گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- محمد شاهرودی؛ دوگانهی «فرم و محتوا» یکی از کلیشهایترین و تکراریترین دوگانههای سینمایی است. بحث بر سر اینکه اصالت با فرم است یا محتوا، سالهاست در میان منتقدین سینما جریان دارد و البته به نتیجه مشخصی هم نمیرسد. فیلمهای زیادی را سراغ داریم که محتوای خوبشان، قربانی فرم ضعیف شده و از آن طرف، فیلمهایی را میشناسیم که محتوایی ضعیف و تکراری را با فرم خوب، تبدیل به اثری ماندگار کردهاند.
در میانهی جدال فرم و محتوا اما «مسخرهباز» یک نمونه خاص است. فیلمی با فرم بدیع و دستاوردهای فنی ارزنده، اما خالی-بله، دقیقا خالی- از مضمون و محتوا و داستان. یک فیلم ضد قصه و ضد روایت که مدام دارد در میان سه شخصیتِ پلاسیده و نابودشده میپلکد. گاهی به دنیای خوابآلودِ «کاظمخان» سرک میکشد، گاهی با وسواسهای کلافهکنندهی «شاپور» روی مخ مخاطب میرود و گاهی با ورود به دنیای پر از توهمِ «دانش» اعصاب تماشاگر را خرد میکند. «مسخرهباز» از نظر محتوایی، چیزی جز یک گردش دوساعته در زندگیِ بی مکان و زمانِ سه شخصیتِ معمولی نیست. بی آنکه گرهی ایجاد کند و خطسیری داشته باشد و داستانی بگوید. فیلم اما پر است از ارجاعات ریز و درشت به سینمای کلاسیک. پر از ادای دِینهای گاه و بیگاه به فیلم کازابلانکا و خانم هما روستا و سریال هزاردستان. همایون غنیزاده با همین ادای احترامها، حسابی فیلمش را بین مخاطبین حرفهایِ سینمای کلاسیک محبوب کرده. اما «مسخرهباز» برای مخاطب عام، برای مردم، برای صاحبان واقعی سینما چیزی ندارد. یک فیلم کلافه است، پر از صحنههای مالیخولیایی و توهمات ریز و درشتی که شاید در چند دقیقه اول، جذاب باشند اما به افراط که میافتند، مخاطب را کلافه میکنند.
«مسخرهباز» اما همانطور که از سابقه تئاتری کارگردانش انتظار میرود، در فرم حرفهای زیادی برای گفتن دارد. طراحی صحنهی فیلم، چشمنواز است و جلوههای ویژه هم در سطح بالایی پیادهسازی شده. تمام دو ساعت زمان فیلم، در یک لوکیشن بسیار کوچک میگذرد و با این وجود، فیلم از نفس نمیافتد و غافلگیریهای فرمیاش، آن را سرپا نگه میدارد. از بازی استاندارد علی نصیریان، بابک حمیدیان و صابر ابر هم نباید گذشت که برای «مسخرهباز» کم نگذاشتهاند.
دوگانه «فرم و محتوا» احتمالاً حالاحالاها در سینما ادامه خواهد داشت. «مسخرهباز» در این جدال، میتواند یک مثال کامل از فیلمی باشد که حاصل جمع فرم عالی و محتوای تهی، نتوانسته آن را تبدیل به فیلم موفقی کند. مسخرهباز با این وضعیت، بعید است جایی بهتر از گروه «هنر و تجربه» برای اکران پیدا کند. جایی که عشق فیلمهای کلاسیک، بیایند و پایش بنشینند و در انتها، برای دو ساعت خاطرهبازیِ خوشفرم و بیمحتوا با آثار کلاسیک سینما، کف بزنند.