مدیر گروه سیاستگذاری و حکمرانی فضای مجازی اندیشکده تداوم گفت: به دلیل دخیل شدن نیروهای سیاسی، نگاه کارشناسی در شورای عالی فضای مجازی کمرنگ میشود، از طرف دیگر ضمانت اجرای کافی برای مصوبات شورای عالی فضای مجازی وجود ندارد. به همین دلایل و خصوصا تشکیل نشدن جلسات شورا خیلی از سیاستها در مسیر مانده و پشت در شورا گیر کرده است.
گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو- رعنا مقیسه؛ «پس از بررسی دقیق توییتهای حساب دونالد ترامپ و مسائل پیرامون آن، تصمیم گرفتیم به علت خطر ترویج بیشتر خشونت، این حساب را بطور کامل معلق کنیم.» این بیانیه توییتر پس از ناآرامیهای اخیر آمریکاست. توییتر به همراه دو شبکه اجتماعی دیگر یعنی اینستاگرام و فیسبوک تصمیم گرفتند طبق سیاستگذاریهای خود حسابهای رئیس جمهور آمریکا را مسدود یا معلق کنند. موضوعی که جدا از درستی یا نادرستی آن به یک اصل مهم اشاره میکند؛ تنظیمگری در فضای مجازی.
سیاستگذاری و وجود قوانین تنظیمگر برای فضای مجازی در بسیاری از کشورهای دنیا در سطحی جدی و تخصصی دنبال میشود. مصوباتی که در کشور ما هر چند با تشکیل شورای عالی فضای مجازی در سال 90 ایجاد شدهاند اما به دلایل مختلفی یا به اندازه کافی گسترده و جامع نیستند و یا روی کاغذ باقی ماندهاند. رها شدگی بسترهای مجازی در کشور، جای خالی قوانین دقیق و یک نهاد ناظر و تنظیمگر در این فضا باعث شد تا در سال 94 سازمانی به نام ساترا، سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی، تشکیل شود و وظیفه تنظیمگری را بر عهده بگیرد.
در تمام این سالها اما کشمکشی بیپایان بین سازمان صدا و سیما، وزارت ارتباطات و اخیرا وزارت ارشاد برای تبدیل شدن به دست برتر در سیاستگذاری در جریان بوده. اختلافاتی که هربار به بهانهای بالا میگیرد و دوباره تا مدتی فروکش میکند. مواجهه شبکههای اجتماعی اصلی در دنیا با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا باعث شد تا به این بهانه درباره نوع سیاستگذاری در کشورمان و مسائل این حوزه با مهندس محمد حسین انتظاری کارشناس فضای مجازی و مدیر گروه سیاستگذاری و حکمرانی فضای مجازی اندیشکده تداوم به گفتگو بنشینیم:
دانشجو: به عنوان اولین سوال فکر میکنید سیاستگذاری در فضای مجازی در کشور ما درچه سطحی است؟ آیا سیاستها ضمانت اجرایی دارند و اگر اینطور است چرا به درستی اجرا نمیشوند؟
انتظاری: مهمترین نهاد در سطح سیاست گذاری حوزه فضای مجازی شورای عالی فضای مجازی است. بهترین فهم سیاستگذاری در فضای مجازی در بین کارشناسان این شورا، اعضای حقیقی و مرکز ملی فضای مجازی وجود دارد. علی رغم ضعفهایی که ممکن است وجود داشته باشد، وضع و فهم بهتری در این شورا برای سیاست گذاری در کشور نسبت به نهادهای دیگر وجود دارد.
