به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزای دانشجو، سی و دومین دوره نمایشگاه کتاب تهران از روز گذشته پس از 10 روز فعالیت ناشران، فعالان و علاقهمندان به حوزه کتاب و کتابخوانی در مصلی تهران به کار خود پایان داد که این دوره از نمایشگاه نیز همانند دورههای پیشین از فرازونشیبهای مختلفی برخودار بود که در ادامه و پس از برپایی این دوره از نمایشگاه کتاب تهران در گفتگو با یکی از نویسندگان کشور نگاهی اجمالی به روند برپایی نمایشگاه و مسکلات پیش روی حوزه کتاب شده است که از نظرتان میگذرد:
انتشارات ساقی که شعبه اندیشه محور و ھنری انتشارات بنیاد فرھنگی روایت فتح به حساب میآید، امسال نیز با آثار پرمخاطبی به نمایشگاه کتاب آمده بود، «سینمای امنیت ملی» به قلم متیو آلفورد و تام سکر در سال ٢٠١٧ با ترجمه محمدعلی شفیعی به انتشار رسیده است. این کتاب در صدر پرفروشھای نشر ساقی قرار دارد. خبرگزاری دانشجو به سراغ مترجم این کتاب محمد علی شفیعی رفته و پیرامون موضوعات کتاب و معضل گرانی به گفتگو پرداخته است. شفیعی در ابتدا پیرامون ارزیابی وضعیت امسال نمایشگاه گفت: نگاه کلی من در خصوص نمایشگاه این است که همان مقدار که میتواند اتفاق خوبی باشد در عین حال نیز میتواند اتفاق بدی هم باشد، گردآوری ناشران جهت فروش کتاب در چنین مکانی به جهت آشنا شدن با محصولات یکدیگر خوب است، اما به جهت مسائل آسیبی اقتصادی که نمایشگاه به جریان نشر میزند به طور کل برآیند خوبی نیست. هرچند امسال بنده احساس کردم که انتخابها کمی تخصصیتر و جدیتر شده است، شاید دلیل آن هم گرانی کتاب است، این اتفاق میتواند خوشایند و میمون باشد، اما من فکر میکنم اگر نمایشگاه جایی بود تنها برای عرضه و نمایش کتب و در کنار هم جمع شدن ناشران خیلی بهتر از این بود که به یک فروشگاه بزرگ تبدیل شود.
شفیعی در ادامه گفت: این که ما ناشران را در کنار هم جمع کنیم تا ناشر خود کتاب هایش را بفروشد، خیلی اتفاق خوبی نیست، زیرا چرخه توزیع را از بین میرود و کتابفروشیها در این زمان فروشی ندارند و اینجا تبدیل به یک فروشگاه بزرگ کتاب میشود که باید یا محدود شود و یا مثل نمایشگاههای معروف کتاب در دنیا که نمایشگاه کتاب است نه فروشگاه تبدیل شود، یعنی مردم بیایند و کتابهای چیده شده را بببینند و با آن آشنا شوند، کتابفروشان بیایند و با کتابهای جدید آشنا شوند و برای کتابفروشی خود خرید عمده کنند، خرید تک نسخه برای مردم وجود نداشته باشد.
وی خاطر نشان کرد: این در کنار قرار گرفتن ناشران در این فضا و استقبال مردم بسیار اتفاق خوبی است، اما فروش تک نسخه اتفاق خوبی نیست. میتوان همین مکانیزم بن کتاب را به مردم ارائه دهند تا به جای خرید سالیانه از نمایشگاه کتاب به طور مداوم از کتابفروشیها خرید شود، در تهران کتابفروشی زیاد هست، اما به این دلیل که نمایشگاه بین المللی کتاب بسیاری از دانشجویان و اهل کتاب را از شهرستانها به تهران میآورد تا کتاب یک سال خود را از پیش بخرند و در این صورت کتاب فروشی که در شهرستان مستقر است عملا ضرر کرده و فروشی نخواهد داشت، به همین دلیل مجبور میشود تا به فروش کتابها کنکوری روی آورد.
شفیعی در ارتباط با تداوم نمایشگاههای اینچنینی گفت: بنظرم این نمایشگاهها برگزار شوند، اما سالی یکبار، نه دائمی؛ زیرا به دلیل پروسه عملیاتی مجریان و ناشران برگزاری دائم این اتفاق کمی سخت خواهد شد، اگر مقطعی باشد، اما در حقیقت نمایشگاه باشد و به جای فروش کتاب به نمایش کتاب بپردازد، بسیار مفیدتر خواهد بود.
مترجم کتاب سینمای امنیت ملی در خصوص عملکرد جریان انقلابی در پیشبرد اهداف انقلاب در حوزه کتاب ونویسندگی گفت: ما باید مقطع ده یا دوازده سال پیش را با امروز مقایسه کنیم، تعداد ناشران خصوصی حزب اللهی و ناشران خصوصی دغدغه مند که کتابهای تولیدی خوبی نیزمنتشرمیکنند زیاد شدهاند، این افراد دیگر به ترجمه و تغییر کتابهای موجود در بازار بسنده نمیکنند، حضورشان نسبت به سالهای گذشته محسوس است و در این ده سال رشد خوبی داشتهاند.
