کد خبر:۸۹۴۴۱۹

بررسی مساله ترور در سینمای ایران به بهانه بازپخش «بادیگارد» از سیما

همزمان با ترور بزدلانه دانشمند کشورمان که منجر به شهادت‌اش شد، تلویزیون فیلم سینمایی «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا را پخش کرد. بادیگارد از معدود فیلم‌های سینمای ایران است که به موضوع ترور دانشمندان هسته‌ای می‌پردازد.
بررسی مساله ترور در سینمای ایران به بهانه بازپخش «بادیگارد» از سیما
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، شاید بتوان به جرات ادعا کرد که ایران در بین کشور‌های دنیا اولین قربانی تروریسم است. عملیات‌های تروریستی در ایران به لحاظ کمی و کیفی بسیار عجیب است. ایران تنها کشوری است که هزاران نفر از شهروندانش هدف تروریست‌ها بوده‌اند. از طرفی ایران سابقه ترور و شهادت بالاترین مسوولان دولتی و حاکمیتی را دارد. باید گفت که تروریست‌ها بین رییس‌جمهوری، نخست‌وزیر، نماینده مجلس، فرماندهان نظامی، دانشمندان و حتی کسبه و مردم عادی تفاوتی قائل نبوده‌اند. در ایران از هر قشری قربانی تروریسم وجود دارد. مجموعه‌های تروریستی مثل سیا، موساد، ام‌آی۶ و نمونه وطنی‌اش یعنی سازمان منافقین، در دوره‌های مختلف و به بهانه‌های متنوع تا توانسته‌اند از مردم ایران کشته‌اند.
 
حالا در زمانی مثل دهه۶۰ ترور کور مردم عادی و مسوولان عالی‌رتبه انقلاب توسط منافقین و حالا در دهه۹۰ ترور دانشمندان کشور توسط موساد و مزدورانی از دیگر گروهک‌ها. پس بدون تعارف جمهوری اسلامی ایران را باید نمونه بی‌نظیر و قربانی اول تروریسم در دنیا نامید. ایران همچنان هدف اول تروریسم است منتها با این تفاوت که امروز به‌واسطه اشراف اطلاعاتی و ایجاد بازدارندگی امنیتی میزان ترور‌ها از ماهانه به چند سال یک‌بار تغییر یافته است. در ادامه این گزارش ابتدا چند فیلم سینمای ایران با موضوع ترور را مرور و سپس به بادیگارد ابراهیم حاتمی‌کیا و سینمای روبه‌جلوی او اشاره می‌کنیم.


مرور آثار شاخص سینمای ترور


تعداد فیلم‌هایی که در سینمای ایران مستقیما با موضوع ترور ساخته شده زیاد نیست. درواقع بخشی از آن‌ها با موضوع عملیات‌های سازمان منافقین است که بخشی از آن هم به ترور مربوط می‌شود. دست‌نوشته‌ها؛ مهرزاد مینویی در تنها فیلمی که ساخته با فضایی خاص سراغ مساله ترور رفته است. این فیلم در زمان خودش با استقبال نسبی مواجه شد. پرواز پنجم ژوئن؛ علیرضا سمیع‌آذر این فیلم را با حضور مجید مظفری و آتیلا پسیانی ساخت. موضوع فیلم درباره یک هواپیماربایی است. تعقیب سایه‌ها؛ علی شاه‌حاتمی در سال۶۹ یکی از فیلم‌های مشهور این ژانر را کارگردانی کرد. دراین فیلم ماموران کمیته درگیر بمب‌گذاری‌هایی در تهران می‌شوند. نفوذی؛ احمد کاوری کارگردان این فیلم است. در یک سکانس از نفودی به ترور پرداخته می‌شود. امکان مینا؛ کمال تبریزی این فیلم را با موضوع منافقین ساخته که اشاراتی به مساله ترور دارد. به‌رنگ ارغوان؛ این فیلم را ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته که باید به‌عنوان یکی از جدی‌ترین آثار سینمای ایران در پرداخت به مساله ترور دانست. سیانور؛ بهروز شعیبی در سیانور ترور یکی از مستشاران آمریکایی و همچنین مجید شریف‌واقفی را تصویر می‌کند. اما در بین تمام فیلم‌هایی که با موضوع امنیتی ساخته شده‌اند قطعا روزشیطان بهروز افخمی و ماجرای نیمروز محمدحسین مهدویان در صدر آثار سینمای ایران قرار می‌گیرند.