با این وجود این شورا با مشکلاتی مواجه است. یک مسئله این است که به دلیل دخیل شدن نیروهای سیاسی، نگاه کارشناسی در شورا کمرنگ میشود. همین موضوع باعث میشود که شورا به لحاظ کارشناسی نتواند کاری که باید را انجام بدهد. یعنی وقتی مصوبات در بدنه مرکز ملی تدوین میشود و به شورا میرسد، در درجه اول جلسات شورا تشکیل نمیشود. این عدم تشکیل شدنها اکثرا به خاطر وجود نگاههای سیاسی و با این هدف است که مصوبات جلو نروند یا مورد تصویب قرار نگیرند. عدم تشکیل جلسات و رسیدگی نکردن به دستورکارها یکی از معضلات جدی شوراست.
مسئله دیگر این است که ضمانت اجرای کافی برای مصوبات شورای عالی فضای مجازی وجود ندارد. دستگاهها اگر به وظایف خود در این حوزه، عمل نکنند امکان بازخواست آنها برای شورا وجود ندارد. این مسئله را مجلس میتواند حل کند. چون مجلس طبق قانون اساسی تنها نهادی است که میتواند ضمانت اجرای جدی برای قوانینش وضع کند. انتظار از مجلس این است که پشتوانه خوبی به مصوبات شورا بدهد تا ضمانت اجرایی کافی را پیدا کنند. در حال حاضر این ضمانت اجرایی وجود ندارد و دستگاهها اگر از مصوبات تخلف کنند، نمیشود با آنها برخورد جدی داشت. به همین دلایل و خصوصا تشکیل نشدن جلسات شورا خیلی از سیاستها در مسیر مانده و پشت در شورا گیر کرده است. اما اگر این سیاستها در فضای کارشناسی در شورا بررسی میشد، الان شاهد گزارشهای خوبی حداقل روی کاغذ بودیم.
دانشجو: مصوباتی که در حال حاضر داریم مستقل از اینکه اجرا بشوند یا نه، مصوبات قدرتمندی هستند و امکان سیاستگذاری و تنظیمگری جدی در فضای مجازی دارند؟
انتظاری: همیشه نقص وجود دارد، اما میشود گفت علی رغم تمام مسائلی که عرض کردم و منازعات سیاسی که در شورا وجود دارد، بهترین موضعگیریها و سیاستگذاریها در حوزه فضای مجازی را تا الان شورای عالی فضای مجازی داشته است. حتما اگر این منازعات و مسائل وجود نداشت، مصوبات میتوانست بهتر و بیشتر باشد. با این وجود به طور کلی شورا مصوبات خوبی داشته، اما نقصهایی هم هست که میشود آنها را بر طرف کرد و حتی اعضای شورا هم بعضا به این نقصها آگاهی دارند، اما فرصت بازبینی به شورا داده نمیشود. در واقع میشود گفت سیاستها در شورای عالی فضای مجازی حداقل در مسیر درستی قرار دارد. گرچه ممکن است کامل نباشد و نیاز به اصلاح داشته باشد.
دانشجو: در واقع معتقدید با وجود شرایطی که وجود دارد و جلوگیری از تشکیل شورا و پیش رفتن مصوبات؛ شورا عملکرد خوبی داشته است؟
انتطاری: خیر شورا در عمل و از نگاه عملیاتی، عملکرد خوبی نداشته، اما به لحاظ اینکه آیا سیاستگذاریها درست است یا مسیری که در آن حرکت میکند مسیر درستی است یا خیر، باید عرض کنم که مسیر از منظر سیاستگذاری شورا نسبت به خیلی از ارگانهای دیگر مسیر درستتری است. این هم به جهت بار کارشناسی است که مرکز ملی فضای مجازی به شورا تزریق میکند. هرچند زمانی که به شورا میرسد ممکن است به دلیل همان منازعات سیاسی در برابر آن موضعگیری هم ایجاد بشود. اما فهم کارشناسی که در بدنه وجود دارد در مسیر درستی است و میتواند به شرط عملکرد بهتر شورا، مصوبات دقیقتر و بهتر و بیشتری ایجاد کند.
