آخرین اصلاحیه آییننامه ارتقای اساتید، اعتراض بسیاری از کارشناسان را در پی داشت، به همین منظور به گفتگو با استادیار دانشگاه حضرت معصومه «س» پرداختیم تا از چالشهای ایجاد شده برای اعضای هیئت علمی پس از اجرای این آییننامه آگاه شویم.
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، سال ۹۴ بود که اساتید دانشگاهی یکی پس از دیگری اعتراضات خود را به آییننامه به اصطلاح، اصلاح شده ارتقاء اساتید اعلام کردند، وزارت علوم نیز پس از انتقاد رهبر معظم انقلاب مبنی بر مقاله محوری آییننامه ارتقاء اساتید، آخرین تغییرات خود را در یک بند پژوهشی خلاصه و در سال ۹۷ به دانشگاهها ابلاغ کرد؛ و با همین روش بدون توجه به الباقی ایرادت پروند اعتراضات به آییننامه ارتقاء اساتید را به کلی بست.
علی مراد حیدری، دانشیار رشته حقوق و معاون آموزشی و پژوهشی دانشگاه حضرت معصومه «س» نیز از جمله اساتیدی محسوب میشود که در جهت ارتقاء رتبه علمی خود بارها با این آییننامه دست و پنجه نرم کرده است، به همین منظور به گفتگو با او پرداختیم تا چالشهای که اساتید دانشگاهی در آییننامه ارتقاء اساتید با آن مواجه هستند را مورد بررسی قرار دهیم.
مهمترین وجه قابل اصلاح در این آییننامه ارتقاء اساتید از نظر شما مربوط به چه موضوعی میشود؟
آییننامه ارتقای اعضای هیئت علمی از چهار ماده اصلی فعالیتهای فرهنگی، تربیتی و اجتماعی میشود، این ماده در ارتقای اساتید، امتیاز حداکثر ۱۰ نمرهای دارد. ماده ۲ که شامل فعالیتهای آموزشی به منظور آموزش و تربیت دانشجو، حفظ و ارتقای کیفیت آموزشی برای یک استاد دانشگاه است امتیاز حداکثری ۲۰ نمرهای دارد. ماده ۴ این آییننامه نیز بیشتر به فعالیتهای اجرایی اشاره دارد که در آییننامه فعلی برای آن امتیاز نمرهای در نظر گرفته شده است.
در آییننامه ارتقاء اعضای هیئت علمی سازوکاری برای تعیین امتیاز فاصله بین کف و سقف مقالات دیده نشده است. به عنوان نمونه به مقالات از یک تا هفت امتیاز تعلق خواهد گرفت، اما هیچ ضوابط مشخصی وجود ندارد که تعیین کننده باشد هر مقاله به چه دلیل از امتیاز یک یا هفت برخوردار میشود. در این زمینه باید کمیتههای تخصصی و یا هیئتهای ممیزه با تدوین دستورالعملهایی وضع را سامان دهند. مثلا میتواند برمبنای ضریب تاثیر مقاله باشد به طوری که به دانشگاهها نیز تفهیم شود که بر این اساس عمل کنند. الان کمی سلیقهای است، شخصی ۵ تا مقاله دارد برای جمعبندی امتیازش میگویند ۵ تا دو تا ده تا، در حالی یک نفر دیگر به همان تعداد مقاله دارد، ولی به او ۳۵ امتیاز میدهند!
مهمترین مشکل ارتباط دانشگاه و صنعت چیست؟ در این خصوص آییننامه ارتقاء اساتید چه تغییراتی باید داشته باشد؟
یکی از گلایههای اساتید علومانسانی مربوط به همین موضوع میشود در حقیقت در آییننامه ارتقاء اساتید میان رشتهها هیچگونه تمایزی وجود ندارد البته در آییننامه ابلاغ شده در حوزه پژوهشی نام ارتباط جامعه و صنعت را آوردهاند تا گروههای علوم انسانی هم در حوزه ارتباط با صنعت گنجانده شوند، اما در واقع عدم تفکیک رشتهها در آیین نامه ارتقاء اساتید تنها به این موضوع مربوط نمیشود.
