اصفهان تا کمبریج؛ روایت نصر اصفهانی از راه دشوار تا افتخارات جهانی در زیستفناوری

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، دورهمی صمیمانه اعضای نشریه ژن نو با دکتر نصر اصفهانی به منظور انتقال تجربه همراه جمعی از اساتید پژوهشکده زیست فناوری رویان اصفهان در دانشکده دامپزشکی شهید باهنر کرمان برگزار شد.
من متولد ۱۳۴۵ هستم و در یک خانه قدیمی و خانوادهای مذهبی در اصفهان به دنیا آمدهام. پدرم تحصیلاتش سیکل بوده و مادرم دوران ابتدایی را گذرانده است. پدرم در سطح خودشان نیز زمینه تجارت فعالیت داشت.
از ۵ سالگی شروع کردم به رفتن به پیش دبستانی و تا سال اول دبیرستان را در اصفهان تحصیل کردم. آن سال همزمان بود با دوران جنگ ایران و عراق بود و ما هم به عنوان جوان ایرانی عِرق ملی داشتیم و علاقه زیادی به جبهه رفتن و دفاع از میهن داشتیم. به همین دلیل پدرم به دلیل ترس از خطرات احتمالی، تصمیم گرفتند که برای ادامه تحصیل به انگلستان بروم. ابتدا همراه پسرعمویم به سوریه رفتیم تا اقدامات ویزا را انجام داده و سپس به انگلستان برویم. من در سن ۱۵ سالگی وارد انگلیس شدم که در آن زمان هم خیلی سخت بود ولی به لطف پروردگار و حس وحالهای جوانی به دنبال درس رفتم.
دوره پیش دانشگاهی و دبیرستان خود را در ایرلند شمالی گذراندم. قانون خوبی که داشتند این بود که اگر دانش آموزان در مدرسه دولتی درس نخوانند، باید به کالج (مدارس شبانه روزی) بروند و من نیز به ناچار در ایرلند شمالی در کالج تحصیل کردم. در کالج اکثر بچهها درس نمیخواندند و در کلاسها تقریبا هفت یا هشت نفر بودیم و حتی بعضی اوقات کلاسها به صورت خصوصی برگزار میشد. مثلا به خاطر دارم که استاد شیمی ما از بیست جلسه، ده جلسه آن را به صورت خصوصی به من تدریس کردند.
در آنجا زندگی مناسب و خوبی داشتم. مثلا هفت یا هشت صبح به استخر میرفتم و بعد از صرف صبحانه از ساعت نُه تا دوازده در کلاسها شرکت میکردم و بعد از آن تا ۲ ساعت استراحت میکردم و بعد از صرف نهار به کالج میرفتم و در کتابخانه و تا نیمههای شب درس میخواندم. در آن زمان نمراتم بسیار خوب بود و دوست داشتم پزشکی تحصیل کنم، اما به دلیل ضعف در زبان نتوانستم وارد این رشته شوم. با این حال، با نمرات خوبی که کسب کرده بودم، از دانشگاه لندن پذیرش گرفتم و رشته لیسانس بیولوژی و آناتومی را انتخاب کردم.
در سال ۱۹۷۸ میلادی، اولین بچه IVF به دنیا آمد و من سال ۱۹۸۰ وارد انگلستان شدم. پس از پایان تحصیلات، یکی از استادان بیولوژی تولید مثل به من پیشنهاد داد که به دانشگاه کمبریج بروم. من نیز دکتری تولید مثل را در این دانشگاه گرفتم.
کمبریج یکی از بهترین دانشگاههای دنیاست و من تحت نظر دکتر مارتین جانسون، استاد برجستهای در این زمینه، تحصیل کردم. پس از کسب مدرک دکتری، استادم پیشنهاد داد که برای پسادکتری بمانم، اما من تصمیم گرفتم که مهارتهای بالینی IVF را یاد بگیرم و به مدت یک سال به مرکز BORN رفتم، جایی که اولین بچه IVF دنیا در آنجا به دنیا آمده بود.
