به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، اکبر نصرالهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در نشست تخصصی جنگ روایتها در دوشنبههای سوهانک گفت: "جنگ روایتها" طبیعی و همیشه بوده است؛ آنچه که غیرطبیعی است، نوع رویکرد و راهبرد مسئولان و رسانههای داخلی در مواجهه با این جنگ است.
نویسنده کتاب مدیریت بحران در رسانههای حرفهای یا تشریح علل جنگ روایتها گفت: ایدئولوژی، سن، جنس، مالکیت، موضع، موقف، سطح سواد و تعلقات سیاسی رسانهها موجب میشوند رویدادها و وقایع واحد به صورت متفاوت روایت و گزارش شوند.
وی ادامه داد: متاثر از عوامل مختلف، روایتهای مختلف تا حد زیادی غیرعمدی است، اما زمانی که رسانهها، وقایع مختلف را عمدی، متفاوت روایت میکنند از تاکتیکها و راهبردهای مختلف و پیچیدهای استفاده میکنند. سکوت، کوچکنمایی، بزرگنمایی، تقدم و تأخر، تکرار، مقایسه، تحریف، شایعه و دربانی را از جمله راهبردها و تاکتیک های جنگ روایتها است که استفاده از آنها در سازمانهای رسانهای معمول و مرسوم است.
نصرالهی افزود: تاکتیک شروع قبل از دیگران در جنگ روایتها بسیار مهم است و میتواند نتیجه جنگ را تغییر دهد و هرکسی که روایت را زودتر شروع کند در جنگ روایتها پیروز میدان خواهد شد. مشکل رسانههای ایران به ویژه مسئولان این است که شروع دیرهنگام دارند به عنوان نمونه روایت ایران از آبان ۹۸ و اعتراضات و شورشهای متعاقب آن حدود یکسال بعد از حادثه گفته و موجب شده است روایت غلط رویترز از آمار ۳ هزار نفر کشته شده آبان ثبت و تکرار شود. معلوم است زمانی که رسانهها و مسئولان داخلی دیر روایت کنند و شروع دیرهنگام داشته باشند در جنگ روایتها بازنده خواهند بود و جریان تحریف شکل میگیرد.
نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانههای حرفهای گفت: در پاسخ به سوال یکی از شرکتکنندگان در جلسه در مورد نسبت جنگ روایتها و و ارونگی افکار عمومی گفت: وارونگی افکار عمومی نتیجه جنگ روایتها است.
* الجزیره و پرستیوی به مقابل با غرب پرداختند
اردشیر زابلیزاده نویسنده کتاب «جنگ روایتها» در ابتدای این نشست گفت: رقابت در حوزه شبکههای خبری با پخش ا خبار از جنس سخت این پیام را به دستاندرکاران حوزه رسانه القا کرد که مخاطبان خود را با خستگی مواجه میکنند و لازم بود برای این خستگی تحولی رقم بخورد. در نتیجه سبکهای خبری نیز سبکهای سنتی هستند که از جمله آنها سبک هرم وارونه با همان ویژگیهای خاص خودش است.
زابلیزاده تصریح کرد: ما یک روند و تحولی را شاهد هستیم که از شکلگیری شبکههای ۲۴ ساعته خبری و رقابتهای بین آنها خبر میدهد. بخشی از این رسانهها از جمله Cnn در برههای از زمان احساس کردند که مخاطبان خود از دست خواهند داد. اینجا بود که تصمیم گرفته شد از حوزه سخت خبر به حوزه نرم خبر مهاجرت کنند. نرم خبر ویژگیهایی دارد که از جمله آنها این است که مبتنی بر احساس بوده و شخصمحور و حادثهمحور است.
