
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان:
توجه زیاد به تک فرزندها آنان را وابسته میکند
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: در بسیاری از موارد بچههای تک فرزند نسبت به چند فرزندیها مسئولیت پذیرترند و در صورت مواجهه با اتفاقات ناگوار خانواده احساس افسردگی، سرخوردگی و در برخی مواقع احساس گناه میکنند، اما والدین نباید با توجه زیاد آنان را وابسته کنند.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، مهشید رابطیان در خصوص پیشرفت تحصیلات و اشتغال تک فرزندان، اظهارداشت: بچههای تک فرزند با توجه به داشتن اعتماد به نفس، رضایت از زندگی و تعامل بیشتر با پدر و مادر از تحلیل و تفکر بالایی بهره میجویند و این دسته از بچهها به طور کلی نسبت به خانوادههای دارای چند فرزند، آینده شغلی بهتری دارند.
وی تصریح کرد: معمولا خانوادههای دارای یک فرزند وقت بیشتری برای فرزند خود اختصاص میدهند و شرایط تحصیلی و شغل مناسب برای آینده فرزند خود فراهم میکنند.
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: در این دسته از خانوادهها با توجه به اینکه تمرکز بر روی بچه بالا است ممکن است که اضطراب در فرزند نسبت به خانوادههای چند فرزندی، زیاد شود و از لحاظ شخصیتی کودکان وابستگی بیشتری به پدر و مادر خواهند داشت.
رابطیان افزود: مسئولیت پذیری تک فرزندان نسبت به خانوادههای چند فرزندی، همراه با کسب مهارت گسترده اجتماعی موجب بالا رفتن اعتماد به نفس کودک در دوستیابی و جذب اطرافیان خواهد شد.
وی گفت: بچههای تک فرزند از آنجایی که از احساس مسئولیت بالایی برخوردار هستند در مواقع بروز اتفاق ناگوار، خود را مسئول دانسته، احساس گناه میکنند.
* آسیبهای روانی با تک فرزند بودن ارتباطی ندارد
روانپزشک کودک و نوجوان اظهار داشت: تعامل بیشتر با پدر و مادر در خانوادههای تک فرزندی باعث شده که کودکان این خانوادهها با کمترین اختلال حواس و آسیبهای روانی نسبت به چند فرزندیها مواجه شوند.
رابطیان با بیان اینکه ساختار خانوادهها در به وجود آمدن اختلالات روانی در بین بچهها بسیار موثر است، افزود: آسیبهای روانی والدین در نحوه رشد بچهها خیلی تاثیر دارد به نحوی که چنانچه فرزند یا فرزندان یک خانواده از پدر و مادر بیمار یا دارای مشکل ارتباطی، رفتار یا عکس العملی را مشاهده کنند این رویه و نحوه زندگی در روحیه و رفتار کودک یا کودکان تاثیرگذار خواهد بود.
* رشد شخصیت کودکان تک فرزندان
رابطیان افزود: بسیاری از خانوادههای تک فرزند با توجه به اینکه تنها همین یک بچه را دارند و با واگذاری تمام امکانات و توجه بیش از اندازه، اجابت خواستههای کودک یا نوجوان و همچنین تحت کنترل قراردادن و مواظبت شدید، با این رفتار باعث میشوند فرزندشان از اعتماد به نفس کمتری برخوردار شود و شخصیت وابستهای پیدا کند.
وی ادامه داد: بخش اعظم شخصیت بچهها در کنار والدین شکل خواهد گرفت، ولی برخی مواقع نیاز است که پدر و مادرها فرزندان خود را نه برای همیشه بلکه مواقعی برای به دست آوردن شخصیت مستقل تنها گذارند تا اینکه بچه رشد پیدا کند و از لحاظ اینکه این فرد در آینده قرار است متاهل و سپس بچه دار شود، باید خود را عضوی از اجتماع احساس کند و با همه ناملایمات آن مواجه شود و کنار آید.
این روانپزشک کودک و نوجوان اظهار داشت: خانوادههای تک فرزند توجه داشته باشند در مواقعی که بچهها درخواستهایی دارند و پدر و مادر بلافاصله به نیازهای آنان پاسخ میدهند این رویه موجب میشود، زمانی که بچه بزرگتر شد در مواجهه با کوچکترین ناملایمت و فقدان پاسخ به نیازها، دچار افسردگی و سرخوردگی شود.
* فرزند دوم را نباید به خاطر فرزند اول به دنیا آورد
رابطیان گفت: متاسفانه یک اصطلاح رایجی در بین خانوادهها تا پیش از این وجود داشت که برای اینکه بچه تنها است میخواهیم بچه دوم را به دنیا بیاوریم، که یک طرز تفکر و حرکت اشتباه است. هم اکنون در بسیاری از خانودهها شرایط زندگی در حد مطلوب نیست و پدر و مادر شاغل هستند و از طرفی هیچ یک از والدین وقت و زمان مناسب برای فرزند اول هم ندارند و برای اینکه بچه اول تنها نماند تصمیم دارند بچه دوم را به اعضای خانواده اضافه کنند.
