اعتراض بسیاری از کارشناسان به آییننامه ارتقای اساتید ما را بر آن داشت، تا به بررسی ایرادات آن و چالشهایی که برای اساتید دانشگاهی ایجاد کرده است، بپردازیم.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هر استاد دانشگاهی برای ارتقاء از رتبه استادیاری به دانشیاری و استاد تمامی تا برسد به عناوین جدیدی همچون استاد برجسته علمی باید از فیلترینگ وزارت علوم با عنوان آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی عبور کند. آییننامهای که به گفته برخی کارشناسان بسیار جزئی تدوین شده است و به گفته برخی دیگر آنقدر کلی است که تمام فعالیتهای اعضای هیئتهای علمی را در بر نمیگیرد!
نقدها از امتیازات ماده آموزشیش که سقف نمره اساتید آموزشی را ۴۰ امتیاز و اساتید پژوهشی را ۲۰ امتیاز در نظر گرفته و بیشترین امتیاز را در دو موضوع کمیت و ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان خلاصه کرده است؛ آغاز میشود و به امتیازات پژوهشی اساتید که سقفی ندارد و اساتید را به سمت مقاله محوری سوق میدهد و در آخر نیز به دو ماده ناقابل دیگر در حوزه فرهنگی و اجرایی ختم میشود.
تدوین کتاب از طریق گردآوری، برپایی نمایشگاهها، ایجاد ظرفیت لازم در جذب دانشجوی خارجی، طراحی سوالات آزمون سراسری، دبیری همایشها، حضور فعال و تمام وقت در موسسات، همکاری در تاسیس دانشگاه، مسئولیت اجرایی در قوای سهگانه، وزرا، معاونان وزارت متبوع، معاونان دانشگاهها و... همه و همه از جمله مواردی محسوب میشود که یک استاد دانشگاه برای ارتقاء رتبه علمی خود از مرتبه استادیاری به دانشیاری و استاد تمامی باید آن را دریافت کند. سقف آن را ۳۵ امتیاز گذاشتهاند و حداقل امتیاز دریافتی را ۱۰ امتیاز!
البته طی دو دهه گذشته که این آییننامه توسط وزارت علوم و در نسخه پایانی با همکاری وزارت علوم تدوین شده است، تغییراتی را در امتیاز بندهای مختلف آن شاهد بودهایم که در جدول زیر به تفکیک موضوع آمده است.
شاید در ابتدا ساده به نظر برسد که یک استاد دانشگاهی از این طریق امتیاز دریافت کند و ارتقاء یابد؛ اما در واقعیت این آییننامه مشکلات چندانی را برای اساتید و در مواردی برای برخی مسئولیتهایی که اساتید هیچ تجربه و علاقهای برای حضور در آن ندارند، ایجاد کرده است.
مهدی طباطبایی، استادیار دانشگاه شهید بهشتی در این خصوص گفت: برخی معتقد هستند همه اساتید باید کار اجرایی انجام دهند در صورتی که این کار عبث است، اگر کار اجرایی برای تمام اساتید اجباری شود، آن وقت به تعداد اساتید دانشگاهی نیز باید کاراجرایی تعریف کنیم که این امر موجب میشود تا کار اجرایی به نحو مطلوبی صورت نگیرد. افرادی که در این زمینه سیاست گذارهستند، میتوانند این بخش را به گونهای امتیازبندی کنند که اگر شخصی توانایی کار اجرایی داشت از امتیاز بیشتری برخوردار شود؛ نه اینکه اگر کسی کار اجرایی نداشت به او عنایتی نشود.
کورش خلخالی، استاد دانشگاه آزاد نیز گفت: هرکسی توانایی انجام کارهای اجرایی را ندارد، میخواهم بگویم یک نفر که چندین سال مدیریت کرده بهتر میداند چه کند تا فردی که تا به حال کار اجرایی انجام نداده است. در این نوع از ارزش گذاری هر استاد دانشگاه ضروری است که تعداد معینی سابقه مدیریت در پرونده مدیریت خود داشته باشد، اما به این موضوع توجه نمیشود که پراید نمیتواند صخره نوردی کند! و هر کسی را برای چیزی ساختند شخصی در حوزه مدیرتی خوب است و شخص دیگر در حوزه تدریس کار آمد است؛ بنابراین در آییننامه ارتقاء اساتید سیستمهای ترمزی وجود دارد تا استاد نتواند ارتقاء یابد که هیچ کدام قابل قبول نیستند.
برخی دیگر نیز از کاهش تعداد پستهای اجرایی میگفتند و معتقد بودند باید این دست از پستهای اجرایی در دانشگاه افزایش یابد!
عباس موسوی، دانشیار دانشگاه شریف در این باره گفت: پستهای اجرایی و شمارهدار در دانشگاهها بسیار محدود است؛ اما پستهای غیررسمی به نام مدیر ارتباط با صنعت دانشکده، مدیر روابط عمومی دانشکده وجود ندارد، در دانشگاه شریف کاری که انجام شد، ایجاد یک سری پستهای غیر رسمی بود، به طوری که اگر کسی پست غیررسمی هم داشت مسئله ترفیع و ارتقایش حل شود.
آنچه که به نظر میرسد، این است که آیین نامه ارتقای اساتید وزارتین نه تنها در سه ماده فرهنگی، آموزشی و پژوهشی ایراداتی دارد؛ بلکه در ماده اجرایی نیز خالی از اشکال نیست و لازم است وزارت علوم در نحوه امتیاز دهی و یا حذف کامل این ماده به عنوان ماده ضروری برای ارتقاء اساتید اقدام کند.