مقام معظم رهبری در دیدار چند روز پیش خود با جمعی از اساتید و نخبگان دانشگاهی درباره این پروژه فرمودند: «پیشرفتهای دانشگاهی به معنای واقعی کلمه چشمگیر است، این را نبایستی مورد غفلت قرار داد. اینکه من تاکید میکنم روی این قضیه به خاطر جریانی است که راه افتاده، نه فقط در ایران بلکه در دنیا، برای کوچک کردن، سبک کردن و بیارزش کردن حرکت عظیم کشور، الان در دنیا دارد روی این کار میشود. پول خرج میکنند، برنامهریزی میکنند، یک نمونهاش این برنامه 2040 دانشگاه استنفورد است که لابد شماها مطلعید یا مطلع میشوید. درباره ایران در 2040 و زیرسوال بردن پیشرفتهای علمی کشور و کارهای مهم دانشگاهی کشور که در اینجا هم کسانی هستند که با آنها همصدایی میکنند، برای گلزدن آنها بهشان پاس میدهند، اینجا هم از این کارها انجام میگیرد.»
البته با نگاهی دقیقتر به این «بیان» رهبر انقلاب درباره این پروژه نکات قابلتوجه دیگری استخراج میشود که سه مساله اصلی از کلیدیترین نکات آن است:
1- براساس گفته مسئول پروژه، دراین مطالعه از تمامی ظرفیتهای علمی و تحقیقی و در اصل محققان کشور برای آینده ایران در سال 2040 استفاده شده است، به این معنا که حامیان این پروژه اطلاعات قابلتوجهی از دانشمندان و محققان داخلی و خارجی ایران در حوزههای مختلف علمی، اقتصادی، پزشکی، صنعتی و... دارند.
2- متن منتشرشده توسط این دانشگاه، در سیاستگذاریها و آیندهنگریهای دستگاههای داخلی «عینا» منتشر شده است، مسالهای که در ادامه به صورت کامل توضیح داده شده است.
3- زیرسوال بردن پیشرفتهای علمی یکی دیگر از نتایج این پروژه است، در بخشی از این پروژه، پیشرفتهای صورتگرفته در حوزه علم ایران را تنها کمی و مربوط به سیاستهای دولتی عنوانشده دانسته و بخش کیفی آن را تایید نکرده است.
در ادامه نگاه کاملی به ابعاد این پروژه شده است.
چرایی زیرسوال بردن پیشرفتهای علمی توسط پروژه «ایران 2040» استنفورد
درحقیقت استنفورد در گزارشهایی که درباره موضوعات مختلف تعیینشده، منتشر کرده است زیرساختهای ایران را مورد بررسی قرار داده و نکته قابلتامل اینکه هرچند با ابزار علمی و دانشگاهی سراغ این زیرساختها رفته، اما هیچ اشارهای به حوزههایی که ایران توانسته بعد از انقلاب اسلامی در آنها به اوج برسد مانند فناوری نانو، بیو پزشکی وهستهای و... نداشته و با توجیه این مساله که بعد اصلی پژوهش روی اقتصاد است، از آنها چشمپوشی کرده است.
علیاکبر صبوری، استاد ممتاز دانشگاه تهران و رئیس سابق مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران درباره زیرسوال بردن پیشرفتهای دانشگاهی ایران از سوی استنفورد اینطور میگوید: «ورود کشور به باشگاه انرژی هستهای، ورود کشور به بحث سلولهای بنیادی و استفاده درمانی از آنها، ساخت داروهای نوترکیب، ساخت بسیاری از تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی، ساخت محصولات پیشرفته نانو و... همگی حاصل رشد علمی کشور بوده و توهم نیست. ورود دانشگاههای مختلف کشور در فهرستهای رتبهبندیهای جهانی، یک واقعیت غیرقابلانکار است و این تنها ناشی از رشد علمی کشور است.
همکاریهای بینالمللی و دریافت اعتبارات پژوهشی برای انجام طرحهای تحقیقاتی بینالمللی در دانشگاههای ایران بسیار موردتشویق و اهتمام است. همکاریهای مشترک بینالمللی در انتشار مقالات علمی در دریافت اعتبارات پژوهشی دانشمندان ایرانی و ارتقای اعضای هیاتعلمی جوان دانشگاهی از امتیازات ویژهای برخوردار است.»
