گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو- راضیه صیادی؛ به وضوح شاهد بوده ایم که جریان سازی در ادبیات یک کشور بر دوش نهاد ها، نشریات و جوایز ادبی خصوصی و مستقل آن جامعه ادبی است. در واقع معیار ها و نظام ارزش گذاری محض و صرف ادبی در جوایز ادبی مستقل حاکم است، موجب شده است که این جوایز همواره در کانون توجه مخاطبان و اهالی ادبیات قرار بگیرد.
در دهه ای که پشت سر نهادیم در کنار جوایز ادبی متعددی که تاسیس شد، بسیاری از جوایز ادبی خصوصی تعطیل شدند و از پیوستن به دهه بعدی جا ماندند. مشکلات متعددی که بر سر راه جوایز ادبی مستقل قرار گرفت سبب شد تا ادامه و استمرار فعالیت جوایز ادبی برای متولیانش به رویایی بدل شود که دستشان از آن کوتاه است و صراحتا این مشکلات، عمر فعالیت های این جوایز را کوتاه می کند.
برای پرداختن به مشکلات جوایز ادبی در دههای که گذشت و واکاوی دلایل زودمرگی آنها با ساجده سلیمی خبرنگار مطرح کتاب و ادبیات و دبیر سابق سرویس ادب و هنر خبرگزاری ایبنا به گفتگو نشستیم.
در سال های آغازین این دهه که شاهد توقف فعالیت جوایز ادبی معتبر و با سابقه ای بوده ایم ادله مختلفی برای کوتاه بودن عمر جوایز ادبی مطرح شد. ساجده سلیمی در خصوص اهم موانع و مشکلاتی که به تعطیلی جوایز ادبی می انجامد، در گفت و گو با خبرگزاری دانشجو می گوید:
«برای تعطیلی همه جوایز ادبی خصوصی نمی توان یک نسخه کلی پیچید. هرکدام از جوایز دلیل خاص خود را داشتهاند. اما نکتهای که شاید بتوان گفت تا حدود زیادی درباره همه آنها مشترک است، کمبود منابع مالی و امکانات کم جوایز است. این امکانات شامل نیروی انسانی هم میشود. همانطور که میدانید برگزاری جوایز در همه دنیا بخصوص در ایران با مشکلات بسیار زیادی همراه است. مردم ما و به تبع آن اهالی قلم اعم از شعرا و نویسندگان هنوز با موضوع پذیرفتن داوریها کنار نیامدهاند، مثلا همیشه پس از اعلام نتایج داوریها و مشخصشدن برگزیدهها با حجم زیادی از انتقادات مواجه میشویم که از سوی برخی از کسانی که آثارشان برگزیده نشده مطرح میشوند.
تجربه نشان داده بعضی از آن منتقدان اگر آثارشان در سالهای بعد مثلا در همان جایزهای که به آن نقد داشتهاند برگزیده شود، از حامیان و طرفداران میشوند. بنابراین برگزاری جوایز در هردوره با کشمکشهای زیادی برای برگزارکنندگان همراه است و خب این نیازمند توانایی و صبر زیادی است، به هر حال این صبر هم روزی به پایان میرسد و به قول معروف جایی برگزارکنندگان ترجیح میدهند عطای جایزه را به لقای آن ببخشند و آن را متوقف کنند.
درباره جایزه گلشیری هم که تا حدودی این اتفاق افتاد، یعنی خانم فرزانه طاهری همسر آقای گلشیری که برگزارکننده این جایزه بود پس از 13 دوره برگزاری آن به این نتیجه رسید که کمبود امکانات از سویی و حرف و حدیثها و اعتراضات از سوی دیگر تا جایی رسیده که ایشان دیگر یارای ادامه برگزاری آن را ندارد. این نکته را هم در نظر بگیرید که هرچقدر جایزه مهم و تاثیرگذارتر باشد به مراتب میزان انتقادها و حرف و حدیثها هم بیشتر میشود و این به نظرم اتفاقی بود که برای جایزه گلشیری رخ داد.»
