به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، وحید جلیلی پس از شرکت در مراسم تشییع روح الله نامداری از نخبگان جوان انقلابی که بر اثر حمله قلبی دارفانی را وداع گفت، در ایذه استان خوزستان در جمع هواداران حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی به تحلیل انتخابات پیش رو پرداخت و گفت: انقلاب اسلامی، دو مولفه اساسی دارد. درافتادن با ظلم در جهان و عدالتخواهی در داخل مرزهای کشور. امروز خوشبختانه این دو، همسوئی و همافزائی معناداری با هم پیدا کرده اند.
وی افزود: از یک طرف کسانی که خواهان مبارزه با بیعدالتی در فضای جهانی هستند، معتقدند، در داخل کشور هم باید با استکبار داخلی با جریان تبعیض، رانت، ظلم و حامیان اختلاف ظالمانه طبقاتی مقابله کنیم. از طرف دیگر جریان معتقد به تعامل با کدخدا میگویند: ما باید همانطور که با مستکبرین و زیادهخواهان در فضای جهانی کنار می آییم و آنها را به رسمیت می شناسیم و مماشات میکنیم، در داخل کشور هم باید با استکبار داخلی همکاری کنیم و ایران هم باید با کدخداها اداره شود. یک عده باید پولدار باشند، یک عده باید رعیت باشند. یک عده باید حقوقهای نجومی بگیرند، یک عده باید در طبقات پائینتر قرار بگیرند و مشکلات و رنجها را آنها تحمل کنند.
جلیلی ادامه داد: یعنی کسانی که به شیطان بزرگ می گویند کدخدا؛ همانها به غارتگران بیت المال می گویند ذخیره نظام. همان هایی که می گویند در برابر غارت دو میلیار دلاری و انهدام صنعت هسته ای و ... صبر کنید تا گلابی های باغ برجام برسد، همان ها اختلاس هشت هزار میلیاردی را هم معوقه بانکی می نامند و می گویند اگر صبر کنید برخواهد گشت!
وی تاکید کرد: امروز ما با یک چنین صورت مسئله معناداری روبرو هستیم و باید این صحنه را درست توضیح دهیم، که مبارزه با ظلم استثنابردار نیست! اگر کسی گفت: با آمریکا نباید مبارزه کرد، اگر دقیق شویم در معنای حرفش، دارد میگوید: با ظلم نباید مبارزه کرد. ظلم را باید به رسمیت شناخت. باید زیادهخواهی را به رسمیت شناخت. کسی که به یک چنین اعتقادی رسید، این جزو ملکه وجودی او میشود و ایشان نمیتواند در فضای داخلی طرفدار محرومین و مستضعفین و به دنبال عدالت باشد.
جلیلی همچنین اظهار داشت: اگر کسانی در فضای جهانی تبعیض را پذیرفتند. تلاشی نخواهند کرد همان تبعیض، همان ظلم، همان ستمگری در داخل هم بازتولید نشود. بر عکس معتقدند همانگونه که جهان را کدخداها و مستکبران اداره میکنند، ایران هم باید با کدخداها و اشراف و نجومی بگیرها و معوقهدارها اداره شود. این یک نکته اساسی است، که ما باید تلاش کنیم در فضای انتخابات که ذهنها آمادهتر و گوشها شنواتر است، به مردم که صاحبان اصلی انقلاب و کشور هستند منتقل شود.
وی ادامه داد: از آن سو هم، مقابله با استکبار جهانی لوازمی در داخل نظام دارد، نمیشود ما تجملاتی زندگی کنیم، نمیشود ما آرمانها را در فضای داخلی زیرپا بگذاریم و در فضای جهانی عَلم آنها را برداریم، نه! اگر ما طرفدار عدل هستیم، اگر ما عدالتخواهیم، اگر ما با زیادهخواهی آمریکا مخالفیم، باید با زیادهخواهی هر عنصر دیگری در قوه قضائیه، در قوه مجری ، در مجلس، در نهادهای مختلف دیگر؛ ما هر جا زیادهخواهی ببینیم، ظلم ببینیم، تبعیض ببینیم، بر اساس وظیفه انقلابیمان باید با آن مقابله کنیم.
