گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دکتر کاظم فروتن عضو هیأت علمی و رئیس کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد، در گفتگو با فرهیختگان نکات مهمی را پیرامون ازدواج و مسائل جنسی مطرح کرده که بخش اول این صحبتها را از نظر میگذرانیم.
غریزه، تعطیل بردار نیست!
ابتدا لازم است بگویم که در حیطه رفتارهای زناشویی چیزی بهعنوان مسئله جنسی، بهصورت مستقل نداریم. در حقیقت، مسئله را تحت عنوان جنسی- عاطفی باید مورد بررسی قرار داد. هرچند نیاز جنسی در مردان بیشتر، بهصورت جسمانی تظاهر پیدا میکند ولی در زنان، نیاز از نوع عاطفی است.
در مورد دوستی قبل از ازدواج با جنس مخالف هم، بیشتر پسرها با هدف پاسخ دادن به نیاز جنسی بدنی خود، با دخترها دوست میشوند و معمولاً دخترها با پسرها دوست میشوند تا نیاز عاطفی خود را ارضا کنند. در ازدواج هم همین است. زن پس از ازدواج، بیشتر نیاز به درک شدن توسط شوهر دارد و سپس نیاز به رابطه جنسی در آنها شکل میگیرد؛ درحالیکه مرد در درجه اول نیاز به رابطه جنسی دارد و شاید بخواهد در این رابطه به نیاز عاطفی او هم توجه شود.
مسیر سالم تامین نیاز جنسی در صدر اسلام
ما در صدر اسلام معضل اجتماعی با عنوان مسائل جنسی نداشتیم، چون در مسیر سالم به نیاز جنسی پاسخ داده میشد. مثلاً افراد خیلی راحت سؤالات جنسی خود را از ائمه معصومین(علیهمالسلام) میپرسیدند و جواب میگرفتند. ازدواجها خیلی راحت و ساده در ابتدای احساس نیاز جنسی صورت میگرفت. علت اینکه اکنون دچار معضل در مسائل جنسی-عاطفی هستیم، این است که برعکس دستورهای اسلام عمل میکنیم.
سن بلوغ جنسی کاهش یافته است
ازدواج را به تأخیر انداختهایم و به دلایل مختلف از جمله تحصیل، مهریه و ... سن ازدواج در جامعه افزایش پیدا کرده است؛ درحالیکه غریزه، تعطیل بردار نیست و با محرکهای اجتماعی و فضاهای مجازی، سن فعال شدن غریزه جنسی در دختران و پسران و سن احساس نیاز در جهت پاسخدهی به آن، پایین آمده است.
مشکلات دست ساخته خودمان است
ما مشکلی را برای خودمان ایجاد کردهایم و حالا میخواهیم برای حل آن، قانون بنویسیم و نشستهای علمی و فرهنگی برگزار کنیم و... مثل این میماند که صندلی شما میخ داشته باشد و شما بروید سمینار، هماندیشی و کنگره برگزار کنید که چه کنیم که میخ، لباس ما را سوراخ نکند؟ اگر لباس را سوراخ کرد، چه کار کنیم که بدن زخم نشود؟ اگر بدن را زخم کرد چه کار کنیم تا عفونت نگیریم؟ اگر عفونت کرد چه دارویی را به کار ببریم؟ و ... یک نفر هم نیست که بگوید: «آدم عاقل! بلند شو و روی صندلی دیگری بنشین! چرا روی صندلی میخ دار مینشینی؟»
ما برای خودمان دردسرهایی درست میکنیم، ازدواجها را سخت میگیریم، مهریهها را بالا میبریم، جهیزیه را سنگین میگیریم و میگوییم همسر حتماً باید تحصیلات دانشگاهی داشته باشد و... آن وقت نگرانیم که چرا جوانهایمان به فساد کشیده میشوند. این بلایی است که خودمان بر سر جوانانمان میآوریم.
خود ارضایی، سرکار بودن، اعتیاد و نهایتا طلاق
خودارضایی عمدتاً برای مجردها و گاهی برای متأهلین نیز مطرح است. اگر فرد متأهلی خودارضایی میکند، حتماً در آن خانواده آرامش جنسی وجود ندارد. نمیشود که فرد، همسری در کنارش باشد و باز بخواهد با خودارضایی نیازش را مرتفع کند و اگر این مشکل برطرف نشود، میتواند زمینهساز طلاق نیز بشود، لذا ما به افرادی که در دوران تأهل، خودارضایی میکنند توصیه مینماییم هرچه زودتر به متخصصین و درمانگران اختلالات جنسی مراجعه کنند تا با بررسی علل آن، درمان مناسب صورت گیرد.
اما در مجردها، مسئله، متفاوت است. نیاز جنسی بالاخره وجود دارد و باید به آن پاسخ داده شود. خودارضایی ممکن است به ظاهر نفعی داشته باشد ولی مضرات بسیاری به دنبال دارد. برای درک این مضرات اولین سؤال این است که فرد با چه تصوری خودارضایی میکند؟ آیا گل، گیاه و کتاب را در نظر میگیرد و خودارضایی میکند؟! خیر. معمولاً او، فردی از جنس مخالف را تصور میکند و خود را در حالت تحریک شهوانی به آن تصویر ذهنی نزدیک میکند.
بعد از ارضا هم در درجه نخست میبیند که سر کار بوده است و به آن چیزی که در ذهنش با او معاشقه میکرده، نرسیده و معمولاً حس عذاب وجدان و احساس گناه هم، فرد را درگیر میکند. بهعنوان مثال اگر ظرف دربستهای را برای شما بیاورند که بوی کباب از آن به مشام برسد، اشتها به شدت تحریک و بزاق هم ترشح میشود، شما آماده میگردید برای غذا خوردن، ولی وقتی در ظرف را برمیدارید، ببینید که فقط دستمالی است که بوی کباب از آن متصاعد میشود؛ چه حالی به شما دست میدهد؟
احساس میکنید چقدر سر کار بودهاید و در واقع چیزی عایدتان نشده و به آنچه میخواستهاید، نرسیدهاید. در مورد خودارضایی هم به همین صورت است. گاهی این افراد تصور میکنند در خودارضایی مشکلی وجود داشته که به آنچه خواستهاند، نرسیدهاند. لذا سعی میکنند، دفعه بعد با تصویر ذهنی جذابتری خودارضایی کنند. در نوبتهای بعدی باز سعی مینمایند، سطوح هیجانی بالاتری را تجربه کنند تا شاید به آنچه میخواستهاند برسند که البته این مطلوب، اساساً هیچ وقت محقق نمیشود.
خودارضایی از این زاویه بسیار به اعتیاد شبیه است و میتواند رفتهرفته به یک بیماری روانی تبدیل شود که صرفاً با روان درمانی میتوان آن را برطرف کرد، یعنی شروع آن با خود فرد است ولی به تدریج ممکن است کنترل آن از دست فرد خارج شود و به صورت یک عادت درآید.
از سوی دیگر فردی که خودارضایی میکند چون تصوری ایدهآل و غیر قابل دستیابی از رابطه جنسی در ذهن خود پیدا میکند، بعد از ازدواج انتظار دارد آنچه در ذهن خود ساخته است در صحنه زندگی با همسر خود نیز ببیند و چون به مطلوب خود نمیرسد، معمولاً دچار نوعی سردرگمی و تضاد میشود. در کل، مشکلات روانی و خانوادگی که خودارضایی در فرد ایجاد میکند، بسیار گستردهتر از عواقب جسمانی این عمل است.