به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، موضوع تهاجم فرهنگی و اشاعه سبک غربی یکی از آسیبهای امروز جوامع اسلامی است. هر لحظه شاهد تکاپوهای نظام سلطه برای ترویج ارزشها و هنجارهای لیبرالیسم در سراسر جهان، بهویژه در جوامع اسلامی هستیم. بیتردید، اگر فرهنگ سکولار محور غربی در جامعهای وارد شود، زمینههای درونی شدن و استحاله فرهنگ بومی را فراهم میسازد. یکی از جنبههای این هجمه فرهنگی، ترویج مراسم و آیینهای خاص است؛ مانند آنچه امروز با عنوان جشن ولنتاین در جامعه ما رواج یافته است. در این نوشتار به بررسی ریشهها و پشت پردههای این جریان پوچ و مبتذل خواهیم پرداخت. باشد که گامی در مسیر مقابله مؤثر با این تهاجم فرهنگی همهجانبه برداریم.
پایگاه «فرهنگ سدید» در این باره مینویسد: روز ولنتاین یا روز عشق در فرهنگ مسیحی سدههای میانه و سپس فرهنگ مدرن غربی، روزی برای ابراز عشق است که بهصورت سالانه برگزار میشود. این مناسبت هر سال در روز ۱۴ فوریه (مصادف با ۲۵ یا ۲۶ بهمن) برگزار میشود. سابقه تاریخی روز ولنتاین به جشنی که بهافتخار قدیس ولنتاین در کلیساهای کاتولیک برگزار میشد، بازمیگردد.
آنچه از پیشینه این روز میدانیم با افسانه درآمیخته است. امروزه کلیسای کاتولیک به این نتیجه رسیده است که حداقل سه قدیس به نام ولنتاین وجود داشته است که همگی به قتل رسیدهاند. به همین دلیل چندین افسانه در بازگویی تاریخچه این جشن دارند: طبق یک افسانه مشهور در دوران فرمانروایی «کلودیوس دوم» در روم باستان (سده سوم میلادی)، کشیشی به نام «ولنتاین» میزیسته است. کلودیوس معتقد بود که سربازان مجرد نسبت به افراد متأهل جنگجوتر هستند، از این رو ازدواج را برای مردان جوان امپراتوری روم قدغن کرد. ولنتاین معتقد بود که این حکم ناعادلانه است؛ لذا مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران موردعلاقهشان جاری میکرد. هنگامیکه کلودیوس این امر را دریافت، ولنتین را به مرگ محکوم کرد. افسانه دیگر میگوید شاید کشیش ولنتاین به علت نجات و فراری دادن مسیحیان از آزار و شکنجه رومیان کشته شده باشد و مطابق آخرین افسانه، کشیش ولنتاین پس از زندانی شدن توسط فرمانروا، زندانبان و خانوادهاش را مسیحی کرده و عاشق دختر زندانبان میشود و قبل از مرگ، نامهای برای آن دختر میفرستد و در آن مینویسد: «از طرف ولنتاین تو».
برخی بر این نظر هستند که روز ولنتاین، سالگرد مرگ یا خاکسپاری ولنتاین است، اما بهزعم عدهای، کلیسای کاتولیک بهمنظور مسیحیسازی و از میان بردن سنت باستانی و مشرکانه رایج در روم، این تاریخ را برگزیده است. بر اساس باورهای کنونی در غرب، در سده نوزدهم بخشی از بقایای ولنتاین قدیس کشف و به کلیسای فرانسیس مقدس در شهر گلاسکو اسکاتلند منتقل شد. این اقدام توجه عموم را به دنبال داشت، بهطوری که شهر گلاسکو به خاطر میزبانی ولنتاین قدیس، «شهر عشاق» لقب گرفت و از سال ۲۰۰۲ میلادی، این شهر در روز ولنتاین میزبان جشنوارهای به نام «فستیوال عشق» است.