پس از آن، تصمیم گرفتم به ایران برگردم تا خدمات مشابهی را ارائه دهم. سال اول تدریس زبان تخصصی را در شهرکرد آغاز کردم که چندان مورد علاقهام نبود. سپس به دانشگاه علوم پزشکی منتقل شدم و چند سالی به تدریس برای دانشجویان علوم پزشکی پرداختم.
من اولین مرکز ناباروری و نازایی را تأسیس کردم و قصد داشتم استاد دانشگاه نیز بشوم، اما به دلیل قانونی که اجازه نمیداد کار خصوصی انجام دهم، از دانشگاه خارج شدم. در این سالها با دکتر کاظمی آشتیانی آشنا شدم که از من خواستند به مرکز رویان بروم و تغییراتی در روشهای IVF ایجاد کنم.
این همکاری باعث شد تا پژوهشکده زیست فناوری در اصفهان راهاندازی شود که اکنون حدود ۹ تا ۱۰ هیئت علمی و ۳۰ تا ۴۰ پژوهشگر دارد. هدف من این است که دربارهی سلامت زندگی و سالم زیستن آگاهی لازم را به جوانان کشورم منتقل کنم.
سوال: سیار عالی است! ما تصور نمیکردیم که به سوال اول اینقدر جامع و کامل پاسخ دهید؛ بنابراین، برخی از سوالات ما حذف شد. آقای دکتر، چه عاملی باعث شد که به حوزه جنینشناسی و سلولهای بنیادی علاقهمند شوید؟
نازایی یکی از معضلات بزرگ در هر جامعهای است و اولین تولد بچه لقاح آزمایشگاهی، دریچهای جدید به جهان باز کرد. علم بیولوژیک تولید مثل، به ویژه IVF و لقاح آزمایشگاهی، در آن زمان به یکی از موضوعات داغ تبدیل شده بود و بیماران زیادی برای درمان به ما مراجعه میکردند. من درد و رنج زوجها را مشاهده میکردم و احساس میکردم که هم لطف پروردگار و هم دست روزگار باعث شده است که این رشته سر راه من قرار گیرد تا بتوانم به جایی که هستم برسم. همیشه تأکید میکنم که این موفقیت نه تنها حاصل هوش و استعداد من، بلکه نتیجه پشتکار، تجربه و تلاش مستمر من است.
سوال: نتایج بهدستآمده از مطالعه و تحقیق در کدام موضوع شما را به وجد آورده است؟
در سالهای اخیر، دستاوردهای قابل توجهی در زمینههای مختلف علمی و پژوهشی به ویژه در حوزه باروری و تولید مثل حاصل شده است. یکی از این دستاوردها، فعالسازی تخمک است که برای نخستین بار در ایران انجام شد. ما مقالات متعددی در این زمینه منتشر کردهایم و به جرات میتوان گفت که در سطح جهانی، بیشترین تعداد مقالات مرتبط با این موضوع را داریم. همچنین، در زمینه ساختار و آزمایشات اسپرم، پژوهشکده ما در زمره ۱۰ پژوهشکده برتر دنیا قرار دارد و خود ما نیز رتبههای هشتم و نهم را کسب کردهایم. تلاشهای مستمر ما در تحقیقات، به ویژه در راستای کمک به مردم، قابل توجه است.
یکی دیگر از پروژههای مهم که به من محول شد، شبیهسازی حیوانات بود. اولین حیوان شبیهسازی شده همزمان با شروع تحریمها به دنیا آمد و این خبر به عنوان یکی از سرفصلهای اصلی اخبار جهانی مطرح شد. جالب اینجاست که رسانهها اعلام کردند ایران نه تنها به دنبال علم هستهای است، بلکه در سایر زمینههای علمی نیز پیشرفتهایی دارد. من بر این باورم که این خودباوری و اعتماد به نفس بود که به ما اجازه داد تا این دستاوردها را در کشور خودمان به ثمر برسانیم.
