گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، زهرا پلویی؛ احتمالا در یک سال اخیر برخی از سریالهای تولید شده در شبکه نمایش خانگی را دیده و از برخی هنجارشکنیهای موجود در این سریالها تعجب کردهاید. این روزها تولیدکنندگان آثار نمایشی از فضای رهاشده نمایش خانگی به عنوان فرصتی برای نشاندادن هرنوع ولنگاری استفاده میکنند تا از این راه مخاطبان بیشتری جذب کنند. از سریال «دل» منوچهر هادی گرفته که خیانت و عشقهای چندضلعی را بهتر از سریالهای ترکیهای به تصویر کشید تا «دراکولا»ی مهران مدیری که اینبار عشق به یک خانم متاهل را هم به مخاطبانش نشان داد؛ حالا هم «زخم کاری» که براساس رمانی ممنوعه ساخته شده و در نمایش ولنگاری سنگتمام گذاشته است. اما به راستی چه دلایلی باعث ضعف در نظارت بر محتوای این سریالها و آثار نمایشی مشابه شده است؟
یک بام و چند هوا
براساس مصوبه رسمی مجلس در۲۸/۱۲/۹۹ صلاحیت نظارت بر تولید و انتشار آثار نمایشی کاملا با صداوسیما است. طبق این مصوبه صداوسیما موظف است که در راستای حفظ ارزشهای اسلامی و ایرانی و نظام خانواده به تمام مراحل تولید آثار حرفهای در فضای مجازی نظارت کند و ضمن ارتقای کیفی تولیدات از اثرات سوء آن نیز جلوگیری کند. علیرغم فعالیتهایی که ساترا در یکی دو سال اخیر داشته اما ظاهرا وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان سینمایی هنوز بخشی از این فعالیتها را به رسمیت نمیشناسند و همین مسئله باعث ایجاد برخی ناهماهنگیها و چالشها در حوزه نظارتی شده است. طبیعتا از ساترا انتظار میرود که نقش تنظیمگر ورود محتوا را داشته باشد و نابسامانیهای موجود در محتواهای انتشاریافته را به حداقل برساند و در مسیر چارچوبهای فرهنگی و اجتماعی کشور حرکت کند اما به دلیل وجود اختلاف نظری که بین ساترا و وزارت ارشاد وجود دارد هنوز محتواهای تولیدشده با مشکل نظارت صحیح مواجه است.
به عنوان مثال، چون سریال «قورباغه» قبلا از وزارت ارشاد مجوز تولید گرفته بود، ساترا برای کنترل محتوای سریال محدودیتهای بیشتری داشت و در نهایت به ابزار رده بندی سنی متوسل شد. در صورتی که اگر خودش نهاد صادرکننده مجوز بود قبل از تولید سریال نکاتش را مطرح میکرد تا مشکلات بعد از پخشش به حداقل برسد. با توجه به این موارد ساترا توانست به حوزه صدور مجوز نمایش ورود کند و «زخم کاری» اولین سریالی است که مجوز نمایشش از سوی ساترا صادر شده است. البته قائم مقام رئیس ساترا در خصوص این سریال و حواشی که داشت گفته:« اگر فیلمنامه زخم کاری به تولید نرسیده بود خیلی از مواردی که اکنون مورد اعتراض و انتقاد است حل میشد و در زمان نگارش فیلمنامه مواردی که حاشیهساز بود متذکر میشدیم.
در موافقتنامههای مشروط، موارد اصلاح میشود و طی یک فرآیند مذاکره شرح داده میشود که درام به چه سمت و سویی نباید برود یا برعکس.» بر اساس این اظهار نظر میتوان این طور برداشت کرد که صرف صدور مجوز نمایش کافی نیست و صدور مجوز تولید هم باید برعهده ساترا باشد تا قبل از تولید محتوا نکات مورد نظر ساترا رعایت شود. در ادامه این چندصدایی در صدور مجوز، « شورای تخصصی محتوای حرفهای» به تازگی تشکیل شده است تا در سه کارگروه مستند، سریال و برنامههای ترکیبی اعلام نظرکند اما همچنان ارشاد و ساترا درگیر اختلافات خود هستند.
رفاقت یا رقابت؟!
