به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، توجه به فسلفه بعثت نبی مکرم اسلام(ص) از منظر تمدنی و باورهای مهدوی نگاه و منظر انسان را نسبت به این رویداد عظیم تاریخ بشریت متفاوت از گذشته میکند. در این منظر رسول گرامی اسلام (ص) به عنوان پیامبر آخرالزمانی شناخته میشوند که مأموریت تکمیل رسالت انبیای گذشته و رساندن بشر به اوج قلههای ارزشهای انسانی و در قالب ایجاد جامعهای آرمانی را بر عهده دارد که از آن به عنوان «عصر ظهور» یاد میکنیم. با این نوع نگاه، قرآن ابزار و نقشه راه این امر و اهلبیت و خلفای ایشان مربیان و معلمان این مسیرند.
عزم و جدیت پیامبر گرامی اسلام (ص) به ویژه پس از بعثتشان در مسئله مهدویت، تبیین مسائل آخرالزمان و ظهور امام عصر (عج به قدری بود که از رایجترین مباحث آن زمان شناخته میشد؛ نشان به اینکه در دستهبندی احادیث موضوعی مربوط به نبی مکرم اسلام (ص) مسئله مهدویت و آخرالزمان سهم بسزایی در روایات نبوی دارد؛ موضوعی که متأسفانه از نگاه عمده اندیمشندان دینی و مورخان تاریخ اسلام به دور مانده است. از جمله مباحثی که در این دست روایات نبوی دیده میشود، شامل علامات قیام قائم، اوضاع جهان در آخرالزمان، حتمی بودن ظهور، نام و نسب و خصوصیات جسمی امام عصر (عج)، اقدامات آن حضرت پس از ظهور، اوضاع جهان در دوران حکومت امام عصر (عج) است.
در اهمیت طرح مباحث مهدویت در اندیشه نبوی و عترت، آیتالله صافی در مقدمه کتاب منتخب الاثر خود مینویسد:
«در میان مسائل نقلی که راهی جز نقل (روایات منقول) برای اثبات آنها وجود ندارد موضوعی وجود ندارد که ایمان به آن از ایمان به ظهور مهدی الزامیتر باشد. حتی شاید ایمان به ظهور مهدی از ایمان به موضوعات دیگر الزامیتر باشد؛ چه بشارتهایی که در مورد ظهور حضرت مهدی نقل شدهاند به حد تواتر میرسند، در حالی که روایات راجع به بسیاری از معتقدات مسلمانان و حتی غیر مسلمانان به حد تواتر نمیرسند.»
حتی عالم اهل سنت محمد بن الحسین آبری شافعی (م: 363 ق) در کتابش به نام مناقب الشافعی مینویسد:
«اخبار وارده از مصطفی ـ صلی الله علیه (و آله) و سلم ـ متواتر و از راویان بسیار زیادی نقل شده است که مهدی میآید، او از خاندان پیامبر ـ صلی الله علیه (و آله) و سلم است، هفت سال سلطنت میکند و زمین را پر از عدل می کند.»
جالب است که وقتی خداوند در قرآن قصد دارد از فلسفه بعثت و مأموریت رسولالله صلی الله علیه و آله سخن بگوید، اینطور بیان میدارد:
«هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ اوست خدایی که رسولش را به هدایت خلق و ابلاغ دین حق فرستاد تا آن را هر چند مشرکان خوش ندارند بر همه ادیان عالم پیروز کند». (آیه9 صف) پیامبر گرامی اسلام(ص) این آیه را در خطبه غدیر آنجا که قصد معرفی امام مهدی(عج) و برنامه ایشان در عصر ظهور را دارند، اینگونه رمزگشایی میکنند: «بدانید که آخرین امامان، مهدی قائم از ماست؛ آگاه باشید که او غالب بر ادیان است؛ اَلا اِنَّ خاتَمَ الاَئِمَّهِ مِنَّا القائِمُ المَهدِیُّ، اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدّینِ».
با این توضیح میتوان گفت امتداد خط رسالت به مسئله مهدویت و ظهور ختم میشود و به این ترتیب، ابزارهای رسالت و ثمرات آن باید از این منظر بازتعریف شود و از این رهگذر میتوان علت صدور فراوان روایات آخرالزمان و ظهور در مجموعه روایات نبوی را فهم کرد.
اما به طور خلاصه وظیفهای که مسلمانان به ویژه شیعیان در قبال این نوع رفتار نبوی باید داشته باشند، ابتدا فهم جایگاه و مأموریت پیامبر (ص) و اهلبیت(ع) در پازل ظهور از طریق آیات قرآن و روایات مربوطه است و در مرحله بعد داشتن تبیین نسبت به آیندهای که از آن به عنوان آخرالزمان و ظهور یاد میشود؛ به این ترتیب ضروری است با فرصتها و تهدیدات آینده بر اساس این منابع دینی آشنا شویم و منطبق بر آن، رفتار صحیح را کشف کنیم و به جامعه تبیین مناسب ارائه دهیم.