معاون وزیر صنعت: باور دارم با برنامه ریزی و اجرای صحیح و سالم، ارتباط بین دانشگاه و صنعت و بومی سازی فناوری در صنایع مختلف دست یافتنی است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-سینا احدیان؛ در دنیای کنونی که هر روز تحولی در تولید کالاها و خدمات مورد استفاده دولتها و ملتها رخ میدهد و تکنولوژیهای نوین بروز و ظهور میکنند همگرایی و همسویی مراکز علمی دانشگاهی و شرکتها و صنایع مختلف به یک امر بدیع و اجتناب ناپذیر تبدیل شده است.
در این باره با برات قبادیان؛ معاون آموزش، پژوهش و فناوری وزارت صنعت معدن و تجارت گفتگو کردیم که بخش اول آن را در اینجا و بخش دوم را در ادامه مشاهده میکنید.
شما گفتید با استفاده از ظرفیتهای علمی و نیروی انسانی متخصص کم نظیر کشور میتوانیم تهدید تحریمها را به فرصت تبدیل کنیم، اما بعضی از افراد حتی مسئولین و مدیران دولتی به این باور اعتقادی ندارند پاسخ شما به آنها چیست؟
اجازه دهید با یک مثال ساده جواب دهم. نیازهای فناورانه فقط موشک و سانتریفیوژ نیست خودرو هم هست. خودرو را بشکافیم از یک اجزایی تشکیل شده است در مقطعی در کشور ما قطعه سازی مفهومی نداشت. عدهای به خودشان باور داشتند و در مدت ۱۰ سال به نتیجه رسیدند، هم اکنون کاری که در دنیا انجام میشود این است که وقتی یک دانشجوی تحصیلات تکمیلی میخواهد فارغ التحصیل شود در پایان نامه خود به حل یک مساله کاربردی میپردازد، این حرکت را ما برای حل مشکلات کشور تعریف نمیکنیم در حالی که یک میلیون دانشجوی ارشد دکترا یعنی یک میلیون نیروی متخصص فهیم و اهل علم که میتواند حل مساله کند.
اگر ۱۰ درصد این عزیزان هم به کار گرفته شوند یعنی ۱۰۰ هزار مساله ریز و درشت علمی و فنی را حل میکنیم. در صنایعی مثل خودرو باید تیم تشکیل دهیم تا کالاها و قطعاتی را که وارد میشود بومی سازی کنیم.
در دل صنایع هم لازم است پژوهشکدههای کاربردی ایجاد شود کاری که خودروسازیهای بزرگ دنیا انجام میدهند در توکیو استاد دانشگاه در آزمایشگاههای صنایع خودروسازی مشغول است، اما در کشورمان چنین چیزی نداریم و این را که میتوانیم حل کنیم آیا این هم نمیشود؟
رسیدن به فناوری که یک شبه اتفاق نمیافتد همانهایی که معتقدند نمیتوانیم، بگویند چطور در صنعت دفاعی یا نانو و هستهای توانستیم به دستاوردهای بزرگی برسیم؟
بنده خودم در فناوری هستهای دخیل بودم چطور به هستهای رسیدیم یک عزم ملی وجود داشت افراد تحصیل کرده را پیدا کردیم و بعد از آموزش هدایت نمودیم و همین جوانان معجزه کردند پس در سایر حوزههای صنعتی هم میتوانیم.
چرا در سایر صنایع تاکنون به آن اندازه پیشرفت نداشته ایم؟
من اعتقاد دارم که ضعف در برخی صنایع کشور نخواستن است اینکه چرا نخواستن است.
سوال این است که چرا نخواستیم؟
وقتی الان میگوییم میشود، چون شرایط دیکته میکند که بشود اگر که مثل گذشته میتوانستیم نیازهای فناورانه را وارد کنیم اکنون بنده نیز به شما نمیگفتم که میشود، اما الان که نگاه ما به داخل دوخته شده و ظرفیت یک میلیونی نیروی متخصص دانشگاهی داریم پس حتما میشود.
