به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نشست نقد و بررسی کتاب «شب دنیا» با حضور محسن پرویز، محمد حنیف و کامران پارسینژاد به عنوان نویسنده برگزار شد.
* پرویز: نویسنده باید اثری باورمندانه بنویسد/ نباید حرف دیگران را تکرار کند
بر اساس این گزارش، محسن پرویز یکی از منتقدان حاضر دراین نشست ضمن اشاره به نام زیبای کتاب اظهار داشت: کتاب «شب دنیا» دارای نامی جذاب و زیباست قدری هم احساسبرانگیز است و این یک نکته مثبت شمرده میشود.
وی با اشاره به اینکه این یک نکته مثبت است و قدری هم چون با محتوایی که مدنظر نویسنده است برای انتقال مفاهیم قرابت مییابد از این جهت خوب کنار هم نشسته و ترکیب زیبایی را رقم زده اظهار داشت: در ابتدای سخنانم چند نکته مقدماتی را درباره داستان بیان میکنم. نکته اول اینکه کتاب شخصیتمحور است، اما بر محور فردی است که ما از سرنوشتاش بیاطلاعیم. این فرد ایلیا یوسفی است که محور اصلی شخصیتهای داستان را تشکیل میدهد. شخصیت اصلی در صحنهها حضور دارد اما حضورش مربوط به گذشته بوده و از نگاه دیگران روایت میشود و در کنار آن نویسنده برخی مسائل مرتبط با او را در صحنههای مختلف توضیح میدهد تا ما را بیشتر با شخصیتها آشنا کند.
پرویز در بخش دیگری با بیان اینکه او یک شخصیتی تا حدودی دست نیافتنی است، فردی مثبت، خدمتگزار و کمککننده به همه افراد اظهار داشت: سرآغاز داستان با معرفی افراد غیرمستقیم آغاز میشود. بعد به مرور افراد دیگری در داستان وارد میشوند افرادی که در جبهه همرزم این شخصیت بوده مثل سیدمصطفی محمد خلیلی و برخی از افرادی که در محل سکونت او با او هستند و توسط ایلیا یاری شدهاند.
رئیس انجمن قلم ضمن اشاره به زاویه دید در داستان نکاتی را مدنظر قرار داد و گفت: مهمترین عنصر داستانی که گاهی نویسندهها از آن غفلت میکنند مسأله زاویه در داستان است، حتی بحث سوژه و بسط دادن، بکر بودن و نحوه بیانش در داستان به جذابیت اثر میافزاید. از دیگر موارد فراز و فرودها و یا شخصیتپردازی و نثر و ادبیاتی است که در داستان نویسنده از آن بهره میجوید. اینها میتوانند به لحاظ تکنیکی اثری را به گفتاری برسانند.
این نویسنده گفت: نکته برجسته و مهم اینکه گاهی اوقات این عناصر داستان مثل مواد اولیه هستند که نویسنده میخواهد از آنها استفاده کند و ساختمانی بسازد گاهی مواد اولیه خوب هستند ما هم مهارت خوبی داریم و ساختمان میسازیم، اما گاهی پس از ساخته شدن بنا فردی که وارد ساختمان میشود احساس میکند چیزی آزارش میدهد و میگوید این ساختمان روح ندارد. گاهی برخی منازل ساده اما دارای روح هستند. در داستان هم گاهی ابزارهایی در اختیار نویسنده قرار دارد اما روح نمیآید، آنچه به داستان روح میدهد چند نکته اصلی است؛ اول اینکه در داستان نویسنده بتواند از تجارب بکر و دست اول خود نکاتی را بگنجاند، وقتی فرازی از داستان را میخوانیم حس کنیم با فضا و صحنه نو و جدیدی مواجهیم که قبلاً آن را تجربه نکردهایم و در سایر آثار نویسندگان هم ندیدهایم و به نحوی کشفیات نویسنده شمرده میشود و از این رو این بخش به نوعی کشفیات نویسنده شمرده میشود و ورود نویسنده به فضایی است که اگر چه ابزارهای دنیایی در آن راه دارد اما چشم و شهودی بر او ایجاد میشود که شخصی است و او درصدد انتقالش برمیآید.
