چرا اصلاح قانون و اجرای مالیات بر درآمد پزشکان و هنرمندان اینقدر سخت شده که حتی قانون مصوب و ابلاغشده مجلس نیز در رابطه با نصب دستگاههای کارتخوان برای مطب پزشکان، تمام و کمال اجرا نمیشود؟
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سجاد افروزه؛ وقتی که قرار شد درباره مالیات و مالیات ستانی مطلبی بنویسم، بررسی و مشاهده کردم که از نقطه نظرهای گوناگونی این مسئله مورد بررسی قرار گرفته است، اما یک نکته معمولا مغفول مانده است.
ارایه یک پاسخ و راه حل ریشهای به این پرسش که چرا برخی صنوف یا گروهها کمتر از مبلغی که باید، مالیات پرداخت میکنند یا صنفی دیگر از پرداخت مالیات معاف هستند؛ باعث شد از اصل بحث که مالیات باشد، اندکی دور شوم و به بررسی علت العلل آن از دیدگاه خودم بپردازم.
مدتی است که بحث گرفتن مالیات از پزشکان و هنرمندان به طور خاص نقل محافل است و قصد دارم با استفاده از مثال این دو قشر جامعه توضیح دهم که چرا پزشکان مالیات اندکی پرداخت میکنند یا هنرمندان بهطور کلی از پرداخت مالیات معافند و هر تلاشی در زمینه اخذ مالیات از آنها تاکنون به نتیجه دلخواه نرسیده است؟ حتما شنیدهاید که کمیسیون بهداشت و درمان مجلس یا رییس سازمان برنامه و بودجه از وضع موجود مالیات ستانی پزشکان و هنرمندان دفاع کرده و در مقابل تغییرات از خود مقاومت نشان دادهاند. در این نوشتار در نظر دارم به بررسی این نکته بپردازم.
سوال مطرح این است که چرا اصلاح قانون و اجرای مالیات بر درآمد پزشکان و هنرمندان اینقدر سخت شده و با مخالفتهای بسیاری همراه است که حتی قانون مصوب و ابلاغشده مجلس نیز در رابطه با نصب دستگاههای کارتخوان برای مطب پزشکان، تمام و کمال اجرا نمیشود؟ جواب این سوال بسیار ساده است؛ داشتن یک اتحادیه، صنف یا گروه ذینفع قدرتمند، سازمان یافته و هماهنگ در جامعه پزشکی. برخلاف باور بسیاری از مردم، داشتن یک چنین ساختاری بالذاته چیز بدی نیست و اتفاقا لازمه تشکیل یک جامعه مدنی قدرتمند و توانگر در ظهور بروز فعالیتهای مدنی و اجتماعیای است که گروههای دارای منافع مشترک بتوانند برای خود چنین اتحادیههایی را ایجاد کنند. اما مشکل از جایی آغاز میشود که همه گروههای جامعه نمیتوانند چنین اتحادیههایی نه تنها در این سطح را برای خود تشکیل بدهند، بلکه از داشتن آن در سطوح ابتدایی نیز به نوعی محروم هستند.
یک مثال روز برای این موضوع، بحث تعیین حقوق و دستمزد کارگران در سال ۹۹ است که بدون تامین نظر نمایندگان جامعه کارگری کشور تصویب شد، ولی پر واضح است در تعیین دستمزد پزشکان به دلیل تعیین کننده بودن سازمان نظام پزشکی و قدرت آن چنین اتفاقی نخواهد افتاد. (در رابطه با بحث انحصارهای موجود و مشکلات تبعی آنا بحثی نیست.) میتوانید به مقایسه عملکرد و توانایی فراکسیون کارگران و کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی، وزارت کار و وزارت بهداشت یا خانه کارگر و سایر تشکلهای پزشکی در زمینههای صنفی بپردازید.
حتی سطح سازمانی و تشکیلاتی نهادهای مدافع حقوق کارگران و پزشکان نیز بسیار متفاوت است. در مورد هنرمندان نیز چنین مطلبی صادق است. هرچند معافیت مالیاتی فعالیتهای هنری در ابتدا به قصد تشویق به سرمایه گذاری و رشد تولید آثار هنری وضع شد، اما ادامه به دلیل ارتباطات گسترده و نفوذ جامعه هنر در بین سیاستگذاران و توانایی تاثیرگذاری هنرمندان بر تصمیمسازیهای مرتبط به صنف آنها میباشد. حضور گسترده و موثر هنرمندان در مناسبات سیاسی و اقتصادی نیز مزید بر علت شده است.
