به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، اسم مدارس فرسوده که به گوشمان میخورد تصویر شهرستانها، مناطق کم برخوردار و مدارس حومه کلانشهرها در ذهنمان نقش میبندد، اما در بسیاری از مدارس کلانشهری مانند تهران نیز ناایمنی پرسه میزند.
فرسودگی سازهها فقط شامل مدارس نمیشود، بسیاری از بیمارستانها و دانشگاهها نیز با این مشکل دستوپنجه نرم میکنند.
سهشنبه ۲۴مهر ۱۴۰۳، مجتمعشکوه دانشگاهآزاد تهران جنوب دچار فرونشست زمین شد که با حضور آتشنشانی و تخلیه دانشجویان از محل حادثه همراه بود. با تصمیم مسئولین دانشگاه، برای حفظ ایمنی و جان دانشجویان کلاسهای آموزشی به مکان دیگری منتقل شد. اما منتقل کردن دانشجویان از کلاسی به کلاسی دیگر دردی را دوا میکند؟ آژیرخطر فرسودگی مدت هاست در بسیاری از سازههای دیگر مانند مدارس و بیمارستانها به صدا درآمده است.
این بحران درچندسال اخیر بیشتر گریبانگیر کودکان و نوجوانان درمدارس سراسرکشور بودهاست. از این رو فرسودگی مدارس بهخصوص در تهران نیاز به بررسی و توجه بیشتری دارد.
راه بازسازی مدارس طولانی و سرعت نهادهای مربوطه درحداقل خود است. شاید بهتر است اینگونه شرح دهیم که مدرسه مکانی است که کودکان و نوجوانان کشورمان حداقل یکسوم از زندگی خود را در آنجا میگذرانند و فرسوده بودن این مکان هرلحظه جان فرزندان بسیاری از والدین را تهدید میکند. در نتیجه باید همه تلاشهای ممکن را برای به حداقل رساندن آسیبهای احتمالی انجام داد.
عباس زارع، مدیرکل نوسازی مدارس استان تهران اوایل مهرماه ۱۴۰۳ در جلسهای که با اصحاب رسانه به مناسبت آغازسال تحصیلی داشت اعلام کرد که ۳۶ درصد مدارس تهران تخریبی و یا فرسوده است. عباس زارع با ادعای کاهش آمار مدارس فرسوده افزود: آمار مدارس فرسوده کاهش داشته است و ۵۰۰ کلاس تخریب و بازسازی شدهاست.
عباس زارع در اسفندماه ۱۴۰۱ اعلام کرد ۱۵ درصد مدارس تهران نیازمند تخریب و ۲۳ درصد مدارس احتیاج به مقاوم سازی داشته اند. این درحالی است که او در اوایل سال تحصیلی ۱۴۰۴_۱۴۰۳ اعلام کرد ۱۳ درصد مدارس نیاز به تخریب و ۲۲ درصد مدارس احتیاج به مقاوم سازی دارند.
هرچند طبق درصدهای اعلام شده از سوی سازمان نوسازی مدارس تهران از مدارس فرسوده در۲ سال گذشته کاسته شدهاست، اما این سرعت حداقلی بسیار بوی نگرانی جان دانشآموزان و معلمان را نمیدهد.
سال گذشته بحث ایمنسازی مدارس تهران در دستورکار آتشنشانی و سازمان مدیریت بحران شهرتهران قرارگرفت و توافق نامهای هم در این زمینه با آموزش و پرورش امضا شد.
قدرتالله محمدی رئیس آتشنشانی تهران در اوایل سال تحصیلی ۱۴۰۴_۱۴۰۳ اعلام کرد: در تهران از هر دو مدرسه یک مدرسه ناایمن است. مدارس از نظر حریق هم در وضعیت خوبی قرارندارند.
رئیس سازمان آتشنشانی تهران در ادامه افزود: ۵۰ درصد مدارس تهران ناایمن است و از۵۰ درصد مابقی فقط ۳ مدرسه موفق به دریافت تائیدیه آتش نشانی شدهاند.
محمدی دراین باره با ابراز نگرانی گفت: از ۴هزار و ۵۳۸ مدرسه شهرتهران بازدید شد که درنهایت فقط ۳ مدرسه موفق به دریافت تائیدیه نهایی آتش نشانی شدهاند!
