در دنیا، حق و باطل و خیر و شر به هم آمیخته است؛ زیرا دنیا محلی برای آزمون و ابتلای بشر است که خدا انسان را در کوره سوزان فتنه میافکند تا «سیه روی شود هر که در او غش باشد.»
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، در دنیا، حق و باطل و خیر و شر به هم آمیخته است؛ زیرا دنیا محلی برای آزمون و ابتلای بشر است که خدا انسان را در کوره سوزان فتنه میافکند تا «سیه روی شود هر که در او غش باشد.» بر همین اساس، هر چیزی را دو چهره است؛ چنانکه از نظر قرآن، یک روز برای گروهی نحس و همان روز برای گروهی دیگر مبارک و میمون است؛ یا دو لشکر پیروز و شکست خورده یا گرفتار شدن کافران به عذاب استیصال و نجات یافتن مومنان از عذاب در یک روز، بیانگر این حقیقت است. باران و برف از نعمتهای الهی است که میتواند دو چهره متضاد از خود را به نمایش گذارد. نویسنده با مراجعه به آموزههای قرآن بر آن است تا چرایی و چگونگی، شیرینی و تلخی یک واقعه یا تبدیل کردن نعمتی به نقمت یا نقمتی به نعمت و همچنین برآمدن شیرینی از درون تلخی حوادث را بازگو کند.
آزمونها و کیفرهای الهی
از نظر قرآن، هر آن چیزی که انسان در زندگی با آن مواجه میشود، اموری است که در قالب سنتهای الهی نگارش شده است، به طوری که هیچ چیز در عالم بدون برنامهای از پیش تنظیم شده اتفاق نمیافتد، بلکه همه آنها براساس حکم الهی در ام الکتاب و لوح محفوظ است. (توبه، آیه ۵۱؛ حدید، آیات ۲۲ و ۲۳)
البته آنچه به انسان از خیر و شر میرسد در دو دسته اصلی قابل تقسیم بندی است: ۱. امور ابتلایی و آزمونی که خدا با آن انسانها را میآزماید تا معلوم شود چه کسی چگونه فکر و عمل میکند و چگونه از ظرفیتهای ناشناختهاش بهرهمند میشود (عنکبوت، آیات ۲ و ۳؛ بقره، آیه ۱۵۵؛ ملک، آیه ۲؛ مائده، آیه ۹۴)؛ ۲. امور کیفری و مجازاتی که به سبب ارتکاب گناهان انسان به این دسته گرفتار میشوند. خدا بصراحت از این دسته از مصیبتها در آیاتی چند سخن به میان آورده است؛ از جمله میفرماید: وَمَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهًٍْ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ؛ و هر گونه مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و خدا از بسیارى درمى گذرد. (شوری، آیه ۳۰) در این آیه بیان شده که خدا از بسیاری از گناهان و خطاهای انسانی در میگذرد و عفو میکند، با این همه مجازات برخی از همین گناهان در دنیا، همین مصیبتهایی است که به خود انسان، خویشان یا اموالش میرسد.
بنابراین، اگر انسان با موردی، چون سیل، زلزله، جنگ، نقص عضو و بیماری خود یا عزیزان، مشکلات مالی و تنگناهای اقتصادی، از دست رفتن نعمت یا تبدیل نعمت به نقمت و مانند آنها مواجه شد، نمیتواند حکم قطعی کند که اینها از مصادیق آزمون است یا کیفر الهی؛ زیرا ممکن است که هر یک از دو عامل سبب ایجاد این امور شده باشد؛ چرا که گاه به سبب آزمون و ابتلایی انسان گرفتار مصیبتی حتی افزایش ثروت و نعمت میشود (فجر، آیات ۱۵ تا ۱۷)، و گاه دیگر به سبب کیفری نعمتی را از دست میدهد و گرفتار نقمتی میشود. (رعد، آیه ۱۱؛ انفال، آیه ۵۳)
از نظر آموزههای قرآن، از آنجا که انسان نمیداند که مصیبتها از مصادیق ابتلایی یا کیفری است، بهترین روش آن است که انسان استغفار کند و صدقه دهد؛ زیرا این گونه اعمال موجب رفع عذاب و مصیبت، دفع آن و نیز جلب منفعت میشود. از همین رو مستحب است که انسان در روز دست کم هفتاد بار استغفار کند و مبلغی را صدقه کند.