واضح است که این اقدامات برای باورپذیرتر کردن و ایجاد اعتبار تاریخی برای این روز است. صرفنظر از واقعی یا افسانه بودن داستان ولنتاین قدیس، حقیقت جاری، بهرهای است که مبشران مسیحی از مطرح کردن روزی با عنوان «روز عشق» و جهانی ساختنش، در هموار ساختن مسیر تحقق منویات خود کسب کردهاند. به هر روی، تلاش سازمانهای کلیسایی در توسعه مسیحیسازی از طریق ایجاد روز ولنتاین و افزودن شاخ و برگ و حواشی جذاب به آن، در طول این سالها به بار نشسته و امروز این جشن به ابعادی بینالمللی در نقاط جهان از جمله ایران، مطرح شده است. سادهانگارانه است با وجود پیوندهای انکارناپذیر این سنت با مسیحیت، آن را صرفاً روزی برای عشق قلمداد کرد، بهویژه اینکه اقدامات و تحرکات سازمانهای تبشیری، دال بر بهرهبرداری از این روز برای تبلیغ فرهنگ غربی است.
آنچه امروز در میان جوانان ما بهعنوان هدایای روز ولنتاین رایج شده، نوعی تبلیغ خزنده نمادها و سمبلهای مسیحیت و فرهنگ غرب است که از رهگذر جذابسازی، بهصورت ناخودآگاه توجه و علاقه افراد را به ریشه و خاستگاه سنت (مسیحیت) جلب میکند.
دختران و پسران جوان در این روز بهعنوان پیروی از خردهفرهنگ کشیش یاد شده، کارتهایی با مضامین عشق و محبت عموماً به رنگ قرمز تهیه و به جنس مخالف اهدا میکنند. خرید انواع عروسک، شمع، بادبادک، ربان، تور قرمزرنگ با تصاویر خوک و خرس و فروش شکلاتهای ولنتاین نیز در این روز قابلتأمل است. به عبارتی میتوان گفت، تبلیغ رسانههای تبشیری پیرامون این روز، سرچشمه اشاعه باورهای مسیحی و میلیونها تومان صرف خرید و فروش اقلام مربوط به ولنتاین میشود؛ کالاهایی که اغلب، تولید جوامع غربی بوده و سود زیادی نصیب شرکتهای بازرگانی میکند. مهمترین اقلامی که مناسبت ولنتاین به فروش میرسد، عبارتاند از: قلب تیرخورده، تصویری از یک کودک فربه برهنه به نام پی کیو با تیر و کمانی در دست (این کودک در واقع پسر ونوس، الهه عشق و زیبایی در افسانههای روم باستان است)، کبوتر قمری و مرغ عشق، گل رز، تور، گرههای عشق، ایکس (نماد بوسه) و ربان قرمز. این نمادها، اغلب دارای ریشههای خرافی بوده و از سوی مبلغان مسیحی و فمینیستها تبلیغ و عرضه میشود.
گذشته از جنبههای نمادشناسی و تبلیغ پنهانی (تهاجم فرهنگی)، جریان تبشیر بهصورت آشکارا نیز تحرکات و فعالیتهایی را در بهرهبرداری از این روز در دستور کار قرار داده که با رویکرد اصلی و ماهیت حقیقیاش، قرابتی بسیار دارد. شاهد بارز این امر، تبلیغات شبکههای ماهوارهای تبشیری پیرامون ولنتاین است. این تبلیغات در دو محور صورت میگیرد: ۱. اشاعه سنتهای مسیحی (تبشیر و جذب) ۲. پیشبرد اهداف سیاسی جریان تبشیر در عناد با اسلام و نظام.