سوال: چه نوآوریهایی در حوزه شما در حال وقوع است و چه آیندهای را برای این حوزه پیشبینی میکنید؟
به نظر من نوآوریهایی که در حال شکلگیری هستند، ناشی از نیاز انسانها به مقابله با چالشهایی همچون آلودگی هوا و تغذیه نامناسب است که به تدریج میتواند منجر به کاهش قابلیت تولید مثل شود. بنابراین، برای بقای انسان و حفظ نسل، باید از روشهای نوین بهره گرفت. به همین دلیل، این روشها ناگزیر به سوی توسعه و پیشرفت خواهند رفت و ممکن است در آینده شاهد رشد جنین در فرآیند لقاح مصنوعی باشیم.
سوال: بخش فناوریهای نوین مانند کیو اسپرم را در تحقیقات جنینشناسی و سلولهای بنیادی چگونه ارزیابی میکنید؟
کیواسپرم یک روش نوین در زمینه ویرایش ژنتیکی است که امکان تغییرات ژنتیکی را فراهم میکند، مشابه اقداماتی که در چین انجام شد. در آنجا، زوجی که یکی از والدین به ویروس ایدز مبتلا بود، تلاش کردند تا فرزندانشان را در برابر این بیماری مقاوم کنند و در نهایت موفق به انجام این کار شدند. علم به طور مداوم در حال پیشرفت است و ما نیز باید همگام با آن حرکت کنیم و از دانش علمی در مسیر صحیح استفاده کنیم.
سوال: آیا تحقیقات شما در زمینه سلولهای بنیادی تأثیری در بهبود روشهای درمانی دامپزشکی داشته است؟
دکتر: در دامپزشکی، استفاده از سلولهای بنیادی هنوز به طور گستردهای مورد توجه قرار نگرفته است. با این حال، گروه ما اولین بار در ایران موفق به شبیهسازی انجماد جنین گاو و انتقال آن شد. همچنین، ما توانستهایم شبیهسازی را در بزها به کار ببریم و امیدواریم در آینده بتوانیم از سلولهای بنیادی برای تولید جنینهایی استفاده کنیم که دیگر نیازی به تخمک و اسپرم نداشته باشند.
سوال: به نظر شما کدام یک از این دو مسیر، ارجعیت دارد: مسیر علمی که پیش میرود یا مسیر اخلاقی که قوانین آن را تعیین میکند؟
به عقیده من، زمان تعیینکننده است و ما نمیتوانیم از علم فرار کنیم. باید از آن به شیوهای صحیح استفاده کنیم و اگر انسانها اخلاقمدار باشند، به طور طبیعی به سمت استفاده صحیح از علم سوق داده میشوند.
سوال: در ابتدای راهاندازی زیستفناوری رویان اصفهان، با چه چالشهایی روبهرو بودید و چگونه بر این چالشها غلبه کردید؟
پژوهشکده ما از ارتباط من با دکتر کاظمی آشتیانی شکل گرفت. پس از شروع کار، جوانانی را استخدام کردم که برخی از آنها امروز به موفقیتهای چشمگیری دست یافتهاند، مانند دکتر حاجیان و خانم دکتر تولایی. برای پیشبرد این پروژه، من از منابع شخصی خود و همچنین کمکهای دولت و بخشی از کمکهای مردمی استفاده کردم تا به اینجا برسیم. ما باید با تفکر و اندیشه هر مشکلی را حل کنیم و صبر کنیم، مانند یک مورچه که چندین بار از دیواری بالا میرود.
سوال: چه چشماندازی برای آینده رویان اصفهان دارید؟
در سالهای اخیر، من بر روی سلامت مردم تمرکز کردهام و تلاش کردهام تا اطلاعات مناسبی درباره تغذیه و شیوههای زندگی سالم به جوانان کشورم ارائه دهم.
سوال: چه توصیهای برای جوانان و دانشجویانی که به زمینه و حرفه شما علاقهمند هستند، دارید؟
هر کسی که عاشق حرفه و رشته خود باشد، مطمئناً در آینده موفق خواهد شد و به جایگاهی خواهد رسید؛ مشروط بر اینکه هدفش تنها کسب درآمد نباشد. همچنین در مسیری که طی میکنید، باید اطمینان حاصل کنید که هدف و مسیرتان درست است یا خیر.
رنگها همینجوریه لزومی به لحاظ کردن این رنگها در نشریه نیست