عدم وجود زیرساختهای لازم و صنعتی نبودن سیستان و بلوچستان باعث بروز پدیده سوختبری شده؛ مردم این استان به دلیل شرایط نامساعد آب و هوایی از تولید محصولات کشاورزی بازماندهاند و به مشاغلی ناآشنا برای امرار معاش میپردازند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، حنانه جانمحمدی؛ *سوختبری کلیدواژهای بود که در هفته گذشته جنجال به پا کرد. مسئله اشتغال کاذب در استانهای مرزی خصوصا سیستان و بلوچستان و کردستان همواره داغ بوده است. مردم این استان که به دلیل شرایط نامساعد آب و هوایی از شغل تاریخی خود یعنی دامپروری و تولید محصولات کشاورزی بازماندهاند، سالها است که به مشاغلی ناآشنا برای امرار معاش میپردازند؛ درواقع عدم وجود زیرساختهای لازم و صنعتی نبودن سیستان و بلوچستان باعث بروز پدیده سوختبری شده است. غالب سوختبران به دلیل سن کمی که دارند، فاقد گواهینامه بوده و به اصول رانندگی واقف نیستند. همین زمینه ساز تصادف و بروز فوتی در جریان انتقال سوخت در جادههای مرزی شده است.
انتقال سوخت از ایران به پاکستان بی ربط به مافیای ریشه دار در این استان مرزی نیست. همچنین به دلیل گستردگی مرز ایران با این کشور همسایه، شرایط را برای تردد بی دردسر گروهکهای تروریستی مهیا میکرد. با ارائه ایده طرح رزاق از سوی ستاد مبارزه با اقاچاق کالا و ورود سپاه پاسدارن، استانداری سیستان و بلوچستان و شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی کشور برای اجرای آن نگرانیهایی در دل مردم منطقه مبنی بر اینکه با اجرای این طرح روند کار چگونه خواهد شد، مطرح میشود. کارت رزاق یک طرح معیشتی است که از مهرماه امسال برای نظام بخشی به سوختبری در منطقه مرزی سراوان اجرا شده است. هرچند که اجرای ناگهانی آن یکی از دلایل بروز آشوب و ناامنی در این منطقه بود.
به طور کل بر اساس این طرح افرادی که در شعاع ۲۰ کیلومتری مرز زندگی میکنند و کارت رزاق را دریافت کردند مجاز به حمل سوخت از ایران به پاکستان هستند. در صورتی که قبل از اجرای طرح، افراد بسیاری از سراسر استان، حتی از بلوچهای پاکستان به این فعالیت مشغول بودند. بین مرزنشینهای سوختبر با تهران نشینهایی که از این ماجرا سود میبرند، تفاوت از زمین و آسمان است. درواقع طرح رزاق عرصه را برای حضور و فعالیت دلالان و شبکه مافیای سوخت که از تهران، مشهد و حتی زاهدان پشتیبانی میشد، تنگ کرد.
همین اتفاق زمینه را برای بروز ناراحتی عدهای که با ایجاد قوانین جدید معیشتشان به خطر میافتاد را ایجاد کرد. به همین منظور با دو نفر از فعالین عدالتخواه استان سیستان و بلوچستان برای بررسی پدیده سوختبری به گفتگو نشستیم.
طرح رزاق؛ تلاشی برای جلوگیری از فساد در منطقه مرزی سراوان
مجتبی جهانتیغ، فعال و کنشگر عدالتخواه در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو میگوید: یکی از انواع سوختبری، سوختبری خرد است که افراد محلی به آن مشغول هستند. نکتهای که وجود دارد، این است که سود این کار خوب و بالا است. باتوجه به محرومیت و خشکسالی اقلیمی و تحریمی استان، اگر در یک دهه اخیر در منطقه سد زیردان مدیریت آب صورت میگرفت کشاورزی رونق پیدا میکرد؛ چرا که سیستان و بلوچستان از قدیم شهری صنعتی نبوده و به دلیل عدم وجود زیر ساختهای کافی، توسعهای در بخش خصوصی شکل نگرفته است.
