مردم شریف و انقلابی ایران؛
امت رشید و قیام کرده برای ظهور نهایی؛
امام عزیز امت!
اینک در آستانهی 40 سالگی انقلاب اسلامی زمان مناسبی است برای محاسبه اینکه در کجای راه قرارداریم و افت و خیزهای حقیقی و سرمایههای واقعی ما، در کنار موانع و آسیب های اساسی چیست؟
ما امروز در مسیری سخت و طاقت فرسا پیش رفتهایم و سختیهایی که سر راه ما و کشور ما وجود دارد، به مراتب پیچیدهتر از هر روز شده و این، خود مهمترین نشانه است برای این حقیقت روشن که ما پیش رفتیم! ما قوی شدیم!
اگر ضعیف بودیم، اگر در آستانه سقوط یا فروپاشی از درون بودیم؛ این انبوه هزینهکردنها و دست و پازدنهای خصمانهی بین المللی برای تحریم و جنگ اقتصادی صورت نمیپذیرفت؛ این حجم از جنگ روانی سنگین و هجمه تبلیغاتی متمرکز بر « شما بدون ما نمی توانید!» ترتیب داده نمیشد؛ این تلاشهای گسترده که همین امروز برای تهاجم امنیتی همه جانبه، دور تا دور کشورمان و با پیمانکاریِ دولتهای مزدور و مرتجع در حال انجام است، صورت نمیگرفت! اگر تسلیم شده بودیم اساسا دیگر نیازی به این همه سرمایهگذاری روی دشمنان داخلی ملت _ از منافقین و نفوذیها تا اپوزسیون داخلی _ در لباس های مختلف نبود! و این همه، خود بهترین نشانه است که این مردم و نظام برآمده از انقلاب این مردم، هم مسیر را درست رفتهاند و هم آنچنان قدرت مند ایستاده اند که بدخواهان هرچه را در چنته دارند رو کردهاند.
برای محاسبه نقاط قوت و ضعف باید مجموعهای از شاخصها را گردآوری کرد:
یک) مردم:
در حداقل 30 سال اخیر نظام سلطه مشغول جنگ فرهنگی سنگینی برای سست کردن باورهای درونی این مردم بوده؛ بعضی از خواص در جناحهای مختلف، کاسبی قدرت خود را در اعتقادهای سست، در سبک زندگی غربی، در خودناباوری و خداگریزی و در سیاسی نبودن مردم میدیده و در اداره بخش دیوان سالار کشور _ دولت ها، مجلس ها و دیگر نهادهای حاکمیتی _ هرچه توانسته برای تحقق اهدافشان کرده اند. اما به وضوح می توان رشد مردم در فهم دینی و سیاسی، تحلیل از پدیده های اجتماعی در دنیا و عبور از ظاهرگرایی به سمت حقیقت دین را دید.
البته این هجمه ها بی اثر هم نبوده و باید بپذیریم که در برخی شاخص های اخلاقی، فرهنگ عمومی، زیست جمعی و... آنچنان که شایسته بود پیش نرفتیم. به خصوص در عقبههای مردمی- نخبگانی جریانِ غرب گرا این عقب ماندگی ها و ضعف ها با وضوح بیشتری قابل رؤیت است و عطش این طبقه خاص برای ترویج فرهنگهای ارتجاعی زیاد است. هرچند که این نواقص و عقبماندگیهای ظاهری درواقع باطن همان مسئولین سیاستباز است.
چه عنصری مردم ما را به این طراز از رشدیافتگی رسانده؟ چه عنصری عقلانیت و ایمان و سیاست و بصیرت و معنویت را این اندازه در مردم ما بارور کرده؟ چه عنصری مردم -حتی بخش کوچک مخالفین خودش- را این اندازه خودباور و توانمند کرده است؟ اگر این رشد اتفاقی و خودرو است چرا جای دیگری از دنیا چنین نشده؟ اگر این باروری تهماندههای دارایی یک ملت انقلاب کرده از 40 سال پیش است چرا با وجود این همه هجمه این شاخص پیشرفته تر از پیش از انقلاب ارزیابی میشود؟ بی شک نمیتوان از نقش بیبدیل شیوه راهبری رهبر انقلاب در تحقق این رشد عمومی جامعه گذشت. آنجا که با عدم دخالت در جزییات، تمرکز روی حرکت اصولی انقلاب، گفت و گوی مستمر و مستقیم با عموم مردم و نخبگان اجازه دادند تا همه ما با تکیه بر نظر عموم حرکت کنیم و با کسب تجربه تاریخی و اصلاح اشتباههای ملی جلو برویم.