برف و باران کیفری
براساس آیات قرآن نعمتهای الهی به سادگی میتواند به نقمت تبدیل شود؛ بنابراین نباید گمان کرد که اگر نعمتی در اختیار است همواره باقی و برقراراست یا انسان میتواند به عنوان نعمت از آن بهره گیرد؛ چنانکه گاه میشود که انسان با داشتن اتومبیلی که نعمت است، تصادف میکند و به خود و خویشان یا اموالش آسیب جدی وارد میکند و حتی مرگ را برای خویش رقم میزند؛ یا با داشتن ثروت و انواع دسترسی به غذا و آسایش، ناگهان همین غذا موجب انواع بیماریهای سخت درمان یا بیدرمان میشود. پس اگر قارونی با ثروت خویش به معجزه الهی دفن میشود (قصص، آیات ۷۵ تا ۸۲) همین اتفاق برای دیگران هم رقم میخورد، هر چند که گمان میکند که مثلا زلزله یا سیلی او را کشته و به دلیل بلایایی طبیعی مرده است؛ اما در باطن و ملکوت امر، چنین شخصی گرفتار کیفر الهی در دنیا شده است؛ زیرا در عالم هیچ امری اتفاقی نیست؛ و خدا برای هر چیزی برنامه مشخصی و مقدری دارد که بر اساس حکمت و مشیت الهی است. چنانکه میفرماید: وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیرًا؛ و هر چیزی را آفریده و به اندازهای تقدیر کرده است. (فرقان، آیه ۲)
از نظر قرآن، خدا است که نه تنها باران را ایجاد میکند، بلکه حتی قطرات باران را بر اساس برنامهای مقدر و مشخص به مقاصد خودش میرساند. خدا میفرماید: و خدا همان کسى است که بادها را روانه مى کند. پس بادها ابرى را برمى انگیزند و ما آن را به سوى سرزمینى مرده راندیم و آن زمین را بدان وسیله پس از مرگش زندگى بخشیدیم؛ رستاخیز نیز چنین است. (فاطر، آیه ۹)
بارانی که از سوی خدا نازل میشود، شامل باران مفید و مضر است. ریشه این مفید و مضربودن در دو رویکرد ابتلایی و کیفری است. به عنوان نمونه خدا میفرماید: و مَثَل صدقات کسانى که اموال خویش را براى طلب خشنودى خدا و استوارى روحشان انفاق مى کنند، همچون مَثَل باغى است که بر فراز پشتهاى قرار دارد که اگر رگبارى بر آن برسد، دو چندان محصول برآورد و اگر رگبارى هم بر آن نرسد، بارانِ ریزى براى آن بس است و خداوند به آنچه انجام مىدهید بیناست. (بقره، آیه ۲۶۵)
بر اساس این آیه، بارانهای حتی رگباری نیز در صورتی که به قصد برکت بخشی باشد، میتواند مفید باشد؛ زیرا کسی که صدقه میدهد از انواع برکات الهی حتی در شرایط سخت بهرهمند میشود؛ این گونه است که حتی بارانهای رگباری و سیل آسا نیز مدیریت میشود تا بهره بیشتری را شخص یا جامعه متقی دریافت کند.
خدا عامل تقوای الهی در بهره مندی از باران و دیگر برکات آسمانی را این گونه تبیین میکند و میفرماید: «و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى گشودیم؛ ولى تکذیب کردند، پس به کیفر دستاوردشان گریبان آنان را گرفتیم. آیا ساکنان شهرها ایمن شدهاند از اینکه عذاب ما شامگاهان در حالى که به خواب فرو رفتهاند به آنان برسد؛ و آیا ساکنان شهرها ایمن شدهاند از اینکه عذاب ما نیمروز در حالى که به بازى سرگرمند به ایشان دررسد؛ آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند با آنکه جز مردم زیانکار کسى خود را از مکر خدا ایمن نمى داند» (مائده، آیات ۹۶ تا ۹۹)
از نظر این آیه، تکذیب قولی و عملی انسان موجب میشود تا همان باران رحمت، تبدیل به عذاب شود و عذب و شیرینی آن از دست برود. از نظر قرآن، اگر انسان دور از دریا باشد نمیتواند قطع و یقین داشته باشد با آب غرق نمیشود؛ زیرا همه هستی جنود الهی هستند و اگر خدا بخواهد شیاطین را برای ماموریت عذاب و کیفر به کار میگیرد، چه رسد زمین و آسمان که مطیع خدا هستند و هیچ کراهتی نسبت به فرمانهای تکوینی الهی ندارند. از همین رو خدا به مردمان هشدار میدهد تا از غرق شدن در خشکی بیمناک باشند؛ زیرا تدبیر الهی در هر جایی ممکن است دامنگیر شخص شود و از جایی که گمان نمیبرد گرفتار عذاب شود.