من نمیگویم که دلار ۱۰ هزار تومانی خوب است، اما اگر این دلار باعث شود که به فکر نوآوری و خلاقیت در کشور باشیم به نظرم خوب است. نباید زمان و فرصتها را از دست بدهیم و فکر کنیم همه چیز خود به خود درست میشود.
در طرح تاپ مسائل صنعت و معدن و تجارت که از جنس فناورانه است و با فکر بشر خلاقیت ایجاد میشود حاضرم محضری امضا بدهم که ما میتوانیم نیازهای کشور را برطرف کنیم.
اساتید و محققان مراکز علمی و پژوهشی از دولت گله دارند که چرا هر زمان درهای واردات فناوری روی کشور بسته میشوند به دنبال دانشگاه میآیند و زمانی که دربها باز میشود دولت دوباره به دانشگاه و توان متخصصان داخلی بیتوجهی میکنند. دلیل این مساله چیست؟
بخشی از مساله به سیاست گذاریها برمیگردد وزارت علوم به تازگی به این موضوع در جذب هیات علمی و آیین نامههای ترفیع و ارتقا توجه کرده و قرار است از سال ۹۸ کسانی که میخواهند جذب دانشگاه شوند به مدت یکسال در صنعت فعالیت کنند یعنی جوانی که میخواهد وارد دانشگاه شود اول زمینه تخصص و اقتصاد را بشناسد تا خودش را جستجو کند و با تولیدکننده همسو شود.
وقتی استاد جوان ما ببیند که علاوه بر دانشگاه هم میتواند از صنعت هم دستمزد دریافت کند و مشکلات کشور را حل نماید شک نکنید با اشتیاق هم در دانشگاه و هم در صنایع فعالیت خواهد کرد.
بخش دیگر به صنعت برمی گردد. با کمی برنامه ریزی و نشان دادن ظرفیتها مثل همین طرح تاپ صنعت هم وقتی ببیند که میتواند نیاز خود را در داخل و ارزانتر برطرف کند به دانشگاهها روی میآورد.
در واقع باید برای ارتباط بهتر بین صنعت و دانشگاه یک اعتماد بخشی انجام شود زمانی که صنعت باور کند که نیازهای فناورانه اش به وسیله متخصصان و نخبگان دانشگاهی کشور قابل تامین است قطعا نگاه خود را از خارج به داخل تغییر میدهد. البته لازم است ذکر کنم دانشگاه به حمایت و بودجه کافی و همین طور زمان نیاز دارد.
باور دارم با برنامه ریزی و اجرای صحیح و سالم، ارتباط بین دانشگاه و صنعت و بومی سازی فناوری در صنایع مختلف دستیافتنی است.
اساتید دانشگاهی از تغییر مدیریتی در دولت هم گله دارند و میگویند در قردادهای مختلف وقتی یک مدیر عوض میشود نگاه مدیر قبلی را نداشته و ما در روند قرارداد با مشکل روبرو میشویم نظر شما چیست؟
این گلایه بسیار درست است یک کار اساسی در کشور باید اتفاق بیفتد من فکر میکنم دستگاههای قانونگذار، سیاست گذار و نظارتی کشور باید روی این قضیه کار کنند این خیلی غم انگیز است که با تغییر یک دولت از معاون وزیر تا مستخدم عوض میشود.
ما نیاز به قوانین و مقرراتی داریم که با تغییر دولتها فقط کابینه تعویض شود. از طرف دیگر مساله شایسته گزینی باید در کشور حل شود بایستی آزمون بگیریم و هر کس که شایستهتر است در بخشهای مورد نیاز قرار بگیرد تا پارتی بازیها کم شود و به عدالت نزدیکتر شویم و این برای همه بهتر است.
