گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو- نرگس حسینی؛ پس از آنکه اعتراضاتی نسبت به مسئله مهریه صورت گرفت نمایندگان مجلس شورای اسلامی اقداماتی برای حل این موضوع انجام دادند تا به راهکاری مناسب برای این مسئله دست پیدا کنند. در همین حین یکی از نمایندگان مجلس پیشنهاد سقفگذاری مهریه را مطرح نمود که نقدها و نظرات مختلفی نسبت به آن مطرح گردید. اخیراً نیز فاطمه قاسم پور در مصاحبهای با دانشجو اعلام نمود پیشنویسی تهیه شده و در جلسه کمیسیون حقوقی و قضایی توانسته در برخی از مسائل اعضای جلسه را اقناع کند اما جزئیات و نتیجه این پیشنویس هنوز مشخص نیست و تلاش ها بر سر پیدا کردن راهکاری مناسب ادامه دارد. در همین راستا خبرگزاری دانشجو در جلسه گذشته گفتوگویی با حضور دو مهمان ترتیب داده بود تا چالشهای مهریه را از زوایای مختلف بررسی کند. گزارش این جلسه را اینجا بخوانید. در ادامهی جلسه گذشته، گفتگویی با حضور محمد مهدی منافی؛ فعال حوزه خانواده، دارای مدرک دکتری مدیریت رسانه و عضو پویش تحکیم بنیان خانواده و سکینه سادات پاد وکیل پایه یک دادگستری، فعال حوزه زنان و خانواده و فعال حقوق بشر ترتیب داده شد تا راهکارهای پیشنهادی دیگر کارشناسان مطرح و تحلیل شوند. در ادامه گزارش این جلسه را می خوانید.
مجری: لطفا نظرتان را درباره سقفگذاری برای مهریه بفرمایید.
منافی: راهکارهای مطرح زیادی هست ولی ۶ راهکار آوردم که هر کدامشان نقاط قوت و ضعفی دارند. یک سری ملاک مشخص کردیم؛ به عنوان مثال آیا این راهکار حل ریشهای موضوع را انجام میدهد؟ آیا پرونده کیفری و حقوقی را حل میکند؟ آیا مشکل ازدواجهای سابق را حل میکند؟ آیا مشکل ازدواجهای جدید را حل میکند؟
نکته مثبت کاهش سقف مهریه این است که از نظر ما به صورت ریشهای به مشکل پرداخته؛ منظور این است که به طور مستقیم مایه این را فراهم بکند که مردم با اختیار خودشان سکه کمتری مهر کنند. یکی از نقاط منفی این است که مشکلات دستگاههای دولتی را کماکان حل نمیکند؛ یکی از مشکلات ما در مورد مهریه انبوه پروندههای مهریه و درگیری خانوادهها و دستگاه قضائی و اجرای ثبت است. با این طرح کماکان پروندههای حقوقی سر جای خودشان می مانند. در مورد حل موضوع ازدواج ها، برای ازدواجهای آینده قطعا مفید است. با توجه به اینکه این قانون سقف اجرا هست تا حدودی مشکل ازدواجهای گذشته را هم حل میکند. در مجموع این مورد میتواند جزو راه حلها باشد ولی راهحل کمکی هست. بعدا اشاره میکنم به راهحل اصلی. نکته دیگر درمورد حل حقوقی است؛ در اثر طلاقی که حادث میشود که مهریه قرار هست گرفته بشود یک سری پروندههای کیفری و حقوقی ایجاد میشود. سقف ۱۱۰ سکهای که هست سقف اجرای کیفری مهریه بود و مسائل حقوقی کماکان باقی است. این سقف را کم کنید باز مسائل حقوقی هست. مثلا ایشان میآید ثابت کند که این آقا مال دارد، توقیف کنند و... ولی نفعش این هست که زندان را کاهش میدهد. تا امروز اگر با ۱۱۰تا آقا زندان میرود آن موقع ۱۴ سکه میشود. از ده سال پیش که مشخص نبود که قیمت سکه اینقدر میشود شاید فردا زیادتر شد. شاید آن فرد کسی بود که توانایی پرداخت نداشت.
پاد: در خصوص این راهکار من به عنوان فردی که حقوقی هستم و خودم پروندههای متعدد مربوط به مهریه دارم، این طوری استنباط کردم که که فهم حقوقی دقیقی از نهاد حقوقی مهریه شکل نگرفته که راهکار این طوری ارائه میشود. آقای دکتر میفرمایند که سلب اختیار از مردم نکردیم ولی وقتی از تعیین سقف حرف میزنیم یعنی سلب اختیار از طرفین کردیم، بلکه تنها از یکی از طرفهای عقد. خیلی از حقوقدانان مثل دکتر کاتوزیان، دکتر امامی و حتی خیلی از علما معتقدند مهریه تبعی از عقد نکاح هست؛ یعنی یک الزامی هست که ناشی از تکالیف زوجیت هست. کما اینکه شرط صحت ازدواج دائم مهریه نیست. پس این قرینه بر این است یک عقد جداگانه و تبعی محسوب میشود. بنابراین نمیتوانیم قواعد کلی قراردادها را بیخیال بشویم. وقتی حرف از تغییر یک قانون میمی زنیم باید ناظر به تمامی قواعد علم حقوق باشد.