جهانتیغ ادامه میدهد: پایه و بنای اقتصاد در استان فقط بر کشاورزی معشیتی استوار است؛ برای مثال فروش خرما که در منطقه بار میآید بسیار کم بوده و همین کار هم توسط دلال صورت میگیرد و کار مناسبی برای ساکنین وجود ندارد. در برابر سوختبری، درآمدی ماهانه چند میلیونی برای افراد فراهم میکند؛ در حالی که افراد صرفا سوخت را با ماشین حمل میکنند. سوختبران هرچه تعداد بیشتری از محمولههای سوخت را جا به جا کنند، سود بیشتری دریافت خواهند کرد. البته با وجود درآمدزایی بالا خطرات این کار هم بسیار است و جوانان از سنین کم برای کمک به خانواده شروع به فعالیت در این عرصه میکنند. برای همین تعداد زیادی از سوختبران به دلیل سن کم، گواهینامه دریافت نکردهاند و بعضا در جاده تصادف میکنند.
کنشگر امور اجتماعی استان سیستان و بلوچستان تاکید میکند: مدتی پیش، ستاد مبارزه با قاچاق کالا به همراهی سپاه و دولت برآن شدند تا طرج رزاق را برای مدیریت انتقال سوخت از مرز ایران به پاکستان و سازماندهی کردن این جریان راهاندازی کنند. بر اساس این طرح، فوتیهای جادهای کاهش پیدا میکرد و میزان تردد در مرز کم میشد. قبل از مطرح و اجرایی شدن این طرح به دنبال بی در و پیکر بودن مرز، گروهکهای تروریستی از پاکستان به راحتی وارد کشور میشدند و با پوشش ماشین سوخت، عملیات تروریستی انجام میدادند؛ سابقه این اقدام در حمل تروریستها به یکی از ایستگاههای نیروی انتظامی مشهود است.
بین مرزنشینهای سوختبر با تهران نشینهایی که از این ماجرا سود میبرند، تفاوت از زمین و آسمان است. درواقع طرح رزاق عرصه را برای حضور و فعالیت دلالان و شبکه مافیای سوخت که از تهران، مشهد و حتی زاهدان پشتیبانی میشد تنگ کرد.
وی خاطرنشان میکند: از مهرماه سال جاری، طرح رزاق شروع شد و بر اساس آن بنا شد که به تدریج فقط افراد مرزنشین میتوانند به سوختبری مشغول باشند و سود این کار متعلق به این افراد است. پیرو این قانون، افرادی که مرزنشین نیستند، قادر به ادامه فعالیت در این عرصه نبودند. به همین منظور باب نارضایتی و اعتراضات برپا شد و این افراد شایعهای مبنی بر اینکه سپاه تصمیم به انسداد مرز دارد را مطرح کردند و جنگ روانی در بین مردم منطقه به وجود آوردند. در این میان کشور پاکستان شروع به جاگذاری سیم خاردار در اطراف مرز کرد. همه اینها دست به دست هم داد تا بستر روانی برای ایجاد جنجال ایجاد بشود.
جهانتیغ اظهار میکند: به مرور زمان فقط معبرهای رسمی سپاه و افرادی که تصمیم داشتند کارت رزاق سپاه را دریافت کنند باقی ماندند. هفته گذشته چند هزار خودرو در مرز ایران و پاکستان مانده بودند که تیراندازیها در مرز پاکستان آغاز و یک نفر کشته میشود. در این بین افراد شرور وصل به مافیای سوخت و گروههای تروریستی که به دنبال اجرای طرح رزاق از اوضاع بهره کامل را نمیبردند به پاسگاه حمله کرده و در مقابل پاسگاه هم از خود دفاع میکند و عدهای مجروح میشوند. پیرامون این درگیری در فضای مجازی اخبار نادرست منتشر شده و اعلام میشود که کشتار بزرگی صورت گرفته؛ احساسی کردن ماجرا به عصبانیت مردم دامن زد و در اقدامی از سوی معترضین به فرمانداری سراوان آسیبهای وارد میشود. با این حال نیروهای امنیتی خویشتنداری کردند و متوجه ناراحتی مردم شدند.
پزشک و فعال عدالتخواه سیستان و بلوچستان اضافه میکند: ماجرای سوختبری یک مسئله ساده و صرفا حمل سوخت نیست؛ بلکه یک شبکه گسترده مافیاست که در تمام کشور مخصوصا در مرز این استان، فعال هستند. با این حال تنها تلاشی که برای جلوگیری از بروز جریان فساد در سوختبری انجام شد، طرح رزاق بود؛ اما این طرح نیز مشکلاتی دارد که باید به آن رسیدگی بشود. سوختبران در صورت استفاده از این طرح سود کمتری از حمل سوخت دریافت میکنند.
