به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، به نقل از روابط عمومی صنف، هیئت مدیره انجمن صنفی شرکتهای ویدئویی آنلاین در نامهای خطاب به حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهور و رئیس شورای عالی فضای مجازی به نظارت صداوسیما و ایجاد نهاد جدید نظارتی در کنار ساترا به عنوان «الماس» اشاره کرده و از ایشان درخواست رسیدگی و سروسامان دادن به این موضوع را داشتهاند.
در این نامه آمده است:
«به نام خدا
ریاست محترم شورای عالی فضای مجازی
جناب آقای دکتر سیدابراهیم رئیسی
با سلام و احترام
نیک مستحضرید که جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهایی است که صاحب امکان نمایش برخط با اتکا بر تولیدات داخلی در حوزههای مختلف نمایشی و غیرنمایشی است که در طول مقاطع اخیر و به ویژه در دو سال گذشته بازار قابل توجهی به خود اختصاص داده است، به گونهای که به گواه برخی مطالعات و نظرسنجیها توانسته با اقبال گسترده مخاطبین مواجه شود و از سوی دیگر به شکل قابل توجهی از بینندگان برنامههای ماهوارهای بکاهد.
همچنین با شروع این صنعت در ایران میزان قابل توجهی از سهم ترافیک اینترنت کشور به محتوای داخلی اختصاص پیدا کرده است. امروز فعالان این صنعت که همگی شرکتهای دانشبنیان هستند توانستهاند با توسعه پلتفرمهای خود و سرمایهگذاری جدی در تولید محتوا و نیروی انسانی جوان، متخصص و متعهد در عرصه تولید نرم افزار و همچنین تولید محتوا، مانع خروج نیروهای متخصص از کشور از یکطرف و از طرفی افزایش تولید آثار نمایش خانگی در همه ژانرها و برای همه سلایق شوند. نتیجه این اقدامات اشتغال زایی بیش از ۱۰ هزار نفر در ماه در عرصه تولید محتوا و نیروهای دانشگاهی و متخصص و مهمتر از آن ایجاد امید و انگیزه در فعالان این صنعت شده است. اما بعد؛ در طی چند سال اخیر و متاسفانه برمبنای درک ناصحیح از اداره این پدیده نوظهور که به سرعت در مسیر رشد قرار گرفته یک دعوای بیشتر سیاسی و کمی هم فرهنگی بر سر تصاحب صدور مجوز فعالیت پلتفرمهای نمایش خانگی و محصولات آنها نیز شکل گرفته است. پلتفرمها نیز سردرگم بین اظهارنظرهای عجیب نهادهای دولتی و حاکمیتی روزهای بسیار سختی را میگذرانند. دو نهادی که هرکدام به دلیلی خود را متولی امر دانسته یا میدانند یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صداوسیما با سوابق رویارویی در طول چند دهه، این بار عرصه جدیدی برای هماوردی یافتند. غافل از اینکه سرمایه و نیروی انسانی که عمدتاً جوان هستند، تاب آوری این حجم از نادیده گرفته شدن و اختلافات سیاسی را نداشته و نیازمند توجه بیش از پیش نهادهای متولی صنعت نمایش بر خط است.
ما همواره به تنظیمگری در این عرصه اعتقاد داشته و داریم و آن را برای خود و کشور نیز سودمند میدانیم. اما محدودیتها و رفتارهای اعمال شده یکسال اخیر توسط صدا و سیما، چنان فضای کسب و کار و فعالیت پلتفرمها را مخدوش و با تنش مواجه کرده است که در خوشبینانه ترین حالت دیگر امکان اعتماد به گفتار، اقوال و تصمیمات مجموعههای ذیربط برای رونق و حمایت از پلتفرمهای VOD را نمیتوان باور کرد. این در حالی است که نهاد تنظیمگر که اصالتاً باید بی طرف باشد، به دنبال بسط اقتدار خود در این عرصه است و هم اکنون به عنوان رقیبی که از قضا خود را تنظیم گر هم میداند اوضاع را بسیار پیچیده کرده است.
در همین میان در واپسین روزهای مدیریت رئیس پیشین صدا و سیما علاوه بر حضور چند نهاد تنظیمگر، شوراهای جدیدی نیز راهاندازی شد. که این شوراها نیز وظیفه نظارت بیشتر بر تولیدات پلتفرمها و اعطای مجوز تولید به آنها را عهده دار شده است. در مسیر غیر اصولی اخیر مجموعههای ذیربط سازمان صدا و سیما با ادبیاتی مغایر با عملکرد واقعی شان سعی در گسترش ممیزیهایی که حاصل نگاه اشتباه به جامعه ایرانی است و هر از گاهی سامانهای جدید مثل مورد اخیر موسوم به «الماس» را برای کنترل بیشتر و بیشتر راه اندازی میکنند. سامانههایی که در سازمان متبوعشان نه تجربه شده و نه بر آن مسلطند. نتیجه این رفتار بلاتکلیفی و برخوردهای کاملاً سلیقهای در همه ابعاد است، و این یعنی بازی کردن با سرمایههای بخش خصوصی و نیروی انسانی که سرمایه کشور است و روز به روز ناامیدتر میشود.