در بحث خانواده از ابتدا نظر مقنن ما قانون حمایت «خانواده» بوده نه قانون زن و مرد. لذا در سال ۴۶ و ۵۳ هیچ گونه اشاره مستقیمی به بحث مهریه ندارد و در آخرین ورژن لایحه حمایت خانواده که از سال ۸۶ مطرح است و سال ۹۱ تبدیل به قانون میشود برای اولین بار حاکمیت ورود میکند در یک امر خصوصی. (ماده ۲۲ قانون حمایت خانواده) البته چون از پرونده کیفری و حقوقی صحبت کردند این سوال را داشتم از ایشان که آیا آمار دقیقی دیدند از قوه قضاییه که دقیقا چقدر از پروندهها مهریه است، چه قدر از مهریهها وصول شده و چقدر از زندانیها زندانی مهریه هستند. فلذا معتقدم که اولین اشتباه، اشتباهی بوده که در سال ۹۱ که حاکمیت ورود کرده. معصوم(ع) مهریه خیلی کم را مذموم میکنند. نگاه کریمانهای که اسلام برای زن قائل است میگوید اگر در حدود یک درهم یا کمتر باشد -فکر میکنم تقریبا معادل یک سکه- نوعی اهانت به کرامت زن است. چون شبیه مزدی میشود که زنان بدکاره برای یک رابطه نامشروع میگیرند. پس در کف مهریه اسلام تمام قد از کرامت زن دفاع میکند ولی در سقف آن توصیههایی داریم مبنی بر اینکه بهتر است کمتر باشد. یک نقطه اختلافی که با ایشان داشتم این است که حداقل یک اجماعی در این موضوع نداریم که مهریه صرفا یک هبه باشد. در منطق قرآن تا حدودی یک الزام هم وجود دارد و وقتی از قنطار نام میبرد یعنی تراضی طرفین و در این صورت درست نیست که نهاد قانونگذار یک طرفه بیاید سقف بگذارد، سقفی که به ضرر یک نفر احتمالا تمام میشود. خود مردم مسئلهشان را خیلی راحتتر حل میکردند ولی وقتی حاکمیت ورو کرد اتفاقا بیشترین آسیب را از آن زمان دیدیم.
نکته دیگری که اشتباها بین مردم جا افتاده این است که تا ۱۱۰ تا زندان میروند. نه، اصل بر اعسار است. اینجا بر خلاف رویه، زن باید ملائت مرد را اثبات کند. پروندههایی داریم که خانم ۵ تا سکه را هم نتوانسته بگیرد. ما در قانون نویسیمان خیلی ابهام داریم. نظر قانون مدنی ما از ابتدا بدون اینکه ماهیت مهریه را مشخص بکند، بدون اینکه سقف تعیین کند، نظری برگرفته از فقه و نظر بزرگان دین ما بوده، اگرچه مهریه یک نهاد حقوقی و فقهی امضایی است. من با راهکار سقف گذاشتن به شدت مخالفم ولی در اجرایش حرف دارم. نظام حقوقیمان را نباید خیلی متزلزل بکنیم. اگر مهریه را در بستر خانواده تعریف کنیم و بگوییم میتواند یکی از مولفههای برهم خوردن زندگیها باشد، پس باید حقوق طرف مقابل را هم نگاهی بیندازیم. یعنی یک نگاه متوازن که با روح شریعت ما سازگاری بیشتری دارد. نمیتوانیم حق اشتغال را در ماده ۱۱۱۷ مطلقا به مرد بسپاریم -قانونی که مربوط به دوره اول قانونگذاری ماست نه زن ۱۴۰۰ رشد یافته در بستر انقلاب اسلامی-، نمیتوانیم خروج از کشور و حق خروج از منزل را مطلقا در اختیار مرد بگذاریم، حق تعیین محل سکونت و تحصیل هم کلیتا با مرد باشد مگر این که در شروط ضمن عقد نکاح بیاید (ماده ۱۱۱۴ مدنی)، حق طلاق برای مرد باشد و حق حضانت هم بیشتر برای مرد باشد، بعد برای مهریه هم سقف بگذاریم. ما باید سیاست کلی اسلام را تبعیت کنیم. اگر اینها متعلق به یکی از طرفین عقد ازدواج هست و مهریه هم حقی است که اسلام برای زن در مقابل اینها در نظر گرفته اگر قرار است تغییری در نهاد مهریه ایجاد شود، به تبع آن باید در سایر مباحث حقوقی ناشی از عقد ازدواج هم تغییراتی ایجاد شود. یک سوال جدی هم برای خودم ایجاد شده؛ من این جنبشهای مردانه اخیری که صرفا با شعار خانواده محوری ورود پیدا میکنند را همینقدر آسیبزا میدانم که جنبش فمینیسم؛ افراط از دو سو است. اگر فمنیسم براساس شاخص اسلامی ما ایراداتی دارد، جنبشهای مردانه هم بر اساس همان شاخصها ایراد دارند. وقتی میگوییم «خانواده» حق نداریم تمرکز کنیم روی حقوق یکی از افراد خانواده.
مجری: آیا آمار دقیقی از مواردی که اشاره کردند دارید؟
منافی: اولا من راهکار سقفگذاری را ارائه ندادم. ما ۶ راهکارِ مطرح را نوشتیم و تحلیل کردیم. در مورد آمار مستحضرید قوه قضاییه آمار را به طور مستقیم منتشر نمیکند اما ما از سال ۸۹ در زمینه رسانهای خانواده کار میکردیم و آماری که آن زمان داشتیم از زندانیان مهریه ۳۶ هزار تا بود و به مرور کم شده. آماری که اخیرا در رسانهها دیدم حدود ۶ هزار بود. هر دو عدد فاجعه است. این مردها گناهی نداشتند جز اینکه ازدواج کردند در سن کم، توانایی نه گفتن به خانواده خود یا همسر را نداشته یا شرایط خانمی را از شدت علاقه قبول کرده اند. ۶ هزار نیروی مفید جامعه –که بعضا مهندس و کارمند هستند- به زندان میروند و شرایط خانوادهها از هم میپاشد و مردی که یک بار به زندان میرود یعنی ۶ هزار خانواده نابود میشود. مرد طبق آیه قرآن قوام هست یعنی تا زمانی که منِ مرد اراده نکنم خانواده تشکیل نمیشود. حالا وقتی من را مجازات میکنید برای یک بار اشتباه چه طور انتظار دارید بقیه جرات ازدواج کنند. برای چی آمار ازدواج کاهش پیدا کرده؟ یک بحث این است که طبق آموزههای فمینیستها دسترسی به خانمها برای مرد راحتتر شده ولی بحث قانونیاش این هست. در این سیستم به سبک زندگی غربی میرویم و این تبعات را دارد؛ تعداد ازدواجهای سفید آمریکا را چک کنید، آن جا هم به دلیل همین دخالتهای حاکمیت بوده. دقیقا بحث کیفری و زندان رفتن که ما بابت مهریه داریم آمریکا بابت چیز دیگری در ازدواجهایش دارد؛ این یعنی رابطه زوجیت میتواند به زندان ختم شود. منطقی است؛ اگر وارد معاملهای هم بخواهم بشوم که در آن احتمال زندانی شدن هست، به تعداد زیاد این اتفاق کم میشود. در آمریکا الان چیزی شبیه به شروط ضمن عقد هست و پیش ازدواج توافق میکنند؛ رئیس آمازون خانمش را طلاق داد، غرامت میلیارد دلاری پرداخت کرد ولی مردانی که امروز ازدواج میکنند و وضع مالیشان خوب هست، برگه میگذارند که اگر طلاق گرفتیم، نصف اموال را به خانم نمیدهیم، اگر خانم امضا کند ازدواج صورت میگیرد وگرنه رابطه سفید است.