باید قبل از اجرای طرح، اطلاعرسانی میشد
وی میگوید: برای اجرای این طرح باید از قبل زمینهسازی میشد. در کل میبایست که هدف گذاری توسط نهادهای رسمی صورت و اجرای آن در اختیار مردم قرار میگرفت. مسئولان باید مدل اعتماد و مشارکت مردم را در اجرای طرحهای کلان و ملی بالا ببرند. باید ابزارهای مختلف حمایتی را در استان بیشتر کنند و یارانهای جدا برای افراد مرز نشین در نظر بگیرند. افرادی که در مرز زندگی میکنند این حق را دارند که یارانه آب، برق و بنزین دریافت کنند. همچنین انجام اصلاحات ارضی در زمینهای منطقه باعث افزایش سود ساکنین خواهد شد.
محمدکاظم زحمتکش از دیگر فعالان اجتماعی استان سیستان و بلوچستان است. او به خبرنگار ما در خصوص پدیده سوختبری میگوید: من متولد شهرستان مرزی سراوان هستم و مطالبات مردمی این منطقه را به طور کامل میدانم. سوختبری مسئله امروز و دیروز نیست و مدتهای طولانی است که مردم منطقه به این پیشه مشغول هستند. از زمان قدیم تردد بین ایران و پاکستان در مرز سراوان زیاد بود و حتی در مدارس و در میان کودکان حرفهای متفاوتی در مورد سفر به پاسکتان رد و بدل میشد. تردد بین این دو کشور تا اواخر دهه ۸۰ بسیار راحت و بی دردسر بود تا اینکه بروز اتفاقات امنیتی و حرکت گروهکهای تروریستی ورق را برگرداند.
زحمتکش اظهار میکند: به مرور زمان رفت و آمد دولتهای مختلفی که برنامه جدی برای حل این موضوع نداشتند گرهای از مشکلات مردم باز نکرد؛ با این حال در چند مرتبه اتفاقات متفاوتی رخ داد. برای مثال اواخر دولت آقای احمدینژاد مسئلهای مطرح شد که سوختبران با مراجعه به تعاونیهای در نظر گرفته شده به صورت سازمانی به این فعالیت بپردازند. اما با گذشت زمان تعاونی مرزی به صورت کامل کار خود را انجام نداد و جوابگوی مردم منطقه نشد؛ سوختی که صادر میکردند و ارز و سودی که متعلق به تعاونی بود واریز نمیشد و مردم باید در چند مرحله منتظر واریز میماندند. در نهایت این کار به بخشداری و فرمانداری واگذار شد که آنها هم نتوانستند عملکرد مناسبی داشته باشند.
شغل نامطلوبی که مُسکن است!
این کنشگر مسائل اجتماعی خاطرنشان میکند: در دولت تدبیر و امید، تصمیمهایی مبنی بر اینکه این اتفاق با همکاری ستاد مبارزه با قاچاق و سپاه پاسداران اجرا بشود، گرفته شد. با توجه به اینکه سپاه مسئولیت امنیت منطقه را بر عهده داشت و از طرفی دیگر معیشت مردم تحت تاثیر قرار گرفته بود، به این نتیجه رسیدند که طرح رزاق را انجام بدهند. البته این طرح هم نقاط قوت و ضعفی داشت. نقطه قوت طرح، مثل سابق متعلق به گروه خاص نبود و کار به صورت شفاف انجام میگرفت. این طرح نسبت به طرحهای گذشته موفقتر عمل کرد و تعداد زیادی از افراد مرز از آن استفاده کردند و بهره بردند. در خصوص نقاط ضعف این طرح نیز، افرادی که قرار بود این طرح را انجام بدهند، این موضوع و سهمیه بندی را ابزار قدرت و اهرم فشار میدانستند.
