آقایان مسؤولان! اگر هم نمیتوانید همانند مردم متوسط باشید، لااقل اشرافیگری خود را به رخ جامعه نکشید و زندگی شاهانهتان را جار نزنید تا لااقل حس خوشبختی را از مردم نگیرید.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، قاسم جعفری عضو هیات علمی دانشگاه و عضو شورای مرکزی کانون دانشگاهیان ایران اسلامی طی یادداشتی نوشت: آقایان مسوولان! طبق فرموده امام عدالت علی (ع) شما باید خود را در سبک زندگی با ضعیفترین مردم حیطه حاکمیتیتان تنظیم کنید اگر هم نمیتوانید متوسط باشید و اگر هم باز هم نمیتوانید لااقل اشرافی گری خود را به رخ جامعه نکشید و زندگی شاهانه تان را جار نزنید تا لااقل حس خوش بختی را از مردم نگیرید. آری! ملت ایران میتواند سعادت خود را بسازد اگر بگذارند.
این یک واقیت است که بیشتر آدمها عمر خود را در طلب چیزی تلف میکنند که باید خود شان آن را بسازند. یکی از همین مطلوبها سعادت و خوشبختی است. قطعا سعادت یک احساس صرف نیست و واقعیت دارد، اما باید بپذیریم سعادت همان قدر که دور است به همان اندازه نزدیک است. فقط یک فکر و درایت و قدرت اراده میخواهد تا از آن چه در دسترس داریم آن را بسازیم.
در جایی میخواندم مردم فرانسه سعی میکنند زمان غذا خوردن را طولانی کنند و آن را در محیطی وسیع و دسته جمعی صرف کنند. در این اثنا با هم حرف میزنند و از احوال هم آگاه میشوند.. آنها با این کار احساس لذت و سعادت دارند. در یک کشور اروپایی دیگر مردم به جای ماشین با موتور سواری عشق میکنند و حتی بالا و پایین رفتن از پله با موتور جزء رسوم غیر قابل گذشت خیلی هاست.
مردم یک جزیره کوچک بین هند و چین و بویژه دانشگاهیان آنجا چند دقیقه سکوت دسته جمعی توام با تامل بعد از یک روز درسی و کاری را هرگز از دست نمیدهند و معتقدند این کار ضمن آرامش بخشی سلولهای مغز را برای فعالیت مجدد آماده میکند.
اگر آداب و رسوم بیش از دویست کشور دنیا را بررسی کنیم از این قبیل خلقیات و آداب کم نیست که اکثر آنها نیز هزینه زیادی ندارد، اما یک سرمایه بزرگ اجتماعی و فرهنگی برای ملت هاست.
البته ملت ایران با پیشینه تمدنی که به فضل اسلام بسی اصلاح و غنا یافته است از این سنخ میراث ماندگار همچون آیین نوروز فراوان دارد.
مبنای قرآن بر آن است که همه چیز در حال صیرورت و تحول است. " (یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ ۖ. وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ) إبراهیم ۴۸]وقتی زمین و آسمانها متبدل میشوند آداب و رسوم و فرهنگها، دولتها و تمدنها به طریق اولی در تولد و رشد و احیانا مرگ و میمیرند. تنها آن ملت و تمدنی میماند که در این جنگ ارادهها تصمیم به ساختن و تطور هوشمندانه و عالمانه گرفته است و نه مقهور حوادث شدن.
فراموش نکنیم که ملت ایران برای احیای شریعت غراء و سمحای اسلامی که تامین سعادت دنیا و آخرت خود را در آن جستجو میکرد و میکند، انقلاب کرد. او همه گمشده روحی و مادی خود را از متن اسلام و نظام مردم سالار دینی میخواهد. اقتصاد سالم و بالنده، جامعه پویا با سرمایه اجتماعی قوی، امنیت، عزت و اقتدار ملی و جایگاه قوی و مورد غبطه بین المللی و..، اما تجربه تلخ دمکراسی غیر دینی برای ما یک عبرت است! امروز پژوهشگران غربی در پاسخ به این سوال که مرگ دمکراسیها چگونه اتفاق میافتد میگویند: " در بسیاری از کشورها دمکراسی به خاطر تضعیف یا سرنگونی دولتهای برآمده از آرا نمیمیرد بلکه سوء حکمرانی همان دولتهای منتخب مردم قاتل دمکراسی است.
فرید زکریا پژوهش گر امریکایی از نوعی دمکراسی که حقوق مدنی شهروندان را نادیده میگیرد (و به بهانه منتخب بودن صدای مخالفان را خاموش میکند) نام میبرد.
