گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو_زهرا زمانی فر؛ آفتِ مشکلات اقتصادی این روزها ریشه عمیق تری در جان کشور دوانده است، مسئلهای که سالهاست طبق فرمایشات رهبری، تنها داروی «اقتصاد مقاومتی» میتواند درمان مناسبی برای آن باشد. اما زنان ایران زمین از دیرباز نقش ویژهای در مدیریت اقتصادی خانه، خانواده و تنظیم دخل و خرجشان داشته اند. بانوانی که از ابتدا، در روستاهای دور افتاده این مرز و بوم و بعد در شهرها با دسترنج و هنرِ دست خود محصولی را تولید و در کوچکترین حالت، مایحتاج روزانه خانواده را تأمین میکردند. مسیری که برای بانوان پر از تنش، مانع و خستگی به لحاظ فرهنگی و اقتصادی بود، اما در این سالها هرگز قدم پس نکشیدند. اکنون که کشور گرفتار در تحریم است و با مشکلات بزرگتری روبه رو هستیم، فعالیت بانوان در حوزه اقتصاد میتواند بسیار کمک کننده باشد. اما باید بدانیم تمام بانوان شاغل و حتی کارآفرین در شهرها نیستند و بانوانِ روستایی برای ارائه هنر خود نیاز به مراکز و حمایتهایی دارند، تا بتوانند آموزش ببینند، مهارت بیاموزند، محصول خود را عرضه و مشارکت اقتصادی داشته باشند. مسئلهای که در آن همفکری و همکاری، شاخصههای مهمی هستند تا بتوانیم زنان موفقتری در زمینه کارافرینی داشته باشیم.
سازمان های مردم نهاد یا سمنها، که در دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است و امروزه، تعداد آن ها به حدود ۲۰ هزار سازمان رسیده که از این تعداد چیزی حدود ۷۰ درصد فعال و مابقی نیمه فعال یا غیر فعال هستند. مراکزی که به شکلِ مختلفی در کشور، در بخش هایی از جمله فرهنگی و گردشگری، مذهبی، اجتماعی، زنان و کودکان، دانشگاهی و غیره فعالیت می کنند که در صورت تکامل، استقلال و شفافیت می توانند به حل بسیاری از چالش های جامعه کمک کنند.
سازمان های مردم نهاد، گروه های کوچکِ متشکل از افراد علاقه مند و داوطلب است که به رفع یک معضل در جامعه میپردازند. همچنین برای تحقق هدف خود، به صورت خودجوش در یک ساختار قانونی و منسجم، به شکل غیردولتی، غیرسیاسی، غیرانتفاعی و غیر تجاری به فعالیت های مختلف می پردازند. بنابر این ورود موثر زنان به این سازمان ها به بنا به اظهار کارشناسان آغاز تغییرات و جهش های عظیم در حل مسائل و چالش های آنان در سطوح مختلف جامعه خواهد بود.
امروز زنان در بیشتر بخش ها حضوری فعال دارند اما کم توجهی به برخی توانایی آن ها در سطوح مختلف، منجر به گرایش بیش از پیشِ آنان به طرف تشکل های داوطلبانه و مردم نهاد شده است. چراکه تشکل های زنان علاوه بر کمک به چرخه های اقتصادی، موجب می شود، زن برای اثبات توانایی های خود به جامعه از تمام ظرفیت خویش بهره گیرد تا با ابراز وجود و توانایی خود، حقوق کمتر دیده شده خویش را به جامعه گوشزد کنند.
علاوه بر آن، در زمینه اقتصاد، طرح مبحث اقتصاد مقاومتی درون زا و برون نگر یک افق جدیدی را پیش روی همه و به ویژه بانوان قرار دادند. این روزها اقتصاد مقاومتی نامیآشنا در محافل اقتصادی کشور است و مسئولان اقتصادی، تولیدکنندگان و همه آحاد جامعه وظیفه خطیری در تحقق آن برعهده دارند و باید همه سهم خود را از آن مشخص کنند.