وی ادامه داد: خانوادهها توجه داشته باشند زمانی را برای فرزند آوری اول و حتی دوم در نظر گیرند که ابتدا برای خود و بعد برای همسر و سپس برای بچه وقت داشته باشند، ولی اگر این رویه باعث شود که والدین از وقت خود و همسرشان بکاهند و برای فرزندآوری دوم اقدام کنند، ضمن بروز جدایی عاطفی در بین پدر و مادر، در حقیقت ظلم به حقوق طبیعی اعضای خانواده و حتی فرزند اول خواهند کرد.
* داشتن یک فرزند به معنی ظلم به او نیست
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان افزود: مادر بزرگ و پدر بزرگها همیشه در مواجهه با خانوادههای تک فرزند این رویه را غلط میدانند و در واقع ظلم در حق فرزند که در داشتن برادر و خواهر و در آینده از عمو و عمه و خاله و دایی محروم خواهد بود را مطرح میکنند، ولی خانوادههای تک فرزند چنانچه نسبت به تربیت کودک خود با مهارتهای گسترده اجتماعی اقدامات خوبی را انجام دهند و از طرفی فرزندشان دوستان خوبی در اطراف خود داشته باشد، دیگر نیازی نیست که پدر و مادر با تحمیل شرایط سخت به کانون خانواده نسبت به فرزندآوری دوم اقدام کنند.
وی گفت: خانوادهها توجه داشته باشند موقعیت اقتصادی و امکانات مادی فقط بخشی از ضرورت فرزندآوری خواهد بود. در واقع اصل در داشتن فرزند، گذاشتن وقت و زمان مناسب برای تربیت کودک یا نوجوان که بخش مهمی از فرزندپروری است. پدر و مادرها در زمانی که یک فرزند سالم با مهارتهای اجتماعی بالا داشته باشند به مراتب از خانوادههایی که دو و یا چند فرزند دارند، ولی نسبت به موقعیت فرزند و نیازهای آن نتوانند پاسخ درست دهند، زندگی بهتری دارند بنابراین تصمیم برای فرزندآوری بدون توجه به جوانب آن کاری اشتباه و پرخطر خواهد بود.
* فاصله مناسب برای فرزندآوری دوم سه تا پنج سال
رابطیان گفت: سه سال اول تربیت فرزند تازه متولد شده بسیار مهم است. بسیاری از کارشناسان زمان مناسب برای فرزندآوری دوم را فاصله سه تا پنج سال عنوان میکنند و چنانچه خانوادههایی از لحاظ مادی، وقت مناسب و توانایی لازم برای فرزندآوری را دارند و این خواسته قلبی آنان است، هیچ اشکالی ندارد که مقدمات را برای وجود کودک دیگر در کانون خانواده فراهم کنند.
وی تصریح کرد: معمولا خانوادههای دارای یک فرزند وقت بیشتری برای فرزند خود اختصاص میدهند و شرایط تحصیلی و شغل مناسب برای آینده فرزند خود فراهم میکنند.
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: در این دسته از خانوادهها با توجه به اینکه تمرکز بر روی بچه بالا است ممکن است که اضطراب در فرزند نسبت به خانوادههای چند فرزندی، زیاد شود و از لحاظ شخصیتی کودکان وابستگی بیشتری به پدر و مادر خواهند داشت.
رابطیان افزود: مسئولیت پذیری تک فرزندان نسبت به خانوادههای چند فرزندی، همراه با کسب مهارت گسترده اجتماعی موجب بالا رفتن اعتماد به نفس کودک در دوستیابی و جذب اطرافیان خواهد شد.
وی گفت: بچههای تک فرزند از آنجایی که از احساس مسئولیت بالایی برخوردار هستند در مواقع بروز اتفاق ناگوار، خود را مسئول دانسته، احساس گناه میکنند.
* آسیبهای روانی با تک فرزند بودن ارتباطی ندارد
روانپزشک کودک و نوجوان اظهار داشت: تعامل بیشتر با پدر و مادر در خانوادههای تک فرزندی باعث شده که کودکان این خانوادهها با کمترین اختلال حواس و آسیبهای روانی نسبت به چند فرزندیها مواجه شوند.
رابطیان با بیان اینکه ساختار خانوادهها در به وجود آمدن اختلالات روانی در بین بچهها بسیار موثر است، افزود: آسیبهای روانی والدین در نحوه رشد بچهها خیلی تاثیر دارد به نحوی که چنانچه فرزند یا فرزندان یک خانواده از پدر و مادر بیمار یا دارای مشکل ارتباطی، رفتار یا عکس العملی را مشاهده کنند این رویه و نحوه زندگی در روحیه و رفتار کودک یا کودکان تاثیرگذار خواهد بود.