پاد: ما درعدم دخالت حاکمیت مشترک هستیم.
منافی: بله.
من طبق آمارهایی از سایتهای انگلیسی زبان ایران را با آمریکا مقایسه کردم. بعضی میگویند هیچ جای دنیا مثل ایران نیست. چرا، همه جا مثل ایران است و بدتر هم هست. چند سال پیش بحثی در ایران بود که دارد سونامی سرطان میآید، بالاترین آمار سرطان برای دانمارک و رتبه ۶ آمریکاست، ایران تا رتبه ۵۰ که بررسی کردم نیست. آمار قتل در آمریکا ۶.۱، در ایران ۲.۳. خودکشی ۴.۲ در ایران، ۱۳.۸۷ در امریکا. سقط جنین در کشورهای پیشرفته ۲۷ نفر در ازای هر هزار نفر در سال است و این نمودار نشان میدهد که کشورهای در حال توسعه –ایران شامل این آمار نمیشود- آمارشان به تبعیت از غرب بالا میرود در حالی که آمار غربیها دارد پایین میآید. این آمارها در غرب به شدت بالاتر از ماست. بنابراین تا جایی که آنها استاد باشند و ما شاگرد نتیجهای جز این نخواهد داشت که به همان اضمحلال خانواده میرسیم. آنها مهریه ندارند ولی رابطه زوجیت را به زندان تبدیل کردند. در تصویب قانون حمایت خانواده، یک موضوع بود که شرع اسلام در موردش نظر داده ولی با اهداف فمینیسم مخالف است. ماده در مجلس رای آورد ولی به علت فشار لابیهای فمینیستی آقای لاریجانی فرستاد دوباره کمسیون و ماده حذف شد.
پاد: ماده ۲۳ که تعدد زوجات بود رو میفرمایید. آن که نظر حضرت آقا در موردش هست.
منافی: در مورد سقف و کف مگر حدیث از پیامبر نداریم زنانی که فقط با مهریههای زیاد حاضر به ازدواج هستند شوم و بد قدم هستند؟
پاد: قانون مدنی ما در خیلی موارد عین فقه است یک شماره ماده کنارش گذاشتند؛ یعنی منبعث از فقه ماست. بنابراین نمیتوانیم بگوییم قوانین جمهوری اسلامی خلاف شرع است. خلاف شرع جاهای دیگر دیدیم، مثلا در مورد مهریه، آرایی داریم که حتی خیلی از آقایان علما میگویند خلاف شرع است. احادیث و نظر علمای مختلف یک بحث است ولی ما نظام حقوقی داریم و بر این اساس حرف میزنیم. در مقابل سقفگذاری خواستم نظر اسلام را بگویم که میگوید خوب نیست کم بگذارید ولی برای خیلی زیادش اسلام مبنا دارد و من با شاخصهای اسلام مخالف نیستم. قانون مدنی ما خیلی قشنگ تعیین تکلیف کرده، ما چرا اصرار داریم دست در قانون ببریم، ما در شیوههای اجرایش باید کار کنیم.
منافی: طبق قانون اساسی اگر هر فردی از این مملکت ببیند یک ماده قانونی ضداسلام هست میتواند به دیوان عدالت شکایت و درخواست ابطال آن را بکند.
پاد: خلاف اسلام نه. این که میفرمایید در خصوص هر بخش نامه دولتی است. ملغی کردن قانون اصلا کار دیوان عدالت نیست.
منافی: وقتی که ما سیستم اسلامی را تعریف میکنیم اسلام در یک جایی تبدیل به فقه شده و در یک جایی خلاهای اسلامی و قانونی وجود دارد. پس از فرمایش پیامبر میشود سقف را استنباط کرد. در مورد اعسار، اگر اصل بر اعسار بود این همه زندانی مهریه نداشتیم. در روند اجرایی دادگاهها این جوری نیست؛ خط ۹۱۲ را الان دادگاه توقیف میکند در حالی که یک خط تلفن، یک ماشین و یک منزل جزو مستثیات دین هستند.
پاد: ماشین نیست طبق قانون جدید.
منافی: ولی تمام اینها دارد توقیف میشود. موبایل ۹۳۶ را در پروندهای توقیف کردند و میگفتند آن یک خط تلفن ثابتی که قانون گفته به تو میدهیم. خانم پاد شما از یک طرف معتقد هستید به اسلام هستید و میگویید که مهریه حق اسلامی زن هست. بعد میفرمایید اگر مهریه میخواهد اصلاح شود، حضانت و خروج از کشور و… هم اصلاح شود، اینها مگر حقوق اسلامی نیستند؟ چطور غیراسلامی بشوند؟
پاد: نمیگویم غیراسلامی بشود. اصلا امکان پذیر نیست چون قانون ما دو مرحلهای است و شورای نگهبان هست. من میگویم مهریه تغییر کند ولی پایاپای سایر حقوق هم باید تغییر کند. این طوری نیست که نص قرآن داشته باشیم مثلا در مورد حضانت. اصلا در مورد تمکین آیت الله خویی جز سنتیترین علماست من اخیرا فتوای خاصی از ایشان دیدم در مورد تمکین.
منافی: راه مجمع تشخیص مصلحت نظام باز هست و قانون حضانت همین طور تصویب شده. پس مجمع تشخیص میتواند چیزی که خلاف شرع و قانون اساسی باشد به مصلحت تصویب کند.
پاد: آن بحث احکام حکومتی است.
منافی: پس الان میتوانیم بر فرض به قانون حضانت اعتراض کنیم به خاطر اینکه این قانون ضد اسلامی هست. پس دفاع شما پذیرفته نیست.