به‌رنگ ارغوان تا بادیگارد


اما برسیم به بادیگارد. این فیلم درباره یک محافظ شخصی است. این محافظ شخصی در بخشی از داستان از جان یکی از شخصیت‌های مهم نظام محافظت می‌کند، اما درجایی دیگر و بر‌اساس حوادث متوجه می‌شود که او بیش از آنکه به فکر نظام باشد به فکر منافع شخصی است. محافظ شخصی دچار تشکیک می‌شود و این موضوع باعث می‌شود که محافظت از آن فرد را کنار بگذارد و به سراغ محافظت از شخص دیگری برود که یکی از فعالان هسته‌ای کشور است.

ابراهیم حاتمی‌کیا پس از تجربه موفق به رنگ ارغوان یک‌بار دیگر سراغ فضایی امنیتی رفت. اما این‌بار بیش از آنکه وارد مباحث اطلاعاتی شود، مستقیما به بحث حفاظت از شخصیت‌ها و تروریسم وارد شد. نکته جالب فیلم بادیگارد اشاره مستقیم به موضوع دانشمندان هسته‌ای است. دراین فیلم، حاج حیدر در مقام نسل اول انقلاب از جان شخصیت علمی کشور که جزو نسل سوم است دفاع می‌کند. دفاعی که در سکانس پایانی شبیه رقصی در میانه میدان، عارفانه و متعالی است. در بادیگارد به‌خوبی تفاوت حفاظت از شخصیت‌ها و حفاظت از شخصیت نظام بیان می‌شود. حاتمی‌کیا اهمیت توجه به نخبگان علمی و جایگاه آن‌ها در مسیر رشد کشور را تصویر می‌کند.

البته مرور آثار ابراهیم حاتمی‌کیا نشان می‌دهد او معمولا سعی کرده جلوتر از زمانه حرکت کند. او برخلاف بسیاری از فیلمسازان در دایره مسائل امروز گرفتار نمی‌شود و همواره سعی می‌کند به افق‌های بعدی بیاندیشد. برای بررسی این نوع نگاه در سینمای حاتمی‌کیا کافی است که اولین فیلم‌های او مثل دیده‌بان و مهاجر را تماشا کنیم. حاتمی‌کیا سینمایی شخصی دارد که مولفه‌هایش مشخص است. سلوک شخصی قهرمان، اعتراض به وضع موجود و البته پیش‌رو بودن در طرح مسائل جدید از جمله مولفه‌های مشخص آثار کارگردان از کرخه تا راین است. اجازه بدهید در پایان گزارش چند فیلم آخر او را مرور کنیم. او در بادیگارد اهمیت نخبگان علمی کشور را گفت و در فیلم بعدی‌اش یعنی به‌وقت شام سراغ موضوع حضور منطقه‌ای ایران برای دفاع از منافع ملی در فراتر از مرز‌ها گفت. او در به وقت شام سعی کرد به عمق انحراف تفکرات سلفی و ارزش حضور ما در سوریه اشاره کند. اما ابراهیم حاتمی‌کیا در فیلم آخرش یعنی خروج، بازهم به دغدغه‌ای داخل مرز‌ها که ازجنس مردم فردوست است ورود کرد.

او همگام با برخی اعتراضات کارگری بخشی از مشکلات کشاورزان و حق اعتراض‌شان را تصویر کرد. او نشان داد مردمانی رنج‌دیده، زحمتکش و شریف که بسیاری از آن‌ها جزو طرفداران نظام و انقلاب‌اند، پس از نادیده گرفتن اعتراض‌شان توسط دولت، راهی پایتخت می‌شوند تا حرف‌های‌شان را بیان کنند. ابراهیم حاتمی‌کیا، فیلمسازی رو به جلوست که اگر در سینمای شخصی بکرش حرکت کند می‌تواند کار‌های بزرگی بکند.
 
منبع: صبح نو
ارسال نظر
captcha
*شرایط و مقررات*
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
پربازدیدترین آخرین اخبار