نوع پیچیدهتر آن دمکراسیهایی هستند که حقوق مدنی، تساوی در قانون و حقوق فردی افراد را به ظاهر محترم میشمرد، ولی سیاستهای عمومی را به موسسات غیر دمراتیک و تکنوکرات میسپرد مثلا در امریکا و اروپا تصمیم گیری اقتصادی و سرنوشت مردم دست بانکهای مرکزی است که نهاد حاکمیتی غیر مردمی است.
دیگر بر کسی پوشیده نیست که امریکاییها به دنبال دمکراسی مهندسی شده و تضمینی هستند؛ به همین خاطر خانم هیلاری کلینتون وزیر خارجه وقت امریکا پس از پیروزی حماس در ۲۰۰۶ میگوید این که بدون اطمینان از نتیجه مورد نظر برگزاری انتخابات را پذیرفتیم یک خطای بزرگ بود و به همین خاطر قبول نتیجه استنکاف میکند. (آنها دمکراسی را نیز مثل تروریسم بسته به این که له یا علیه شان باشد به خوب و بد تقسیم میکنند.)
عملکرد برخی مسوولان کشور در حال حاضر در همین چارچوب قابل تحلیل است. این که برخی سعی میکنند بیشتر حاشیه سازی کنند تا کار. نمونه آن ورود عالیترین مسوول اجرایی کشور در مباحث فلسفی و تئوریک همچون بود و نبود علم دینی که کار پژوشگران حوزه و دانشگاه است و نه مسوولان اجرایی.
نمونه دیگر تقسیم موضع و سخن مخالفان دولت به نقد و تخریب و در پی آن هر آنچه صادر میشود را برچسب تخریب زدن و منکوب کردن.
مشروعیت زدایی از هر سخن غیر موافق جریان حاکم دولتی هر چند عالمانه و ناصحانه باشد، جدای از برچسب هایی، چون بی عقل و بی شناسنامه خواندن و .. با این استدلال که اگر قرار است کسی حرف مردم را بزند تنها رییس جمهور منتخب چنین جوازی را دارد و لاغیر! البته چنین رویه حکمرانی در آوار کردن دستاوردهای مهم این انقلاب عظیم، بسی پر خطر است. گر چه ممکن است گفته شود بنیان مرصوص انقلاب اسلامی بیدی نیست که با این بادها بلرزد لیک، با مفروض بودن این مطلب هم کسی مجوز ندارد بر شاخ بنشیند و بن ببرد.
یکی از اخلاقیات غیرحسنه این روزها همین است که عدهای که برای مدتی طولانی همه امکانات از بودجه و عده و عده کشور را در اختیار داشته اند (همچون ریسس جمهورهای قبلی و همکارانشان) و یا هم اکنون دارند به جای پاسخگویی، بنای مخالف خوانی و اپوزوسیون نمایی گذارده اند و عجیب است برخی شان رسالت خود را انجام اعمال براندازانه میدانند؛ و برخی چنان دچار حس برتر بینی شده اند که میگویند، چون رییس فلام جلسه (مثل مجمع تشخیص) ما نیستیم حضور پیدا نمیکنیم.
از سویی بی تدبیری برخی بخشهای دیگر نیز اثر تخریبی چنین سیرهای را که برخی صاحب منصبان (ماضی و حال) قوه مجریه در پیش گرفته است دوچندان میکند. مثلا مجلس و حتی تک تک نمایندگان ملت در برابر این سخن که تنها رییس جمهور بلندگوی مردم است از خود و حیثیت حقوقی مجلس که امام راحل در راس امورش میدانست به خوبی دفاع نکردند.
سوء تدبیر حاکم بر رفتار مجلس نظیر راه انداختن فستیوال استیضاح در واپسین روزهای سال که به تعبیر برخی فرصتی دست داد تا دولت بولدوزر وار از روی مجلس عبور کند نیز مزید بر علت است که امیدواریم از جانب تصمیم سازان و تصمیم گیران تعمدی در کار نبوده باشد.
همگان باید بدانیم بازگرداندن آن بخش از اعتماد عمومی که در اثر حکمرانی بد، اتفاق افتاده است یک ضرورت است. ما فکر میکنیم سهم قوه قضائیه در این فرایند بسیار حیاتی است. برنامه اقدام آن در چند محور، اصلاح و بازسازی از درون (بویژه معطوف به نیروی انسانی سالم و طرد فاسدان احتمالی) و ابراز قاطعیت منطقی در انجام مسوولیتهای محوله قانونی اصلیترین انتظار مردم از قوه قضائیه است.