پاد: اصلا بحثم این نیست. به عنوان ایراد به راهکار شما عرض کردم. وقتی میگویید من دنبال اجرایی شدن اصل ۱۰ قانون اساسی هستم لاجرم باید حقوق کودک هم گوشه ذهنتان باشد. حقوق کودک یعنی همان حضانت و همان مصلحتی که قانونگذار در ماده ۴۵ قانون حمایت خانواده کلی گفته ولی با تفسیرهای قضایی متفاوت ممکن است بارها حق کودک نقض شود. اگر جنبش صرفا مردانه نیست فقط تمرکز نکند روی بحث مهریه. منِ زن فقط همسر نیستم، مادری هم هستم. در مورد سایر نقشهای من و الزاماتش هم حرف بزنیم.
منافی: جنبش مردانهای که در سراسر دنیا شکل گرفته، جنبشی است در مقابل فمینیسم، بعد از سالها که فمینیسم کار خودش را کرده. داخل همین ایران هزاران سمن زنان، معاونت و فراکسیون زنان وجود دارد. اینکه انقدر ناراحت هستید چرا جنبشی به دنبال احقاق حقوق مردان هست جای تعجب است. عدالت این است که اگر خانمها میتوانند دنبال حقوق خود باشند، آقایان هم بتوانند دنبال حقوق خود باشند.
پاد: این که میشود افکار فمینیستی.
منافی: جنبش مردانه را باید تعریف کنید. جنبش مردانهای که حرف از آیات و روایات میزند کاملا در چارچوب اسلام و نظام هست و اتفاقا آن جنبشهای زنانه از حدود و اختیارات خارج شدند.
پاد: جنبش زنان نه ولی من فمینیسم را قبول ندارم. با افتخار میگویم بانوی مسلمان هستم و هر چه دارم از آن چیزی بوده که در مقدمه قانون اساسی در مورد نقشهای خانوادگی و اجتماعی زنان آمده. با توجه به همین مقدمه میگویم باید ماده فلان تغییر کند. عمر قانونگذاری ما در قوانین مربوط به حوزه خانواده در قانون مدنی به چه سالی برمی گردد؟ آیا متناسب با قانون اساسی تغییر کرده؟
منافی: جنبشهای مردانهای در خارج داریم -فکر میکنمMGTOW - می گویند مردان ازدواج نکنند، از زنها سواستفاده کنند و دنبال کارشان بروند. موضع من از نظر اسلامیت مشابه شماست. جنبشهای مردانهای که ما با آنها در ارتباط هستیم جنبشهای اسلامیاند. من جنبشهای غربی محور را قبول ندارم ولی درکشان میکنم. چون به خاطر ظلمی بوده که فمینیسم در حقشان روا داشته.
پاد: در کشور ما چه ظلمی شده؟
منافی: ۳۶ هزار زندانی مهریه ظلم است.
پاد: شما اجرای قانون را ظلم میدانید؟
منافی: بله.
پاد: به عنوان کسی که از آقای دکتر جسارتا با موضوع مرتبطتر هستم به دلیل حرفهام و اینکه بسیار روی موضوع کار کردم، به هیچ وجه نمیتوانم بپذیرم که اجرای قانون به معنای ظلم است. اگر اجرای قانون را مجوزی بدانیم برای ایجاد جنبشهای مردانه، این اولین اشتباه یک مرد مسلمان است. مبنای این قانون اسلام است.
منافی: مبنایش اسلام نیست. اگر مبنایش اسلام بود چرا تا سال ۹۱ یا ۷۷ زندان نبود؟ اسلام در طول ۱۴۰۰ سال زندانی مهریه نداشته که ما الان داریم. در بین تمام کشورهای اسلامی تنها کشوری که زندانی مهریه دارد ما هستیم.
مجری: لطفا راهکار پیشنهادیتان را بفرمایید.
پاد: در دورهای هستیم که نه عشقهای اساطیری وجود دارد و نه زوجین عقلانی وارد رابطه میشوند. رابطه زوجیت در شریعت دارای تعهداتی است و اینکه در امریکا برگه امضا میکنند نشان این است که در تمام دنیا ازدواج تکالیفی دارد و برای اینکه از تکالیفش فرار کنند تن به ازدواج نمیدهند. سقف مشخص کردن با اینکه قانون از این تعهدات صیانت کند فرق میکند. من معتقدم مهریه نشات گرفته از سیاست کلان اسلام در حمایت از زن است. به عنوان یک جنسی که احتمالا کمتر در اجتماع بروز داشته؛ وقتی مرد میتواند مانع اشتغال زن بشود یعنی درآمد منِ زن نمیتواند پایاپای مرد برود. بخشی از آن برمی گردد به اینکه هدیهای از طرف مرد هست ولی همان هدیه هم در قالب حقوقی که میآید الزامآور میشود. به لحاظ ماهیت حقوقی یک عقد لازم میشود. من معتقدم که باید مهریه پلکانی بشود. در قانون مدنی ما در ماده ۱۰۸۵ آمده مالکیت زن بر مهریه مستقر میشود، مالکیت شرایط خاص خودش را دارد. ما مهریه را آزاد بگذاریم و حاکمیت در رابطه خصوصی مردم دخالت نکند ولی در شیوهاش برای اینکه دچار مشکل نشوند فکر بشود. شما یک معامله خودرو میکنید حاکمیت دخالت نمیکند ولی برای اینکه صیانت بکند از حقوق شهروندی شما، الزام به تنظیم سند گذاشته. پس بگوییم راهکار اسلام نیست. ما نمیتوانیم راهکارها را بگوییم که غیرشرعی است ولی بگوییم اسلام در مورد اصل نهاد مهریه این طوری گفته.
پلکانی یعنی ابتدا برای اینکه روال منطقی به خودش بگیرد مقداری را در بدو ازدواج نقدا به فراخوری که طرفین با هم توافق میکنند میگیرد. وقتی نهی میکند از سطح پایین یعنی نمیشود هیمنطوری زن تمام هستیاش را در اختیار مرد قرار بدهد. گاهی یک معضل از جهت حق حبس ایجاد میشود که خانم میگوید من در تمکین خاص شما نمیآیم تا کل مهریه را بدهی. با این راهکار این هم حل میشود. مابقی مهریه را برای اینکه به طور اتومات زندان حذف بشود، به چند شکل میتوانیم داشته باشیم؛ اگر آقا سرکار میرود از همان ابتدای زندگی که خوب و خوش هستند مرد بداند که ماهیانه یک چهارم یا یک سوم از حقوقش به حساب خانمش بابت مهریه میرود. خرد خرد پرداخت میشود بدون تنش و بدون اینکه خانم شانیتش زیر سوال برود و بدون اینکه مرد دچار مشکلاتی نظیر توقیف اموال بشود یا دچار بداخلاقی شود که اموالش را مخفی کند. این بحثهای فرهنگی است؛ شما میفرمایید که چرا باید مرد جرات نکند چیزی به نامش باشد؟ مهریه جزو دیون ممتازه است. یعنی اگر شما ۱۰۰ تا قرض داری مهریه در اولویت همه آن هاست. پس اینجا مرد دارد به تکلیف شرعی و اخلاقیاش عمل میکند. اگر مرد حقوقی نداشت میتوانند طرفین توافق کنند روی میزانی که توانش را دارند ولی ضمانت اجرا باشد. اینطوری بسیاری از پروندهها حذف میشود.