او در بخش دیگری از صحبتهای خود این ادعا که همکاریهای علمی بینالمللی فقط با ایرانیان مقیم خارج یا نخبگان مهاجر ایرانی است را واهی دانسته و عنوان میکند: «دنیای علم حد و مرز نمیشناسد و دانشمندان ما بهخوبی واقفند که برای ارتقای خود باید از همه پتانسیلهای موجود در همه جای جهان استفاده کرد و از مشورت تمام دانشمندان جهان بهره برد. این سیاست وزارت خانههای علوم و بهداشت است که با تمام توان خود از تحقیقات مشترک بینالمللی حمایت کنند و اکنون بهخوبی درک شده است.»
تصویرسازی منفی از پیشرفت علمی
در بخش مقالات سایت «مطالعات ایران »دانشگاه استنفورد بخشی از پروژه «ایران 2040» به پیشرفتهای علمی ایران در سالهای اخیر و خروجیهای کمی و کیفی آن اشاره شده است. طبق گزارشهای اخیر جهانی، ایران با افزایش سالانه تعداد مقالات علمی منتشرشده روبهرو است بهطوری که در سالهای اخیر توانسته در این زمینه چین، کره جنوبی، هند و ترکیه را پشتسر بگذارد. این اندازه پیشرفت، سوالی را در ذهن تداعی میکند که این حجم از پیشرفت در تولید مقالات علمی در ایران چگونه رخ داده است. آیا این مقالات تنها به صرف مقاله علمیبودن منتشر شده و خالی از کیفیت مطلوب هستند و سیاستهای دولتی پشت آن است؟ برای درک بهتر وضعیت خروجی علمی ایران، محققان، دادههایی از حدود 450هزار مقاله، مجلات، نمودارها و دادههای اقتصادی و... بهدست آوردهاند.
طبق این گزارش، شمار سالانه مقالات منتشرشده توسط محققان ایرانی از حدود هزار مقاله در سال 1997 به بیش از 50هزار مقاله در سال 2018 افزایش یافته است که نسبت به خروجی علمی سالانه جهانی، از 0.1 به 2.6 درصد رشد را نشان میدهد. در این میان، علوم پایه با 41 درصد رشد، بالاترین رشد مقالات را به خود اختصاص داده و به دنبال آن، مقالات پزشکی و سلامت 22 درصد، مهندسی 22 درصد، کشاورزی و علوم محیطزیست 10 درصد و علوم اجتماعی پنج درصد کل مقالات را شامل میشوند. اما این گزارش بعد از این دادهها نسبت به بخشهای کیفی مقالات ایجاد ابهام میکند:«درحالی است که گزارشها حاکی از آن است که کیفیت مقالات در مقایسه با رشد چشمگیری که از نظر تعداد طی این سالها داشته، جز در پزشکی و سلامت تغییر محسوسی نکرده است. بهطور کلی، رتبهبندی جهانی ایران براساس تعداد کل مقالات منتشرشده تعیین میشود.»
زیر سوال بردن پیشرفت های علمی کشور بخش دیگر این مقاله است که مدعی میشود اگر پیشرفتی در مقالات وجود داشته به خاطر نویسندگان ایرانی خارج از کشور بوده است :« طبق بررسیهای صورت گرفته، مقالاتی که نویسندگان آن وابسته به موسسهای خارجی بودهاند در مقایسه با نویسندگان داخلی، استنادهای بالاتری حدود دو برابری را کسب کردهاند.
سهم مشارکتهای بینالمللی در تولید مقالات از سال 1997 تا 2012 بهطور نسبی کاهش یافته اما از آن سال تا سال 2018 شیب نسبتا رو به بالایی را نشان میدهد که دلیل اصلی آن را میتوان افزایش همکاری ایرانیان با دانشگاههای خارجی عنوان کرد. نویسندگان این مقالات را دانشمندانی تشکیل میدهند که در ایران حضور دارند اما با دانشگاههای خارجی در ارتباط و همکاری هستند.»
در ادامه این گزارش مدعی شده است سیاست های علمی ایران نه براساس تولید ات کیفی بلکه تولیدات کمی مورد نظر است: «در این گزارش بر این امر تاکید شده که ایران به جای استفاده از قابلیت آموزش عالی و بخش تحقیقاتی در داخل و خارج از کشور که میتواند باعث رشد کشور شود، با حاکمیت سیاستهای دولتی و تمرکز بر رسالههای رسمی، روی کمیت مقالات بهعنوان هدف اصلی تمرکز میکنند؛ بهطوری که تنها تعداد خروجی علمی دانشگاهها و مراکز علمی را شاخصی برای پیشرفت میدانند.»