همچنین اساتید در استفاده از فرصتهای مطالعاتی در جهت تبدیل وضعیتشان نیز دچار مشکلاتی هستند، زیرا نهادها اعتماد کافی به اساتید ندارند. به همین منظور استقبال از آنها انجام نمیشود دلیل آن را هم موقتی بودن حضور اساتید در آن حوزه میدانند به همین دلیل دادههای خود را در اختیار آنها قرار نمیدهند. برای رفع این مشکل باید فرهنگ سازی انجام شود. اما در مجموع ارتباط دانشگاههای فنی به نسبت دانشکدههای علوم انسانی ارتباط کمتری با جامعه دارند.
راه حل پیشنهادی شما برای رفع این مشکل چیست؟
برای رفع این مشکل نباید فقط به دانشگاه ابلاغ شود که اساتید را برای ارتقاء و تبدیل وضعیت شان موظف به ارتباط با صنعت یا جامعه کنند. بلکه لازم است به نهادهای دیگر که اساتید به آنجا رجوع می کنند نیز ابلاغ شود تا ملزم به پذیرش اساتید باشند.
در واقع همین که بگویید استاد به سمت صنعت حرکت کند، اما برای هیچ نهادی هیچ وظیفهای تعیین نشده باشد مشکلی را حل نخواهد کرد.
به نظر شما ارائه مقالات isi موجب نمیشود تا اساتید کمتر در جهت رفع نیازهای داخلی کشورحرکت کنند؟
اشکال کلیتری که در آییننامه ارتقاء اساتید وجود دارد مربوط به امتیازدهی بیشتر به مقالات بینالمللی است در حالی که باید مقررات و آییننامهها به نحوی تدوین شوند که نیازهای علمی داخل کشور را مرتفع سازند. البته برای اینها ضوابط وجود دارد به طوری که در بعضی رشتههای علوم انسانی که بعضا بیانکننده ارزشهای دینی ما هستند مقالات اصلا امتیاز دریافت نمیکنند، مگر اینکه استاد در مقاله رویکرد انتقادی داشته باشد. با توجه به امتیازاتی که برای مقالات بینالمللی در نظر گرفته شده است، عموم مقالاتی که در کشور نگاشته میشوند برمبنای نیازهایی خارج از کشور تعیین شدهاند. متاسفانه این آییننامهها به جای اینکه ابزار خدمت به جامعه خودمان باشند، تبدیل به ابزار خدمت به بیگانه شدهاند.
همین امتیازات بالای مقالات بینالمللی سبب شده است تا اعضای هیئت علمی تمام تلاششان را برای ارائه مقالاتی صرف کنند که در مجلات خارجی چاپ شود، اما سوال اصلی اینجاست که این دسته از مقالات تا کنون چقدر توانستهاند مشکلات کشور خودمان را حل کنند؟ درست است که تعداد مقالات ایران در مجلات بینالمللی بالا رفته است و این موضوع خوب است، اما در حقیقت خیلی فایده خاصی ندارد.
جامعه علمی باید راهگشا و حلال مشکلات داخلی باشد و ما از جامعه علمی این توقع را داریم، اما با این آییننامهها اساتید را صرفا به چاپ مقالاتی که حلال مشکلات کشور ما نیستند، سوق میدهیم.
آییننامه ارتقای اساتید در حوزه فرهنگی از حالت وتویی خارج شده از نظر شما چه تغییراتی باید در این بخش ایجاد شود؟
در بخش فرهنگی که نخستین بند آییننامه ارتقاء اساتید را به خود اختصاص داده است، نگاههای متضادی وجود دارد بعضی معتقدند اساسا نباید مسائل فرهنگی را امتیازبندی کنیم و اگر با معیارهای مادی اینها سنجیده شوند عملا فضای ریاکاری و فضای کارهای زوری به وجود میآید که تاثیرگذاری بخش فرهنگی را از بین میبرد. نگاه دیگری نیز وجود دارد که نه تنها به امتیازدهی فعالیتهای فرهنگی تاکید دارد بلکه معتقد است امتیازات باید وتویی هم باشند. به طوری که استاد تنها از طریق فعالیت پژوهشی ارتقاء نیابد و خدمات فرهنگی به دانشگاه و دانشجو نیز داشته باشد.