مسئله مهم بعدی، نوع مواجهه و ارتباطگیری تلویزیون و ساترا و وزارت ارشاد است. بسیاری از بازیگران و کارگردانان مطرحی که امروزه به شبکه نمایش خانگی روی آورده و به نوعی تلویزیون را تحریم کردهاند را همین تلویزیون معرفی کرده و عامل پیشرفتشان شده است. دلیل فاصلهای که بین تلویزیون و این افراد افتاده چیست؟ در کنار مسئله کمبود بودجه صداوسیما و سود و درآمد بیشتر شبکه نمایش خانگی، ولنگاری موجود در نمایش خانگی هم تاثیرگذار بوده است. عامل این ولنگاری نیز وجود شاخصهها و قوانین نظارتی بعضا متناقض در پوشش و دیالوگ نویسی و... است که در سینما و تلویزیون و نمایش خانگی متفاوت عمل میکند. وقتی کارگردان یا بازیگر احساس کند که در فضایی قرار دارد که میتواند آزادانه عمل کند و هر دیالوگی بگوید و هر صحنهای را نشان دهد طبیعتا از تلویزیون که ساختار سخت گیرانهتری دارد فاصله میگیرد. نمونه اخیر این تناقضها که در سطح جامعه ایجاد شده را میتوان در تبلیغ یکی از سریالهای نمایش خانگی در فیلیمو و نماوا دید که بازیگر خانمش پوشش آزادانهای دارد اما در بیلبوردهای تبلیغاتیاش گردن و موهای این خانم را سانسور کردهاند! خب اگر دیده شدن موی سر برای بازیگران ایراد دارد چرا با این شرایط فیلم ساخته شده و اگر این دیده شدن اشکال ندارد چرا در بیلبوردها سانسور شده؟!
راهکار چنین مشکلی تدوین آییننامهای است که منجر به تعامل بیشتر تلویزیون و شبکه نمایش خانگی شود. در واقع صداوسیما باید با مدیران بخش خصوصی نمایش خانگی به دنبال ایجاد نقاط اشتراک باشند تا این تناقضات کمتر شود. در همین رابطه «حمید شاه حسینی» معاون سیما گفته است: «چیزی که ما انتظار داریم این است که میدانهای فعالیت، مبتنی بر فرهنگ یکسان و شاخصهای ارزیابی یکسان باشد. اگر این شاخصهای ارزیابی یکسان باشد، همه با هم برابر هستیم و نه رقابتی در کار هست و نه حسادت و مقابلهای. هرقدر بخش خصوصی در این حوزه بتواند مبتنی بر هنجارهای بومی و ارزشهای کشور حرکت کند، در مسیری حرکت کرده که به فرهنگ کشور کمک کرده است.» با توجه به این مسئله باید به دنبال معیارهایی بود که تلویزیون و ارشاد و شبکه نمایش خانگی را به نقطه تعادل برساند و هدف این سه حوزه به جای رقابت، همکاری سازنده با یکدیگر باشد.
سخن پایانی این است که تا زمانی که تعامل سازندهای بین ساترا و ارشاد و تلویزیون شکل نگیرد شاهد ناهماهنگیها و تعارضات بسیاری خواهیم بود که کار را برای تولیدکنندگان سختتر میکند. علاوه بر این ساترا باید درباره نوع تنظیمگری خود توضیح دهد و بگوید که قرار است صرفا به مسائل ظاهری توجه کند یا با کمک جامعهشناسان و روانشناسان و سایر کارشناسان به درونمایههای تولیدات هم بپردازد؟ متاسفانه در ترکیب فعلی ساترا بیش از آنکه از ظرفیت کارشناسان و متخصصان فرهنگی و اجتماعی بهره ببرند تا محتوای سریالها را به طور تخصصی بررسی کنند به سراغ چند تهیه کننده و کارگردان رفتهاند که همین امر میتواند تعارض منافعی را هم به وجود بیاورد. در نهایت به نظر میرسد با اختیاراتی که به ساترا دادهاند و نکاتی که ذکر شده میتوانیم شاهد نظارتی صحیح و منطقی بر تولیدات نمایشی باشیم.
زهرا پلویی - دبیر نشریات انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است.