دانشجو: این بهتر شدن عملکرد شورا را در گرو چه چیزهایی است؟
انتظاری: اولا این که جلسات شورا تشکیل بشود. در درجه دوم این جلسات باید محل بحث کارشناسی در بین اعضا باشد و دغدغه جدی وجود داشته باشد برای حل مسائل حوزه فضای مجازی. اگر این اتفاق بیفتد طبیعتا وضع بهتری را شاهد هستیم. آن زمان میشود نقدهای جدیتری هم نسبت به سیاستها داشت، نقصها را دید، درباره آن بحث کرد و آنها را برطرف کرد.
دانشجو: ساترا چند سالی است که نهاد تنظیمگر رسانههای صوت و تصویر در کشور تلقی میشود، اما مدتهاست بین این نهاد، صدا و سیما و دولت کشمکشهایی برای حق تنظیمگری در حوزههای مختلف وجود دارد. دولت مدعی است که سازمان صدا وسیما با شکل گیری ساترا به دنبال ایجاد فضای انحصاری برای خودش است؛ منازعاتی که بین این نهادها وجود دارد را چطور ارزیابی میکنید؟
انتظاری: بحثی وجود دارد در حوزه مسائل فضای مجازی به نام همگرایی. به این معنی که وجوه مختلف رسانهای که در حال فعالیت هستند، با هم همگرا میشوند. مثلا شما قبلا با استفاده از اینترنت یک کار را انجام میدادید و بعد در حوزه رسانه روزنامه میخواندید. اما امروز فضای مجازی کاری کرده که همه اینها دارند به هم نزدیک میشوند و در واقع خیلی از هم قابل تفکیک نیستند.
بخشی از کشمکشهایی که ما الان بین نهادهای مختلف درباره ساترا شاهدیم به دلیل عدم درک درست همین مسئله است. مثلا وزارت ارتباطات معتقد است، چون برقراری زیرساخت برعهده من است، پس حوزه تنظیمگری قوانین هم باید برعهده من باشد. در حالی که وزارت ارتباطات صرفا نقش زیرساختی دارد و محتوایی که روی این زیرساخت قرار میگیرد دیگر در حوزه کاری وزارت ارتباطات نیست. موضوع دیگر وزارت ارشاد است و نقشی که برای خودش در این حوزه قائل است.
به نظر میرسد درباره انحصاری که در قانون اساسی برای صدا و سیما وجود دارد؛ نیاز به بازتعریف دارد. البته تفاسیری از آن وجود دارد. من فکر میکنم قصد قانون اساسی از انحصاری که برای سازمان صدا و سیما ایجاد کرده؛ نگه داشتن اختیار تنظیم گری رسانه در دست حاکمیت بوده است. در حال حاضر ساترا باید قصدی که قانون اساسی از طرح این موضوع داشته را دنبال کند.
این سازمان تنظیمگر باید یک سازمان مستقل باشد، اینکه میگوییم مستقل باشد، یعنی مستقل از اپراتورهایی باشد که میخواهد آنها را تنظیم کند، نه از دولت (دولت به معنای عام، state). صدا و سیما تبدیل میشود به یک اپراتور در سطح دولت، البته به معنای عام آن، که نظرات دولت را منعکس میکند. میشود اپراتورهای دیگری هم داشته باشیم که همه اینها باید زیر نظر نهاد تنظیمگر یعنی سازمان ساترا در بیایند.
مدلهایی از این دست هم داریم. برای مثال آفکام که نهاد تنظیم گر در انگلیس است در ابتدا نسبت به بیبیسی امکان تنظیمگری نداشت و این شبکه مستقیما زیر نظر ملکه فعالیت میکرد. بعد از مدتی بیبیسی تحت نظر آفکام درآمد. کاری که سازمان ساترا میتواند انجام دهد هم مشابه همین مسیر است.