در بخش فرهنگی نیز مانند بخش پژوهشی یک امتیازاتی بین کف و سقف سه تا ده نمره برای یک آیتم در نظر گرفته شده است که تعریف دقیقی ندارد و برای کسب آن تنها نظر مسئولان دانشگاه به کار میآید. لازم است این بحثها عمیقتر بررسی شود و برای آنها سازوکاری نوین ارائه کنند.
به عنوان نمونه در بخش فرهنگی به شئون اسلامی اشاره شده است، ولی اینکه بر چه مبنایی شورای فرهنگی به یکی امتیاز کم و به یکی امتیاز زیاد میدهد، مشخص نیست. همچنین در بخش فرهنگی، اساتید به تعداد ساعتهایی که در کارگاه معرفتافزایی شرکت میکنند امتیاز خواهند گرفت. این بند از یک جهت مثبت و از یک جهت منفی است.
در حقیقت دانشگاه و نهاد رهبری میگوید من میخواهم برای اساتید دانش افزایی کنم به طوری که آنها را با مسائل سیاسی و اعتقادی و اهداف خود آشنا سازم، اما این موضوع از طرفی سبب میشود که برخی اساتید وقتی این امتیازها را کسب میکنند دیگر به فکر خدمت فرهنگی به دانشجو نباشند، به نظر بنده اگر بناست به صورت کمی به ازای ساعت به اساتید امتیاز داده شود، بخشی از امتیاز مربوط به دانش آموختگی اساتید و آشنا شدنشان با مسائل روز جامعه باشد و بخشی از آن به انتقال این دانش به دانشجویان مرتبط شود؛ بنابراین باید هر دو جنبه لحاظ شود و اگر یک زاویه نگاه کنید ممکن است مورد انتقاد باشد به همین منظور لازم است خودتان را جای مسئولین فرهنگی دانشگاه بگذارید مسئولین نهاد میگویند که ما اگر این آیتم را نداشته باشیم چه طور اساتید را جمع کنیم مسائل و دغدغهها را منتقل کنیم.
آیا عدم وجود کارهای اجرایی در دانشگاهها موجب نمیشود تا اساتید امتیازات لازم در این بخش را کسب نکنند؟
در بخش اجرایی آییننامه ارتقاء اساتید، دورباطلی ایجاد شده است، زیرا مسئولیت اجرایی را باید دانشگاه به استاد بدهد تا استاد بتواند از طریق آن مسئولیت، ارتقاء یابد. در صورتی که بعضی از اساتید به هر دلیلی بازی داده نمیشوند و دانشگاهها به آنها مسئولیت نمیدهند. متاسفانه دانشگاه از آنها سوال هم میکند که چرا شما در این بخش نمره نمیآورید؟ خب شما مسئولیت ندادهاید تا استاد از این آیتم کسب امتیاز کند! این گلایهای است که خیلی از همکاران دانشگاهی دارند و باید به آن پرداخته شود.
کیفیت آموزش اساتید از طریق پرسشنامهای که دانشجویان تکمیل میکنند نمره دهی میشود، به نظر شما آیا این امتیازبندی درست است؟
در بحث ارزیابی اساتید نیز هم امتیازدهی دانشجویان وهم امتیازدهی مدیر گروه وجود دارد، شاید مشکل خیلی به آییننامه ارتقاء اساتید مربوط نشود، در حقیقت زمانی که ارزشیابی اساتید توسط دانشجویان انجام میشود آنها خود امتیاز بالایی میدهند و بعد مدیران گروه که در تعامل با این اساتید هستند برای اینکه مشکلی ایجاد نشود، تعارض و درگیری در گروه نباشد یا اینکه به جهت رفاقتی که وجود دارد معمولا امتیاز بالایی میدهند؛ بنابراین خیلی در بخش آموزش مشکل قانونی وجود ندارد.