وی ادامه داد: در حوزه نرم خبر شبکههایی مثل فاکسنیوز به سرعت وارد گود شد و نرم خبر را در دستور کار خود قرار دادند تا بتوانند مخاطبان بیشتری را جذب کنند. شبکههایی مثل CNN نیز برای جا ناماندن از سایر رقابتها وارد عرصه شده و به سرعت بخشهای خبری خود را توسعه دادند. شبکههای خبری که سخت خبر را در دستور کار خود قرار داده بودند این مأموریت را پیدا کردند که اخبار سخت را به اخبار نرم تبدیل کنند.
زابلیزاده گفت: در حوزه روزنامهنگاری به سبکی به نام «روزنامهنگاری روایتی» برمیخوریم که این سبک خود را از سبک سنتی جدا میکند و هرم وارونه را تغییر میدهد. امروز اکثر شبکههای خبری دنیا اگر میخواهند خروجی بهتر، جذابتر و اثرگذارتر داشته باشند، نمیتوانند از این سبک استفاده نکنند. ساختار روزنامهنگاری روایتی یک نوع ساختاری است که درباره منابع مختلف پرسشگری را انجام میدهد.
نویسنده کتاب "جنگ روایتها" خاطرنشان کرد: در سال ۱۹۹۰ کاری که CNN با جنگ خلیج فارس کرد این بود که اخبارش را در چارچوب حوزه روایتی منعکس کرد. یا اتفاقی که در ۱۱ سپتامبر افتاد اخبار آن داستان داشت و براساس روزنامهنگاری روایی صورت گرفته است. اخباری که در گوشه و کنار جهان منتشر میشود و یک طرف آن هژمونی غرب و یک طرف آن رسانههای محلی هستند که اینها نیز از روزنامهنگاری روایی استفاده میکنند.
زابلیزاده گفت: موقعیت ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران و مواضع سیاسی و عقیدتی کشور باعث شده است که در تعارض با منافع کشورهای غربی باشد و توجه کشورهای غربی از جمله رسانههای غربی به ایران و خاورمیانه بیشتر شود. بنده یک کتابی را نوشتم که در این کتاب ۴ شبکه تمام خبری دنیا مثل CNN، BBC و در مقابل این هژمونی غرب، شبکه پرستیوی و الجزیره را انتخاب کردم.
وی ادامه داد: زمانی که به تاریخچه تحول در حوزه فناوریهای ارتباطات نگاه کرده و به موازات آن تحولات و پیشرفتی در حوزه خبر و خبررسانی صورت میگیرد، شاهد یک توسعه هستیم و این اتفاقات باعث شد که دو رویکرد در واقع پیشرو داشته باشیم که یک رویکرد ما حوزه عمومی جهانی است و یک رویکرد، سلطه جهانی است. این دو رویکرد در پی شکلگیری شبکههای ۲۴ ساعته خبری و تحول در شیوه و ارائه ا خبار به سبکهای جدید و استفاده از چارچوببندیهای خبری و نظریههای جدید به وجود آمده است.
زابلیزاده گفت: به مرور با بهتر شدن وضعیت اقتصادی، کشورهایی که در مقابل هژمونی غرب قرار داشتند دست به تغییر در حوزه زیرساختهای خود زدند و شبکههایی را مقابل شبکههای هژمونی غرب ایجاد کردند. به عنوان مثال شبکه "الجزیره" و شبکه "پرستیوی" از جمله این رسانهها هستند که این شبکهها با چارچوب جدید در مقابل غرب قدعلم کردند.
* آمریکا از دهه ۸۰ به بعد خبرنگار ضداسلام تربیت میکند
حسن خجسته استاد دانشگاه و معاون اسبق صدای جمهوری اسلامی ایران در ابتدای سخنان خود در این نشست گفت: بنده یک سندی در اختیار دارم که برای سال ۲۰۰۳ یا ۲۰۰۴ است که عنوان این سند "آینده رسانهها" است که این سالها مصادف با حمله آمریکا به عراق و قصه ۱۱ سپتامبر بود و از آن طرف طالبان نیز بسیار نفوذ کرده بود و از طرفی جریان دینی قدرتمندی نیز توسط جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته بود. در این سند آمده است که دو جنگ در آینده وجود دارد که یکی جنگ ایده و دیگری جنگ روایت است.