انتشار نسخه فارسی گزارشهای «ایران 2040» از سوی دستگاههای تصمیمگیر کشور!
نکته قابلتامل درباره گزارشهای منتشرشده از گزارش «ایران 2040» در سایت دانشگاه استنفورد این است که برخی از این گزارشها بعضا از سوی بعضی دستگاههای تصمیمگیر کشور منتشر شده و در حقیقت جزء راهبردهای کلان ملی تعیین شده است. به عبارت دیگر سازمان برنامه و بودجه و صندوق بازنشستگی کشور عینا پژوهشهای صورتگرفته از سوی این دانشگاه را در قالب «برنامه ملی سازگاری با کمآبی در ایران» و «چشمانداز اقتصادی ایران در سال 2040» منتشر کردهاند و مساله قابلتاسف اینکه این برنامهها بهعنوان اقتصاد مقاومتی هم تلقی شدهاند!
در حقیقت «برنامه ملی سازگاری با کمآبی در ایران» همان برنامه و تحلیل دانشگاه استنفورد 2040 در حوزه آب و امنیت غذایی است، اما سازمان برنامه و بودجه که سال گذشته دست به انتشار این برنامه زده، حتی حاضر به نام بردن از دانشگاه استنفورد هم نشده است.
برای در جریان قرار گرفتن از نسخه فارسی گزارش دانشگاه استنفورد در پروژه «ایران 2040» در حوزه اقتصادی تنها کافی است به سایت هلدینگ بانک، بیمه و سهام صندوق بازنشستگی کشور بروید تا به راحتی بتوانید هرآنچه تمام نتیجه تحقیقات دانشگاه استنفورد در این خصوص است را بخوانید؛ گزارشی که حالا صندوق بازنشستگی کشور بهعنوان «چشمانداز اقتصاد ایران در سال 2040» منتشر کرده و گویی به تبعیت از سازمان برنامه و بودجه باز هم هیچ اسمی از این دانشگاه نیاورده است؛ اما نهتنها متن این گزارش، بلکه نمودارها نیز همانهایی هستند که از سوی سایت دانشگاه استنفورد منتشر شده است. به این جمله دقت کنید: «تحلیل ما حاکی از آن است که تا اواسط دهه بعد، ایران میتواند کاهش تولید در میادین بالغ خود را از طریق بهرهبرداری از ذخایر توسعهنیافته جبران کند.» یعنی دستاندرکاران انتشار این گزارش به زبان فارسی حتی زحمت تغییر جملات را نیز نکشیدهاند.
شاید تا اینجای کار مساله چندان به نظر نیاید و عدهای تصور کنند بسیاری از گزارشهای علمی و تحقیقاتی دنیا بدون دخل و تصرف به زبانهای دیگر منتشر میشود که قطعا موضوع درستی است؛ اما موضوع از جایی نگرانکننده میشود که گزارشهای منتشرشده از سوی دانشگاهی غربی بهعنوان راهبرد سیاستگذاری کشور از سوی دستگاههای تصمیمگیر و اجرایی در نظر گرفته میشود و برنامهها نیز براساس همین سیاستها تدوین میشود؛ مسالهای که قطعا در دیگر کشورها به این شکل سابقه ندارد؛ چراکه اگر عمدا یا سهوا اشتباهی در گزارشهای منتشرشده از سوی دانشگاه استنفورد در حوزههای مختلف «ایران 2040» وجود داشته باشد، در آینده میتواند خسارتهای جبرانناپذیری را برای کشور به همراه بیاورد.
پروژه «ایران 2040» از زبان کارشناسان استنفورد
پروژه تحقیقاتی دانشگاه استنفورد کارشناسان و محققان را گردهم آورده و از قابلیت آنها استفاده میکند تا تجزیه و تحلیل دقیق و مستقلی را پیرامون روند رشد و توسعه اقتصادی ایران خلق کنند و براساس آن بتوانند آینده ایران را پیشبینی کنند. برنامه تحقیقاتی دانشگاه استنفورد پیرامون ایران موسوم به پروژه «ایران 2040 دانشگاه استنفورد» از حدود سه سال قبل با مدیریت «پویا آزادی» راهاندازی شد و کار خود را آغاز کرد.