با توجه به نقشهای زنان در قالب مادری و همسری مدیریت مصرف انرژی، مبارزه با مصرفگرایی، استفاده از تولیدات داخلی، آموزش صحیح به فرزندان در این باره، میتواند در پیشبرد اهداف اقتصادی نقش بسزایی داشته باشند. نقشهایی که برای زنان بدسرپرست یا سرپرست خانوار اهمیت دوچندان می یابد. اما باید بدانیم که با وجود زنان تحصیل کرده و متخصص میتوان با یک برنامه ریزی هدفمند در حوزه کارآفرینی بهویژه آموزش و توانمندسازی بانوان در کسب و کارهای خانگی بر میزان تاثیر بانوان در اقتصاد مقاومتی افزود. امروزه بانوان تحصیلکرده زیادی در حوزه مشاغل خانگی، صنعتی، کشاورزی، تولیدی و حتی بازرگانی وارد شدهاند که هدف، جهت دهی صحیح به این فعالیتها و رسیدن به اقتصاد مقاومتی و خودکفایی است.
طیبه دین محمدی، مدیر مرکز نوآوری اجتماعی و خیریه ایران بانو گفت: با توجه به بحثهای تخصصی اقتصاد و تجربیات جهانی اثبات شده که بنگاههای خرد نقش مهمی در پیشرفت اقتصادی کشورها داشته اند. تا جاییکه حدود ۸۰ درصد سهم اقتصاد کشورهای پیشرفته را بنگاههای کوچک و متوسط شکل میدهند. به نظر میرسد باید نگاهی با عنوان کارخانه محوری و دید برخی از مسئولین و مراکز در جهت توسعه اشتغال به سمت توسعه مشاغل خرد و متوسط تغییر کند تا بانوان بتوانند مشارکت بالایی داشته باشند و یکی از بازوهای موثر در زمینه اشتغال باشند.
وی افزود: همه بانوان از زمانهای گذشته تا امروز در روستا ها، شهرهای کوچک و...، به عنوان یک عنصر مولد با تولید مایحتاج ضروری خانواده یک پایه تأمین و صرفه جویی مصارف خانواده بوده اند. مادرانی که لحظهای از پا نمینشستند تا مایحتاج و خوراک خانه از جمله؛ انواع ترشیجات، مرباجات و رب و... که مواد اولیه آن نیز با تولید خودشان بود را فراهم میکردند. همچنین لباس میبافتند، خیاطی و قالیبافی میکردند تا خانه را از خرید بسیاری از کالاها بی نیاز کنند.
دین محمدی اظهار کرد: اما سبک زندگی مدرن، انتظارات و نگاه مصرف گرایانه نسبت به بانوان و تعریف اشتباه از حوزه کارآفرینی و کارفرمایی بانوان باعث شده تا بانوی مولد تبدیل به یک عنصر مصرف کننده شده و به جای انجام فعالیتهای مفید و کارآمد، ساعتهای زیادی را که در گذشته به آشپزی و کار منزل سپری میشد، امروزه به روزمرگی و بی فایده بگذراند. مصراف گرایی به صورت کلی، مقولهای است که بی شک قطار پیشرفت و رشد جامعه را از ریل خارج میکند و بانوان در برخی موارد، زمانشان را با حضور در فضای مجازی پر کرده که ابتدا احساس بی هویتی و عدم مفید بودن و در نهایت به افسردگی و... دچار میشوند.
مدیر مرکز نوآوری اجتماعی درباره الگوی خیریه مردم نهاد در روستاها افزود: در ابتدای کار، مطالعه جامعی در حوزه مسائل مرتبط زنان صورت میگیرد. درواقع؛ بر اساس این مطالعات، مجموعهها به این جمع بندی میرسند که با توجه به وضعیت معیشت کنونی خانوادهها و جامعه، زنان چه نیازهایی دارند تا متناسب با آن الگوهایی را تعریف کنند. میدانیم که در این بین، نقش مادری مسئله بسیار مهمی است که نیاز به توجه اساسی دارد. همچنین باید حوزه معیشت، هویت، حس مؤثر و مفید بودن بانوان نیز در اولویت قرار گیرد.
