کد خبر:۸۸۴۱۸۷
پرونده ویژه| ارتقاء اساتید-۳۳

انجام فعالیت پژوهشی در ارتقای اساتید دانشگاه امیرکبیر اجباری است / به هیئت‌های ممیزه دانشگاه‌های سطح یک اختیار تام دهید

نظام جذب و ارتقای اساتید شاید مهم‌ترین عامل جهت‌دهی فعالیت‌های اعضای هیئت‌های علمی باشد. به همین منظور به مصاحبه با معاون پژوهشی دانشگاه امیرکبیر پرداختیم تا این موضوع را بررسی کنیم.

تیتر ساعت ۱۱ فردا // انجام فعالیت پژوهشی در ارتقاء اساتید دانشگاه امیرکبیر اجباری است / به هیئت‌های ممیزه دانشگاه‌های سطح یک اختیار تام دهید

به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، فرزانه کرمی_ نظام جذب و ارتقاء اساتید شاید مهم‌ترین عامل جهت‌دهی فعالیت‌های اعضای هیئت‌های علمی در دانشگاه‌ها باشد. به همین منظور وزارت علوم در راستای پرداختن به این امر مهم آیین نامه‌ای را تحت عنوان آیین‌نامه ارتقای اساتید تدوین کرد که در طول زمان‌ها دستخوش تغییرات فراوانی شد.

آخرین اصلاحات انجام شده مربوط به سال ۹۴ می‌شود، اصلاحاتی که در زمان خودش حاشیه‌های بسیاری را در پی‌داشت تا آنجا که قریب به اتفاق کارشناسان دانشگاهی ایرادات خاص خود را بر آن گرفتند و خواستار اصلاح مجدد آن شدند. همین امر موجب شد تا وزارت علوم ماده الحاقی تحت عنوان ماده ۵ را به این آیین‌نامه بیفزاید؛ به طوری که بخشی از اصلاحات بر دوش موسسات آموزشی باشد و آن‌ها در قالب ماموریت‌هایی که دارند، به تدوین آن بپردازند.

دانشگاه صنعتی امیرکبیر نیز از جمله دانشگاه‌هایی محسوب می‌شود که از دیرباز در فعالیت‌‍‌های علمی سرآمد بوده است؛ به همین منظور به گفتگو با حسین حسینی تودشکی معاون پژوهشی دانشگاه امیرکبیر پرداختیم تا نقاط قوت و ضعف آیین‌نامه ارتقاء اساتید وزارت علوم و تغییرات ایجاد شده در آیین‌نامه ارتقاء اختصاصی این دانشگاه را مورد بررسی قرار دهیم.
 

بيشتر بخوانيد
 
 

 

با توجه به امکان تغییر در ماده پژوهشی آیین‌نامه ارتقاء اساتید، دانشگاه امیرکبیر چه اصلاحاتی انجام داده است؟

یکی از شعار‌های ما در برنامه استراتژیک دانشگاه امیرکبیر تغییر ماهیت از دانشگاه نسل دو به نسل سوم و نسل چهاراست. یکی از شعار‌های دانشگاه نسل سوم در واقع همان دو بحث اول یعنی اثرگذاری صنعتی و اجتماعی و افتخارآفرینی عملی برای خود و کشوراست؛ بنابراین ما در دانشگاه امیرکبیر آیین‌نامه ارتقاء اساتید را به گونه‌ای تغییر داده‌ایم که این دو هدف استراتژیک محقق شود.
يکی از تغییرات مهم در حوزه تعداد مقالات و کیفیت مقالات است، به  طوری که فکر می‌کنم اکنون حدود ۴۰ درصد از آن چه وزارت علوم مصوب کرده است ما بیشتر از اعضای هیئت علمی خود برای ارتقاء درخواست کرده‌ایم

