رهبر انقلاب در حوزه اقتصاد، صنعت و دیپلماسی نیز راهبرد بازدارندگی را نشان دادند که دولت نه تنها هیچ برنامهای برای دستیابی به این راهبردها نداشته، که حتی در جهت مخالف آن نیز حرکت میکند.
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو- پوریا حیدری؛ * قطعا تجربه تلخی همانند برجام که خاتم تمامی مشکلات در ذهنهای معدوم بود با شکستی مواجهه شده که قابل جبران نیست، اما بیش از هرچیز الزام در درس گرفتن از چگونگی تعریف کردن «تعامل با دنیا» است تا تمامی کارشناسان وتحلیل گران بدون شبهه بتوانند تصمیمات دولت تدبیر و امید را متوجه بشوند و همگرایی در فکر جامعه سیاسی وجود داشته باشد.
این مجهول بودن اندیشه دولت جای تعجب ندارد، بلکه آنچه تعجب آور است، اینکه رئیس جمهور کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران، به جای مبنا قرار دادن تفکرات و خطبههای امیرالمومنین (ع)، با مبنا قرار دادن ماکیاول، اخلاق سیاسی را به نفع منافع شخصی و حزبی و سرمایه داران و ابرسرمایه داران کشور تغییر میدهد.
جناب رییس جمهور می فرمایند: یک عده می گویند شما وقت هدر میدهد با خارجیها صحبت می کنید، ولیای کاش، فقط به وقت هدر دادن بسنده میشد، هرجا شاهد عملی کردن صحبت این بزرگوارها بوده ایم با خسارتهای جبران ناپذیر مواجه شدیم، در جنگ با داعش هرجا راهکار مقاومت دنبال شد امروز آزاد شده است، ولی هرجا آقایان با مذاکره و صحبت به مصاف دشمن رفته اند اوضاع هنوز هم قفل بوده و سرنوشت نامعلومی دارند.
اقای روحانی میفرمایند عدهای میگویند در اقتصاد باید روی پای خود بایستیم که البته حرف درستی هم هست! بله، زندگی را میتوان گذراند، ولی رشد و توسعه بی تعامل با دنیا ممکن است؟!
کشورهایی مثل آلمان و ژاپن کشورهای متروپل هستند، این کشورها اقتصاد قوی و صنایعهای تک یا تکنولوژی سنگین دارند و میزان تولید ناخالص ملی در آن کشورها بسیار بالا است. آلمان چطور به چنین جایگاهی رسیده که کشور ابر متروپلی مثل امریکا و متروپلی مثل ژاپن مدل توسعه و حتی بخش قابل توجهی از قانون اساسی خود را از آن گرفته اند؟!
پس از انقلاب صنعتی و در مقابل توسعه یافتن بریتانیا، آلمان برای پیشرفت صنعت و بازار و اقتصاد خودش با قطع هرگونه واردات، عملا مرزهای خود را برای سالها بست و تولید را داخل کشور به راه انداخت. اوایل در صنعت و کشاورزی و... ضعیف بود، ولی تسلیم نشد. دولت همه جانبه به حمایت از تولید پرداخت، برای تولیدیها و کارخانهها استانداردهای کیفی تعیین کرد و بر اجرای این استانداردها نظارت درست و جدی انجام داد. کارخانهها حق پایین آمدن از استانداردهای وضع شده را نداشتن، دولت حمایت میکرد، ولی در مقابل انتظار کیفیت داشت. کارخانه رو دست سرمایه دار نمیداد که سرمایه سالاری شکل بگیرد و مدیر کارخانه کارمند دولت بود.
زمانی که صنعت آلمان به اینجا رسید مرزهای اقتصادی را باز کرد و صنایع و اقتصاد و بازارهای کشورهای بسیاری را در اختیار گرفت.
این مدل مشابه چیزی است که رهبر معظم انقلاب بیش از بیست سال است میگوید، ایشان از نیروهای مسلح کشورمان انتظار رسیدن به بازدارندگی داشت و این بازوی انقلابی و ولایت مدار به خوبی برای رسیدن به این راهبرد برنامه ریزی و تلاش کرد و به آن دست یافت. به روز بودن این مسئله رو میتوانید در زدن پهپاد گلوبال هاوک فخر صنعت نظامی امریکا دانست و در مقابل ناتوانی اشکار ابرقدرتی مانند امریکا در انتقام گرفتن را شاهد بودیم.
رهبر انقلاب در حوزه اقتصاد، صنعت و دیپلماسی نیز راهبرد بازدارندگی را نشان کردند که دولت محترم نه تنها هیچ برنامهای برای دستیابی به این راهبردها نداشته، بلکه به برنامه ریزی و اجرای راهبردی متفاوتی نسبت به راهبرد رهبر انقلاب پرداختند.
زمانی که ما با شرایط مدیریتی اسفبار خود باعث شدیم وزن اقتصادی و صنعتی بالایی نسبت به رقبای سیاسی خود نداشته باشیم، تعامل بدون انگیزه رشد و توسعه درونی و اقتصاد ملی، باعث میشود ایران تبدیل به کشور خام فروش از منابع طبیعی خود به کشورهای متروپل کنونی شود.
در چنین شرایطی که کشور نیاز به حمایت از تولید کارآمد و صنایع تبدیلی دارد، اما در عمل شاهد تلاشهایی جدی برای احیای وزارت بازرگانی، برا پیشبرد اهداف سودآور واردات هستیم تا تولید داخل به تاریخ سپرده شود! درست بر عکس راهبردی که مقام معظم رهبری سال هاست بر آن تأکید میکنند.
ایجاد بستر مناسب برای اتصال دانشگاهیان و جامعه صنعتی یک امر ضروری برای حل بیشتر معضلات مطرح شده است. دانشگاهیان راه حل اکثر بن بستهای صنایع، تجارت و استفاده بهینه و ارزش افزوده منابع طبیعی این مرز و بوم را به خوبی میشناسند.
پوریا حیدری- دبیر واحد سیاسی جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه آزاد همدان.
انتشار یادداشتهای دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالان دانشجویی است.