او اضافه میکند: «اما اگر بخواهم به سوال شما بازگردم و اینکه مهمترین عللی که جوایز خصوصی را تهدید می کند، باید بگویم به نظر من از دو منظر می توان به آن نگاه کرد یکی از سوی برگزارکنندگان و دیگری از سوی شرکتکنندگان. خب برگزارکنندگان جوایز ادبی خصوصی معمولا جمعی از نویسندگان یا شعرا هستند که از قبل دوستیها و گعدههایی هم با هم دارند، تا حدود زیادی هم خط فکری مشترکی دارند، لذا وقتی آنها اقدام به برگزاری جوایز و داوری کتابها میکنند، تا حدود زیادی علایق مشترکشان ناخودآگاه در امر داوریها دخیل میشود. بخشی از کتابهایی که به نظر آنها قابلیت برگزیده شدن ندارند کنار گذاشته میشوند و کتابهای مورد علاقهشان به آثار نهایی راه پیدا می کنند.
این امر منجر به آن میشود که مثلا در آثار برگزیده ما یک سری ویژگیهای مشترک پیدا کنیم که از نظر آن داوران شایستگی برگزیده شدن داشته است این است که تعداد زیادی از کتابهایی که از نظر طیف دیگری از نویسندگان و شعرا اثر خوبی بوده نادیده گرفته میشود و در نهایت به اعتراضات ختم میشود. نکته دیگر این است که این جمعهای نویسندگان و شعرا که جایزههای ادبی را برگزار میکنند هر یک به نوعی با ناشرانی خاص ارتباط نزدیکتری دارند، یا بررس آن نشر هستند یا کتاب خودشان در آن نشر منتشر شده و از این دست روابط.
بنابراین این امر هم در تصمیمگیریهای آنها تاثیر میگذارد و این است که مثلا ما با شنیدن نام داوران هرکدام از جوایز ادبی، تا حدود زیادی میتوانیم حدس بزنیم که بیشتر برگزیدگان از کدام نشرها هستند، این البته قاعده کلی نیست و استثناهای زیادی هم دارد اما معمولا این اتفاق میفتد.»
سلیمی ادامه میدهد: «وجه دیگر رفتار شرکتکنندگان است. به نظر شخص من مبلغ جایزه خصوصی در میان برگزیدگان آثار ادبی نباید خیلی موضوع مهمی باشد، بخصوص اگر قرار باشد جایزه واقعا مستقل باشد و به هیچ نهاد دولتی وابستگی نداشته باشد که مثلا آنها با تامین اعتبار بتوانند بر جریان داوریها و نتایج آن اثرگذار باشند. پس اگر نویسندهای میپذیرد که در یک جایزه خصوصی شرکت کرده نباید خیلی به دنبال مبلغ آنچنانی جایزه باشد، مهم این است که چه کسانی و شخصیتهایی اثر او را داوری کردهاند.
اگر در این میان اثر او بدون در نظر گرفتن هیچیک از ویژگیهای محتوایی مورد نظر جوایز دولتی، و صرفا بخاطر قویبودن اثر چه در داستان چه در شعر برگزیده شد، باید راضی باشد حال اگر این جایزه تامینکننده مالی مستقلی هم پیدا کرده بود که میتوانست مبلغ خوبی برای آثار برگزیده اهدا کند که چه بهتر. فحاشیها و غرزدنها و هجمهها بخصوص در فضای مجازی که این روزها باب شده بیش از هرچیز برای برگزارکنندگان جوایز حاشیه ایجاد میکند، و آنها را خسته کرده و درنهایت از ادامه راه منصرف میکند. »
وی با بیان اینکه مشکل جوایز ما فقط با بحث پول حل نمی شود، اضافه کرد: «کمبود منابع مالی هم همیشه بوده و هست اما به نظر من آنچه مشکل اصلی جوایز ماست منابع مالی نیست. بله منابع مالی باید باشد که مثلا داوری که قرار است تعداد زیادی اثر را بخواند و داوری کند، انگیزهای برای وقتگذاشتن داشته باشد، منابعی باید باشد که افراد انگیزهای برای شرکت در آن جایزه داشته باشند، اما همانطور که اشاره کردم این همه ماجرا نیست.