دو) نسل جوان
چگونه می شود اینها را ندید؟ چگونه کوربینی و یأس دستاورهای بدیهی انقلاب را در چشم عدهای خسته و تنگ نظر محو میکند؟ منصفانه بنگریم. امروز چگونه در میان هجمۀ آتش پر حجم توپخانه های تبلیغاتی دشمن و در دوران کمکاریها، ضعفها و خیانتهای بعضی از مسئولین و نخبگان، نسل جوانی انقلابی، خداباور و مصمم به حل مشکلات داریم؟
حتی همان بخش کوچک نسل جوان که تحت اثر تبلیغات و یأس آفرینی ها قرار گرفتند و امروز دست به قلم میبرند را کجا و چه کسی، انسان شناسانه و اسلام شناسانه، صبورانه هدایت کرد و بارور کرد که امروز با جسارت از تحلیل خود، حرف نوی خود و مخالفت و موافقت خود با روندهای حاکم بر کشور سخن بگویند؟
ما علیه نظم ظالمانۀ حاکم قیام کردیم تا حقوق اساسی و آرمانهای متعالی خویش را به دست خود، محقق سازیم. مردم ما «انقلاب» کردند، طاغوتِ در چتر حمایتیِ نظام جهانیِ سلطه را سرنگون کردند و جمهوری اسلامی را وکیل خود قرار دادند تا دست منحوس آمریکا و شوروی را از سر کشور کوتاه کند و استقلال، آزادی و عدالت را برای عموم ملت مستضعف به ارمغان آورد.
هرچند برخی چهره ها و مسئولین از سویی با شعار آزادی برای خود کاسبی راه انداخته و از طرف دیگر حصاری آهنین در نقد از خود یا حیطه مسئولیتشان ایجاد میکنند؛ هرچند که برخی از قوا، دستگاهها و جریانها جایگاه ویژه آرمان آزادی در انقلاب اسلامی را درنیافتهاند و معادلهی آزادی، قانون، امنیت و مصلحت را خودمحورانه حل میکنند، اما منصفانه بنگریم: در این سالها نمونه های بسیاری را میتوان فهرست وار برشمرد که سخت ترین نقدها و بلکه فحاشی ها به اصل نظام، شخص اول کشور و برخی مسئولین اهل سعه صدر بدون کوچکترین هزینهای انجام شده و انجام میشود. این وضعیت را با دوران پیش از انقلاب که نقض آزادی بیان یک رویه بوده است مقایسه کنید! حتی اگر حرکت عمومی نظام و جامعه را واکاوی کنیم حتما به پیشرفت مستمر این شاخصه هم گواهی خواهیم داد و چند برخورد معدود از سر جناح بازی یا رفتارهای سلیقهای را به پای این حرکت 40 ساله نخواهیم نوشت.
در شاخصهای عمومی عدالت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی، هرچند از وضعیت مطلوب فاصله جدی داریم، اما بعنوان مثال در برخی از همان شاخصههای عدالت اجتماعی مثل شکاف طبقاتی و از آن مهمتر در خودآگاهی و اراده قطعیِ مردم نسبت به حقوق اساسی خویش، به نحوی غیرقابل مقایسه با گذشته، پیش رفتهایم. امروز مردم ما برابری و شفافیت در اقتصاد و سیاست را «حق»ِ خود میداند، اشرافیگری و بهرهمندیهای ناعادلانه کارگزاران را خیانتِ غیرقابل بخشش میدانند و کارگزاران نظام را نسبت به کوتاهی در برچیدن زمینه چنان مفاسدی، بهسختی مؤاخذه میکند.