در واقع غیر از اپراتور دولتی که سازمان صدا و سیما باشد، در ابتدا باید بتواند بقیه نهادها را تحت نظر خودش دربیاورد و نقش تنظیمگری داشته باشد. بعد از آن به سمت تحت نظر گرفتن سازمان صدا و سیما حرکت کند. البته این موضوع بحث مفصل و سنگینی دارد، اما فکر میکنم نهادی که باید در حوزه تنظیمگری برای جمهوری اسلامی اصل قرار بگیرد، سازمان ساترا باشد و صدا و سیما باید در نهایت خودش را به عنوان یک اپراتور تعریف کند.
به طور کلی فکر میکنم که در حال حاضر ساترا جایگیری درستی دارد و در مسیری قرار دارد که آرام آرام به وضع بهتری هم خواهید انجامید. دولت سعی دارد مداخلاتی فراتر از جایگاهی که دارد در این موضوع انجام دهد که به نظر میآید خیلی مداخلات درستی هم نیست.
دانشجو: به نظر میرسد در حال حاضر صدا و سیما بر ساترا احاطه دارد در صورتی که در نهایت ساترا باید نهادی باشد که بر همه نهادهای متولی رسانه در کشور از جمله صدا و سیما احاطه پیدا کند. این موضوع درست است؟
انتظاری: بله شکل مطلوب این است. اما با توجه به اقتضائاتی که الان داریم، این اتفاق در یک مسیر محقق میشود. مثل نمونه آفکام و بیبیسی در انگلیس. اما شاید مسیر درستتر این باشد که وقتی یک تنظیمگر داریم کسانی که میخواهند ارائه خدمت بدهند باید زیر نظر تنظیمگر قرار بگیرند و هیچ یک از این نهادها نباید نسبت به تنظیمگر تسلط داشته باشند و اصلاحا آن را تسخیر کنند.
این اتفاق الان نسبت به صدا و سیما و ساترا تا حدی وجود دارد، اما من فکر میکنم این فهم در ساترا وجود دارد که باید بتواند مستقل عمل کند. همینطور اگر در بین مدیران سازمان صدا و سیما دقیقتر به بحث تنظیم گری و همگرایی پرداخته بشود، فهم بهتری از ساختار درست تنظیمگری برای آنها به وجود میآید؛ بنابراین اگر در حال حاضر و در جریان تغییری که در ساختار فضای مجازی ما در حال ایجاد شدن است، فعلا به شکل مطلوب دسترسی نداریم ایرادی ندارد.
در درجه اول ساترا باید وظایف خود را به درستی انجام دهد و ساختار درستی برای خودش ایجاد کند، زمانی که روی روال افتاد میشود احاطه صدا و سیما نسبت به ساترا را معکوس کرد. به شرطی که در بین مدیران صدا وسیما و سیاستگذاران ما این فهم ایجاد شود که ارائه دهنده خدمت باید زیر نظر تنظیمگر قرار بگیرد.
دانشجو: با وجود رویکردهای فعلی که در سازمان صدا و سیما وجود دارد فکر میکنید این فهم در این سازمان ایجاد خواهد شد که خودش را ذیل ساترا تعریف کند؟
انتظاری: این گونه مسائل معمولا در سازمانهایی که خیلی لخت و عریض و طویل هستند به راحتی ایجاد نمیشود و سازمان صدا و سیما هم از همین دست است، اما تغییراتی که در محیط ایجاد میشود آرام آرام خودشان را به مدیران تحمیل میکنند. البته این موضوع نیاز به گذشت زمان و تجربه کردن دارد، اما این اتفاقات ناگزیر خواهد افتاد. ما نیاز داریم گذر زمان را به رسمیت بشناسیم. زمانی که تغییرات اتفاق افتاد، سازمانها در جای خودشان قرار گرفتند و اثرات سیاستها در جامعه نمایان شد؛ سیاستگذاران و متصدیان این سازمانها هم در جای خودشان قرار میگیرند. با تغییر مدیران و تغییر نسلهای مختلف این اتفاقات خواهد افتاد، اما خیلی نمیشود انتظار داشت که این تغییرات به سرعت محقق شود.