مجری: ضمانت اجرا چیست؟
پاد: اگر حقوق نباشد یک رابطه خصوصی بین طرفین میشود که هر ضمانت اجرایی میتوانند تعریف کند. ضمانت اجرایی میرود محاکم و آنجا باز قانون اعسار هست. ما نمیتوانیم بگوییم ظلم به مردم میشود در حالی که اصل بر اعسار است؟ مردی که نتوانست اعسارش را در حضور قاضی عادل اثبات کند یعنی دارد و نمیدهد. اصلا شما بگو ۱۰۰ هزار زندانی مهریه. تازه بدون تشریفات به اعسار رسیدگی میشود.
منافی: در رویههای جاری اینطوری نیست. پروندهای بود که یک سال در نوبت بود تا جلسه اعسار برگزار شود، در حالی که توقیف اموال به شدت اجرا میشد.
مجری: ضمانت اجرایی که فرمودید تا حد حبس پیش میرود؟
پاد: حتما باید برود، مثل سایر پروندههای مالی. مرد از ابتدا وقتی میبیند که باید در ۵ سال اول زندگیاش ۵۰ میلیون بدهد یا متقاعد میکند طرف مقابل را یا نه. با این راهکار پدیدهای که امروز خانم ازدواج میکند فردا مهریه را اجرا میگذارد نخواهیم داشت. حجم ورودی پروندههایمان کمتر میشود. در بحث قضایی گزارش اصلاحی داریم. طرفین میروند در حضور قاضی میگویند شما برای ما تعیین نکن. ما توافق میکنیم ماهی ۵۰ هزار تومان مثلا. یعنی یک نوع گزارش اصلاحی زن و شوهر از ابتدا تنظیم میکنند که بین آنها لازم الاجرا میشود. قبلا مطلق بوده؛ مثلا من صد تا سکه طلبکارم عند المطالبه باشد هر موقع دلم خواست میگیرم ولی وقتی پلکانی کردیم یعنی من نمیتوانم ۱۰۰ تا را همان اول بگیرم. اینطوری نه حالت عندالستطاعه دارد نه حالت عند المطالبه، بینابین هست و مبتنی بر روح کلی قوانین ماست. البته راهکار جانبی دیگری نیز دارم.
منافی: چندین ایراد فی البداهه روی این پیشنهاد به ذهن میرسد. اگر بخواهیم راه حل بدهیم باید مشکل را ریشهای حل کند. نه راه حلی که مقطعی منفعتی داشته باشد و بعد ۱۰ سال همان مسائل را ایجاد کند.
اول اینکه فرمودید اصلا زندانی مهریه ۱۰۰ هزار تا، ۱۰۰ هزار تا عدد نیست، ۱۰۰هزار آدم است، ۱۰۰هزار زندگی است. پس اینکه اگر مرد نمیتواند بدهد زندان برود…
پاد: نمیتواند نه، میتواند ولی نمیدهد. من نمیخواهم یک نفر هم زندان برود.
منافی: اصل این هست راهکاری بدهیم مردم درگیر نشوند. راهکار شما دوباره ضمانت اجرا میخواهد، پس درگیری دستگاههای دولتی را داریم. گزارش اصلاحی دارد یعنی دوباره مراجعه زن و شوهر به دادگاههاست.
ایراد دیگر تجمع قسطها در زمان است؛ زن و شوهر اول ازدواج با هم خوب هستند، شفاها با هم توافق میکنند. مرد میگوید من ماهی ۵۰ هزار تومان میدهم یا درآمدم کم هست پول نمیدهم، زن میگوید درک میکنم. دو سال دیگر که دعوایشان شد آیا باز دو سال قسط معوقه به زندان و دادگاه منتهی میشود؟ شفاهی است دیگر. پسر و دختر ۱۸ساله نمیآیند با هم بروند دادگاه بگویند ما گزارش اصلاحی میدهیم.
پاد: نیاز به دادگاه نیست و اصلا شفاهی نباید باشد. حتما باید در قالب سندهای ازدواج یک صفحهای طراحی شود. قسمت سایر شروط دارد میشود اینها را آورد.
منافی: تجمع قسطها چطور؟ در زندگی دیدم به من فشار میآورد یا از کارم اخراج شدم یا ورشکست شدم و... به خانمم میگویم که نمیتوانم بدهم خانم میپذیرد. دو سال بعد با خانم مشکل خوردم. آن موقع که میگویم نمیتوانم پرداخت کنم خانم از روی محبت قبول میکند، خانم را نمیبرم دادگاه که بنویسد.
پاد: آیا میبخشد یا میگوید اشکال ندارد حالا نده؟ در بخشش باید رجوع را در دادگاه اثبات کند.
به آمارها که نگاه میکنیم در ۵ سال اول زندگی طلاقها زیادتر است، اینجا به نفع طرفین میشود؛ یعنی اگر قرار باشد متارکه صورت بگیرد، کل مهر به زن تعلق نمیگیرد که به قول ایشان ظلم به مرد بشود. یک چیز منطقی به ازای سالهایی است که با هم زندگی کردند. چیزی شبیه تفاهم و توافقی که در عقد موقت دارند. باید قانون شود، اصلا سند ازدواج تغییراتی بکند و سردفتر ازدواج توضیح بدهد برای زوجین. زوجین در خصوص نحوه پرداخت مهریه توافق میکنند و سردفتر ازدواج وارد صفحه ازدواج میکند. ممکن است یک نفر بخواهد کما فی السابق عندالمطالبه باشد که این هم وارد میشود. یعنی دو مدل مهریه طراحی بشود. چاپی هم باشد که ضمانت اجرایی داشته باشد. به عنوان شرط هم نباشد، به عنوان مهریه باشد. چون وقتی شرط ضمن عقد میشود جنبه اثباتی آن سختتر میشود. در کنارش باید پیوست فرهنگی داشته باشیم؛ خود شما احتمالا جزو کسانی باشید میگویید سن دختر و پسر باید پایینتر باشد ازدواج کنند. ما نمیتوانیم آنها را وارد یک رابطه زوجیت بکنیم در حالی که عقلانیتشان را زیر سوال ببریم. باید جامعه به سمت عقلانی کردن ازدواجها پیش برود.