کوچکترین فاصله طبقاتی و کمترین محرومیت های طبقه مستضعف و ولی نعمت انقلاب هم لکه سیاه بزرگی بر دامن نظام محسوب میشود اما دو سوی مهم دیگر این سیاهی ها را هم نباید فراموش کنیم: اول اینکه بنا بر همه شاخصههای بومی و حتی بینالمللی پیش آمدهیم، هرچند کم اندازه و کم شدت و هرچند که بسیار عقبماندهایم؛ دوم اینکه منشأ و مسبّب این پیش نیامدنها چه بوده؟ مبادا آنها که سالها مدیریت کشور را به عهده داشتند نسخه های درد ساز خود را به عنوان درمان جا بزنند! مبادا نگاه های غلط له کنندۀ محرومین و یا به دنبال بیرون کردن عموم مردم از اقتصاد را میدان دهیم.
چه بوقچیها بخواهند باور کنند و چه نکنند، ما با دست خالی توانستیم دست آمریکا را، نه فقط از مرزهای جغرافیایی و سیاسی خودمان کوتاه کنیم، بلکه امروز عمق نفوذ و تسلط نظام استکبار بر غرب آسیا را، که روزگاری حیاط خلوت آمریکا و صهیونیسم شمرده میشد، محدود ساخته و آمریکا را روز به روز از منطقه عقب و عقبتر راندهایم. آمریکا خواست دولتهای مرتجع مصر و تونس بمانند و نماندند، آمریکا خواست دولت سوریه سقوط کند و ما خواستیم که بماند؛ آنچه خواسته آمریکا بود نشد و آنچه خواسته جمهوری اسلامی بود محقق شد به نصرت الهی.
امروز قدرت معنویِ انقلابِ مردم مسلمان ایران سبب شده تا یک جبهۀ واقعی به گستردگی کل غرب آسیا، از بحرین و یمن تا عراق و سوریه و از افغانستان و پاکستان تا لبنان و فلسطین، در برابر آمریکا صفآرایی کند، تحقق اهداف او را ناممکن سازد و اذناب و مزدورانش را زمینگیر نماید. امروز و علیرغم هجمههای سنگین تبلیغی،امنیتی و نظامی در حوزه بینالملل نسبت به سالهای اولیه انقلاب بسیار جلوتر بوده، از مرحله وجود علاقمندانی به انقلاب اسلامی به نقطه تثبیت و حرکت پیشرونده جبهه درهمتنیده مقاومت رسیدهایم.
در ایستادگی جمهوری اسلامی و مردم بر آرمان استقلال سیاسی و کمنظیر و الگو بودن ایران اسلامی در مقوله استقلال سیاسی برای همۀ آرمانخواهان دنیا تردیدی نیست. کدام کشور را در دنیا مستقلتر از ایران میشناسید؟ کدام مردم و کدام نظام سیاسی اینچنین بر سر ایدۀ مستقل خود ایستاده و غرب و شرق عالم را از خود عصبانی کرده است؟ اما عدهای خسته و مایوس با تصویب برجام گویی در استقلال جمهوری اسلامی تردید جدی کردند. حقیقت برجام چه بود و از کجا شروع شد و الان در چه موقفی هستیم؟
مردم ایران سالهاست که پای استقلال خود ایستاده و بذل مال و جان کردهاند. اما دستگاه محاسباتی غلط برخی مسئولین در دولت قبل به بهانه « مذاکره گرگ و گرگ به جای مذاکره گرگ و میش» عملا منجر به تبلیغ ایده مذاکره و به حاشیه رفتنِ تلاش و خدمت شد؛ و دولتمردان فعلی نیز با تصویر دنیایی که «کدخدای آن آمریکاست و زیستن بدون آمریکا در آن معنا ندارد و آب خوردن ما هم بند مذاکره با آمریکاست.» ایده مذاکره را دنبال کرده و در دستگاه تحلیلی و محاسباتی مردم به هم ریختگی ایجاد کردند.
نتیجهی خطاها و خیانتهای مسئولین وقت و این اشتباه محاسباتی مردم میتوانست هزینههای فراوان و جبران ناپذیری برای مردم و کشور بیافریند. اما رهبر و امامی که به مردمش و نشاندن بار حرکت به دوش امتش مطمئن است و صادقانه مردمسالاری دینی را باور دارد، دین شناسانه و پدرانه به میدان آمد و اجازه داد تا مردم در برجام، طعم تلخ تجربه اعتماد به آمریکا و هزینه های فراوان آن را چشیده اما برای حرکت آینده درس های بزرگی بگیرند.