شفیعی ادامه داد: من به این تعداد ناشر خصوصی دغدغه مند انقلابی امید دارم، کسانی که سال گذشته حتی توانایی گرفتن یک غرفه را نداشتند ویک غرفه را سه نفرمیگرفتند، اما امسال از یکدیگرجداشدند و به صورت مستقل در حال فعالیت هستند، این اتفاق کم کم جای امیدواری دارد به این دلیل که ما ناشران قوی و روشنفکر قدیمی زیاد داریم، اما دوستان حزب اللهی تا به امروز کمتر در این فضاها حضور داشتند، ولی امروز حضورشان کاملا قوی احساس میشود و باید بیش از قبل فعالیت کنند.
وی درخصوص کمکهای دولت به رفع معضلات درنشر کتاب گفت: اگردولت هیچ دخالتی در نشر نکند تنها کاغذ را تامین کند اکثر مشکلات رفع خواهد شد. دغدغه ناشرین تنها کاغذ است. من ناشر نیستم، اما دوستانم که مدیر انتشاراتی هستند، میگویند ما اگراز بازار آزاد کاغذ بیاوریم ارزانترحساب میشود. چرا ما باید اینجا بیشتراز قیمت جهانی آن پول دهیم؟. در بخشهایی از وزارت ارشاد به صورتی کاغذ تخصیص میدهند که توسط باند بازی و لابی صورت میگیرد و یا آن چنان دیر یا زود و نامنظم میشود که ناشر نمیتواند روی آن حسابی باز کند و اگر هم برای تهیه کاغذ به بازار برود، قیمت جهانی است و میبایست گرانتر خرید کند. دولت این دغدغه را اگر برطرف کند، معضلات دیگر خود بخود راه رفع را پیدا خواهند کرد.
شفیعی علت اصلی گرانی کاغذ را سومدیریت عنوان کرد و در ادامه گفت: من بیشتر سو مدیریت میبینم تا تحریم، البته قیمت دلارنیز بر افزایش قیمت کاغذ نقش داشته است. اما زمانی که قیمت کاغذ در ایران بیشتر از قیمت کاغذ در خارج از ایران است، نشان از سومدیریت دارد. یعنی با وضع دلار که با قیمت بالا به بازار میآید باید با خارج از ایران هم برابر باشد و این نشان از سومدیریت بیشتر دارد و انشالله که سهوی است.
وی در خصوص محتوی کتاب سینمای امنیت ملی گفت: این کتابی که بنده آن را ترجمه کردم کتابی است که در سال ۲۰۱۷ نوشته شده، نویسنده آن نیز پژوهشگر آزاد بوده و تخصص وی نیز حوزههای امنیتی است که ۷۰، ۸۰ درصد تمرکز اوبر سینما است؛ محتوای آن تاثیر حوزههای امنیتی و سینما بر هم است. نگاه کلی آن این است که فیلمها اکثرا تحت تاثیر نهادهای امنیتی هستند و به طرق مختلف به بررسی این موضوع پرداخته همینطور درفصلهای مختلف به بررسی cia , pentagon , fbi پرداخته، اما درجایی بیان کرده که دربرخلاف نظر برخی از مردم گاها به این شکل نیست. قاعله همیشه بر این نیست و این بر اساس اسناد موجود کتبی است که فایلهای ان را در سایت منتشر خواهیم کرد.
این کتاب به بررسی۴۰۰۰ صفحه سند راپرداخته و بیشتر به دنبال فکت و سند بوده تا تحلیل, او در این کتاب به بررسی فیلمهای مختلف میپردازد. به عنوان مثال کارگردانی درصدد ساخت یک فیلمی است و نیاز به ناور جنگی دارد به همین دلیل به سراغ پنتاگون رفته و درخواست یک ناو جنگی میکند، پنتاگون هم در مقابل به کارگردان میگوید که ابتدا باید فیلمنامه از طرف آنها تایید شود؛ و تغییراتی روی آن انجام میدهند و کارگردان و نویسنده هم چارهای جز پذیرش ندارند,، زیرا اگر قبول نکنند فیلم بدون آن ناو ساخته نمیشود. این کتاب حتی اسامی کارگردانان و اسامی فیلمهای آنها را که به این شکل ساخته شدهاند و یا نتواستهاند فیلم خود را بسازند، را جمع آوری کرده و در اختیار خواننده قرار داده است.
شفیعی در آخر گفت: حرف کلی نویسنده این است که سینما یک ابزار است و ما از این ابزار باید در راستای اهداف امنیت ملی خود استفاده کنیم. در ایران شاید خیلی از روشنفکران وسینماگران خیلی قائل به این نباشند، اما در هالیوود مشکلی ندارند و میگویند بالاخره این یک ابزاری است که ما باید از ان در راستای حفظ امنیت ملی خود استفاده نماییم؛ و هدف بنده از ترجمه این کتاب این بود که موردی ندارد که ما ازسینما برای امنیت ملی خودمان استفاده کنیم، همانطور که در دنیا این امر انجام میشود.