منافی: راهکارتان به نظرم عملی نیست؛ در همین حرفهایی که میفرمایید دوباره درگیری دادگاه و پاسگاه و درگیری حقوقی هست. شما اگر که حقوق نخوانده باشید در چه سنی میفهمید که آن چیزی که امضا میکنید میتواند چه عواقبی برایتان داشته باشد؟ من خودم که در زمینه حقوقی به شدت فعالیت میکنم شاید تا سن ۳۰ سالگی پختگی لازم را نداشتم. شما چه انتظاری از یک جوان ۱۸ساله که پدر و مادرش سر مهریهای که قرار است این بدهد چانه میزنند و میگویند ما توافق کردیم تو فقط امضا کن دارید؟
هدف قانون این است که اگر کسی که خودش صلاح خود را تشخیص نمیدهد را محدود کند. شما نمیتوانید بگویید چراغ قرمز سر چهار راه را بردارید، مردم گواهینامه گرفتند عقلشان میرسد بایستند و نایستند.
پاد: کارکرد قانون تنها این نیست.
منافی: تنها این نیست ولی این هست، یکی از کارکردهای قانون همین است که جلوی اعمالی که میتواند مشکل ساز باشد و خلاف عقل هست را بگیرد. یک جوان ۱۸ساله میخواهد دسته چک بگیرد که صد هزار تومان بکشد نمیدهند.
پاد: چرا به او اجازه میدهید ازدواج کند؟
منافی: چون بحث ازدواج و مهریه جداست. شما کارکرد مهریه را تغییر دادید. کارکرد مهریه بیمه طلاق نیست، این نیست که یک زن ازدواج کند تا آخر عمرش حقوق بگیرد، این نیست که در اموال شوهرش شریک شود. کارکرد مهریه بحث هبه هست. بیمه طلاق اگر قرار هست درست شود به بیمهها ابلاغ کنید درست کنند.
پاد: حلقه مفقوده بحث ما این است که شما مهریه را فقط ناظر به طلاق میدانید. خیلی بد است؛ کی گفته فقط خواستند طلاق بگیرند باید مهریه بدهند. من دارم برای زمان ازدواج که خوب و خوشاند میگویم.
منافی: من اگر زنم را دوست دارم و میخواهم بذل و بخششی کنم احتیاج نیست سند مهریه امضا کنم. چه احتیاجی هست که هدیه را قانونی کنند. راهکار اصلی از نظر من پرداخت نقدی مهریه در دفاتر ثبت اسناد است. این موضوع به طور ریشهای کار را حل میکند. تمام شاخصها طبق بررسی ما سبز است، فقط یکی قرمز دارد که کسانی که قبلا مهریه گذاشتند مشکلشان حل نمیشود. برای این که مشکل این افراد حل شود یکی از این راهکارها به عنوان راهکار کمکی برای این افراد مشخص شود: تعیین نرخ سکه مهریه، تعیین نرخ سکه روز براساس تورم یا کاهش سقف مندرج در ماده ۲۲ قانون حمایت از خانواده.
مهریه طبق احادیث و روایات باید چیزی باشد که مرد در آن واحد توان پرداخت داشته باشد نه چیزی که در آینده به دست میآورد. من اگر توانم هست یک سکه مهریه میکنم و اگر کارخانه دار هستم اگر میخواهم یک خانه به نام زنم میزنم. با این روش سقف گذاشته نشده ایرادی که برخی از علما -نه همهشان- میگیرند که سقف نباید باشد و شما هم اشاره کردید وجود ندارد. یک حالت دیگری است -شرایط جامعه را داریم میسنجیم- که خانمهایی هستند که میگویند ما جلوی در و همسایه میخواهیم هزار سکه مهرمان باشد. من اگر جای آن خانم هستم و با هزار سکه میخواهم پز بدهم و پز دادن را ترجیح میدهم به این که مهریهام حقیقی باشد، در دفترخانه امضا میکنم که دریافت کردم.
پاد: مشخص است که نهایتا این رویکرد به یک سکه میرسد. اشکالش این است که اولا یک نوع حدگذاری خیلی نامحسوس است دوم اینکه اتفاقا متوقف میشود ازدواجها. شما اگر نگاهتان فقط به طلاق نیست و انتهای همه زندگیها را طلاق نمیبینید قاعدتا به شروع زندگی هم فکر میکنید. شروع زندگی مسلما خانواده دختر با یک سکه راضی نمیشوند. یک بحث وحشتناکی هم دارد؛ وقتی حق طلاق متعلق به مرد است و مهریه را هم کم تعیین میکنند و ابتدا میپردازند، متاسفانه با وضعیت فرهنگی ما که ذائقه مردان تغییر کرده، 10 روز بعد زن را نمیخواهد و طلاق میدهد. چون دینی نیست دیگر. اگر هدف شما خانواده محوری است این طرح شما اساسا زندگی را ناپایدار میکند.
منافی: من با تغییر حق طلاق موافق هستم. نمیخواهیم در حق کسی ظلم کنیم. در همه قشری خوب و بد هست. آمدیم قانون این تغییرات را کرد و باعث شد آن آقا با خانم نخواست بسازد ولی طلاق هم نداد. من موافق هستم که روند طلاق اصلاح شود به نحوی که خانمی اگر میخواهد طلاق بگیرد عسر و حرج را ظرف یک سال بتواند ثابت کند نه اینکه طبق رویه جاری سه سال طول بکشد.
ولی این نکتهای که شما میفرمایید که آقا بخواهد خانم را طلاق زورکی بدهد، چیزی که در جامعه هست این نیست که مهریه به عنوان گروگانگیری باشد.
پاد: یکی از کارکردهایش در طول زمان این بوده.