سال هاست که مردم میخواهند اجرای عدالت، رفع و نفی تبعیض، مجازات مجرمان و قطع دستان دراز شده به بیت المال را با وضوح و گستردگی بیشتر ببینند. مردم بیش از حرف زدن در مقولهای مثل طرح " اعاده اموال نامشروع مسوولان " مشتاقند به صیغه خبری بشنوند که اموال نامشروع فلان شخص حقیقی یا حقوقی بخش خصوص یا عمومی به بیت المال بازگشت. مجرمان مربوطه محاکمه و مجازات شدند. فکر میکنم بدون تصویب طرح مورد بحث که در جای خود میتواند تکمیلی و مفید باشد ظرفیت قوانین موجود هم در انجام چنین رسالتی پاسخگوست. به شرط آن که بخواهیم و اراده ایستادگی در برابر فساد را داشته باشیم.
کسی انکار نمیکند که دشمنان ملک و ملت در کمینند تا اصل انقلاب را زیر سوال برند، دستاوردهای عظیم آن را انکار کنند و علاوه بر ایجاد بحرانهای ساختگی و سهمگین در همه عرصهها چالشها و آسیبهای موجود را با بزرگنمایی و ترویج دامن زنند، اما مساله این جاست که صرف نظر از عدهای خود فروش، برخی ناخواسته با عمل خود اسباب توفیق بدخواهان کشور و نظام را فراهم میکنند.
یک نشریه امریکایی نوشته بود: دولت سعودی با اخراج صدها هزار کارگر یمنی بهترین کمک را به انقلابیون کرده است، چون تک تک اینها پس از بازگشت به کشور به صف مبارزان میپیوندند و در مقابل ائتلاف خود خوانده و اشغال گران سعودی میایستند. گاهی آدمی را به ذهن میرسد که عملکرد بد بسیاری از متولیان امور در سطوح مختلف اجرایی و غیر اجرایی کشور ما هم، در ناراضی سازی مردم و تزریق ناامیدی عمومی نقشی کمتر از سوء تدبیر حکام طاغوتی سعودی ندارد.
مساله تناقضات بی پاسخ مسوولان از دیده بیدار صاحب نظران دور نمیماند، دولت مردی میگوید دختر مظلوم وزیری به خاطر بیکاری برند فلان پوشاک خارجی را برای تجارت برگزیده است. وزیری که میگویند سرمایه اش، صدها میلیاردی است با انکار همه چیز خود را صاحب ۴.۵ میلیون تومان میداند. راستی چه کسی باید با تبیین حقیقت جلوی چنین تحیر عمومی و مخل به اعتماد بین مردم و حاکمیت را بگیرد؟
امید است در این روزها که نرم نرمک میرسد اینک بهار و ملت ایران خوب میداند که در موسم نوروز چگونه با ترویج و عمل به همه آداب انسانی و الهی، سعادت خویش را رقم زند، آنها با خانه تکانی، توجه به نیازمندان در جنبههای مختلف، حضور بر مزار شهیدان و سایر سرنهادگان بر تیره تراب و اهداء فاتحه و طلب رحمت، صله ارحام در سفر و حضر و.. زندگانی را بر خود و دیگران شیرین میکنند؛ و شاهد سعادت را به رغم تمام کاستیها، (تورم، رکود، بیکاری و سایر آسیبهای اجتماعی و فرهنگی) با حسن سلوک و اندیشه پاک، نیات حسنه و امیدواری به آیندهای روشن در آغوش میگیرند. امید است که مسوولان ما حال خوش مردم را با تدابیر حکیمانه خود بیفزایند. اگر هم از برخی چنان هنری بر نمیآید، کاش حال نیکوی ملتی را با سوء تدبیر نربایند.
مثلا اگر برخی مسوولان در ایام نوروز هوای کیش به سرشان زده است دیگر افتتاح طرحها و پروژههای آنچنانی را بهانه حضور خود در آنجا نکنند. چنین کارهایی که بیشتر تبرج و خودنمایی با ثروت بیت المال جلوه میکند در دل میلیونها آدمی که به خاطر سختی معیشت نمیتوانند خانواده را برای سفرهای بسیار کم هزینه ببرند پیامهای مثبتی نمیریزد...
آقایان مسوولان! طبق فرموده امام عدالت علی (ع) شما باید خود را در سبک زندگی با ضعیفترین مردم حیطه حاکمیتیتان تنظیم کنید اگر هم نمیتوانید متوسط باشید و اگر هم باز هم نمیتوانید لااقل اشرافی گری خود را به رخ جامعه نکشید و زندگی شاهانه تان را جار نزنید تا لااقل حس خوش بختی را از مردم نگیرید. آری! ملت ایران میتواند سعادت خود را بسازد اگر بگذارند.»