شما در نظر بگیرید جایزهای مبلغ زیادی برای برگزیدگان در نظر بگیرد، همیشه هم بهترین سالنها برای برگزاری مراسم در اختیارش باشد اما آیا حرف و حدیثها پس از اعلام برگزیدهها مطرح تمام میشود؟ خیر، پس فکر نمیکنم مشکل جوایز ما با بحث پول حل شود. مردم باید بپذیرند وقتی در جایزه ای شرکت میکنند و خود را در معرض داوری قرار میدهند، آن جایزه و متولیان آن هستند که تصمیم میگیرند چه کسی بهتر است پس اعتراضات و غرزدنها پس از آن بیفایده است.
البته اینها با انتقادات سازنده فرق میکند. یک زمانی کسانی با دلیل و مدرک مطالبی مینویسند خطاب به داوران جایزهای که مثلا فلان اثری که شما انتخاب کردید این مشکلات را دارد، اینها اتفاقا خوب است و باعث پویایی جوایز میشود، اما اینکه کسی بیاید در صفحات مجازیاش فحشهای رکیک به برگزارکنندگان بدهد که چرا فلان اثر برگزیده شده برای من اصلا قابل پذیرش نیست واین رفتار را دون شأن اهالی قلم میدانم. اینها همه چیزهایی است که در اینسالهای روزنامهنگاری بارها دیدهام.
از طرف دیگر برگزارکنندگان هم باید دست از باندبازیهایشان بردارند. جایزهای که تشکیل میدهند باید داورانی از همه طیفهای فکری و سلایق مختلف داشته باشد به نظرم هرچه تضارب آراء بین داوران بیشتر باشد احتمال اینکه کتاب درست بالا بیاید بیشتر است.»
چندی پیش پا نگرفتن جوایز ادبی مستقل را گردن کم رونق شدن بازار نشر و انتشار کتاب به دلیل مسائلی نظیر سانسور می انداختند. به دنبال آن متولیان برگزاری جوایز به این نتیجه می رسیدند که تعداد و کیفیت عمومی آثار، کفاف برگزاری یک جایزه ادبی را نمی دهد و در نهایت جوایز ادبی، ناگزیر به تعطیلی کشانده میشدند. سلیمی با اشاره به این موضوع که این سری محدودیت ربطی به تعطیلی جوایز ندارد، گفت:«جایزهها در همین کشور برگزار میشوند و کتابها از یک وزارتخانه مجوز گرفتهاند و در یک سطح بررسی شدهاند، پس ربطی ندارد که کتاب ممیزی شده باشد یا نه، اثری که خوب است با ممیزی هم خوب است، شاید تغییراتی در آن اعمال شده باشد اما نویسنده همان است، چه بسا همین ممیزی باعث خلاقیت بعضی اهالی قلم هم شده باشد کمااینکه این اتفاق هم افتاده است.
من موافق ممیزی و سانسور به این شکلی که الان هست، نیستم و این بحث دیگری است اما اینکه این محدودیتها باعث توقف برگزاری جوایز شود را به هیچ وجه نمیپذیرم. با محدود بودن تعداد کتابهای خوب هم موافق نیستم در تمام این سالها بسیاری از کتابهای مهم با همین قانون ممیزی منتشر شدهاند و ما نمیتوانیم این مساله را نفی کنیم. حالا شاید بگویید اگر ممیزی نبود شاید اثر نهایی بهتر از آنچیزی که هست میشد، این را میتوانم بپذیرم اما باز هم میگویم این ربطی به جوایز ندارد.»
«خب در دهه نود ما با رشد فزایندهای از جوایز ادبی مواجه بودیم. البته اینطور نیست که همه جوایز در آن دوره تعطیل شده باشند، مثلا جایزه مهرگان ادب بیشتر از 20سال است که مشغول فعالیت است و اکنون هم به کار خود ادامه میدهد، اما همانطور که عرض کردم در دهه 90 همزمان با رشد چشمگیر تولیدات و انتشار کتابها جوایز ادبی هم رشد زیادی داشتند. البته متاسفانه دوام چندانی ندارند.
