گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو- محمدمهدی احمدی؛ دیروز خبری در رسانهها با عنوان نامه ۲۲۰ نماینده مجلس شورای اسلامی به آیت الله رئیسی، رئیس قوه قضاییه مبنی بر حضور در انتخابات ریاست جمهوری منتشر شد که نمایندگان مجلس در این نامه اظهار کرده بودند که با توجه به وضعیت و شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور و تبیین شاخص های رئیس قوه مجریه مطلوب آینده، از وی برای حضور و نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۸خرداد ۱۴۰۰ دعوت بعمل آوردند. اما موضوع مهمی که وجود دارد و سوالات زیادی را در این باره در بین نخبگان سیاسی و رسانهای ایجاد کرده است این مورد است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی خود یک قوه مستقل به حساب میآیند که این قوه مستقل وظیفه دارد بر قوه مجریه نظارت داشته باشد که این مورد نه گفته نویسنده بلکه به گفته قانون اساسی کشور است. از این رو ساحت نمایندگی یک ساحت بزرگی است که نباید درگیر مسائل حزبی و جناحی شود، زیرا اگر چنین شود هر قوه ای کارایی اصلیش را از دست خواهد داد.
مورد بعدی که وجود دارد این است که حاکمیت کشور از ۳ قوه مهم تشکیل شده است که هر قوهای وظیفه خاصی را برعهده دارد. در این جا نکتهای که وجود دارد نقش نماینده مجلس اگر چه از رئیس قوا بیشتر نباشد کمتر نیست. زیرا رئیس مجلس از درون خود نمایندگان مجلس انتخاب میشود از این رو هر یک از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برابر هستند با رئیس مجلس که این مورد نیز در گفتههای برخی از نمایندگان مجلس که بر هیئت رئیسه مجلس ایراد میگیرند و بیان میکنند که در مجلس هیچ کسی نمایندهتر از دیگری نیست به اثبات میرسد که جایگاه رئیس قوه مقننه با نماینده یک شهر تفاوتی ندارد. پس بدین صورت دعوت اعضای یک قوه که نقش آنها از رئیس آن دستگاه کمتر نیست از رئیس قوه دیگر برای شرکت در انتخابات قوه سوم اگر خلاف قانون نباشد، خلاف عرفی و اخلاقی به حساب میآید. زیرا اگر این فرد دعوت شده بتواند حائز اکثریت رای مردم را کسب کند و به عنوان فرد منتخب به پاستور برود باید در ادامه پاسخگوی همین افراد دعوت کننده باشد که این موضوع بس جای تامل دارد.
حال باید ۲۲۰ نماینده مجلس شورای اسلامی پاسخ دهند که چرا افرادی در این سطح باید به رئیس قوه قضاییه نامه بزنند و از وی درخواست کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰ را داشته باشند.
اگر آن شخص قوه تشخیص داشته باشد و شرایط موجود کشور را درک کند خود میتواند تصمیم بگیرد که شرکت کردنش به نفع کشور هست یا نه؟ پس نیازی نیست نمایندگان مجلس احساس تکلیف کرده و از رئیس قوه دیگر درخواست داشته باشند تا در انتخابات قوه دیگری شرکت کند.
در نهایت باید گفت اعلام حمایت یک دستگاه یا نهادی از یک فرد خاص برای انتخابات چه در انتخابات ریاست جمهوری و چه در انتخابات مجلس و سایر انتخاباتها چیز جدیدی نیست، زیرا این مورد مسبوق به سابقه بوده است مثلا در سال ۸۸ نمایندگان یک نامزدی اعلام کرده بودند که نهادی از نامزد خاصی اعلام حمایت کرده است یا موارد دیگر که بیان شده بود در انتخابات ۹۴ و ۹۸ دولت درحال حمایت از کاندیدای مدنظر خود در شهرهای مختلف است، اما نکتهای که وجود دارد این است که نمایندگان مجلس نهم در اصلاح انتخابات مجلس تصویب کرده بودند که اعضای شورای نگهبان، اعضای هیاتهای نظارت شورای نگهبان، رئیس جمهوری، وزیر کشور و معاونان و مشاوران آنها، رئیس ستاد انتخابات کشور، استانداران، فرمانداران و معاونان و مشاوران آنها و اعضای هیاتهای اجرایی انتخابات و بازرسان و سایر دست اندرکاران امور اجرایی و نظارتی انتخابات را از "اعلام نظر به نفع یا به ضرر نامزدها و جریانهای سیاسی در انتخابات" منع میکند؛ که این مورد را میتوان به سایر انتخاباتها بسط داد، زیرا تفاوتی نمیکند که کدام انتخابات بلکه آن چیزی که مهم است این است که در هر انتخاباتی نهادها و دستگاههای کشور نباید دخالتی در روند انتخاباتها داشته باشند.
اما آن چیزی که مهم است این است که نهاد قانونگذاری کشور باید بیشتر از دیگران به قانون احترام بگذارد، زیرا احترام امام زاده با متولی آن است از این رو این انتظار به مجلس است که به وظایف خود بپردازد و وارد صحنه انتخاباتی و اعلام حمایت از کاندیدایی نشود، زیرا بعدا همین مورد میتواند علیه خودش استفاده شود.