این که از پزشکان مالیات کمتری ستانده میشود یا یک هنرمند مالیات نمیپردازد به دلیل ضعف حکمرانی و توسعه نامتوازن جامعه است. به مهارت، سخن و اعتراض جامعه پزشکی یا هنری کشور بها داده شده و آنها با استفاده از موقعیت پیش آمده توانستهاند به تامین منافع خود بپردازند، اما جامعه کارگری و معلمان از چنین امکانی در سطح مطلوب برخوردار نیستند.
برای حل این مشکل ابتدا بایستی به تقویت کیفیت حکمرانی و احاطه و کنترل حاکمیت بر تمامی فعالیتهای اقتصادی پرداخت. سپس با حمایت از تشکیل و توانمندسازی جامعه مدنی و فعالیتهای اتحادیهای به گروههای مختلف جامعه حق ابراز وجود و پیگیری حقوق و مطالباتشان را داد. در این مسیر نه تنها نباید تشکلهایی مانند نظام پزشکی یا خانه هنرمندان را تضعیف کرد، بلکه باید به چنین سازمانهایی تضمین داد که منافع آنها تامین و از آن حمایت خواهد شد. با تقویت سایر گروههای موجود در جامعه، اینک راه برای تحقق عدالت اجتماعی و رسیدن صنوف و قشرهای مختلف به مطالباتشان هموار خواهد شد.
حال در ادامه با ذکر یک مثال به اثر ایجاد جامعه مدنی قدرتمند در کنار دولت توانا در ارتقا کارایی اجتماعی و اقتصادی که افزایش رفاه اجتماعی منجر میشود میپردازیم. شرایط فعلی کشور را با این تفاوت که چند اتحادیه قدرتمند برای کارگران، معلمان و رانندگان داریم، در نظر بگیرید. با توجه به معافیت مالیاتی برای هنرمندان، این سه اتحادیه نیز خواهان اعطای معافیت مالیاتی شده اند. حال دولت که با این وضع روبرو میشود چه میکند؟ واکنش هنرمدان چیست؟ آیا امکان تصویب معافیت مالیاتی برای همه گروهها وجود دارد؟
مسلما خیر. در این حالت یک سری مذاکرات بین طرفین انجام خواهد شد نرخ مالیات بهینهای وضع میگردد، که خروجی آن همراه با اخذ مالیات هرچند اندک از هنرمندان خواهد بود. اما نکتهای که وجود دارد، این تصمیم از دل یک همکاری و برهمکنش بین گروههای مختلف بیرون آمده است، که منافع همه و حتی دولت را نیز در نظر میگیرد. یا اگر کارگران فعال در مناطق آزاد که شرکتهای متبوعشان، معاف از پرداخت مالیات هستند، خواستار چنین امتیازی شوند، خروجی آن چه خواهد بود؟ این فقط یک مثال ساده شده از ماجرا بود.
تجربه نشان داده است اصلاحات دستوری و یکباره، در اکثر اوقات در بلندمدت کارا و پایدار نخواهد بود و با گذشت زمان مدافعان وضع موجود یا منتفعان جدید، جلوی اثرگذاری و رشد آن را خواهند گرفت. اما از اصلاحاتی که برخاسته از خواسته جامعه باشد و از دل آن بجوشد و ثمر دهد، توسط خود جامعه و گروههای مدنی حمایت و تقویت خواهد شد. به نظر میرسد بهتر است به جای مطالبه گریهای پراکنده، به تقویت اتحادیهها. نهادهای مدنی پرداخت تا خودشان در نتیجه یک حرکت اجتماعی بتوانند هروقت که لازم شد حق خود را مطالبه کنند.
رشد، تعالی و پیشرفت جامعه در گرو اجازه به گروههای مختلف برای اعلام خواسته و پیگیری عمل به آن خواهد بود. اگر تنها گروههای خاصی از جامعه حق فریاد زدن و شنیده شدن صدا را داشته باشند، به توسعه اجتماعی نامتوازن و بی عدالتی اجتماعی خواهیم رسید. مالیات و گروههای اجتماعی ذکر شده صرفا یک مثال برای تبیین موضوع بودند و این مسئله قابلیت تعمیم به سایر موضوعات را دارد.
سجاد افروزه؛ دبیر اسبق قرارگاه شهید احمدی روشن استان فارس انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.