جلیلی تصریح کرد: اگر چه آن کسی که این ظلم را میکند، ظاهرالصلاح باشد و بخواهد خودش را توجیه کند. انشالله که خداوند توفیق دهد، که انتخابات این دوره یک نقطه عطفی در مبارزه صریح و توامان با استکبار و زیاده خواهی داخلی و جهانی بشود.
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: نکته مهم دیگری که ما امروز باید به آن توجه کنیم در خطر بودن یکی از مهمترین ارزشهای دینی و انقلابی یعنی، ارزش "عقلانیت" است. امروز کسانی پرچم عقلانیت را به دست گرفته اند، که وقتی رفتارهای اینها را نگاه میکنیم، میبینیم کاملاً غیرعقلانی دارند رفتار میکنند.
جلیلی افزود: بعنوان مثال اگر کسی بگوید: نباید به یک گرگ خونخوار وحشی که در یک لحظه صدها نفر زن و مرد و کودک و پیر و جوان را در هواپیمای مسافربری تکه تکه کرده، اعتماد کرد؛ او عاقل است یا کسی که بگوید: نه، باید به این گرگ وحشی اعتماد کرد؟!
وی ادامه داد: ما حتی یک صحنه در شصت سال گذشته سراغ نداریم که آمریکائیها خیر ملت ما را خواسته باشند. بعد اگر یک عدهای بیایند، بگویند: عقلانیت در این است، که ما به یک چنین دشمنی، به یک چنین گرگی اعتماد کنیم و نقد خودمان را در برابر نسیه او بدهیم او دین ندارد؟ انقلابی نیست؟ یا عقلش مشکل دارد؟ کسی که میگوید: برویم به آمریکا اعتماد کنیم، او هر چه گفت، ما عمل بکنیم، به امید اینکه در آینده شاید او به وعدههائی که میدهد، عمل کند؛ ایشان معلوم است، عقلانیتش مشکل دارد.
جلیلی خاطرنشان کرد: اصلاً به بقیه بحثها نمیرسد. این را دوستان حواسشان باشد، که نگوییم: آقا ما طرفدار دین هستیم، اینها طرفدار عقل هستند. خب ما در همین ادعای اولِ این دوستان یعنی عقلانیت با آنها مشکل داریم. ما میگوئیم: اصلاً بحثمان این نیست، که انقلابی هستید، یا نیستید، بلکه شما بر خلاف ادعایتان حتی همان دیپلمات هم نیستید! شما اگر دیپلمات باشید، که نمیآیید همه سرمایههای کشور را روی میز بگذارید. هر چه که دشمن گفت، شما به حرف کنید، بعد هیچ چیز هم کف دستتان نگذارند. بعد بیایید اظهار کنید که بله آمریکا نه به متن برجام وفادار ماند، نه به روح برجام!
وی تاکید کرد: خب این چه فایدهای دارد. پس معلوم میشود شما دیپلمات نیستید! اگر کسی دیپلمات باشد، چنین خسارتی را به مردم تحمیل نمیکند. به راحتی همه چیز را بدهند، بعد بیایند بگویند: ببخشید ما با تمام قوای خودمان به دیکته جناب کدخدا عمل کردیم، آب سنگینمان را از کشور خارج کردیم. سانتریفوژهایمان را جمع کردیم. قلب راکتورمان را بیرون کشیدیم و با سیمان پر کردیم چیزهائی که با خون شهدایمان به دست آورده بودیم، خودمان بر آن خط بطلان کشیدیم و امید بستیم به جناب کدخدا، ولی شما باید صبر کنید تا گلابیهای باغ برجام برسد! ما اگر بخواهیم صبر کنیم، صبر بر وعده خدا میکنیم. چرا صبر بر وعده شیطان کنیم؟!