برخی از رسانههای وابسته به سرویسهای جاسوسی غرب مانور ویژهای در این روز میدهند و اقدام به نشر چنین فرهنگی در بین جوانان ایرانی میکنند. برخی از این رسانهها هرسال گزارشی از تصاویر خرید روز ولنتاین در شهر تهران پخش میکنند. در این زمینه میتوان به فعالیتهای شبکه ماهوارهای «محبت»، بهعنوان یکی از فعالترین شبکههای تبشیری مسیحی اشاره کرد. یکی از برنامههای تولیدی شبکه مزبور با مضمون ظاهری مد و آرایش، اشاعهدهنده مفاهیم مسیحی و سبک زندگی غربی در پوشش موضوعات مختلف است. این شبکه در ایام فتنه سال ۸۸ از مناسبتهایی مانند ولنتاین برای تحریک احساسات مخاطبان و ترغیبشان به حضور در خیابانها و اغتشاشآفرینی استفاده کرد. متأسفانه هرسال شاهد گسترش این فرهنگ وارداتی هستیم که هیچ تناسبی با فرهنگ ما ندارد. شبکههای اجتماعی نیز بیکار نمینشینند و همواره درصدد جا انداختن این فرهنگ در کشور عزیزمان هستند. در کشورمان برخی از فروشندگان که در طول سال اصلاً ازاینگونه اجناس نمیفروشند به دلیل اوضاع اقتصادیشان با نزدیک شدن بهروز «ولنتاین» قسمتی از ویترین مغازه خود را به عروسک اختصاص میدهند. آنچه پای ثابت همه هدایا بوده شکلات و عروسک است. باید بپذیریم که جامعه ما اسیر تجملات نابخردانه شده است و بسیاری از مسئولین ما نیز نسبت به این امر بیتفاوت هستند. ولنتاین در حقیقت ابزاری شده است در دست جریان تبشیر برای پیشبرد اهداف خود از رهگذر تغییر در سبک زندگی اسلامی و جا انداختن ارزشها و باورهای مسیحی.
برخی آثار و پیامدهای اشاعه ولنتاین در جامعه عبارتاند از: تشویق مصرفگرایی به سبک غربیها، ایجاد گرایش به روابط ناسالم با تفاسیر غربگرایانه، سوءاستفاده جریان انحرافی مسیحیت تبشیری و فمینیستها، انتشار فرهنگ غربی و باورهای مسیحی در جامعه، بروز آسیبهای فرهنگی در جامعه بهویژه در قشر جوان و مفهومسازی یک پدیده بیریشه در ذهن آنها، اشتغال یافتن اقشار مختلف به مباحث بیثمر و فاقد ارزش و جایگاه معنوی، تنزل شأن انسانی و الهی زنان در جامعه اسلامی و اشاعه نگاه رایج در غرب نسبت به این جنس و زمینهسازی برای پذیرش باورهای مسیحی، تبلیغ غیرمستقیم مسیحیت و تزلزل در مبانی اعتقادی.
بنا بر آنچه گذشت، میتوان گفت ولنتاین باریشههای غربیاش، یکی از ابزارهای اشاعه فرهنگ سکولار نظام سرمایهداری و جریانهای موردحمایتش، بهویژه مسیحیت تبشیری است که همسو با اهداف این نظام، استحاله باورهای اسلامی و تزلزل ایمانی مسلمانان را از مسیر تهاجم فرهنگی خزنده، در دستور کار خود قرار داده است. با عنایت به نقشهها و برنامههای بلندمدت جریان مزبور، عبور از کنار این تبلیغات (به بهانه جهانیسازی) در حقیقت، نوعی اهمال و سر در برف فروبردن است. سؤال این است «چرا ما نباید در پدیده جهانیشدن، سرآمد و صادرکننده فرهنگ غنی اسلامی باشیم؟»، کم نیستند الگوهای زیبای عشق در دامان اسلام که پدیدههای خرافی و افسانه بینانی چون ولنتاین را یارای قیاس با آن نیست. با اشاعه «علی» وار زیستن و «فاطمه» وار بودن، میتوان مفاهیم عشق و ایثار و ایمان را همزمان در جامعه، درونی ساخت.