یکی از تغییرات مهم در حوزه تعداد مقالات و کیفیت مقالات است، به طوری که فکر می‌کنم اکنون حدود ۴۰ درصد از آن چه وزارت علوم مصوب کرده است ما بیشتر از اعضای هیئت علمی خود برای ارتقاء درخواست کرده‌ایم؛ بنابراین اگر تعداد مقالات کیووان یک استاد از یک حدی کمتر باشد، اصلا ارتقاء پیدا نخواهد کرد. همچنین در آیین‌نامه ارتقاء اعضاء هیئت علمی اجبار کرده‌ایم تا به پروژه‌های صنعتی بپردازند، برای این فعالیت نیز جایگزینی نگذاشته‌ایم تا اعضای هیئت علمی به مسائل فنی و صنعتی کشور رجوع کنند و به حل و فصل آن‌ها بپردازند؛ بنابراین اساتید اگر بخواهند دانش‌یار شوند باید حد مینیمم را داشته باشد و همینطور اگر بخواهند از دانش‌یاری به استاد تمامی برسند لازم است آن مینیمم راحدود یک و نیم برابر کنند.

این دو تغییری که در آیین‌نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی ایجاد کرده‌ایم سبب می‌شود تا در رده چاپ مقالات با کیفیت، رتبه بالاتری کسب کنیم و تعداد مقالات پیش افتاده و معمولی را کم کنیم. در سال گذشته بیش از ۳۵ درصد مقالاتی که توسط اعضای هیئت علمی امیرکبیر چاپ شده است کیووان بود، همچنین در حوزه ارجاع، معمولا مقالاتی که کیفیت بهتری دارند تعداد ارجاع بیشتری خواهند داشت. ارجاع نیز به منزله خروجی علمی است. اکنون در این حوزه نیز ما با توجه به استراتژی که پیش گرفته‌ایم، در حوزه ارجاع میان دانشگاه‌های صنعتی کشور بهترین هستیم.


با توجه به اختیارات هیئت‌های ممیزه آیا پیشنهادی برای وزات علوم دارید؟

بنده معتقد هستم وزارت علوم باید یک سری چارچوب و اصولی را در ابلاغ آیین‌نامه‌های ارتقاء اساتید به هیئت ممیزه‌های دانشگاه‌ها ابلاغ کند یک مینیمم و کفی را تعیین کند تا برخی از دانشگاه‌ها با کیفیت نازل یا پایین افراد را ارتقاء ندهند. از طرفی هم باید به هیئت ممیزه دانشگاه‌ها به خصوص دانشگاه‌های بزرگ اختیار تام دهند تا آن‌ها بتوانند موجبات پیشرفت دانشگاه را با افزایش کیفیت بالا ببرند. به هر حال باید این اختیاربه دانشگاه داده شود تا در راستای برنامه استراتژیک و راهبردی خود از ابزار‌های موجود به خوبی استفاده کند.
 
اگر دست دانشگاه را در استفاده از ابزار‌های راهبردی خود ببندیم و آن را به یک سری قوانین کلی محدود کنیم، آنگاه موجبات ارتقاء آن‌ها را فراهم نکرده‌ایم. فرض کنید یک دانشگاه درجه یک با همان قوانینی حرکت کند که یک دانشگاه درجه چهار حرکت می‌کند! معنیش این است هیچ وقت موجبات ارتقاء ما در سطح بین‌المللی اتفاق نمی‌افتد.

اگر دست دانشگاه را در استفاده از ابزار‌های راهبردی خود ببندیم و آن را به یک سری قوانین کلی محدود کنیم، آنگاه موجبات ارتقاء آن‌ها را فراهم نکرده‌ایم. فرض کنید یک دانشگاه درجه یک با همان قوانینی حرکت کند که یک دانشگاه درجه چهار حرکت می‌کند! معنیش این است هیچ وقت موجبات ارتقاء ما در سطح بین‌المللی اتفاق نمی‌افتد. دانشگاه سطح یک تنزل می‌یابد و دانشگاه سطح متوسط نیز در سطح خودش باقی می‌ماند. نظر بنده این است که باید به هیئت ممیزه دانشگاه هم در حوزه آموزش و هم در حوزه پژوهش اختیار تام داده شود.