وی ادامه داد: در دنیا دو جنگ مهم رسانهای وجود دارد که یکی جریان جاری و دیگری نیز رسانههای جایگزین هستند که این رسانههای جایگزین انواع متفاوتی دارند که یکی از آنها آنتیمدیا است که به معنای رسانههای مخالف جریان اصلی است که زورشان به این رسانههای اصلی نخواهد رسید. در ابتدا باید سپهر رسانهای ما مشخص شود. سه گروه در سپهر رسانهای وجود دارد، نخست رسانههایی که با ما همراه هستند، دوم رسانههایی که کاری با ما ندارند، اما به دنبال مشتری و تبلیغ هستند و گروه دیگر رسانههایی هستند که با ما رقابت دارند و ممکن است در مخالفت اساسی با ما باشند.
خجسته گفت: در سپهر رسانه، روایتگری معنا پیدا میکند یعنی ممکن است در یک موضوع ما سه روایت داشته باشیم که روایت چگونگی بیان داستان یا قصه است. در سندی که ابتدای سخنان خود عرض کردم درباره "ایده" آمده است که، اصلاً نباید فکر کنیم دنیا و غرب میتواند بر اسلامگرایان پیروز شود. چون گروههای اسلامگرا قبل از انقلاب ایران به صورت پراکنده در کشورهای مختلف وجود داشت به عنوان مثال اخوان المسلمین به صورت پراکنده در مصر حضور داشت.
وی ادامه داد: فوکو فیلسوف چپ تند غربی قبل از انقلاب به دانشگاه تهران آمد که این شخص بعد از حضور در ایران میگوید در انقلاب جمهوری اسلامی ایران فقط شخص امام خمینی (ره) نقش دارد و هیچ کس دیگری در آن نقشی ندارد. برژینسکی در کتاب خود میگوید که اگر آمریکا در قرنهای آینده نیز از هر لحاظ برتری داشته باشد ۵ نقطه را باید در دنیا کنترل کند که این شامل چین، کره شمالی، فلسطین، ایران و روسیه است. در سند آمده است که یکبار مرزهای اندیشهای ایران در قالب حزبالله لبنان و … به بیرون از این کشور درز کرده است و اگر برای بار دوم نیز این اندیشهها صادر شود دیگر این اندیشه برگشتناپذیر است و راههای رهبری آمریکا بر دنیا بسته میشود.
خجسته تصریح کرد: ما یک چارچوب کلانی داریم که این چارچوب کلان جهت ایده را تعیین میکند. به قول چامسکی که میگفت نظام آموزشی آمریکا ضدکمونیست تربیت میکرد یعنی هر خبرنگاری که در آمریکا تربیت میشد به دنبال ضعفهای نظام کمونیستی میرفت که از دهه ۸۰ به بعد ضداسلام شده است یعنی آمریکا خبرنگاران ضداسلام تربیت میکند.
وی در ذکر مثالی برای تشریح نوع روایتها درباره یک موضوع گفت: دکتر کلانتری وزیر کشاورزی مرحوم هاشمی رفسنجانی در اواخر دوره اول دولت آقای هاشمی اعلام کرد که در تولید گندم به خودکفایی رسیدیم که این بعد از جنگ ۸ ساله و آن همه خسارت فراوان خبر مهمی محسوب میشد با توجه به اینکه گندم یک کالای ضروری و استراتژیک محسوب میشد. بیبیسی همان روز این خبر را منتشر کرد و خبر را با ذکر این جمله "بنابر ادعای یک مقام دولتی" منتشر کرد.
مجموعه نشستهای تخصصی دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز با عنوان "دوشنبههای سوهانک"، هر هفته یک موضوع مهم را با حضور استادان و و دانشجویان بررسی و راهکار ارائه میدهد.