به گزارش گروه استانها خبرگزاری دانشجو؛ مهدی عندلیب "مدیریت" از آن دست واژگانی است که به دلیل استعمال بیش از اندازه شاید مخاطب را دچار دلزدگی کند؛ اما به هر نقطه از این کشور که نگاه میکنیم و مشکلی می بینیم، تنها راه حل حقیقی که به ذهن خطور میکند، اصلاح مدیریت است. آگاهی به منابع و امکانات، هوش و درایت و البته شناخت مسائل در حوزه مدیریتی آن شاخصههایی هستند که به معنای واقعی کلمه باید در یک مدیر وجود داشته باشد. این مطالب در سطح استانهای بحران زده ای که، حجم مشکلاتشان سالیان سال است روی هم جمع شده است، به مراتب پررنگ تر و با اهمیت تر است؛ اما شاید همین شناخت مسئله در استان خودش نیازمند سالیان سال کار و آزمون خطا است.
در همین راستا مرکز پژوهشهای مجلس طی یک پژوهش وسیع در سطح استانهای کشور اقدام به جمعآوری و دسته بندی مسائل ۲۲ استان کرده است. برای نمونه به سراغ استانی رفته ایم که در این مدت شاید پر سروصداترین استان کشور بوده است. مسئله کمبود آب، مشکل فاضلاب، آلودگ هوا و بحران کرونا، همه و همه نام خوزستان را به ذهن متبادر میکند.
بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، عمده مشکلات استان، کشت سنتی محصولات کشاورزی با وزن ۱۷ درصد، ضعف زیرساخت گردشگری با وزن 8 / 9 درصد و کمآبی )حوزه کشاورزی و شرب( با وزن 9.1 درصد، سه مشکل اول و عمده استان را به خود اختصاص دادهاند به گونه ای که فراوانی و به عبارت دیگر گستردگی این مشکلات در استان، حدود ۳۶ درصد از مشکلات را در برگرفته است.
همچنین در ادامه و با شیوههای آماری مختلف به این موضوع اشاره داشتند که: سه مشکل عمده که دارای بیشترین ضریب اهمیت هستند عبارتند از: کشت سنتی محصولات کشاورزی، ضعف زیر ساخت گردشگری و ضعف در سیستم دفع فاضلاب شهری است.
به طو خلاصه این مرکز اصلی ترین مشکل این استان را در این سه عنوان خلاصه کرده است:
در همین راستا گفتگویی داشتیم با محسن صباغی؛ فعال رسانهای در استان خوزستان که او این پژوهش را اینگونه توصیف کرد: به نظر من این پژوهش آن طور که انتظار میرفت دقیق و حساب شده نیست. ما شاهد آن هستیم که در سه مشکل اول استان که در این پژوهش به آنها ذکر شده است، به مسئله گردشگری پرداخته شده؛ ولی حرفی از مسئله آب که بدیهی ترین نیاز مردم استان خوزستان است اصلا اشاره ای نشده است. با یک پیمایش در سطح مردم استان به راحتی میتوان این موضوع را دریافت که مشکل این استان در درجه اول مسئله آب است که همان هم از یک سوء مدیریت فاحش سرچشمه گرفته است. سوء مدیریتی که باعث شده است تا یکی از پرآب ترین استانهای کشور به کم آبترین استان تبدیل شود.
وی در ادامه اضافه کرد: هر پژوهشی نیازمند این است که متخصصین در چندین حوزه را دور هم جمع کند که بومی همان منطقه باشند و مسائل را نه فقط مطالعه بلکه درک کرده باشند. یکی دیگر از مشکلات بیان شده در این سند، بحث منابع مالی است که باید این را بگویم، این استان دو سال است که در صدر لیست بودجه قرار دارد و اصلی ترین سوال این است که این بودجه دقیقا کجا خرج میشود؟
صباغی با تایید برخی نقاط این سند تاکید داشت: مسئله فاضلاب استان که در این سند هم به آن اشاره شده است، درست است ولی ابعاد این مسئله اصلا به اندازه ای که مطرح شد، کوچک و جرئی نیست! مسئله فاضلاب استان خوزستان یک مسئله سراسری است. به این صورت که در شهرهای اصلی استان هنو به شیوه ۵۰ سال قبل اقدام به دفع فاضلاب میشود که بعضا در روستاهای استانهای دیگر این گونه نیست. برای اصلاح و راه اندازی فاضلاب این استان باید تمام کوچهها و خیابانهای این استان شخم زده شود و اصلا یک مسئله ساده و دم دستی نیست.
صباغی در پایان گفت: با وجود اینکه تلاش شده به شکل علمی به مسائل استان پرداخته شود؛ اما باید به این موضوع توجه داشت که مردم خوب میفهمند مسئله و مشکلشان چیست. وقتی آب شرب در اهواز مشکل دارد و ۷۰۰ روستا با تانکر آب رسانی میشود، دیگر کسی باور نمیکند مشکل اصلی این استان گردشگری باشد.
مشخصا باید برای آمایش در سطح استانها علاوه بر استفاده از روشهای علمی، از نظرات مردم و مشکلات کف جامعه نیز استفاده شود. این دست از مسئلهیابیها در اداره این استانها نقش حیاتی بازی میکنند.