هدف این پروژه هدایت مطالعات بینرشتهای روی موضوعات اقتصادی و فنی مربوط به ایران در درازمدت و توسعه پایدار آن و ارزیابی اشکالات احتمالی بهوجود آمده در ابعاد جهانی است. نام این پروژه به دلیل تحلیلهایی انتخاب شده که در برنامه درازمدت دانشگاه استنفورد قرار است صورت گیرد و این موضوع را در ذهن تداعی میکند که این مطالعات قرار است تا سال 2040 تداوم و استمرار داشته باشد که طبیعتا، اطلاعات و دادههای متعدد و قوی و مستدلی را میطلبد. به گزارش phys، این اقدام، کانون و محفلی را برای محققان و پژوهشگران دنیا بهویژه دانشمندان ایرانیتبار فراهم آورده که مورد حمایت برنامه مطالعات ایران و مرکز دموکراسی، توسعه و حاکمیت قانون در دانشگاه استنفورد است.
عباس میلانی، سرپرست برنامه ایرانشناسی و جریان مطالعاتی در موسسه «هوور» آمریکا، هدف از اجرای این اقدام را مطالعه اقتصاد ایران و نگاه صرف به آن از منظر اقتصادی، صرفنظر از سیاست میداند.پویا آزادی، سرپرست و مدیر پروژه «ایران 2040 استنفورد» مدعی است نبود تجزیه و تحلیلهای کافی، نمایی از ایران و چشمانداز آینده آن را نمایان میکند. تحلیلهای کمی از بخشهای متفاوت اقتصادی ایران در سطح کلان همان چیزی است که ایران برای رسیدن به توسعه پایدار بیش از هر چیز دیگری در برنامهریزیهای خود به آن نیاز دارد اما اطلاعاتی که در دسترس ماست، محدود است.
مطالعات اولیه روی موضوعاتی چون تولید انرژی و مسائل اقتصادی متمرکز بوده است. او هدف اولیه این پروژه را شناخت دقیق و بیطرفانه از وضعیت فعلی مشکلات بزرگ کشور معرفی کرده و راهحلها و نقشههایی را برای طی این مسیر پیشنهاد میدهد که برای رسیدن به آیندهای بهتر کمک میکند. هدف فاز نخست این پروژه پوشش موضوعاتی نظیر اقتصاد، انرژی، آب، محیطزیست، کشاورزی و حملونقل است. پویا آزادی، سرپرست این پروژه هدف از پیشبرد این پروژه را تشویق و ترغیب دانشمندان و محققان ایرانی به تفکر کلان و درازمدت دانست.
پروژه «ایران 2040 استنفورد» در بازه زمانی کوتاهمدتی توانسته شبکهای متشکل از بیش از 20 دانشمند با سوابق تحقیقاتی و مکانی مختلف را جمعآوری کند. نخستین صفحههای این پروژه تحقیقاتی که در اکتبر 2016 منتشر شد، به تجزیه و تحلیل آینده نفت ایران پرداخته است که حدود 30 درصد درآمدهای دولتی ایران را دربرمیگیرد. دانشمندان با بررسی دقیقی که روی وضعیت نفت ایران انجام دادهاند، به این نتیجه رسیدهاند که این کشور در سالهای آینده دچار کمبود منابع نفتی خواهد شد. در این گزارش بهطور اختصاصی به موانع مختلفی پرداخته شده که ایران وابسته به نفت، در دوران کاهش منابع نفتی با آن دست به گریبان خواهد بود. همچنین در این گزارش روی تغییرات ایجادشده در سالهای بعد در حوزه بازار جهانی انرژی مرتبط با تغییرات آب و هوایی تمرکز شده است. این بخش از گزارشها با همکاری پویا آزادی و محققان ایرانی دیگر چون حسن دهقانپور از دانشگاه آلبرتا، مهران سهرابی از دانشگاه هریوتوات و کاوه مدنی از دانشکده امپراتوری لندن به قلم نوشتار درآمده است.
در پروژه «ایران 2040» که به بهانه مطالعات گسترده در اقتصاد ایران راهاندازی شده، بخشهای مختلفی مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفته تا به واسطه آن دادههای جامعی از آینده اقتصادی ایران به دست آید. جمعیت، نفت و گاز، تجارت بینالمللی، امور اجتماعی و جرائم، کشاورزی و امنیت غذایی، سلامت و درمان، بخش مسکن و ساختمان، بودجههای دولتی، دادههای پولی و درآمدها و مستمریها ازجمله موارد مورد بررسی در این پروژه است.
منبع: فرهیختگان