منافی: ولی درستش این نیست. دو نفری که نخواهند با هم زندگی کنند هر چه قدر مهریه بگذارید بالای سر اینها زندگیشان جهنم میشود.
پاد: یک زمانی تعهدات پدربزرگان ما نسبت به خانواده خیلی متفاوت بود. حتی جوانمردیشان اقتضا میکرد پنهانکاری نکنند و مهریه خانمشان را بدهند و از یک سوم وصیت خاص برای همسرانشان کنند. شرایط فرهنگی ما به شدت تغییر کرده. من بسیار زنانی میبینم که از هر جهت دارای کمالات و جمالات هستند ولی همسرش کس دیگری را میخواهد و مهریهاش هم به دلایل شرعی و اخلاقی کم بوده و مهریه را داده و تحقیرآمیز طلاقش داده.
منافی: دغدغه شما را درک میکنم ولیکن راهکارش مهریه نیست. مشکل مهریه اول باید حل شود بعد از آن سراغ طلاق برویم.
مجری: شما هم موافق حل مرحله به مرحله هستید؟
پاد: قطعا موافق نیستم. مهریه تنها به هیچ وجه نباید تغییر کند. در این نگاههای مردانهای که هست ممکن هست خیلی دقت نشود. مثل همین نگاه که فکر میکنند همه چیز به نفع خانمها پیش رفته در حالی که در عمل اینطور نیست. تا چند سال قبل همه منکر علیه خشونت خانگی بودند که حضرت آقا صراحتا به این موضوع اشاره کردند.
مجری: راهکار دیگر شما چه بود؟
پاد: من قائل به خرد جمعی هستم که در آن باید بیشترین نقش را بانوان در مورد موضوعات خانواده داشته باشند. عقلانیت باید باشد. اگر این عقلانیت و خرد جمعی به جمعبندی برسد که در مورد مهریه حدگذاری کند، باید نهادهای دیگر در کنارش تقویت شوند. مثلا اجرت المثل ایام زوجیت ناظر به طلاق نباشد. حتما باید سالانه و ماهیانه تعیین شود برایش سقف، همان طور که برای مهریه تعیین میشود. اگر اسلام میگوید زن وظیفهاش فقط تمکین خاص است و اگر خانمی کار میکند، بحثی که «اصل بر تبرئی بودن است» نباشد، اصل بر قانون مدنی باشد که میگوید هیچ کس کاری را برای کسی بدون مزد انجام نمیدهد. اصلا مهریه در حد مهر المسمی (۵۰۰ درهم) باشد ولی تنصیف فقط ناظر به طلاق نباشد که در طلاق هم امکان فرار از دین بسیار برای مرد وجود دارد. بعضیها قائل به این هستند که تنصیف غربی است ولی اینطور نیست و در قانونمان پذیرفتیم. همین که در عامیانه پدران ما میگویند مال من و تو ندارد، اگر اینطور است، پس از ابتدا قانونیش کنیم.
من امیدوارم فرهنگسازی به سمتی برود که مرد مسلمان ما مهربان باشد؛ آن چیزی که در فرهنگ ایرانی است، یعنی از مهربانو قرار است این مهربان پاسبانی کند، نه اینکه دنبالش در دادگاهها برود، او هم اموالش را به نام خواهر و مادر و دوستش کند و به هر کسی اعتماد میکند الا خانواده اش.
منافی: نگاهی که شما دارید شاید نشات گرفته از رشتهتان باشد، نگاه دادگاهی به خانواده هست. رویکرد ما این است که مهریه برگردد به کارکرد اساسیاش و وقتی مهریه نقدا پرداخت شد عین زمان قدیم یا زمان پیامبر، اینکه دغدغه شما هم هست که زن منتفع بشود اول ازدواج نقدی میگیرد و زن منتفع میشود و بعدا هم دیگر کارش به دادگاه کشیده نمیشود و اگر توانستند با مودت و رحمت زندگی کنند، زندگی میکنند و اگر نتوانستند مهریه و هیچ چیز دیگری نمیتواند زندگی اینها را کنار هم نگه دارد. مرحله اول این است که موضوع مهریه را حل کنیم، مسئله بعدی طلاق است که مشکل طلاق را برطرف کنیم و اجازه سواستفاده ندهیم. دیدگاه مودت و رحمت و دیدگاه اجرایی در طرح شما ضعیف است. فقط یک نکته مثبت میتوانم ببینم این است که دست کسانی که کاسب مهریه هستند را کوتاه میکند.
پاد: همه نقد شما به خاطر کاسبی بوده.
منافی: ما فقط کاسبان مهریه را نمیبینیم. پاد: اصلا یک تجدید بیعتی میشود؛ مگر نمیگویید هدیه هست؟ شما ماهیانه به همسرت هدیه بده. نکاه حقوقی و قضائی نیست.
منافی: طبق شریعت مهریه باید مالی باشد که من در حال حاضر داشته باشم اینکه قسطبندی میکنید از اموال آینده که اصلا خواهم داشت یا نه طبق شریعت نیست. یک سوال، در دادگاهها شرایطی هست که مرد بتواند مهریه را ندهد؟ فرار کردن نه، از لحاظ اینکه قانون بگوید تو لازم نیست مهریه بدهی.
پاد: خیر.
منافی: آیه ۱۹ سوره نسا میگوید مهریه زنان را بدهید مگر اینکه عمل زشتی از آنان آشکار شود. یعنی برای ندادن مهریه راهکار میدهد. خانمی هست با مرد بیگانه ارتباط برقرار کرده، بعد شوهر را کشته، بعد زنِ قاتل، مهریه را از ورثه میگیرد. این چه اسلامیتی است؟ زشتتر از قتل و ارتباط نامشروع با بیگانه؟
پاد: آیه ۲۰ همین سوره که قنطار را میگوید خیلی از متخصصین گفتند بحث تراضی طرفین است. شما نمیتوانید یک موضوع کیفری جزایی پیش آمده بعد به عقدی که قبلا به آن متعهد بودی عمل نکنی. این خلاف روح قرآن است.
منافی: اولا اجتهاد برخلاف نص باطل است. دوما متن صریح آیه و ترجمه را خواندم و تفسیری ضمیمهاش نکردم.
پاد: من در این موضوع چون تخصص ندارم ترجیح میدهم ورود نکنم ولی برای قانون ما حتی در زمان مشروطه هم شرط بوده که طیفی از علما باشند و نظر بدهند. پس معتقد نیستم که حواسشان به این آیه قرآن نبوده.