در تشکیلات مردم نهاد به صورت کلی، پرداختن به کسب و کار خانگی و حمایت از آنها نیز بسیار مهم است. چراکه نقطه کانونی محسوب شده و اگر در آن تحولی صورت بگیرد تمام عرصههای دیگر اشتغال را تحت تاثیر قرار میدهد. اکنون که بحث اقتصادی و معیشت مردم به شدت دچار مشکل شده است و از آن طرف، با تعداد زیادی از بانوانی مواجه هستیم که تحصیل کرده هستند، ولی به دلایلی، چون ازدواج، بچهدار شدن، نبودن موقعیت شغلی، عدم توانمندی و مهارت لازم برای کارآفرینی، نمیتوانند به فعالیتی متناسب با روحیات و تحصیلات خودشان مشغول بشوند. مشاغل خانگی زمینهای است که بانوان میتوانند در آن فعالیت جدی و الگوسازی بسیار خوبی داشته باشند. شغلی که میتوان با سطح مالی متفاوت شروع و برای گسترش آن از زمینه و بسترهای مختلف نیز کمک گرفت. درواقع؛ وجود مراکزی با ایده پردازی و مدیریت بانوان، میتواند راهی مؤثر برای ورود به عرصههای متفاوت اشتغال روستایی، خانگی و... باشد.
دین محمدی ادامه داد: اولین قدم، شناسایی الگوهای موفق و آشنایی با فعالیتهای اجتماعی و تجربیات خانمها در هر استان است. درواقع؛ در هر استان یک شورای کسب و کار شکل میگیرد و این شورا از خانمهای کارآفرین موفق در حوزه کسب و کار خانگی و روستایی تشکیل میشود تا با توجه به بافت روستایی شرایط را مورد ارزیابی قرار دهند. اما به صورت خاص؛ مرکز ایران بانو در این چرخه به استانهای مختلف سفر کرده و شبکههایی در بیست و یک استان، تحت نظر شبکه ایران بانو به عنوان یک تشکیلات مردمی نیز شکل داده است. همچنین هر استان بنا به ظرفیت و شرایطی که وجود دارد، عملیاتها و برنامههایی تعریف شده است. برنامههایی ازجمله؛ برگزار شدن جشنواره، معرفی رویداد، برپایی نمایشگاههای فروشی که برگزار میشود. از طرفی؛ در بحث حمایت از مشاغل خانگی نیز کارهایی در خصوص آموزش ابتدایی و تکمیلی، برندسازی و تبلیغات و... انجام میشود. درواقع، مشاغلی که قابلیت توسعه دارند و صادرات انجام میدهند نیز از حمایت خاصی برخوداراند. چراکه سایر بانوان کارآفرین به این مشاغل متصل شده و در این خصوص یک تسهیلگری صادرات ایجاد میشود.
در انتها باید گفت که بانوان در مشاغل مختلف یا در زمینه راه اندازی کسب و کار در شهرها و روستاها باید بتوانند در ابتدا الگو و ایده مناسبی برای خود تعریف کنند و شبکه سازی موردنظرشان را انجام دهند. به این معناکه بتوانند سطح مشارکت پذیری در خانواده را گسترش، تعارض نقشها را شناسایی کنند و از طرفی؛ رابطهای مناسب با نیروی کار در قالب کارفرمای خانم داشته باشند. درواقع؛ یکی از حاشیههای امن شغلی برای بانوان، کار کردن با کارفرمای خانم است که به صورت مستقل و شخصی جایی را اداره میکنند. اما در مقابل این کارفرما است که وظیفهاش تنها در حقوق و دستمزد خلاصه نمیشود و برای اداره صحیح کار باید بتواند نقش مدیریتی موثر داشته و شرایط بانوان را بهتر درک کند.