در آموزش خیلی از آنچه وزارت علوم می‌گوید عبور نمی‌کنیم، ولی شاخص‌هایی را گذاشته‌ایم تا به کیفیت آموزش بها داده شود. به طوری اگر کیفیت آموزش افراد از یک حدی پایینتر باشد، ارتقاء نخواهد یافت. در آن بخش هم سیاست‎هایی را به عنوان مشوق‌های آموزشی گذاشته‌ایم تا کیفیت آموزش را همانطور که در بخش پژوهش برنامه‌ریزی کرده‌ایم که به اثرگذاری در جامعه برسیم دربخش آموزش نیز تنها به کمیت توجه نکنیم و کیفیت را مورد توجه قرار دهیم؛ بنابراین ارتقاء اساتید در بخش آموزشی نیز با عدد‌های کمی بالا نمی‌رود از طرفی هم اگر مشاهده شود که یک استاد قوانین آموزشی را خوب رعایت نمی‌کند یا کیفیت آموزش آن پایین است، ارتقاء را مسدود کنیم.

وجود آیین‌نامه ارتقاء اساتید به این نحو ضروری است؟

ما به آیین‌نامه ارتقاء اعضای هیئت علمی در دانشگاه صنعتی امیرکبیر به عنوان موضوع شخصی اساتید نگاه نمی‌کنیم، زیرا ارتقاء در واقع یک بعد شخصی برای اعضای هیئت علمی دارد به طوری که همه دوست دارند مرتبه علمی خود را از مربی به استادیاری از استادیاری به دانش یاری و دانش تمامی و احتمالا در ورژن‌های جدید به استاد برجسته ارتقاء دهند. ما نیز این موضوع را از حقوق اعضای هیئت علمی می‌دانیم و سعی می‌کنیم تا حقی از کسی ضایع نشود.

بنده معتقد هستم یکی از ابزار‌های بسیار جدید برای پیاده سازی برنامه‌های استراتژیک دانشگاه در کشور‌هایی همچون ایران، آیین‌نامه ارتقاء اساتید و مشوق‌های گرنت پژوهشی که دانشگاه به اساتید برای کار‌های پژوهشی می‌دهد؛ است؛ بنابراین اگر بخواهیم برنامه راهبردی دانشگاه عملیاتی شود راهی نخواهیم داشت جز اینکه آیین‌نامه‌های شبیه به آیین‌نامه ارتقاء و آیین‌نامه گرنت را به گونه‌ای تغییر دهیم و راهبری کنیم تا به نتایج مطلوب خود پس از گذشت یک یا دو سال برسیم.
وزارت علوم دانشگاه‌ها را به سطح یک دو و ... دسته‌بندی کرده است، نظر بنده این است وزارت خانه باید تنها یک سری چهارچوب اصولی و توصیه‌ها را به دانشگاه‌های درجه یک به جای آیین نامه ارتقاء اساتید بدهد و باقی کار را به آن‌ها بسپارد


وزارت علوم دانشگاه‌ها را به سطح یک دو و ... دسته‌بندی کرده است، نظر بنده این است وزارت خانه باید تنها یک سری چهارچوب اصولی و توصیه‌ها را به دانشگاه‌های درجه یک به جای آیین نامه ارتقاء اساتید بدهد و باقی کار را به آن‌ها بسپارد، زیرا آن‌ها قعا کف را رعایت خواهند کرد. دانشگاه‌های سطح دو و سه نیز می‌توانند همین آیین‌نامه ارتقاء اساتید را داشته باشند و اگر خواستند ارتقاء یابند، اختیار تغییر در ایین نامه را داشته باشند.
 