بی شک جذب سلایق متنوع و متکثر ملت ایران در سپهر فیلم، سریال و سرگرمی در گرو قبول و احترام به سلایق گوناگون و با رویکرد حاکمیت قوانین موضوعه، میسر و ممکن است. که این امر با توجه به تولیدات با کیفیت و عرضه با کیفیت آن در پلتفرمهای VOD توانسته است میزان قابل توجهی از مخاطبین شبکههای ماهوارهای را بکاهد و مردم را به محتوای فرهنگی و هنری کشور و تماشای آن از پلتفرمهای داخلی سوق دهد.
از طرفی مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم سیاست یکی به نعل یکی به میخ را پیشه کردند، نه در هیبت متولی ظاهر شدند و نه آن را کاملاً رها کردند و روز به روز از وظیفه ذاتی خود فاصله گرفتند و اساساً متوجه دوره جدیدی که عرصه صوت و تصویر در جهان وارد آن شده است نشدند و در قالب قدیمی خود ماندند.
جناب آقای دکتر رئیسی
هم اکنون ماهانه بالغ بر ۱۰ هزار نفر به شکل مستقیم و غیرمستقیم با محتوای نمایشی و غیرنمایشی پلتفرمها درگیر فعالیت بودهاند که مزید استحضار معروض میدارد حدود نیمی از این تعداد از اعضای حرفهای صنوف سینمایی و دست اندرکاران سریال سازی بودهاند و این درست در زمانی محقق شد که به دلیل شرایط بیماری کرونا سینماها عمدتاً در تعطیلی و یا تعلیق به سر میبردند.
پلتفرمها برای سال ۱۴۰۰ چیزی نزدیک به دوهزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در بخش تولید را در برنامه شان داشتهاند و این گردش مالی بدون اتکاء به منابع دولتی بوده است.
در حال حاضر سوال مقدّر این است که اگر بنا باشد صدا و سیما متولی حوزه صوت و تصویر فراگیر باشد، آیا طبیعی است که خود اقلیمش را برمبنای واژه تفسیر برانگیز و فارغ از بقیه جریانهای حاکمیتی مشخص کند؟
در حال حاضر طبق مطالعات بین المللی نزدیک به ۸۰ درصد مصرف پهنای باند در جهان در سال ۲۰۲۰ حوزه صوت و تصویر (ویدیوها، گیم ها، …) و احتمالاً این سهم در ایران نیز به ۸۰ درصد خواهد رسید، پس اگر قرار باشد تنظیم گری این ۸۰ درصد توسط سازمان صدا و سیما صورت پذیرد، آیا سهم مرکز ملی فضای مجازی که نهاد عالی و بالادستی صنعت است با تمام تاکیدات مقام معظم رهبری ۲۰ درصد باقیمانده است، که از قضا ربطی به حوزه صوت و تصویر ندارد؟ آیا وقت آن نرسیده که برای پایان دادن به این هرج و مرج، تعریف درست و جامعی از تنظیمگری ارائه شود؟
انجمن صنفی شرکتهای VOD در طول مقاطع اخیر تلاش نموده است نهادهای تنظیمگر را مجاب به مشورت و نظرخواهی مطابق با قانون انجمنها نماید. اما متاسفانه حضور انجمن و اعضایش در این جلسات بیشتر نمایشی بوده و تصمیمات اتخاذ شده در این صنعت عمدتاً بدون مشورت و بدون در نظر گرفتن مشاورههای تخصصی این انجمن صورت پذیرفته است. انجمن VOD تنها نهاد تخصصی کشور است که با حضور همه فعالان عرصه نمایش بر خط VOD تشکیل شده است.
لذا با عنایت به شرایطی که خلاصهای از آن ذکر شد، مصرانه تقاضا داریم در راستای تحقق شعار سال ۱۴۰۰ که به نام تولید، پشتیبانی و مانع زدایی نام گذاری شده است مقرر فرمایید موضوع به شکل جدی و فوری و با استفاده از نظرات و دغدغههای فعالان این عرصه در انجمن VOD مورد بررسی قرار گرفته و شرایطی فراهم شود تا شبکه نمایش خانگی بیش از پیش در کنار خانوادههای ایرانی و تولیدات کشورمان مانند دیگر کشورها سفیر فرهنگی در اقصا نقاط جهان باشد.»