهای اروپایی که پرورشگاه تروریست هستند روابط غیر برجامی وزارت خارجه را شامل می شد و حال اینکه با حمایت و اعلام برادری با بقیه مسلملنان و حمایت از آنها می توانست به متحدان ما بیفزاید و دست ما را در پیشبرد اهداف حتی برجامی پرتر کند؛ اما در روابط پس از شکست برجام و خوابیدن هیاهوهای رابطه با آمریکا و غرب وزارت خارجه باید حرفی برای گفتن داشته باشد و شاید می توان سفر به آمریکای جنوبی جناب روحانی را بی ارتباط با این موضوع ندانست.
در کل چیزی که واضح بوده، این است که سیاست خارجه دولت روحانی در قبال دادن بسیاری از ارزش های اسلامی و سرمایه های ملی که حتی بمب اتم آمریکا نمیتوانست این چنین تخریبی کند، برای ملت چیزی نیاورده و حال از عمر یک سال باقی مانده دولت، وزارت خارجه باید اعتبار رفته خود را برگرداند و این مستلزم پایان آبرومند پروژه برجام است.
علی نیک آئین- مسئول سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه ولیعصر(عج) رفسنجان
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تایید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.