به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، فائزه هاشمی به روزنامه اجارهای «مستقل» گفته است: از بین جریانات سیاسی، اصلاحطلبان واقعی را ملی- مذهبیها میدانم. از همان ابتدای انقلاب بر روی اصول خود و تفکرات پیشرفتهای که داشتند، ایستادند و به خاطر ماندن در قدرت همانگونه که این گروه حذف شدند و بسیاری دیگر از جمله آقای منتظری، کوتاه نیامدند، چنین تفکراتی عملاً حذف میشوند.
وی در پاسخ این سوال که «در میان نخبگان سیاسی نوعی نگرانی ناشی از فروپاشی مشاهده میشود، از دیدگاه شما این فروپاشی تا چه اندازه جدی است؟» میگوید: از دیدگاه من فروپاشی محتوایی اتفاق افتاده است و تنها فروپاشی ظاهری و فیزیکی اتفاق نیفتاده است و خیلی احتمال میدهم که این اتفاق بیفتد، درست یا نادرست پایههای حکومت مستحکماند، عمدتاً از طریق ارعاب و… و وحشتهایی که ایجاد میکنند، درست است با معترضین داخل خیابان دیگر برخورد فیزیکی مثل سال ۸۸ نمیشود ولی پروندههایی که تشکیل میشود، دادگاهها، محکومیتهای شدید مانند اخراج از کار، تحصیل و غیره.
وی ضمن نقض حرف خود، در ادامه میگوید: با توجه به این فشار بالا و برخوردهایی که صورت میگیرد و وجود این نگرانی که اگر اینها بروند بعد چه میشود، امکان فروپاشی فیزیکی کم است ولی از لحاظ محتوایی این فروپاشی اتفاق افتاده چرا که هر جا را میبینی فشل است! هر جا دست میگذاری خالی از مدیریت و تدبیر است! همه چیز رها است، فکری برای حل مشکلات نمیشود یا اگر میشود به جای بهتر شدن بدتر میشود، آثار بهبود دیده نمیشود، روزمرگی حاکم شده است، مشکلات اقتصادی و اجتماعی روز به روز افزایش مییابد. بایستی کلی هزینه پرداخت کرد، تلاش، خشم، افسردگی، ناامیدی، بیتفاوتی و رها کردن، ظاهر پرزرق و برق و آباد و باطن توسعه نیافته و زیر جهان سوم داریم، اینها نشانههای خوبی نیست.
فائزه هاشمی اضافه کرد: وزیر آموزش و پرورش یک حرفهایی در مورد مافیای کنکور میزند که انگار نه انگار ایشان وزیر هستند و یا آقای روحانی یک حرفهایی میزنند که انگار نه انگار رئیسجمهور هستند. یک جوری دارند حرف میزنند انگار اپوزیسیون هستند، خودتان باید بتوانید و عمل کنید، به چه کسی انتقاد میکنید؟! به کی دارید انتقاد میکنید؟!
او ادامه میدهد: انقلاب فرزندان خود را میخورد. پدر هم قربانی شد چون هدفش حفظ نظام بود، نظام واقعی اسلامی، نه نظامی که به سمتش میرویم.
این اظهارات در حالی است که برخلاف ادعای فائزه هاشمی، فتنهگران همراه هاشمی در سال ۸۸ با برداشتن نقاب نفاق، شعار دادند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است.»
در عین حال باید گفت آنچه دچار فروپاشی شد، امثال فائزه هاشمی و طیف متبوع وی هستند. او چند سال قبل تصریح کرد با دوستان خوب بهایی و سازمان مجاهدین خلقی در زندان رفیق شده است. و نیز تصریح کرد: حاضر نیست به سازمان مجاهدین خلق بگوید منافقین.
چگونه میشود کسی نگران نظام اسلامی و مردم باشد اما سازمانی را که ۱۷ هزار شهروند و مقام ایرانی را ترور کرد، تمجید و ستایش کند؟ فائزه هاشمی با بیوه رجوی چه سر و سرّ و سنخیتی میتواند داشته باشد؟ یا با بیوه مفلوک محمدرضا پهلوی دیکتاتور پهلوی که اقدام به مصاحبه با وی در روزنامه زن کرد؟! اسلام فائزه هاشمی چگونه اسلامی است که دختر وی در گفتوگو با نیکآهنگ کوثر، از مصرف شراب در لندن حرف میزند؟! این چه اباحیگری لجامگسیختهای است که باعث مفاسد اقتصادی و پولشویی برادر فائزه هاشمی در پروندههای رشوه استات اویل و توتال میشود؟!
اگر بهائیت به عنوان حزب انگلیسی و صهیونیستی دنبال زدن ریشه اسلام است، خانم فائزه هاشمی چگونه جذب آنها میشود به خانه سران این حزب میرود و عکس یادگاری با آنان میگیرد؟ آیا جز این است که در اوج فتنه سبز و هتاکی به ساحت امام حسین (ع) معلوم شد بهائیت و سازمان منافقین، معرکهگردان اصلی هستند؟ و آیا یکی از عناصر فراری طرفدار بهائیت، پس از فرار از کشور، ضمن هتاکی به کتیبههای امام حسین (ع) جام شراب در دست نگرفت؟!
بله آنچه دچار فروپاشی شد، تلاش باند اشرافی متبوع امثال فائزه هاشمی برای کودتا علیه جمهوریت و اسلامیت نظام بود که حمایت سیا و موساد و امآیسیکس را پشت سر خود داشت و سرمایه بزرگ اسرائیل محسوب میشد.
و بالاخره اینکه امثال فائزه هاشمی در حزب کارگزاران باید پاسخگوی سو مدیریتهای دولت مورد حمایت خود باشند و نمیتوانند با فرافکنی و لگدپرانی (مثلاً ژست ساختارشکنی) از پاسخگویی به افکار عمومی درباره وعدههای داده شده و فریب مردم درباره اعتماد به شیطان بزرگ فرار کنند.