منافی: حضرت امام فرمودند این نیست که تا اسم کشور را گذاشتیم جمهوری اسلامی بشود جمهوری اسلامی.
پاد: این حرف ناظر به عملکرد مسئولین است، ناظر به قوانین نیست.
مجری: لطفا جمعبندی بفرمایید.
منافی: مردها واقعا در این مملکت مظلوم هستند و به خاطر این که فمینیسم نفوذ کرده در ساختارهای حکومتی ما، باعث شده وضع قوانین کشور برود به سمتی که خانواده به این وضعیت فلاکت بار امروز رسیده. در ایران شما با هر کسی صحبت میکنید میگویند مردها همه حقوق را دارند در حالی که در واقعیت این نیست. در سال ۲۰۲۰ طبق آمار سازمان عفو بین الملل ۲۲۶ اعدام در ایران انجام شده که ۹ تا زن و ۲۱۷ تا مرد بودند. طبق خبر خبرگزاری ایسنا، امید به زندگی در بین مردان ایرانی ۵ سال کمتر از زنان است. ۹۷ درصد زندانیان، مردان و ۳ درصد خانمها هستند. طبق خبر خبرگزاری خبر آنلاین از هر ۱۰ قتل در تهران ۶ قتل شوهرکشی است. امید به زندگی مردها پایینتر است و به سلامت مردها توجه نمیشود، بعد هفته سلامت زنان، معاونت امور بانوان ریاست جمهوری انواع برنامهها را دارد. در مورد مهریه انواع فشار و لابی و پولهایی که خرج میشود ببینید. در جامعه سرمایه داری پول به مثابه قدرت است؛ وقتی معاونت امور زنان گذاشتید و نفرات معلوم الحالی در دوره تاریخ مسئولیت این را به عهده گرفتند و بودجههای میلیاردی خرج شده برای اینکه یک تفکر خاص فمینیستی در حاکمیت ریشه بدواند –البته میدانم شما موافق نیستید- نتیجهاش این میشود که در سال ۹۹ حدود ۴۰۰ هزار سرباز ماهیانه زیر ۵۰۰ هزار تومان حقوق میگرفتند. یک جوان در اوج کارایی و اینکه باید به فکر آیندهاش باشد، دو سال باید بیگاری کند. حالا اگر ۵ میلیون بود مطمئن باشید همین خانمهایی که در معاونت زنان بودند میگفتند زنان باید سربازی بروند به خاطر اینکه میخواهند منابع مالی را جا به جا کنند. مردان در این مملکت هیچ کس را ندارند که به امورشان رسیدگی کنند، نه دولت به فکر هست، نه معاونت امور زنان و نه فراکسیون زنان دارند، حتی آقایانی که در مجلس هستند خیلیهایشان با کارکرد فمینیستی رای میدهند با اینکه تعداد خانمها شاید کم باشد. مردان حتی برای پیگیری امورشان یک NGO ندارند. خانم ابتکار در مصاحبهای گفته زنها ۲۷۰۰ تا NGO دارند. در مقابل این ۲۷۰۰ تا چند تاNGO مردان وجود دارد؟
پاد: شما اینها را شاخص برای عدالت میدانید؟ شما از اسلام حرف میزنید شاخصهای غربی را میگویید.
منافی: الان سازمان یونسکو نماینده NGO داخل ایران گذاشته. سازمان ملل به NGOها پول میدهند که اهداف آنها را پیگیری کنند. ما رفتیم وزارت کشور گفتیم ما میخواهیم یک NGO برای مردان ثبت کنیم میگویند در بین ۳۰۰ و خوردهای سرفصل چنین سرفصلی وجود ندارد. این چه عدالتی است؟ ۹۷ درصد مرگها در اثر اشتغال در محل کار برای مردان است. وضعیت زندانیان مهریه و دادگاهها که این هست. تمام اینها نشان میدهد برخلاف این که میگویند ایران یک کشور مرد سالار است، در واقعیت این نیست. این اتفاقات نه تنها مردان را منزوی کرده و خانواده را پاشانده بلکه به ضرر خانمها هم کار کرده به خاطر اینکه مرد قوی میتواند زن قوی را نگه دارد.
پاد: اولا خارج از موضوع ما بوده ولی در باب دفاع از نظام اسلامی میخواهم بگویم. شما در جنبش مردانهای که با شاخصهای فمینیسم بودند از مردان دفاع کردید و واقعا ظلم به جمهوری اسلامی ایران است؛ مجددا میگویم اگر ما فمینیسم را براساس شاخصهای اسلامی رد میکنیم جنبشهای مردانه این چنینی را به مراتب افراطیتر و خطرناکتر میدانم برای نظام جمهوری اسلامی و بنابراین با این مخالفم. حضرتعالی بحث از خانواده میگویید ولی از تعداد NGOهای زنانه و مردانه میگویید. این چی را اثبات میکند؟
جمعبندی اینکه من مهریه را تابعی از عقد زوجیت میدانم و حاکمیت نمیتواند به تنهایی به سمت دخالت در یکی از مولفهها و حقوق ناشی از زوجیت برود. اینکه فرمودند مهریه فقط هدیه هست، اینطور نبوده. بالاخره اگر قبول داریم زوجین به سنی رسیدند که میتوانند وارد یک رابطه جدی به نام زوجیت شوند باید آگاهی بخشی کنیم نسبت به تکالیفی که دارند، نه تنها حقوقشان. چیزی که سالها از آن رنج میبریم این است که یک طرفه فقط در مورد وظایف زنان صحبت کردیم و در مورد تکالیف مردان صحبت نکردیم و نتیجه این میشود مرد ما الان احساس کند حقش تضییع شده؛ چون جمهوری اسلامی ایران به برکت تفکر حضرت امام و حضرت آقا به زن کرامت داد و در قوانین مخصوصا قوانین اجراییاش آمد سعی کرد ورود پیدا کند و صیانت کند که البته ناقص است و البته در اجرا دچار بدسلیقگیهای بسیاری شدیم. بنابراین راهکارم همان راهکار پلکانی بود و قبول ندارم که شما فرمودید حقوقی قضایی است. اتفاقا تجدید بیعت و تجدید مهر و مهربانی و وفاست.
فیلم کامل نشست را در ویدئو زیر تماشا کنید