کد خبر:۷۴۵۳۱۰
فجر ۳۷ زیر ذره‌بین دانشجو/۲۸

هجویه‌ای بر زندگی روشنفکری در «پالتو شتری»/ حرف‌های سنگین یک فیلم طنز

پالتو شتری شاید داستانی نزدیک برای ما باشد، داستان کسانی که خود را از دیگران و جمع‌شان را از مردم بالاتر و مهم‌تر می‌پندارند. فیلم چند باری تقابل بین دانشگاه رفته‌ی کم سواد و دانشگاه نرفته با سواد را به رخ می‌کشد.

هجویه‌ای بز زندگی روشنفکری در «پالتو شتری»/ حرف‌های سنگین یک فیلم طنز

گروه  فرهنگی خبرگزاری دانشجو- سیدسجاد دانشی؛ پالتو شتری فیلم سرحالی است. با تیتراژ چند رنگی شروع می‌شود و در ابتدا پایان قصه را نشان می‌دهد و سپس به یک سال قبل فلش بک می‌زند. کلیت فیلم اینطور به من می‌فهماند که احتمالا علی میرزایی مقداری حرف جدی و تلخ داشته است، بعد نیت کرده که فیلمی بسازد و در آن این حرف‌ها را بگنجاند، بعد به واقعیت سینمای امروز نگاه کرده و متوجه شده که حرف‌های جدی مشتری ندارد یا حداقل کم دارد و بعد حرف هایش را با نسبت زیادی طنز و چیز‌های دیگر قاطی و کرد و سعی اش بر این بوده که این در هم آمیختن را مخاطب نفهمد و لا به لای خنده هایش چند جمله‌ای نیز بشنود. گاهی اتفاقا همین جملات قصار است که باعث خنده‌ی حضار در سالن می‌شود، اما گاهی هم موسیقی متن قطع می‌شود و یکی از نقش‌ها به خطابه‌ای کوتاه می‌پردازد.

پالتو شتری شاید داستانی نزدیک برای ما باشد، داستان کسانی که خود را از دیگران و جمع‌شان را از مردم بالاتر و مهم‌تر می‌پندارند. فیلم چند باری تقابل بین دانشگاه رفته‌ی کم سواد و دانشگاه نرفته با سواد را به رخ می‌کشد. در فیلم جدل بین آدم‌هایی را می‌بینیم که نمونه‌های واقعی شان در خیابان انقلاب و اطراف دانشگاه تهران قابل‌رویت اند و از قضا فیلم برداری نیز در همین حوالی صورت گرفته است. افرادی که احتمالا خودشان را روشن‌فکر می‌دانند، لباس‌های غیر متعارف به تن دارند و به تبع عینک و سیگار و قهوه هم که جزء لاینفک این گروه است. حال اگر همه‌ی این‌ها را با فلسفه، کمبود توجه، نیچه و چند زخم کهنه از بچگی جمع بزنیم احتمالا شخصیت اول فیلم به دست می‌آید. شخصیتی که در بی رحمی و جمع گریزی نگاهش به هیتلر است و در زمانِ مغرورانه حرف زدن به نیچه فکر می‌کند و توهین به زنان را فخر خود می‌داند.

روایت داستان اندکی شلخته است و گویا فیلمنامه در نود دقیقه نمی‌گنجیده و به زور خواسته اند همه‌اش را در این مجال بگویند. برای من سکانس کوتاه گفتگوی پیر مرد بساطی با سام درخشانی بهترین قسمت فیلم بود. او که بازیگر نقش مکمل است و نماد ذکاوت و هوش است، جوری که طعنه‌ی دیپلم ردی بودنش بر او اثری ندارد و در پایان نیز دانشجوی پر ادای دکترا را فریب میدهد و به زندگی جدید مجردی اش ادامه می‌دهد.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
نظرات شما
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۲:۵۵
جالبه که تو اختتامیه همایون غنی زاده عین همین دکتره تو فیلم پالتوشتری نرفت جایزشو بگیره گمونم از پالتوشتری الهام گرفته
0
0
پربازدیدترین آخرین اخبار