از منظر اصلاح فرایند، ارتقاء نباید برمبنای درخواست عضو هیئت علمی انجام شود به طوری که عضو هیئت علمی بگوید درخواست میکنم بنده را به مرتبه علمی بالاتر ارتقاء دهید. حال باید اندیشید چگونه میشود این فرایند را حذف و چه فرایندی را جایگزین آن کرد. بنده فکر میکنم روش درست این است که از اساتید دانشگاهها بخواهیم تا دستاوردهای خود را در سیستمی که برای این منظور در نظر گرفته شده ثبت کنند و بهروز نگهدارند، که در حال حاضر در این دانشگاه سیستم گلستان وجود دارد. بنابراین اگر شخصی دستاوردهای خود را به ثبت رساند به منزله تمایل آن شخص به ارتقا خواهد بود و در صورتی که دستآوردهای عضو هیئت علمی به حدود معینی نزدیک شد این فرد مشمول بررسی برای ارتقاء مرتبه علمی طبق روال گذشته میباشد. در واقع با استفاده از سیستم حدود امتیاز به دست خواهد آمد لیکن امتیازدهی و ارزیابی دقیق نتیجه کارتخصصی کمیته منتخب، کمیسیون تخصصی و هیأت ممیزه خواهد بود.
تمام آدمها یک نیروی محرکه درونی دارند که آن هم تمایل به پیشرفت است، منتهی پیشرفتها حوزههای مختلفی دارند، آن چه این انگیزه را در مسیر درست قرار میدهد در حقیقت آییننامهها هستند. بر اساس آییننامهها اگر دست رسی به پیشرفت در جادهای قرار گیرد که آدمها مقالات بیشتری چاپ کنند، چاپ مقالات افزایش خواهد یافت. آییننامهها مهمترین ارکان اجرایی مسئله پیشرفت علمی کشور محسوب میشوند به همین منظور خیلی باید روی آنها تمرکز کنیم به طوری که با دقت تدوین شوند.
ارتقاء اعضای هیئت علمی یک کشور جدا از ارتقاء آن کشور در حوزههای تخصصی نیست یعنی نمیشود در یک کشوری اعضای هیئت علمی از استادیاریبه دانشیاری و از دانشیاری به استادی ارتقا یابند، اما آن کشور در حوزههای تخصصی به میزانی که ارتقاء اعضای هیأت علمی وجود داشته است رشد نیافته باشد. نمیگوییم تناظر یک به یک باشد بلکه میتواند با یک ضریبی در راستای هم حرکت کنند و در نظر نگرفتن این موضوع یک سهلانگاری محسوب میشود.
خیر از نظر بنده آیین نامه ارتقاء در این دو حوزه باید متفاوت باشد. به عنوان نمونه چاپ مقالات بینالمللی در دانشگاه یک معنا و ارزشی دارد و در مراکز تحقیقاتی و پژوهشکدههای وابسته به صنعت معنایی دیگر مییابد. در برخی رشتهها و حوزهها میتوان به راحتی به ارائه مقاله پرداخت، اما در برخی دیگر یک استاد باید ۱۵ سال فعالیت کند تا بتواند به هدایت تحصیلی بپردازد؛ بنابراین زمانی که از وی در خواست میشود تا در مدت زمان اندک به ارائه مقالات بپردازد، یک مقاله با کیفیت نه چندان خوب ارئه میشود.
در دانشگاهها چاپ مقاله در واقع نشان دهنده سابقه و یا سطح عضو هیئت علمی در امر آموزشِ پژوهش است. ما آموزش را به دو قسمت تفکیک میکنیم، بخش اول مربوط به آموزش مباحث درسی و علمی که واحدهای درسی هستند میشود، در بخش دوم وظیفه استاد در مقطع تحصیلات تکمیلی آموزش چگونگی پژوهش کردن به دانشجو خواهد بود. مسئله مورد بررسی این است که ارزیابی دانشجویان در بخش اول از طریق آزمون و نمره دهی انجام میشود.
اما در بخش دوم، آموزش چگونه ارزیابی میشود؟ یکی از روشها داوری پایاننامه و رساله است. ملاک دیگر که بدون اشکال هم نیست چاپ مقالات بینالمللی خواهد بود به نحوی که یک دانشجو با همراهی استاد خود آنچه را که در پژوهش به دست آورده است در معرض قضاوت عمومی قرار میدهد؛ و پس از این که از فیلتر مجلات میگذرد، توانایی عضو هیأت علمی در امرآموزشِ پژوهش نمایان میشود.
زمانی که فرد پس از فارغ التحصیلی، در صنعت حضور مییابد دیگر نباید از او درخواست ارائه مقاله داشته باشیم. در حقیقت در این مقطع فعالیت در صنعت از وی انتظار می رود. . مقاله را به این منظور از دانشجو درخواست میکنیم تا مشخص شود به چه میزان پژوهش را آموخته است. آییننامه اگر به نحوی تدوین شود که عضو هیئت علمی پس از ورود به صنعت دوباره الزام به ارائه مقاله صنعتی داشته باشد، رسوب رخ خواهد داد؛ بنابراین یک آیین نامه ارتقاء برای تمام اعضای هیئت علمی چه در صنعت و جامعه و چه در دانشگاه روش صحیحی نیست، همچنین تدوین یک آییننامه برای تمام رشتهها نیز کار درستی به نظر نمیرسد.