وی افزود: دومین نکته اینکه اثری باورمندانه نوشته شده باشد یعنی نویسنده حرف خود را بزند و تلاش نکند حرفهای سایرین را تکرار کند، نکته سوم که بر نکات مذکور تأثیرگذار است اینکه معمولاً فضاهایی را که تجربه کردهایم بهتر میتوانیم بنویسیم اما نویسندگان حرفهای از این فراتر میروند و گاهی به عمق میرسند هر چند نویسندههای حرفهای تا حدودی در این زمینه میتوانند توانا هم نباشند.
به گفته وی، کتاب را از این منظر واجد یک روح لطیف و در برخی قسمتها زیبا یافتم به نظرم روح در این اثر وجود دارد و به تنهایی واجد ارزش است در فضایی که ایلیا تلاش دارد به یک خانم کمک کند یا فضایی که در جبهه قرار میگیرند و ... یا حتی بازی ماه در دست ایلیا لطافتهایی است که در بخشهای مختلف داستان دیده میشود.
پرویز ضمن بیان اینکه جنگ در کل کتاب مرور شده است و ما از نقطه آغاز جنگ به پایان و پس از جنگ رسیدهایم، گفت: یکی از مشکلاتی که داستان با آن مواجه میشود اینکه در داستانهای بلند کاری میکنیم که در رمانهای ۱۰جلد انجام می دهیم، اینکه ناچار هستیم پرداختهای داستانی را سر ببریم و از کنارشان عبور کنیم، شخصیتپردازی را قربانی کنیم و شخصیتها را معرفی داستانی نکنیم بلکه کتابی معرفی کنیم. (مستقیم معرفی کنیم به جای اینکه از خلال رفتار شخصیتها هر کدام از آنها معرفی شوند. )
رئیس انجمن قلم به یکی از تجربیات خود اشاره کرد و گفت: یکی از تجربیاتم نشان میدهد شخصیتهایی که با روح و جان مخاطب آمیخته شوند این آمیختگی محصول پرداخت خوب داستانی هستند، نویسنده است اما در ذهن مخاطب ادامه مییابد. شرط این است که این افراد در ذهن نویسنده به خوبی جا افتاده باشد.
وی در همین راستا با بیان اینکه اگر نویسنده با شخصیتها آمیختگی نیابد نمیتواند اثری خلق کند که در ذهن مخاطب ماندگار باشد به نویسندگان تأکید کرد: برای حصول اثری خوب شخصیتها را با روح خود بیامیزند و این آمیختگی محصول به پرداخت خوب داستانیشان منجر میشود.
پرویز در بخش دیگری به لغزشهایی در برخی صحنههای جنگ و جبهه اشاره کرد و گفت: ترسیم صحنههای آغازین جنگ یکی از همین بخشها است، نظاماتی که در داستان حاکم است بخش دیگر است، در بخشهای مختلفی از رزمندگان به عنوان سرباز یاد میشود فکر میکنم افرادی که این فضاها را دیده باشند این بخشها کمی برایشان آزاردهنده باشد. یکی از نکات مثبت کتاب این است که آقای پارسینژاد نشان داده کسانی که شاید صحنههای اسارت و جنگ را ندیده باشند میتوانند در این خصوص خوب بنویسند. در واقع تجربه نکردنشان بر اثرشان مشهود نباشد خصوصاً که ما در حال فاصله گرفتن از این فضاها هستیم و میتواند نویدبخش فضایی خوب برای ورود نویسندگان جوان باشد.
* حنیف: «شب دنیا» داستان سیاسی فلسفی است
محمد حنیف در این نشست با اشاره به موضوعگزینی داستاننویسان در سالهای پس و پیش از انقلاب اظهار داشت: داستاننویسی ما با موضوعات سیاسی، ضداستبدادی، تجددخواهی شروع میشود و به مسائل اجتماعی، تاریخی، ظلمستیزی ورود میکند و حتی وارد فضاهای عامهپسند هم میشود. پس از انقلاب اما تحمل بزرگی رخ میدهد و آن ایجاد آزادی است که حادث شده و میبینیم داستاننویسی در سالهای پس از جنگ با فراق بال بیشتری صورت میگیرد.
وی داستانهای ابتدایی را آرمانخواهی دانست و با بیان اینکه این داستانها درصدد گفتن حرفهای تازه و رفتن به سمت صداهای جدید بودند گفت: تجربههای ساختاری جدید به مرور از سال ۷۴ متحول شد، تحولاتی در داستان پدید آمد که این تحول به سمت نقد گذشته، مطالبهگری، فضاهای ناامیدگرایانه و فردگرا در داستانها بود، افسوس و حسرتی نسبت به گذشته در آثار دیده میشد.
حنیف با بیان اینکه داستان «شب دنیا» در عین حال که به آرمانهای دوران جنگ حسرت میخورد اما از حماسهها و ارزشها توسط رزمندگان به راحتی عبور نمیکند، گفت: برخی از نویسندگان در آثارشان نگاه تردیدآمیزی را به کلیت شخصیتهای حاضر در جنگ دارند اما این اثر از کنار حماسهها به راحتی نگذشته است.
وی افزود: داستان با تردید آغاز میشود و شایعه خیانت فرمانده گردان با داستان ادامه مییابد اولین گرهای که تا انتها نیز باز نمیشود. مباحثی که در این داستان از آغاز داستان طی دو روز سپری میشود مرور به ایام دارد، ۲۵ واقعه به هم پیوسته در این کتاب مورد اشاره قرار میگیرد که هر یک در جایگاه خود قابل تقدیر است.
این نویسنده رمان شب دنیا را داستان سیاسی فلسفی دانست و با اشاره به اینکه این رمان، رمان اندیشه است، گفت: برخلاف رمانهایی که بار اندیشهشان سنگین است به حادثه چنان زیبا پرداخته شده که تعلیق تا انتهای داستان مخاطب را همراه خود میکشاند داستان رئالیستی است و در برخی مقاطع سورئالیستی هم میشود اما برخورد نویسنده با داستان مدرن است.
وی به برخی از صفحات کتاب اشاره کرد و با تأکید بر اینکه بسیاری از نویسندگان ارزشی ما مثل رضا امیرخانی و صادق کعبیان در کارهایشان انسان آرمانخواه دارند ولی تحت تأثیر فضای آلوده جامعه میگویند جای من در این دنیا نیست پس باید بروم، گفت: رمان مستوری و رهش در این مصداق جا میگیرند.
حنیف در ادامه از منظر بینامتنیت که از ویژگیهای برجسته رمان است اشاره کرد و گفت: شکلگیری معنای متن توسط متون دیگر را بینامتنیت گویند اطلاعات ما گاه خواننده را به دنیایی وصل میکند و کمک میکند اثر را بهتر بشناسد. این موارد که نویسنده از آن استفاده میکند به فهم بهتر اثر کمک میکند.حنیف، ایلیا، ماه و همخوانی نام ایلیا با حضرت علی را یادآور حدیث ارزشمند اینکه ما در دست راستم و خورشید در دست چپم و ...
وی در بخش پایانی سخنان خود ابراز داشت: این رمان، رمان اندیشه است و به مباحث فلسفی سیاسی مختلفی میپردازد.
* پرویز: نویسنده باید شخصیتها را در داستان پرورش دهد
محسن پرویز هم در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه به نظر میآید وقتی شخصیتهای متعددی را وارد داستان میکنیم و از آن خارج میشوند در واقع هم میتواند نکته مثبت و هم منفی باشد همان ابزاری را که در اختیار نویسنده است گفت: این موارد میتواند به غنابخشی متن و خواندنیتر شدن داستان کمک کند چون صحنههای جدیدی ایجاد میکند و موضوعات جدید میتواند برای خواننده جذاب باشد اما ممکن است این تیغ دو لبه لطمهزننده هم باشد چرا که شخصیتی وارد میکنیم و اگر نتوانیم او را پرورش دهیم ضربه به داستان میزند. یکی از شخصیتها رازمیک آوانسیان است، شهید ارمنی اینکه در کتاب متوجه نمیشویم او چگونه متحول میشود، جایگاه قبلیاش چه بوده و چرا باید متحول شود، خواننده این موارد را درک نمیکند. دلیل هم شاید این است که نویسنده قطعاً با فرهنگ ارامنه قرابت کامل پیدا نکرده تا در جایگاه او بنشیند و تحولی که در فرد ممکن است ایجاد شود را طرح کند.