با توجه به این که در آیین‌نامه ارتقاء اساتید به تفکیک رشته‌ها توجه نشده است آیا شما تغییری در آیین‌نامه خود ایجاد کرده‌اید؟

یکی از موضوعات چالشی ما در هیئت ممیزه دانشگاه امیرکبیر مربوط به موضوع عدم تفکیک رشته‌ها در آیین‌نامه ارتقاء اساتید بود. زیرا ما رشته‌های علوم ریاضی و فیزیک را در دانشگاه داریم که به راحتی بقیه رشته‌ها نمی‌توانند پروژه ارتباط با صنعت داشته باشند. اگر چه ما با فعالیت‌هایی توانستیم اعضای هیئت علمی دانشکده‌هایی همچون ریاضی را که اکنون علوم محض هستند به سمت پروژه‌های صنعتی هدایت کنیم و خوشبختانه در سه، چهار سال گذشته به خصوص در بحث نظام بانکداری پروژه تعریف کرده‌اند. اما می‌دانیم که در این دسته از رشته‌ها فعالیت صنعتی دشوارتر است. به همین منظور تمهیداتی بدون تغییر کف و سقف آیین‌نامه اندیشیده شد.
 
درحقیقت پذیرفتیم که اگر اعضای هیئت علمی رشته‌های پایه که کمتر می‌توانند از صنعت پروژه دریافت کنند از صندوق‌های حامی پژوهش و فناوری گرنت بیاورند، آن گرنت‌ها را جایگزین پروژه صنعتی کنیم. در حوزه رشته‌های علوم انسانی نیز از آنجایی که تنها گروه معارف داریم یک استثنا قرار داده‌ایم تا آن‌ها نیز دچار اشکال نشوند.
بنده با این که بگوییم علوم انسانی اصلا نمی‌تواند پروژه بیاورد کاملا مخالف هستم. این فرهنگ باید نهادیه شود که علوم انسانی فقط با نظریه پردازی رشد نمی‌کند بلکه باید مشکل جامعه را نیز حل کند، خیلی از معضلاتی که ما در ۴۰ ساله بعد انقلاب با آن مواجه بوده‌ایم مربوط به همین قضیه است


رشته‌های علوم انسانی همچون فلسفه و ... نیز شاید ارتباط با صنعت نداشته باشند، اما بسیاری از معضلات کشور را در قالب پروژه تحقیقاتی می‌توانند حل کنند. بنده با این که بگوییم علوم انسانی اصلا نمی‌تواند پروژه بیاورد کاملا مخالف هستم. این فرهنگ باید نهادیه شود که علوم انسانی فقط با نظریه پردازی رشد نمی‌کند بلکه باید مشکل جامعه را نیز حل کند، خیلی از  معضلاتی که ما در ۴۰ ساله بعد انقلاب با آن مواجه بوده‌ایم مربوط به همین قضیه است، زیرا بسیار از اساتید در حوزه علوم انسانی به جای اینکه واقعا به مسائل جامعه مثل پروژه نگاه کنند و یک راه حل جدی برای آن بیابند، پشت میز نظریه‌پردازی و سخنرانی نشسته‌اند و به عمل نمی‌پردازند.

در حقیقت وقتی کسی که سخنرانی می‌کند معنایش آن نیست که درحوزه علوم انسانی کار می‌کند، زیرا باید کار پژوهش انجام دهد تا به موجب آن رفتار‌ها و قوانین در جامعه اصلاح شوند. در داخل کشور نیز لازم است از این دسته پروژه‌ها حمایت شود، متاسفانه این اشکال ساختاری در کشور ما وجود دارد، زیرا از این روش حمایت نمی‌شود به طوری که معضلات جامعه به آن‌ها ارجاع داده نشده و در راه حل آن‌ها مورد حمایت قرار نمی‌گیرند.

با این همه مقاله چرا مشکلات کشورهمچنان پابرجا هستند؟

در دانشگاه امیرکبیر در بحث‌های استراتژیک به دنبال این هستیم که آن دسته اساتید که معمولا مقالات بی‌تاثیر یا متوسطی ارائه می‌کردند که نه افتخار جدی برای دانشگاه داشتند و نه مشکلی از جامعه و صنعت حل می‌کردند با اصلاح آیین‌نامه ارتقاء اساتید به کار فناوری و تجاری سازی حرکت کنند. در حقیقت اگر دانشگاه‌های سطح یک همه با همین رویه جلو بروند، قطعا این الگو خواهد شد و باقی دانشگاه‌ها نیز این فرهنگ را خواهند پذیرفت.
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار