
مشکل غرب با ما سیاسی نیست، مبنایی است/ وقاحت یقیناً حد دارد، اما عناد هرگز حدی ندارد
محمد جواد محمدی نژاد،از اعضای سابق و ادوار بسیج دانشجویی و فعال سیاسی درگفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به جنگ تحمیلی اخیر گفت: «در روزهایی که رژیم صهیونیستی آشکارا وارد فاز تقابل مستقیم با ایران شده و با حملات هدفمند به خاک جمهوری اسلامی، عملاً جنگی تحمیلی و اعلامنشده را آغاز کرد، سکوت مرگبار نهادهای بینالمللی و همراهی رسانههای غربی، گویای همدستی ساختاری جهان مدعی نظم و قانون با پروژههای تجاوزکارانه تلآویو است.»
وی افزود: «این وضعیت نهتنها بیانگر سقوط اخلاقی تمدن غرب، بلکه نشاندهندهی عزم جدی آنان برای تداوم خصومت همهجانبه علیه ایران است؛ خصومتی که از مرزهای دیپلماتیک گذشته و به تهدیدات نزدیک شده است.»
محمدی نژاد با اشاره به اظهارات بعد از آتشبس آقای الکساندر دوبرینت، وزیر کشور آلمان، در سفر به سرزمینهای اشغالی که ضمن حضور در خرابههای منطقهی بیتیام تلآویو گفته بود "ایران علیه اسرائیل اعلام جنگ کرد و حملات موشکی به تلآویو تروریستی بود. "، تاکید کرد: «وقاحت یقیناً حد دارد، اما عناد و مشکل مبنایی هرگز حدی ندارد.»
این فعال بینالملل دانشجویی ادامه داد: «عدم فهم درست ما از مسئله باعث تشخیص غلط میشود. زمانی که ندانیم مشکل غرب با ما، و ما با غرب، در مبنا نهفته است، باعث میشود تا تشخیصهای غلط بدهیم و متعاقباً کنشگری غلط نیز به همان تناسب صورت دهیم.»
وی در ادامه افزود: «این نبرد، نبرد اسلام ناب محمدی در مقابل مدرنیته است و نکته حائز مقام و اهمیت این است که این یک نبرد وجودی بوده، یعنی هر دو طرف از این نبرد بدنبال طرف دیگر هستند و صرفاً یک پیروز و یک بازمانده وجود خواهد داشت.»
عضو ادوار بسیج دانشجویی خاطر نشان کرد: «لذا وقتی صحبت از مذاکره به میان میآید که بنابر صلح و همزیستی دو طرف کنار هم باشد. مع هذا در میان ایران، یعنی مظهر امروز اسلام ناب محمدی، و غرب، مظهر مدرنیته، همزیستی و متعاقب آن مذاکره، به هیچ وجه محلی از اعراب ندارد و سخن از مذاکره فقط از فردی مورد انتظار است که جهل نسبت به مسأله داشته و یا دچار نفاق باشد.»
وی در ادامه گفت: «اما اینجا یک سؤال جدی مطرح است که اگر دشمنی غرب با ما تنها ناشی از عملکردهای سیاسی یا نظامی ما بود، آیا در زمانی که ما از موضع سازش یا سکوت برخورد کردیم، حجم توهینها، تحریمها و تحقیرها کاهش یافت؟ پاسخ تاریخی این پرسش، منفی است.»
محمدی نژاد با تأکید بر این که «در دهههای اخیر، حتی در دورانهایی که دولتهای ایران کوشیدند با زبان "تعامل" و دیپلماسی با غرب سخن بگویند، باز هم با شدیدترین هجمههای تبلیغاتی و امنیتی مواجه شدند»، افزود: «چون اصل مشکل در هویت مستقل دینی ماست، نه در نوع رفتار دیپلماتیکمان.»
وی همچنین بیان داشت: «وزیر کشور آلمان، بهعنوان نماینده کشوری که تاریخش آکنده از فاشیسم و نسلکشی است، امروز در کنار دولت رژیم صهیونیستی میایستد و ایران را متهم به تروریسم میکند؛ این در حالی است که حتی نهادهای بینالمللی نیز سکوت در برابر جنایات اسرائیل در غزه و کرانهی باختری را محکوم کردهاند. چنین حمایتی نه یک موضع سیاسی، بلکه بیعتی با تمدن باطل است.»
محمدی نژاد گفت: «نبرد امروز، فقط نبرد موشک و بیانیه نیست. این تقابل، جدال دو تفکر است؛ یکی مبتنی بر کرامت انسان در پرتو توحید و عدالت، و دیگری مبتنی بر سیطره سرمایهداری، اومانیسم و قدرتپرستی. اسلام ناب، الگویی از زندگی ارائه میدهد که در آن "مظلوم میتواند بایستد"، در حالی که مدرنیتهی غربی، ایستادن مظلوم را جرم میداند.»
وی در پایان با یادآوری گذشته نبرد تاریخی یهودیان با تمدن حق گفت: «در چنین شرایطی، هر نوع عقبنشینی اعم از میدانی، سیاسی و ایدئولوژیی نه تنها کمکی به کاهش تنشها نمیکند، بلکه دشمن را برای فشار بیشتر جسورتر میسازد؛ و ما به عنوان امت اسلام، چارهای جز فهم عمیق از صحنه نبرد نداریم. نبردی که سالهای سال جاری بوده و تا نابودی یکی از طرفین، به اذن الله غده سرطانی اسرائیل، بهطول میانجامد. پرواضح است که پایان این نبرد باطل نخواهد بود، اگر حق خود را بشناسیم و از آن دست نکشیم.»