وی با بیان اینکه نویسنده اشاره میکند نزدیک به بیش از ۹۰ انجیل داشتهایم که تعداد بالایی از آنها از بین رفته اما قرائت رسمی کلیسا انجیلهای چهارگانه موجود است، گفت: در داستان اشاره میشود که این انجیل مورد تأیید علمای ما هم است اما این قسمت مورد تأیید قرار گرفته که در چند جا آمده اشاره صریح به پیامبر اکرم (ص) دارد و از این بابت چون معتقدیم نام پیامبر در انجیل آمده پس مورد تأیید است.
پرویز افزود: وقتی توضیحات مکفی از برخی ماجراهای داستان ارائه نمیدهیم از عمق ماجرا کم میکنیم و مخاطب ارتباط عمیق با شخصیتها پیدا نمیکند. خیلی وقتها داستانهایی میخوانیم که از ابتدا تا انتهایش میبینیم هیچ صحنه حسبرانگیز و تأثیرگذار ندارد در واقع داستان مکانیکی است که حس میکنیم تأثیری بر مخاطب ندارد اما گاه داستانهایی جمله به جمله فرد را متحول میکند و حتی مخاطب را به تأمل برمیدارد این از دید بنده خوب است نویسندگان ما به موقعیت و جایگاهی رسیدند که علاوه بر دست یافتن به تکنیک داستانی و در خدمت گرفتن عناصر داستان چاشنی کارشان مواردی میشود که هم آموزنده و هم تأثیرگذار بر مخاطب است که اثر را ماندگار میکند از این منظر پیشرفتهایی داشتهایم که آقای پارسینژاد جای تقدیر دارد.
* حنیف: پیشرفتهای داستان نویسی پس از انقلاب/ «شب دنیا» کلیت خوبی دارد
محمد حنیف هم در پایان سخنان خود گفت: داستاننویسی ما در ۴۰ سال پس از انقلاب با وجود اینکه از سال ۷۴ به بعد به سمت فردگرایی، مطالبهگری و نقد گذشته گرایش پیدا کرد اما از نظر ساختار و نگاه نو به عناصر داستانی بسیار پیشرفته است، داستاننویسی پس از انقلاب از لحاظ تعداد با رشد مواجه شد و پس از پیشرفتهای تکنولوژی هم داستان همپای آن پیش آمد. «شب دنیا» کلیت خوب دارد، مسائل به خوبی در آن پرداخت شده و معتقدم طرح جلد زیبا و نام خوب هم به کمک نویسنده آمده است. این اثر در مجموع کار خوبی است و زبان داستانی شاعرانه آن آزاردهنده نیست، زبان در این کتاب در خدمت متن است و مخاطب را آزار نمیدهد.
* پارسینژاد: هدفم بازنگری از جنگ بود/ ۸۰ درصد خاطرات دفاع مقدس را قبل از نوشتن خواندم
در پایان این مراسم کامران پارسینژاد نویسنده اثر در سخنانی کوتاه گفت: غرب بر این باور است داستانهایی که درباره رویدادهای بزرگ اتفاق میافتد باید حادثهمحور باشد، همزمان با وقوع جنگ و انقلاب باید داستانهای شکل و شمایل آرمانگرایانه داشته باشند، اما اگر قرار است رویدادی تحلیل شود حداقل باید ۱۵ سال از آن واقعه فاصله بگیریم تا بتوانیم بازتاب تأثیرات حادثه در جامعه را بررسی کنیم. هدف اصلیام این بود بازنگری از جنگ داشته باشم، سعی کردم حادثه را محور قرار دهم نیت اصلیام بازگشت به گذشته بود و مقولات مختلفی را مدنظر قرار دادم که یکی از آنها روحیه شهادتطلبی و فلسفه شهادت است.
وی در پایان گفت: ۸۰ درصد خاطرات دوران دفاع مقدس را قبل از آغاز نوشتن کتابم خواندم، هدف من بیشتر تلنگر و گزینه برداشتن بود، قصدم این بود از هر فضایی یک نمونه بردارم اما در عین حال نگران بودم وارد مباحث فلسفی نشوم چرا که نسل جوان را از دست میدادم. برای همین مسأله فیمابین را انتخاب کردم. در مورد شخصیت ایلیا هم سعی کردم این شخصیت را به حضرت علی (ع) نزدیک کنم چرا که نماینده مروت در نزد ما مسلمانان حضرت علی (ع) است.