به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شهید «حجت‌الله نیکچه فراهانی»، یکی از فرماندهان کم‌سن و سال گردان انصار از لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) است؛ فرماند‌های که به جرئت می‌توان گفت زندگی درخشانش مغفول مانده است.
او در تمام روز‌های سخت، یاد گرفت کسی جز خدا برایش ارزش نداشته باشد، این ایده، این اخلاص، به او جسارت می‌داد. شهید حجت، با اخلاصی که داشت، ابعاد دیگر زندگی‌اش را هم با همین شیوه گذراند؛ صلۀ ارحام، خوش خلقی، و ابعاد خانوادگی زندگی‌اش هم نمونه‌هایی دارند که سعی کردیم از مجموع مصاحبه با ۲۱ نفر از دوستان و خانواده، همه را یک‌جا جمع کنیم.
کتاب حاضر با سه فصل به همراه وصیت‌نامه و اسناد و تصاویر در ۱۷۶ صفحه توسط نشر ۲۷ بعثت در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است. در روز‌هایی که به دلیل شیوه ویروزس کرونا بیشتر فعالیت‌های بیرون از منزل محدود شده است. پیشنهاد مطالعه این اثر می‌تواند در مدیریت اوقات فراغت اثر بخش باشد.
او در تمام روز‌های سخت، یاد گرفت کسی جز خدا برایش ارزش نداشته باشد، این ایده، این اخلاص، به او جسارت می‌داد. شهید حجت، با اخلاصی که داشت، ابعاد دیگر زندگی‌اش را هم با همین شیوه گذراند؛ صلۀ ارحام، خوش خلقی، و ابعاد خانوادگی زندگی‌اش هم نمونه‌هایی دارند که سعی کردیم از مجموع مصاحبه با ۲۱ نفر از دوستان و خانواده، همه را یک‌جا جمع کنیم.
کتاب حاضر با سه فصل به همراه وصیت‌نامه و اسناد و تصاویر در ۱۷۶ صفحه توسط نشر ۲۷ بعثت در سال ۱۳۹۵ منتشر شده است. در روز‌هایی که به دلیل شیوه ویروزس کرونا بیشتر فعالیت‌های بیرون از منزل محدود شده است. پیشنهاد مطالعه این اثر می‌تواند در مدیریت اوقات فراغت اثر بخش باشد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «روز سوّم عملیات والفجر یک، ۲۲ فروردین بود؛ میدان‌گاه ۱۱۲ آنقدر گلوله و توپ خورده بود که تمام زمین منطقه گود و سیاه شده بود. همه‌ی بی‌سیم‌چی‌ها را زدند. تمام این سه روز حجّت، توانسته بود نیرو‌ها را زیر آتش سنگین خمپاره و توپخانه نگه دارد. گردان انصار روی تپه ۱۰۸ و ۱۱۲ مستقر شده بود و منتظر نیروی کمکی بود، اما خبری نبود. زیر آن آتش سنگین بعید بود فرماندهی بتواند نیروی کمکی بفرستند.»
ارسال نظرات