خدا با اشاره به بلایی که قوم سبا گرفتار آن شدند، به مردم هشدار میدهد که حتی سدهای محکم در برابر سیل خشم الهی مقاومتی نخواهد داشت؛ بلکه آنچه سد مقاوم در برابر خشم الهی است، ایمان و تقوای الهی است؛ پس باید انسان به جای دل بستن به سدهای محکم، دل به ایمان و تقوای الهی استوار دارد؛ خدا میفرماید: قطعا براى مردم سبا در محل سکونتشان نشانه رحمتى بود، دو بوستان و باغستان از راست و چپ؛ به آنان گفتیم: از روزى پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید. شهرى است خوش و خدایى آمرزنده. پس روى گردانیدند و بر آن سیل سد عرم را روانه کردیم و دو باغستان آنها را به دو باغ که میوه هاى تلخ و شوره گز و اندکی درخت سدر داشت، تبدیل کردیم؛ این عقوبت را به سزاى آنکه کفران کردند به آنان جزا دادیم؛ و آیا جز ناسپاس را به مجازات مى رسانیم. (سبا، آیات ۱۵ تا ۱۷) البته واژه عرم به باران شدید نیز گفته میشود؛ بارانی رگباری که به سرعت سیلی را تشکیل میدهد و بنیاد هر چیزی را میکند، حتی اگر سدهای محکم باشد. (روحالمعانى، مج ۱۲، ج. ۲۲، ص. ۱۸۴؛ المیزان، ج. ۱۶، ص. ۳۶۴؛ لسانالعرب، ج. ۹، ص. ۱۷۲، «عرم»)
از نظر قرآن کسانی که رفتارهای نادرست در در زندگی در پیش میگیرند، میبایست مواظب سیلهای بنیان کن باشند: اى کسانى که ایمان آوردهاید، صدقههاى خود را با منّت و آزار، باطل مکنید، مانند کسى که مالش را براى خودنمایى به مردم، انفاق مىکند و به خدا و روز بازپسین ایمان ندارد. پس مَثَل او همچون مَثَل سنگ خارایى است که بر روى آن، خاکى نشسته است و رگبارى به آن رسیده و آن سنگ را سخت و صاف بر جاى نهاده است. آن ریاکاران نیز از آنچه به دست آورده اند، بهره اى نمى برند؛ و خداوند، گروه کافران را هدایت نمى کند. (بقره، آیه ۲۶۴)
از نظر قرآن، بارانها همه هدفمند و براساس مقدرات است و این گونه نیست که بیهدف ببارد یا تخریب و سیلی را راه بیندازد؛ چنانکه بارانها مامور به کشتن قوم نوح و بردن کشتی نوح بودند. (قمر، آیات ۱۱ تا ۱۳؛ نوح، آیات ۱۰ و ۱۱؛ انعام، آیه ۶؛ بقره، آیه ۱۹؛ تفسیر التحریروالتنویر، ج. ۱، جزء ۱، ص. ۳۱۷؛ لسانالعرب، ج. ۷، ص. ۴۳۲، «صوب»)
آمیختگی عذب و عذاب
چنانکه گفته شد، هر امری دو جنبه خیر و شر و نحس و مبارکی را با خود همراه دارد و آمیخته به هم است. به عنوان نمونه باران سیل آسا در زمان نوح، برای آن حضرت (ع) و همراهانش خیر و مبارک و برای کافران شر و نحس بود.
همچنین بارانی که در سرزمینی میبارد برای عدهای، چون کشاورزان موجب شادی میشود؛ اما برای کسانیکه آجرهای خشتی میزنند موجب اندوه میشود؛ زیرا ممکن است خشت و آجرشان را بشوید؛ همچنین وقتی باران در جنگی، چون جنگ بدر میبارد، برای آنان که در پایین دست هستند، موجب عذاب است و فعالیتهای آنان را محدود میکند و برای کسانی که بالا دست هستند امکان مقاومت یا مقابله را فراهم میآورد.
از نظر قرآن، انسانها میبایست همواره شکرگزار نعمتها از جمله باران باشند و اگر در بارانی مشکلات و مصیبتهایی برای انسان پدید آمد باید از آن عبرت بگیرند (فرقان، آیات ۴۸ تا ۵۰)؛ زیرا این بارانها میتواند برای کیفر کافران و ناسپاسان باشد که مسیر گناه و تکذیب را میروند. (همان)
از این رو باید توبه کنند و استغفار نمایند (هود، آیه ۵۲؛ نوح، آیات ۱۰ و ۱۱) و به ایمان و تقوای الهی بازگردند و در طریق ایمان و تقوا و استغفار و توبه گام بردارند. (همان؛ اعراف، آیه ۹۶؛ هود، آیه ۵۲؛ تفسیر التحریروالتنویر، مج ۱۴، ج. ۲۹، ص. ۱۹۷؛ الکشّاف، ج. ۲، ص. ۴۰۲؛ مجمعالبیان، ج. ۹ - ۱۰، ص. ۵۵۹)
بر این اساس، اگر به هر دلیلی از ابتلاء یا کیفر برای گروهی از مردم سیلی آمد و آنان را گرفتار کرد، نه تنها مردم باید این امور را رعایت کنند و انجام دهند، بلکه باید دیگران نیز به یاری آنان بشتابند و همان طوری که سیلی از باران روان شد، سیلی از انسانیت و همکاری و همیاری ایجاد شود؛ زیرا خدا میفرماید: وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى؛ در نیکی و تقوای الهی به یکدیگر کمک و یاری رسانید. (مائده، آیه ۲) این گونه است که حتی عذاب الهی را میتوان به عذب و شیرینی یاری و همدلی و همراهی و همکاری بدل کرد و خود و دیگران را از مصیبتهای دیگر رهانید.