به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به همت بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر، همایش تخصصی بررسی آینده خصوصیسازی با حضور منیژه نوروز، کارگر شرکت پالایشگاه کرمانشاه، امیر میرناصری، کارگر شرکت هپکوی اراک و مسلم چشمهخاور، کارگر شرکت هفتتپه برگزار شد.
منیژه نوروز، کارگر شرکت پالایشگاه کرمانشاه در این همایش گفت: سازمان خصوصیسازی بدون هیچگونه استردادی از بانکهای عامل پالایشگاه کرمانشاه را خلع ید و به خریدار فعلی واگذار میکند. ولی در سال ۹۴ در جلسه هیئت وزیران مصوبهای تصویب شد که طبق آن پالایشگاه کرمانشاه خلع ید و میبایست به دولت بازگردد که تا امروز جای سوال است که چرا این اتفاق نیفتاد.
نوروز در ادامه افزود: مالک شرکت پالایشگاه کرمانشاه را کسی نمیشناسند و هنوز عکس یا چیزی از آن بیرون نیامده است. دو صنعت مادر کرمانشاه را به یک نفر واگذار کردند. یعنی پالایشگاه و پتروشیمی بیستون به فردی خاص واگذار شده است. بسیاری از کارگران شرکت پالایشگاه کرمانشاه اخراج شده و بعضی زندگیشان به فروپاشی رسیده است. برای بعضی نیز حکم صادر کرده و به آنها اتهام زدهاند. بله برای خواص و وامداران مالک ایجاد اشتغال شده است و مزایای زیادی دارند.
وی در پایان بیان کرد: مردم کرمانشاه اصلا نمیدانند که پالایشگاه کرمانشاه واگذار شده است و بسیاری فکر میکنند که پالایشگاه اوضاع خوبی دارد. خواهشی که از دستگاه قضا داریم این است که حکم را اجرا کنند. الان فقط در کاغذ برنده شدهایم؛ ولی در عمل کارفرمای متخلف هرکاری میخواهد میکند و چهارسال است ما برنده کاغذی هستیم.
سیدامیر میرناصری، کارگر شرکت هپکوی اراک در این همایش گفت: نقطه سرخط جایی بود که بعد از جنگ تمام همت مان را گذاشتیم برای اثبات کلمه «ما می توانیم» برای آبادی و سربلندی این سرزمین و انقلاب و نظام تا آنجا پیش رفتیم که روزی برای بزرگترین پروژه هسته ای دنیا(پروژه سرن)، میز شتاب دهنده طراحی کردیم و ساختیم. اما امروز نقطه دیگر سر خط نیست. شاید به پایان خط نزدیک می شویم؛ چرا که سالهاست صنایع استراتزیک این کشور در سکوت و یا مصلحتِ دولت های اصلاح طلب و اصولگرا و مجلسیان سلفی بگیر و پرچم به دست بگیران انقلاب، این اصل مترقی ۴۴ قانون اساسی را به "کابوسی" برای صنعت و کارگرانِ این سرزمین تبدیل کرده اند.
میرناصری در ادامه افزود: روزی سر خط بودیم که از قطره قطره خون جوانانمان نهالی رشد می کرد که سایه بان انقلاب و نظام و اعتقاداتمان بود؛ اما اکنون عرق خشک شده کارگر و دست پینه بسته اش با تصمیمات نابجا و سکوت ناشی از «جمهوریت»، تبدیل به تبری می شود در دست ضد انقلاب و بهانه ای برای بی اعتقادی مطلق جوانان به همه آرمانهایی که از نظام اسلامی ترسیم شده بود؛ چرا که روزی، فریاد یا لثارات را یادمان دادند، ولی این روزها، برای دفاع از صنایع کشورمان با اشک و آه و پرونده قضایی بدرقه مان کردند. اینجا نقطه "پایان خط"است.
وی خاطرنشان کرد: هپکو در تمام این سالها با هزینه کارگران ماند و روز به روز نحیف تر شد و از شیره وجودش برای او که قرار بود از زمین هایش بزرگترین مجتمع تجاری، تفریحی، مسکونی غرب ایران را بسازد و یا ماند برای او که با سفته ۱۰ ملیون تومانی به خود جرات داد که پا پیش بگذارد برای سهم خواهی خود، ماند برای آنان که با اتوبوس آمدند و با لکسوس رفتند و ماند برای او که از دنیای سیاست آمد و بدون نگاه به گذشته اش در شهر ادعای مدیریت کرد و تا به حال که درگیر بده بستانهای دولت و تامین اجتماعی شده و همه را بی کم و کاست سیرابشان کرد. گویا صنایع این کشور، همچون مادری است که فرزند خواندگان خود را بیشتر از فرزندان تنی خود می خواهد و هر چه دارد برای ایشان است؛ البته این رسم میهمان نوازی است و چه رسم غریبی است امانت داری میهمان و چشم پاکی ایشان، هر که آمد نگاهی طمع آمیز داشت به نوامیس این کارگران، که همان صنایع کشورند.