جلیلی ادامه داد: شما با این شعارها به میدان آمدید، در عمل گفتید: آقا اعتقاد به وعدههای الهی به نتیجه نمیرسد، خیلی صبر میخواهد. بگذارید ما برویم با شیطان کنار بیاییم. اگر ما با شیطان کنار بیاییم، به دنیا خواهیم رسید. چرخ فلان و فلان و فلان خواهد چرخید. خیلی خب بسم الله، حالا شما رفتید، به وعده شیطان اعتماد کردید، نتیجهاش را بیاورید. میگویند: «نه! وعدهای که شیطان میدهد، هم برایش صبر لازم است. شما حالا حالا ها باید صبر کنید، تحمل کنید، تا گلابیهای باغ برجام کدخدا دربیاید و سرابی را که جناب شیطان بزرگ به ما وعده داده به آب تبدیل بشود!»
وی افزود: این نکتهای است، که باید با مردم در میان گذاشت که به شما می گفتند: العیاذ بالله وعدههای الهی را بگذارید کنار، وعدههای قطعی الهی. "ان تنصروالله ینصرکم" و "لینصرن الله من ینصره" اینها را کنار بگذارید، ما برویم با شیطان بزرگ ببندیم، دنیا را به شما بدهیم، همه چیز را بچرخانیم! رفاه را به شما بدهیم.
جلیلی گفت: اینها اگر از اعتقادات ما بود و آیاتی بود که ما از باب "ایمان"مان به آنها اعتقاد داشتیم، الان دیگر به "تجربه" ما تبدیل شده، یعنی الان اگر شما زرتشتی باشید، مسیحی باشید، مومن باشید، ملحد باشید هر چه که باشید، یک تجربهای پیش چشم شماست. اگر مومن هم نباشید، تجربه به شما میگوید: شیطان شما را به سراب دعوت میکند که داشتههای خودتان را از دست بدهید، به خدا پشت کنید، به وعدههای الهی پشت کنید. "انّ الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا..." را فراموش کنید، وعدههای الهی را به مردم نرسانید، بشارتها و مژدههای ملکوتی را از مردم دریغ کنید، از این آیات برای مردم نخوانید، بجایش وعدههای شیطانی را ترویج کنید! شیطان بزرگ را محترم بشمارید، بزرگ بشمارید، تکریم کنید، مودب و باهوش بخوانید تا این کشور بتواند به رونق برسد. این هم نتیجه رونق شما بعد از 4 سال! این وضعیت بیکاری، این وضعیت کارخانهها. این آخر و عاقبت کسی است، که وعده الهی را زیر پا بگذارد و دل به شیطان ببندد و به او کدخدا بگوید.
وی با بیان اینکه خوشبختانه نظام ما جمهوری است، گفت: جمهوریت نظام اقتضاء میکند، که فضا برای تجربه فراهم باشد، فضا برای امتحان و تربیت نخبگان و غیرنخبگان فراهم باشد. همانجوری که مقام معظم رهبری فرمودند: یک فضائی فراهم شود، که ملت ما یک تجربهای کسب کنند. فرصت انتخابات، فرصتی است که این تجربه درست برای مردم تشریح شود. برای مردم تبیین شود. چون اگر این فرصت داده نمیشد، اینها تا سالها میخواستند بگویند: ما میخواستیم قرارداد ببندیم، نگذاشتند. اگر ما میرفتیم، با آمریکا قرارداد میبستیم، اتفاقات بزرگی میافتاد!
جلیلی تاکید کرد: رهبر حکیم ما، راه را باز کردند. تبلیغات غلیظی کرده بودند، امر را مشتبه کرده بودند، ابهام و تردید ایجاد کرده بودند، آقا راه را باز کردند، که دیگر اینها نگویند: آقا ما یک کاری میخواستیم بکنیم، که اینها نگذاشتند. خودشان آمدند گفتند: حتی خط قرمزهائی که رهبری برای ما تعیین کرده بودند، را هم نتوانستیم وفادار باشیم. خودشان صریحا گفتند از خط قرمزها هم عبور کردیم. از خط قرمزهایی که خون شهدا ترسیم کرده بود به امید باغ سبز شیطان و گلابیهایش عبور کردند، انشاالله با نیت خیر و از روی دلسوزی و خوشخیالی.