درست این است که افراد براساس شایستگی انتخاب شده و پله پله از سیستم بالا بیایند نه اینکه شخصی با گرفتن یک مدرک دکترا و داشتن پارتی یک شبه معاون وزیر شود در سطوح مدیریتی باید شایستگی و سلامت افراد محرز شود اگر لازم است قانون بتواند آن مدیر را عوض کند نه سلیقه افراد دولت.
با تمام وجود اعتقاد دارم از مهمترین مولفههای پیشرفت کشور شایسته سالاری و ثبات مدیریتی است.
ظاهرا بخش بزرگی از بی اعتمادی به دانشگاهها در وزارت صمت رخ میدهد، برای مثال نخبگان دانشگاه شریف در سال گذشته به توانایی تولید فناوری غشای اسموز معکوس در آب شیرین کنها رسیدند، اما همین امسال وزارت صمت با صرف هزینه بالایی (بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان) به نام انتقال تکنولوژی با یک شرکت چینی برای خرید همین فناوری بومی شده قرارداد امضا کرد! چندین مورد از این رویکرد نگاه به خارج و واردات محصولات فناورانه که در عین حال ظرفیت تولید آن در داخل وجود دارد در شرکتهای دولتی دیده میشود، چرا باید چنین نگرش و عملکردی در سیستم کشور وجود داشته باشد؟
من فکر میکنم مسائل خوبی را مطرح نمودید، اما آنقدر گستردگی وجود دارد که رسیدگی به آن در یک جلسه مشکل است، اما به نظرم اگر بیاییم و یک پژوهشگاه را هدفمند تاسیس کنیم و از آن خواسته داشته باشیم میتوان در قبال پاسخ به خواسته پول پرداخت کرد و به نتیجه رسید.
اگر فارغ التحصیلان براساس نیاز صنعت کشور تحصیل میکردند الان وضعیت بهتر بود. شما سوال پاسخ بنده را ندادید. بحث این است که چرا بودجه صنعتی کشور در اختیار برخی شرکتها و مدیرانی است که اعتقادی به توانمندیهای داخلی ندارند و صرفا به فکر قراردادهای خارجی و واردات هستند؟
شرکتی که عرض کردم نمونهای از صدها شرکت دولتی است و کسی هم نیست که به این شرکتها بگوید به چه حقی چنین کاری میکنید؟
باید تغییرات اساسی در نظارت و قوانین اجرایی آنها انجام شود. شما خودتان میگوید کسی نیست بگوید چرا؟ این یعنی دستگاه نظارتی ضعیف است، دستگاه نظارتی ما کجاست؟ مجلس شورای اسلامی!
اینجا که از نماینده مجلس انتظار نیست از خود مجموعه وزارت صنعت انتظار میرود رسیدگی کند! بله، اما بنده در حال حاضر این نمونهای که شما گفتید را اطلاع ندارم ولذا همیشه استثنا وجود دارد، اما بحث من بخش کلان اقتصاد کشور است.
برای هر کدام از بخشهای کشور برنامهای وجود دارد که در سازمان برنامه و بودجه تدوین میشود اگر بنده نخواهم طبق برنامه حرکت کنم نیاز است که نظارت بشوم.
نیمی از کار مجلس نظارت است بنابراین مشکل در این موارد اعمال نظارت میباشد امروز شاخصهای توسعه مشخص است به عنوان یک فرد معتقدم اگر طبق برنامه و با اصول عمل کنیم همه چیز محقق میشود.
در چارچوب این معاونت عرض میکنم رسیدن به صنایع پیشرفته برای ما کاملا دست یافتنی است من از آن تیپ مدیرانی هستیم که معتقدم «ما میتوانیم» از طرفی هم باید با دنیا در یک رابطه برد برد تعامل داشته باشیم چرا که علم را نمیتوان محصور کرد.
آنقدر سرمایه و توانمندی در داخل کشور وجود دارد که بتوانیم روی پای خود بایستیم و پیشرفت کنیم بنابراین بدانید که حتما؛ «می شود».