البته اینجا هم آنها که با معادلات سیاست و اصلاح از منظر اسلام انقلابی آشنا نبودند، آنها که شعار مردم میدهند اما حاضر به تن دادن به قواعد مردمسالاری دینی نبودند، آنها که با ادعای صدای مردم درخواست داشتند رهبری با تقلب کردن دولت نورس و منتخب مردم را کناری نهاده و جلوی رشد مردم را بگیرد، پس از مقداری تلاش برای روشنگری و تبیین چیستی ماهیت آمریکا در بین مردم و با تحقق نیافتن فرجام عملی مطلوبشان و به دلیل درک نکردن طراحی اصلاحیِ کلان امام این امت، شروع کردند به تردید در اصل این نظام، در صداقت و انقلابی بودن رهبرش. و به تدریج از انقلابی بودن خود و انقلابی نماندن نظام سخن گفتند. و این شد سرآغاز سقوط عده ای از دوستداران انقلاب به دنیای یأس و حیرت و پشیمانی. و سرسپردگی سیاسی محض به یک شخص منجی نما! برای نجات انقلاب از دستان نظام!
میتوان جملات فوق را، با اندکی تسامح، قدر مشترک تحلیلهای تمامی جریاناتی دانست که در این چهل سال به انحاء گوناگون از همراهی با حرکت بالندۀ مردم ناکام ماندهاند. از راستهای محافظهکار غربگرا تا چپهای انحصارطلب متظاهر به خط امام، و از لیبرالهای تکنوکرات تا روشنفکرهای دینستیز؛ و چه جای تعجب که همین جملات از زبان دوستان انقلابیِ دیروز و بریدگانِ خسته و ناامید امروز بازگو شود! مرور گذرای تاریخ انقلاب نشانگر این واقعیت است که اینان نخستین گروهی نیستند که سخن از بنبست و انسداد و فروپاشی قریب الوقوع به میان میآورند و سال بعد را آخرین سال جمهوری اسلامی مینامند.
البته که درکنار این مدعیان گوناگونِ کم تعداد و پر نفوذ، خیل مدیران و نخبگان و موثرین دلسوز، انقلابی و زحمت کش را هم باید ببینیم. اینها واقعیتهایی است که برخی میخواهند دیده نشود. مشکل اساسی کشور از انواع آن فکرهای کهنه و بسته است که به بهانههای گوناگون نمیخواهند از سیاسی بازیهای خود، از میزهای خود و منافع خود دست بکشد و میدان را به تفکر انقلابی و نسل جوان انقلابی بدهد. مشکل سازان اصلی، مسببّین همین ایرادات و مشکلات نظام دیوان سالاری کشور که به زندگی مردم هم زخمهای بسیار زدند حق ندارند امروز طلبکارانه مدعی شوند و ناجی نمایی کنند.
5
امام عزیز!
مردم بزرگوار و محبوب!
نسل جوان مؤمن انقلابی برای اصلاحات بنیادین و پیشبری انقلابیتر کشور به جای مدیریتهای کهنه و تکراری و آزموده شده، آماده است.
این نسل می تواند در سایه هدایت و ولایت رهبریی فرزانه انقلاب میدانداری کند اما این، به شرطی است که شما مردم بخواهید با ایستادگی، فداکاری و تلاش راه را برای سپردن اداره کشور به آنها باز کنید. نسل جوان مؤمن وظیفه خود میبیند و آماده است تا لوکوموتیوِ قطار حرکتِ شما مردم بشود.
و لقد کَتَبنا فی الزّبورِ مِن بعدِ الذِّکرِ أنَّ الأرضَ یَرِثُها عبادیَ الصالحونَ
امضا کنندگان:
ادامه اسامی امضا کنندگان را در فایل PDF (اینجا) مشاهد نمائید.
ولی با این حال باز تشکر فراوان از اینکه دانشجویان عزیز انقلابی همچون همیشه با چشمی باز و فکری روشن همچون دیده بان مراقب این انقلاب هست