به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، طی سالهای گذشته مقامات امنیت ملی ایالات متحده به شدت بر قدرت نظامی رو به رشد چین متمرکز بوده اند. واشنگتن که تا زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با چنین رقیب قدرتمندی روبه رو نشده بود اکنون پکن را به عنوان یک رقیب نزدیک به همتا توصیف میکند.
با این حال به نظر میرسد که استراتژی دفاعی ایالات متحده برای چالشهای مرکزی که چین مطرح میکند، کالیبره نشده باشد. مدرنیزاسیون سرسام آور ارتش چین که در نیروی دریایی چشمگیر و در نیروی موشکی، مرگبار توصیف میشود یکی از پایههای به همان انداره مهم را پنهان میکند:موقعیت اقتصادی چین.
چین نه تنها شریک تجاری بسیاری از کشورهاست بلکه اکنون بسیاری از زیرساختهای حیاتی را که تجارت بین المللی را امکان پذیر میکند فراهم میکند. این نفوذ به ویژه در حمل و نقل دریایی مشهود است که در آن شرکتهای چینی با پیوندهای نزدیک با پکن در تامین مالی، طراحی، ساخت و بهره برداری و مالکیت پایانههای بندری در سرتا سر جهان تبدیل شده اند.
شرکتهای چینی اکنون دارای پایانههایی در نزدیک به صد بندر تجاری هستند که درنقاط بزرگ جهان قرار دارند.
گسترش بندر جهانی پکن در درجه اول یک پدیده اقتصادی است که عمدتاً توسط عوامل تجاری هدایت میشود.
و بیش از ۹۰ درصد تجارت کالای چین از طریق دریا انجام میشود که به طور قابل توجهی از میانگین جهانی ۸۰ درصد فراتر رفته است.
بنادر اقیانوسی در سراسر جهان مجرای ضروری برای واردات عظیم انرژی، مواد معدنی، کشاورزی و سایر کالاهای جهانی چین هستند. پایانههای کانتینری مدرن و کشتیهای کانتینری بزرگ صادرات حجم عظیمی از کالاهای ساخت چین را تسهیل میکنند. محوریت تجارت بینالملل در مدل توسعه اقتصادی چین، مسیر پکن را به سمت یک موقعیت فرماندهی در صنعت حملونقل دریایی جهانی ترسیم کرد.
سرزمین اصلی چین خود میزبان هشت بندر از ده بندر بزرگ جهان از نظر ظرفیت بار و هفت بندر از ده بندر بزرگ از نظر ظرفیت است. تا پایان سال ۲۰۲۲، شرکتهای چینی مالکیت و یا سهام عملیاتی را در ۹۵ بندر در ۵۳ کشور به دست آوردهاند که در تمام قارهها بهجز قطب جنوب دربر میگیرد.