وی ادامه میدهد: مسئله مهم این است که دولتها به دلایل امنیتی هیچ گاه نمیتوانند مرزها را به صورت کامل باز و یا بسته نگهدارند. در دورهای که در فرماندهی سردار احمدی مقدم طرح انسداد مرز شروع شد نقصهایی جدی داشت؛ اول اینکه، استان سیستان و بلوچستان مرز طولانی با کشورهای همسایه داشت. دوم اینکه، شرایط مرز متفاوت بود. غالب مردم تصوری که از سیستان و بلوچستان دارند، سرزمینی پر از دشت و بیابان است؛ در صورتی که امکان دیوار مرزی وجود نداشت.
زحمتکش میگوید: سوختبری شغل مطلوبی نیست، اما یک مُسکن است و درآمد حداقلی را برای مرزنشینان فراهم میکند. باید با برنامه ریزی بلند مدت و انجام فعالیتهای فرهنگی دید مردم را تغییر بدهیم و اقدامات یک شبه کار را پیش نمیبرد. در یکی از اردوهای جهادی از کودکان خواستیم تا در نامهای به خدا، آینده خود را مطرح کنند. نکته جالب اینجا است که در حالت مطلوب ایده آل آنها این بود که در آینده سوختبر بشوند که سرمایه کسب کنند. در استان ما افراد فقیری که در فشار اقتصادی به سر میبرند جایگزین شغلی دیگری هم ندارند بالاجبار به این شغل میپردازند، البته در بعضی مواقع افرادی سودجویی کردند و میخواستند که سود بیشتری را به دست بیاورند. برای مثال در شهر زاهدان با رانندههایی صحبت میکردم که شغل دوم و یا اینکه شغل قبلیشان سوختبری بود و به دنبال آن تنها با چند روز کار درآمد خوبی داشتند؛ بنابراین در خیلی از موارد افراد برای کسب سود بیشتر به این شغل ورود میکنند.
نیاز جدی به ورود دستگاههای فرهنگی
فعال مسائل فرهنگی سیستان و بلوچستان در پایان تاکید میکند: مطلب آخر، ما هیچ وقت با رویکرد فرهنگی به مسئله سوختبری ورود نکردهایم و نباید صرفا آن را نهی کنیم؛ بلکه باید در فرهنگ تحصیلی، دانش آموز را به سمت رشتههای فنی و کاردانش تشویق کنیم تا آنها از مسیر مهارتآموزی در رشتهای تخصص پیدا کنند و درآمد داشته باشند. اما متاسفانه با شرایط سخت کنکور این موضوع القا شده که آنها فقط به رشتههای خاص فکر کنند و در نهایت با سرخوردگی به سراغ شغلهای کاذب از جمله سوختبری مراجعه کنند.
جلیل رحیمی جهان آبادی، نایب رییس فراکسیون مرزنشینان و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نیز در این باره میگوید: این حوادث نشان میدهد که مسئولان کشوری، استانی و منطقه ای، نیازمند رفتاری دقیقتر در قبال مرزنشینان فقیر هستند. زندگی و معیشت مردم در سختی قرار دارد خصوصا مناطق مرزی که فاقد شرایط مناسب اقتصادی است و زمینه توسعه پایدار و معیشت آبرومندانه در این مناطق متاسفانه برای مردم فراهم نیست و اندک درآمدهای مرزی هم به جیب غیر بومیهای مرکز نشین و نهادها و سازمانهای مختلف میرود و ساکنین بهره اندکی از فرصتهای مرز دارند.
جلال رشیدی کوچی، نماینده مردم مرودشت، پاسارگاد و ارسنجان در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس، در توئیتی به حوادث سراوان اشاره کرد و نوشت: بارها تاکید کردهام، مشکل قاچاق سوخت توسط جوانان مرزنشین را میتوان با یک تدبیر درست، تبدیل به فرصت صادرات فراوردههای نفتی کرد که هیچ دولت و کشوری نیز نتواند آن را تحریم کند. هم مرزنشینان به درآمد پایدار و سالم دست پیدا میکنند، هم مشکل صادرات و ورود ارز به کشور حل میشود.
سوختبری با تمام تراژدیهایش نیازمند توجه ویژه بخش فرهنگی و اقتصادی دولت برای ساماندهی و حل منازعات و درگیریها است. مسلما با ایجاد بستر مناسب فرهنگی و محیط امن شغلی، ساکنین استانهای محروم نیازی به کسب درآمد از طریق مشاغلی از این دست نیستند.