محمدی افزود: متأسفانه هیچیک از مدارس، جهت ایمنسازی خود به آتشنشانی مراجعه نکرده و هیچ نامهای از طرف آنها صادرنشده است و این موضوع باید به اجبار و پیگیری سازمان آتشنشانی صورت گیرد.
اتوجه به آمار منتشرشده از سوی آتشنشانی مبنی بر ایمن نبودن ۵۰ درصد مدارس تهران، اگر زلزله مخربی در تهران رخ دهد با فاجعهای عظیم روبهرو خواهیمشد و آنموقع ممکن است حسرت زمان از دسترفته را بخوریم که میتوانستیم جدیتر و سریعتر به این موضوع رسیدگیکنیم، اما امروز و فردا کردهایم.
نکته درخورتأمل این است، مدارسی که برای دریافت تائیدیه اقدام نکردهاند چگونه مجوز ثبتنام دانشآموز دارند؟ معاونین و مدیران این مدارس اگر نگران جان خود نیستند چگونه اجازه میدهند که در این فضای ناایمن معلمان تدریس و دانشآموزان تحصیل کنند؟
ناایمنی فقط شامل مدارس دولتی نمیشود و بسیاری از مدارس غیردولتی که هزینههای بالایی هم دریافت میکنند حاضر به پرداخت هزینه برای بالابردن ایمنی خود نیستند. به نظر میرسد همانطور که تمدید پروانه بیمارستانها منوط بر تائیدیه آتشنشانی است، لازم است ادامه فعالیت مدارس هم منوط به اخذ تائیدیه ایمنی از سوی آتشنشانی باشد. تخریب و بازسازی مدارس فرسوده شاید راهی طولانی باشد، اما رعایت کردن نکات حداقلی ایمنی کاری است که نیاز به یک سرسوزن نگرانی و احساسمسئولیت از سوی مسئولین و مدیران این مدارس دارد.
محیط آموزشی تأثیر چشمگیری بر روی عملکرد دانشآموزان دارد. محیط آموزشی مناسب میتواند سبب افزایش تمرکز، انگیزه و یادگیری سریع مفاهیم آموزشی شود واز طرفی دیگر، نامناسب بودن محیط میتواند موجب بهوجود آمدن انواع مشکلاتی شود که از تمرکز و علاقه دانشآموز به یادگیری جلوگیری کند.
طبق پژوهشهای انجام شده، مدرسه زیبا یادگیری را آسان کرده و نشاط و شادابی را برای کودکان و نوجوانان به ارمغان میآورد، اما مدرس های که کلاسهایش نور ندارد، سقف و دیوارهایش با فرسودگی خود محیطی سرد و بیروح ایجاد کردهاست، دستآوردی جز بیمیلی نسبت به یادگیری، بهوجودآمدن حس ترس، خستگی زودرس، اضطراب و خشم نخواهد داشت. همانقدر که آموزش اهمیت بسیاربالایی دارد محیط آموزشهم در روند یادگیری و تحصیل از اهمیت بالایی برخورداراست.
درسالهای اخیر به علت فرسودگی و ناایمن بودن مدارس درسراسرکشور، شاهد حوادث تلخی مانند آتشسوزی مدرسهای در اسوه حسنه زاهدان و فروریختن سقف مدرسهای در ارومیه بودهایم، بهتروعقلانیتر است که قبل از وقوع حوادث جدید برای حل این بحران تلاشی درخورانجام دهیم. هزینهای که قراراست برای خسارات جانی و مالی صرف شود میتواند در راستای ایمنسازی و پیشگیری انجام شود.
حادثه انگیزه زیادی برای ورود به محیط ناامن دارد و دراولین فرصت پیشآمده بدون اجازه وارد میشود، با جدیگرفتن این بحران و غنیمت شمردن دقایقی که میگذرد میتوانیم دانشآموزان را ازاتفاقات تلخ دورنگهداریم. برطرف کردن بحران فرسودگی مدارس، هم میتواند به پیشگیری خسارات جانی کمک کند و هم میتواند در روحیات و تحصیل دانشآموزان که آیندهسازان کشورمان میباشند تأثیر بهسزایی بگذارد. عواقب کوتاهی درانجام این امور برعهده مسئولینی است که فکرمیکنند زمان زیادی برای خاموشکردن این آژیرخطردارند و به اصطلاح میخواهند "ازشنبه" شروع کنند.
* علی کیمیائی