میرناصری اظهار کرد: آقایان مسئول، دوستان نماینده، آقایان کارشناس، دوستان فعالان اجتماعی و مابقی دوستان چه کرده اید برای هپکو و هفت تپه، کنتور سازی و پالایشگاه کرمانشاه و دهها شرکت بزرگ و کوچک و کارگران دست از جان شسته اش؟ کدامتان بُعد واگذاری، بُعد نظارت و دیگر ابعاد اصل ۴۴ قانون اساسی را به سرانجام رساندید، خسته نشدید از این همه گفتم و گفتیدها، از این همه باید بشودها. پس کی قرار است که بشود؟! آیا هنوز باور ندارید که سالهاست جنگ فقر و غنا و جنگ پابرهنگان و مرفهین بی درد شروع شده است؟ شما در این جنگ نابرابر کجای جبهه حضور دارید؟ در این جنگ سرلوحتان کدام فرمانده است؟ فرمانده ای مثل حاج قاسم که فریاد می زد بیایید و یا اینان که می گویند بروید؟
وی در ادامه گفت: البته این را هم بگوییم که اگر نبودند، دانشجویان و اساتید بسیجی و عدالت خواه و یا روحانیونی که در کنارمان ایستاندند و تهمت شنیدند و رسانه ای که کج دار و مریض اخبارمان را پوشش می داد اکنون هپکو و دیگر صنایع به نابودی کشانده شده بودند و همچون ارج و و آزمایش و شرکت های دیگر به فراموشی سپرده می شد. حال اگر بخواهیم باز نقطه سر خط شود، باید مطالبه گر باشیم؛ مطالبه ای از جنس عملگرایی و عدالتخواهی نماینده انقلابی باید باشد برای اصلاح قوانین قوه قضائیه انقلابی باید باشد برای بازرسی و بازپرسی و پیگیری قضایی. دانشجو و روحانیت انقلابی باید باشد برای رصد و آتش به اختیار عمل کردن رسانه انقلابی باید باشد برای زُلالیت اخبار و جلوگیری از غبارآلود شدن فضا و تمام اینها باید در کنار و دست در دست کارگر باشند برای جلوگیری از ایجاد فتنه دلخواه لیبرالها در انتخابات ۱۴۰۰ و در آخر معیشتِ کارگران و مردم عادی، ابزار هیچ جناح و گروهی نیست.
مسلم چشمهخاور، کارگر شرکت کشت و صنعت هفتتپه در این همایش گفت: جامعه کارگری یک جامعه ۲۰ میلیون نفری است که با تدبیر دولت تدبیر و امید در اسفندماه تعیین دستمزد داریم و مهم ترین موضوع تعیین دستمزد برای جامعه کارگری است و نماینده کارفرما و دولت این اتفاق را بر جامعه کارگری تحمیل کردند.
چشمهخاور در ادامه افزود: چرا همیشه از خصوصی سازی از بعد اقتصادی نگاه می شود و از بعد اجتماعی و امنیت روانی نگاه نمی شود. هیچ کس روی فشاری که بر کارگر هست و ارباب و رعیتی است، نگاه نکرد. بحث خصوصی سازی بدن نیمه جان است و باید دستگاه اکسیژن ساز را جدا کرد. با خصوصی سازی به نوعی برده داری و بخش استعماری نوین را تشکیل دادند. چیزی که برای کارگران وجود دارد، اتحاد کارگری است. در خصوصی سازی کارگران را از اول باخته میدانند و حساب میکنند.
وی در پایان گفت: اگر تشکل کارگری هفت تپه نبود، محفل کنونی اخیر هم نبود و مالکیت باید در دست دولت بماند و ماهیت واگذار شود. طبق آمار و اسناد به گفته اسدبیگی شرکت ورشکسته را تحویل دادند. در زمان تحویل گرفتن شرکت ۸۵ میلیارد تومان از منابع و تولیدات شرکت اسدبیگی پول دریافت کرد و به طور کلی ۶ میلیارد تومان تحویل سازمان خصوصی سازی داد و آن هم با پول نامشروع. واقعا این همه از سیاه بازی و سیاه کاری اقایان خسته شدیم و مشکلاتی که آقای اسدبیگی و دادستان خوزستان ایجاد کردند قابل گذشت نیست. خصوصی سازی به هیچ عنوان در کشور اجرا نشده به همان صورتی که رهبر اعلام کرده است. فسادی که در خصوصی سازی بوده در هیج کشوری نبوده است.