هر از گاهی ما میشنویم که گوشهای جایزهای راه افتاده و خوب هم شروع میکنند اما در ادامه مسیر افت میکنند و کمکم کمرنگ میشوند. یکی از اتفاقات خوب در حوزه جوایز ادبی در این سالها به نظر تمرکززدایی از پایتخت بوده، یعنی در سرتاسر استانهای کشورمان جوایزی راهاندازی شد و خبرهای آنها از سطح استانی خارج میشد و به سطح ملی میرسید و این اتفاق خوشایندی بود. »
در ادامه گفت و گو، خانم سلیمی در خصوص مشکلاتی که همه گیری کرونا برای جوایز خصوصی به وجود آورد، گفت :«به تبع همه امورات کشور، جوایز ادبی هم در سالی که مردم با این ویروس منحوس دستوپنجه نرم میکردند، دچار مشکلات فراوانی شدند. اوایل این همهگیری که ارسال کتابها برای داوریها بخصوص که در شهرهای مختلف هم هستند، سخت و تا حدودی غیرممکن بود این شد که بسیاری نتوانستند در موعد مقرر برنامهریزیهای خود را به انجام برسانند. از طرفی برگزاری جلسات داوری که در آن داوران به شور و مشورت درباره کتابها میپرداختند هم لاجرم غیرممکن شده و مجبور بودند با این فضای ضعیف اینترنتی کار خود را تا حدودی پیش ببرند.
برپایی بخش مهم برگزاری جوایز یعنی مراسم اختتامیه و اهدای جوایز هم که عملا غیر ممکن بود، بنابراین دیگر از آن شور و حلاوت شرکتکنندگان و برگزیدگان برای حضور در صحنه و دریافت جایزه خود خبری نبود و میتوان گفت در سایه مشکلات اقتصادی شدید دیگر کمتر رمقی برای برپایی چنین جوایزی وجود داشت. اما با این حال بودند کسانی هم که دست از کار نکشیدند و سعی کردند با استفاده از فضای مجازی بخشی از روند را اجرایی کنند. در نهایت امیدوارم با پایان این همهگیری و برگشتن زندگی انسانها به روال قبل، شور و اشتیاق هم به جامعه ادبی بخصوص برگزارکنندگان جوایز ادبی باز گردد و سبب پویایی هرچه بیشتر فضای ادبی کشورمان شود»
سلیمی در باره راهکار پیش روی جوایز ادبی برای رهایی از آفت زودمرگی میگوید: «به نظرم کسانی باید به فکر راهانداختن جایزه باشند که در این امر مصمم هستند، یعنی با علم به سختی کار و فراز و نشیبهای آن باید قدم در این راه بگذارند، این نکته اول. فکر میکنم اگر برگزار کنندگان اصلی جوایز نویسنده یا ناشر نباشند اتفاق بهتری رقم بخورد. برگزاری جایزه یک کار اجرایی است، یک مدیر با تجربه نیاز دارد که چهره مقبول و مورد اعتمادی هم در میان اهالی قلم داشته باشد، این افراد هستند که با داشتن این سرمایه اجتماعی میتوانند از بهترین نویسندگان و شعرا، از هر طیف فکری و سلایق مختلف برای داوریها کمک بگیرند و با برنامهریزی دقیق و حساب شده مراحل برگزاری آن جوایز را از لحظه انتشار فراخوان تا پایان اهدای جوایز برگزیدگان طی کنند. یکی از این حمایتها وقفهای فرهنگی میتواند باشد، کسانی که سرمایهای دارند و دلشان میخواهد آن را در راههای فرهنگی وقف کنند یکی از این راهها میتواند حمایت از جوایز ادبی باشد، به هرحال چیزی که ما میدانیم این است که این حمایتها به هیچ وجه نباید از سوی نهادهای دولتی و حکومتی باشد چون تجربه نشان داده این امر سبب انحراف در روند برگزاری جوایز مستقل ادبی میشوند.»
ناکامی جوایز ادبی در استمرار و ادامه حیات و فعالیت در گروی گشودن گره هایی است که برآیند آن فراهم نمودن زمینه و بستری معتبر و با سابقه و در عین حال بی طرفانه برای داوری و قضاوت آثار ادبی میشود که حمایتی از جنس خود این جوایز خصوصی می طلبد.
چرا درباره جوایزی که انقلابی ها دارن برگزار میکنند چیزی نمیگین؟