* رشد شخصیت کودکان تک فرزندان
رابطیان افزود: بسیاری از خانوادههای تک فرزند با توجه به اینکه تنها همین یک بچه را دارند و با واگذاری تمام امکانات و توجه بیش از اندازه، اجابت خواستههای کودک یا نوجوان و همچنین تحت کنترل قراردادن و مواظبت شدید، با این رفتار باعث میشوند فرزندشان از اعتماد به نفس کمتری برخوردار شود و شخصیت وابستهای پیدا کند.
وی ادامه داد: بخش اعظم شخصیت بچهها در کنار والدین شکل خواهد گرفت، ولی برخی مواقع نیاز است که پدر و مادرها فرزندان خود را نه برای همیشه بلکه مواقعی برای به دست آوردن شخصیت مستقل تنها گذارند تا اینکه بچه رشد پیدا کند و از لحاظ اینکه این فرد در آینده قرار است متاهل و سپس بچه دار شود، باید خود را عضوی از اجتماع احساس کند و با همه ناملایمات آن مواجه شود و کنار آید.
این روانپزشک کودک و نوجوان اظهار داشت: خانوادههای تک فرزند توجه داشته باشند در مواقعی که بچهها درخواستهایی دارند و پدر و مادر بلافاصله به نیازهای آنان پاسخ میدهند این رویه موجب میشود، زمانی که بچه بزرگتر شد در مواجهه با کوچکترین ناملایمت و فقدان پاسخ به نیازها، دچار افسردگی و سرخوردگی شود.
* فرزند دوم را نباید به خاطر فرزند اول به دنیا آورد
رابطیان گفت: متاسفانه یک اصطلاح رایجی در بین خانوادهها تا پیش از این وجود داشت که برای اینکه بچه تنها است میخواهیم بچه دوم را به دنیا بیاوریم، که یک طرز تفکر و حرکت اشتباه است. هم اکنون در بسیاری از خانودهها شرایط زندگی در حد مطلوب نیست و پدر و مادر شاغل هستند و از طرفی هیچ یک از والدین وقت و زمان مناسب برای فرزند اول هم ندارند و برای اینکه بچه اول تنها نماند تصمیم دارند بچه دوم را به اعضای خانواده اضافه کنند.
وی ادامه داد: خانوادهها توجه داشته باشند زمانی را برای فرزند آوری اول و حتی دوم در نظر گیرند که ابتدا برای خود و بعد برای همسر و سپس برای بچه وقت داشته باشند، ولی اگر این رویه باعث شود که والدین از وقت خود و همسرشان بکاهند و برای فرزندآوری دوم اقدام کنند، ضمن بروز جدایی عاطفی در بین پدر و مادر، در حقیقت ظلم به حقوق طبیعی اعضای خانواده و حتی فرزند اول خواهند کرد.
* داشتن یک فرزند به معنی ظلم به او نیست
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان افزود: مادر بزرگ و پدر بزرگها همیشه در مواجهه با خانوادههای تک فرزند این رویه را غلط میدانند و در واقع ظلم در حق فرزند که در داشتن برادر و خواهر و در آینده از عمو و عمه و خاله و دایی محروم خواهد بود را مطرح میکنند، ولی خانوادههای تک فرزند چنانچه نسبت به تربیت کودک خود با مهارتهای گسترده اجتماعی اقدامات خوبی را انجام دهند و از طرفی فرزندشان دوستان خوبی در اطراف خود داشته باشد، دیگر نیازی نیست که پدر و مادر با تحمیل شرایط سخت به کانون خانواده نسبت به فرزندآوری دوم اقدام کنند.
وی گفت: خانوادهها توجه داشته باشند موقعیت اقتصادی و امکانات مادی فقط بخشی از ضرورت فرزندآوری خواهد بود. در واقع اصل در داشتن فرزند، گذاشتن وقت و زمان مناسب برای تربیت کودک یا نوجوان که بخش مهمی از فرزندپروری است. پدر و مادرها در زمانی که یک فرزند سالم با مهارتهای اجتماعی بالا داشته باشند به مراتب از خانوادههایی که دو و یا چند فرزند دارند، ولی نسبت به موقعیت فرزند و نیازهای آن نتوانند پاسخ درست دهند، زندگی بهتری دارند بنابراین تصمیم برای فرزندآوری بدون توجه به جوانب آن کاری اشتباه و پرخطر خواهد بود.
* فاصله مناسب برای فرزندآوری دوم سه تا پنج سال
رابطیان گفت: سه سال اول تربیت فرزند تازه متولد شده بسیار مهم است. بسیاری از کارشناسان زمان مناسب برای فرزندآوری دوم را فاصله سه تا پنج سال عنوان میکنند و چنانچه خانوادههایی از لحاظ مادی، وقت مناسب و توانایی لازم برای فرزندآوری را دارند و این خواسته قلبی آنان است، هیچ اشکالی ندارد که مقدمات را برای وجود کودک دیگر در کانون خانواده فراهم کنند.
لینک کپی شد
گزارش خطا
۰
ارسال نظر
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.