به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ محمدحسین صبوری، عضو شورای مرکزی جنبش عدالتخواه دانشجویی سخنران پیش از خطبه، نماز جمعه این هفته تهران بود.
متن این سخنرانی به شرح زیر است:
امروز در حالی صحبت میکنیم که به تازگی وارد چهلمین سال انقلاب اسلامی شدیم و حالا پس از چهار دهه میتوانیم به برآورد کلی از اجزای نظام اسلامی بپردازیم، چرا که ما معتقدیم این تریبون باید صدای رسای مردم و حقایق روز کشور باشد، باید محلی باشد که درد و رنج مردم مستضعف در آن بیان شود، جایی که مردم حرف دلشان را در آن بشنوند.
متأسفانه تریبونهای نماز جمعه در سراسر کشور به مراسم تقویمخوانی و بیان صحبتهای خنثی و بیاثر تبدیل شده است و خطبههای نماز جمعه از ماهیت اصلی خود دور شده است.
حذف نردههای نماز جمعه در برخی شهرها اقدام مناسبی بود، ولی این نردهها هنوز در شهر تهران وجود دارد، این فاصله بین بخش عظیمی از مردم با تعداد اندکی از مسئولین دلیلی ندارد، اگر از ترور و سوءقصد میترسید و جایگاه اختصاصی و مسیر ورود و خروج اختصاصی برای خود طراحی میکنید، دلیلی ندارد که مسئولیت قبول کنید، اکنون تفاوت افرادی که این طرف نردهها نشستهاند با افرادی که آنطرف نردهها نشستهاند چیست؟ اینها چه خدمتی به انقلاب کردهاند که آنها نکردهاند؟
در جامعهای که پیامبرش جلسات را به صورت گرد تشکیل میداد تا طبقه بالا و پایین شکل نگیرد، نرده کشیدن چه مفهومی دارد؟ برخی اقدامات مانند حذف نردهها کار خوبی است، برخی حرفها هم حرف خوبی است، البته فقط حرف خوبی است مانند ادعای رئیس قوه قضائیه که یک ماه پیش گفتند میخواهیم اسامی قضات متخلف را منتشر کنیم، ولی هنوز چیزی منتشر نشده است.
مسئله شفافیت به خصوص در دادگاهها لازم است، به گونهای نباشد که همه چیز ابهامآمیز و غیرشفاف و پشت درهای بسته باشد و با هرگونه حرکت عدالتخواهانه برخورد و محاکمه صورت بگیرد، البته حرف خوب کم نیست و زیاد زده میشود، به طور مثال؛ در ماده 20 برنامه ششم توسعه آمده بود که باید سامانهای از سوی دولت برای اعلام حقوق و مزایای مسئولان طراحی شود، در حال حاضر 11 ماه از سال گذشته است ولی هیچ اقدامی از سوی دولت برای طراحی این سامانه صورت نگرفت.
اگر دوباره شاهد دریافتهای کلان مسئولان از بیتالمال و حقوقهای نجومی بودیم تعجب نکنید زیرا دولت هیچ همتی برای حل این مسئله ندارد.
مسئله دیگری که به پاشنه آشیل نظام تبدیل شده و لازم است به آن پرداخته شود، برخورد با هر نوع نقدی است، نباید جلوی نقد منصفانه را گرفت، نباید به اسم مصلحت جلوی هرگونه حرکت انقلابی و عدالتخواهانه را گرفت، ما دیدیم که چطور به عنوان مختلف از طرح انتقادات دانشجویی مانع شدند، چه ایرادی دارد اگر بنده سؤال کنم که فلان کاندیدا هزینه اقدامات انتخاباتی خود را از کجا آورده است؟ چطور است که به گفته خودشان نقد رهبری مجاز است ولی نقد منصوبان رهبری جرم است؟ چرا وقتی مقام معظم رهبری به صراحت میگویند که میتوانیم از نهادهای مختلف بازدید کنیم و با روند فعالیت آنها آشنا شویم، این مسئله جرم تلقی میشود و هر کس این مطالبه را انجام دهد محاکمه میشود؟
این انتظار وجود دارد که از همین تریبون نماز جمعه، مدیران و رؤسای قوا مستقیم و شفاف پاسخگوی عملکردشان باشند. از حاج آقا علیاکبری نیز میخواهیم تا در انتخاب و نظارت بر ائمه جمعه دقت بیشتری داشته باشند، اینگونه نباشد که ائمه جمعه به جای اینکه حامی جوانان باشند به تقابل با آنها بپردازند.
تریبونهای عمومی مانند نماز جمعه و صدا و سیما نباید متعلق به یک طبقه خاص باشد و نباید مخاطب احساس کند که صدا و سیما بیانگر حرف دل وی نیست، صدا و سیما وابستگی مستقیم مالی به دولت دارد و این مسئله سبب شده تا استقلال اقتصادی صدا و سیما از بین برود و سیاستگذاری صدا و سیما فعالیت سودمحورانه داشته باشد که این مسئله سبب شده تا صدا و سیما محافظهکار شده و از بطن جامعه فاصله بگیرد.
اگر صدا و سیما قرار نیست بیانگر صحبتهای مستضعفان جامعه باشد، پس کدام نهاد این مسئولیت را به عهده بگیرد؟ این محافظهکاری صدا و سیما عامل پیدایش رسانههای زنجیرهای خارجی شده تا بیمهابا در چشم مخاطب دروغ میگویند و رشد رسانههای بیشناسنامه در فضای مجازی نیز به همین دلیل است.