وی افزود: تمام تخم مرغهایشان را در سبد مذاکره گذاشتند و با دست و دلبازی؛ نقدا و فورا به شیاطین تقدیم کردند به این امید که دشمن، سبد را پر از گلابی به آنها باز خواهد گرداند! حالا که نه از تخم مرغ خبری هست و نه از گلابی، باز هم حاضر نیستند دشمن را متهم کنند. باز هم دارند می گویند که درست است آمریکایی ها به متن و روح برجام وفادار نماندند، درست است در برجام به "تقریبا هیچ" رسیدیم اما انصاف داشته باشید. بجایش آمریکاییها از جنگ منصرف شدند! درست است که ما عزت و کرامت ملتمان را معامله کردیم، صنعت هسته ای را که با خون دانشمندانمان به دست آورده و جزو هشت کشور اتمی جهان شده بودیم به دست با کفایت دیپلماتهای خودمان منهدم کردیم ولی جناب کدخدا هم در مقابل لطف کرد و به ما حمله نکرد!
جلیلی با بیان اینکه از حالا باید آماده باشیم که دوستان تمام عقب نشینیها و انهدام تمام صنایع استراتژیک کشور را با همین حربه توجیه کنند، گفت: کسانی که مهمترین بستر و توجیه دیپلماسیشان "ترس" است مطمئن باشید اولین چیزی را که بواسطه این وحشت به دشمن تقدیم می کنند عزت و حرمت و مکنت و صنعت ملتشان نیست بلکه عقلانیت خودشان است.
وی تاکید کرد: کسی که می ترسد؛ عقل از سرش می پرد. عقلانیتش را از دست می دهد. دستگاه محاسباتیش تاب بر می دارد، صریح و علنی میگوید آمریکا در پنج دقیقه قدرت دفاعی ما را نابود خواهد کرد! آنقدر ترسیده که قدرت مشاهده اش را از دست داده و تحلیلهایش خیس و آبکی شده است. آمریکا سی سال است حزب الله لبنان را نتوانسته نابود و حتی تضعیف کند، پنج سال است در سوریه مثل آهو در گل کیر کرده است، بعد در چند دقیقه قدرت دفاعی ما را نابود میکند؟! شما را به خدا دیپلماتی که "عقلانیت" داشته باشد چنین سیگنالی از وحشت و انفعال خودش به دشمنی که آن سوی میز مذاکره نشسته میدهد؟!
جلیلی ادامه داد: وقتی "عقلانیت" در دیپلماسی با قهقهه و بادیجسچر و ژورنالیسم جایگزین شد نتیجهاش می شود: "شعر"، آفتاب تابان و ابر شتابان و سیب و گلابی و .... . دیگران را به انشا خواندن متهم می کردند خودشان از دیکته نوشتن شروع کردند و به شعر رسیدند. دیدند شعر جواب نداد حالا به تهدید کردن مردم رسیده اند که یا به ما رای بدهید یا لولو میخوردتان! هر روز دارند در تریبونها رل روابط عمومی پنتاگون را بازی می کنند.
وی خاطرنشان کرد: آمریکا مثل الاغ و فیل در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان گیر کرده است، دوستان این مترسک را به نماد انتخاباتیشان تبدیل کرده اند که اگر به کلیدمان امید ندارید از لولو و مترسکمان بترسید و به ما رای بدهید. ملت شجاع؛ اول از همه نمی گذارد عقلش را ببرند. شجاعت حافظ نه تنها شرف و ناموس و جان و مال جامعه که پیش از همه حافظ عقلانیت از دستبرد مترسکهاست.
جلیلی با بیان اینکه شجاعت در میدان جنگ روانی بیش از جنگ میدانی به کار میآید، گفت: ژنرالی که شجاع نباشد، اول در جنگ روانی از ترس؛ عقل از سرش میپرد، عقلانیتش را می بازد و بعد در جنگ سیاسی، داشتهها و منافع و حقوق ملتش را واگذار میکند. امروز روز دفاع از "عقلانیت" در برابر انفعال و ترس و تخدیر و توهم پراکنی است.